ماده 56 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخهها
(افزودن رویه ی قضایی) |
|||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | == نکات توضیحی تفسیری دکترین == | ||
[[قاضی]] موظف است به کلیه تقاضاهای مربوط به [[حجر]] و صدور حکم و نصب قیم رسیدگی کند. همچنین بر اساس ماده ۵۶ [[قانون امور حسبی]] موظف است در صورت اطلاع از وجود محجور، اقدام مقتضی را انجام دهد و در صورتی که قاضی به وظایف خود عمل نکند، یا به گونه ای عمل کند که تأخیر غیر متعارف در رسیدگی و صدور حکم پیش آید به استناد [[ماده ۱۱ قانون مسئولیت مدنی]] و [[اصل ۱۷۱ قانون اساسی]] از لحاظ مدنی مسئول و مکلف به جبران [[خسارت]] است به علاوه ممکن است مستنکف از احقاق حق شمرده شود و بهطور موقت یا دائم از شغل قضایی منفصل گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اشخاص و محجورین با تجدیدنظر و اصلاحات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1126432|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|نام۲=سیدمرتضی|نام خانوادگی۲=قاسمزاده|چاپ=15}}</ref> | [[قاضی]] موظف است به کلیه تقاضاهای مربوط به [[حجر]] و صدور حکم و نصب قیم رسیدگی کند. همچنین بر اساس ماده ۵۶ [[قانون امور حسبی]] موظف است در صورت اطلاع از وجود محجور، اقدام مقتضی را انجام دهد و در صورتی که قاضی به وظایف خود عمل نکند، یا به گونه ای عمل کند که تأخیر غیر متعارف در رسیدگی و صدور حکم پیش آید به استناد [[ماده ۱۱ قانون مسئولیت مدنی]] و [[اصل ۱۷۱ قانون اساسی]] از لحاظ مدنی مسئول و مکلف به جبران [[خسارت]] است به علاوه ممکن است مستنکف از احقاق حق شمرده شود و بهطور موقت یا دائم از شغل قضایی منفصل گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اشخاص و محجورین با تجدیدنظر و اصلاحات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1126432|صفحه=|نام۱=سیدحسین|نام خانوادگی۱=صفایی|نام۲=سیدمرتضی|نام خانوادگی۲=قاسمزاده|چاپ=15}}</ref> | ||
== رویههای قضایی == | == رویههای قضایی == | ||
* [[نظریه شماره 7/1400/437 مورخ 1400/04/26 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دعوای فسخ نکاح یا طلاق در فرض ادعای حجر خوانده]] | * [[نظریه شماره 7/1400/437 مورخ 1400/04/26 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دعوای فسخ نکاح یا طلاق در فرض ادعای حجر خوانده]] | ||
* [[رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره دعوای طلاق به طرفیت زوج مجنون]] | |||
== مقالات مرتبط == | |||
[[شرایط قابل استماع بودن دعوی در فقه (شرحی بر بند 3 و 5 الی 11 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)]] | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۷
ماده ۵۶ قانون امور حسبی: هر یک از دادگاهها که در جریان دعوی مطلع به وجود محجوری شود که ولی یا وصی یا قیم نداشته باشد باید به دادستان برای تعیین قیم اطلاع بدهد.
مواد مرتبط
- ماده ۲۰ قانون امور حسبی
- ماده ۵۵ قانون امور حسبی
- ماده ۱۲۱۹ قانون مدنی
- ماده ۱۲۲۰ قانون مدنی
- ماده ۱۲۲۱ قانون مدنی
توضیح واژگان
دعوا: عبارت است از اینکه شخصی به عنوان مدعی به دادگاه مراجعه و شخص دیگری را به عنوان مدعی علیه، طرف دعوا خود قرار داده و از وی موضوع خاصی را مطالبه نماید.[۱]
ولی قهری: دارای نمایندگی عام است؛ یعنی درمورد همه امور مولی علیه خود میتواند دخالت نماید؛ جز آنچه که به موجب قانون، منع شده باشد.[۲]
وصی: نماینده ولی در اداره امور مولی علیه است، اما این نمایندگی، متفاوت از وکالت است.[۳]
قیم:به کسی که به سفارش دادستان، برای حمایت از محجور و نگهداری از او و اداره اموال وی تعیین میگردد؛ قیم گویند.[۴]
دادستان: که به او مدعیالعموم و مقام تعقیب نیز گفته میشود کسی است که ریاست دادسرا را به عهده دارد.[۵]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
قاضی موظف است به کلیه تقاضاهای مربوط به حجر و صدور حکم و نصب قیم رسیدگی کند. همچنین بر اساس ماده ۵۶ قانون امور حسبی موظف است در صورت اطلاع از وجود محجور، اقدام مقتضی را انجام دهد و در صورتی که قاضی به وظایف خود عمل نکند، یا به گونه ای عمل کند که تأخیر غیر متعارف در رسیدگی و صدور حکم پیش آید به استناد ماده ۱۱ قانون مسئولیت مدنی و اصل ۱۷۱ قانون اساسی از لحاظ مدنی مسئول و مکلف به جبران خسارت است به علاوه ممکن است مستنکف از احقاق حق شمرده شود و بهطور موقت یا دائم از شغل قضایی منفصل گردد.[۶]
رویههای قضایی
- نظریه شماره 7/1400/437 مورخ 1400/04/26 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دعوای فسخ نکاح یا طلاق در فرض ادعای حجر خوانده
- رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره دعوای طلاق به طرفیت زوج مجنون
مقالات مرتبط
شرایط قابل استماع بودن دعوی در فقه (شرحی بر بند 3 و 5 الی 11 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی)
منابع
- ↑ محمدجواد صفار. تنفیذ معامله (ماهیت، شرایط و آثار). چاپ 2. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2666444
- ↑ ماهنامه کانون سال 50 شماره 87 آذر 1387. صفیه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1657968
- ↑ سیدمحمود کاشانی. حقوق مدنی قراردادهای ویژه (اشاعه، شرکت مدنی، تقسیم مال مشترک، ودیعه، وکالت، ضمان). چاپ 1. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 518688
- ↑ محمدحسین ساکت. حقوق مدنی (جلد اول) (شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی). چاپ 1. جنگل، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1270836
- ↑ نورمحمد صبری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 1. مساوات، 1399. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6320480
- ↑ سیدحسین صفایی و سیدمرتضی قاسمزاده. حقوق مدنی (اشخاص و محجورین با تجدیدنظر و اصلاحات). چاپ 15. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1126432