ماده ۳۳۸ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۱:۵۸ توسط Javad (بحث | مشارکت‌ها) (+)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم.

توضیح واژگان

بیع، یعنی خرید و فروش.[۱] و تبادل مالی در مقابل مالی دیگر.[۲] به عبارت دیگر به معامله مالی با مال دیگر، بیع گویند.[۳]

به چیزی که فروخته می شود؛ مبیع گویند.[۴]

پیشینه

در حقوق فرانسه، بیع مال غیرمنقول، در دو مرحله انجام می پذیرد؛ اول تراضی طرفین، و مرحله دیگر تنظیم سند رسمی.[۵]

کلیات توضیحی تفسیری دکترین

ماهیت بیع، عبارت است از تبادل دو مال با یکدیگر. که لازمه تبادل، تبدل دو ملکیت است. برخلاف برخی عقود نظیر هبه، که به دلیل وحدت مال، تبادل در آن، معنایی ندارد.[۶] اما از نظر عرف، بین بیع و معاوضه تفاوتی وجود دارد و آن در این است که برخلاف معاوضه، یکی از عوضین بیع، باید وجه نقد باشد.[۷] در حالی که قانونگذار، در رابطه با ثمن، قائل به اطلاق گردیده است؛ بنابراین ثمن می تواند عین، منفعت، و یا حق باشد. ولی عرف، ثمن را منحصر به پول دانسته؛ و به مبادلات کالا به کالا، عنوان معاوضه را اختصاص می دهد.[۸]

به نظر برخی از حقوقدانان، بیع، تنها ناظر به مبیع شخصی بوده؛ و به نظر برخی دیگر، با اینکه اموال غیرمادی، نظیر سرقفلی، در قالب عقودی همچون بیع نمی گنجد؛ اما عرف، عنوان فروش را، به انتقال اینگونه اموال اعطا می نماید.[۹]

تملیکی بودن بیع، دلالت بر انتقال هر یک از عوضین به طرف دیگر، به محض وقوع تراضی بین طرفین دارد. بدون اینکه نیازی به تشریفات دیگر و تسلیم باشد.[۱۰]

برخی از حقوقدانان، به دلیل اینکه بین مبیع و ثمن، تفاوتی حقیقی قائل نبوده؛ و ثمن را، مستقل از مبیع تصور نمی نمایند؛ تنها، به بیان شرایط مبیع به شرح زیر پرداخته اند؛

  • مالیت داشتن
  • مشروعیت داشتن
  • برخورداری از منفعت عقلایی
  • مقدور التسلیم بودن
  • معین بودن
  • معلوم بودن
  • موجود بودن[۱۱]

یکی از آثار معاوضی بودن بیع، این است که اگر تملیک به یکی از عوضین، باطل باشد؛ تعهد در برابر تسلیم عوض دیگر نیز، از بین می رود. به عنوان مثال، اگر معلوم گردد که مبیع، متعلق به غیر بوده؛ و بایع، حق فروش آن را نداشته است؛ دراین صورت تعهد مشتری نسبت به تأدیه ثمن نیز، از بین می رود.[۱۲]

مستندات فقهی

با استناد به آیه 275 سوره بقره، و و آیات 69 و 111 سوره توبه، بیع به طور مطلق، معاوضات مالی را در بر می گیرد.[۱۳]

سوابق فقهی

  • بیع زمانی صحیح است.[۱۴]
  • بیع، توأم با معاوضه و تبادل مبیع و ثمن است.[۱۵]

رویه های قضایی

به موجب نظریه مشورتی شماره 8241 مورخه 30/10/1385 اداره حقوقی قوه قضاییه، اصطلاح "عین" مندرج در ماده 338 قانون مدنی، دلالت بر خروج اجاره از تعریف بیع دارد.[۱۶]

به موجب دادنامه شماره 280 مورخه 25/5/1373 شعبه 4 دیوانعالی کشور، امتناع فروشنده از تسلیم مبیع به مشتری، و یا مؤجل بودن مبیع، منجر به سلب عنوان بیع از قرارداد موضوع دعوا، نخواهد شد.[۱۷]

انتقادات

قانونگذار، با تصریح به لزوم عین بودن مبیع، بیع متقابل را از تعریف بیع خارج نموده است. درحالیکه ارائه تجهیزات و فناوری، و یا استقرار کارخانه و تأسیسات مربوط به آن، به عنوان مبیع در بیع متقابل مطرح هستند.[۱۸]

منابع

  1. بهرام بهرامی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقد بیع-عقد اجاره. چاپ 4. نگاه بینه، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4020664
  2. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد دوم). چاپ 2. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3363988
  3. حمید مسجدسرایی. ترمینولوژی فقه اصطلاح شناسی فقه امامیه. چاپ 1. پیک کوثر، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4086564
  4. مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین. چاپ 1. انتشار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3623352
  5. رسول (ترجمه) رضایی. تاریخ حقوق تعهدات. چاپ 1. مهر و ماه نو، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1404984
  6. محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3570332
  7. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3643936
  8. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درس هایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ 13. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2877188
  9. ماهنامه کانون سال 49 شماره 72 شهریور 1386. صفیه، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1889620
  10. حسن جعفری تبار. برمنهج عدل (مقالات اهدا شده به استاد دکتر ناصر کاتوزیان). چاپ 1. دانشگاه تهران، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2723144
  11. حمیدرضا علومی یزدی. روش های تعیین ثمن در عقد بیع. دانشگاه شهید بهشتی، 1370.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4289080
  12. ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی عقود معین (قسمت اول) (معاملات معوض، عقود تملیکی، بیع، معاوضه، اجاره، قرض). چاپ 6. مدرس، 1374.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3643776
  13. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1712628
  14. ماهنامه کانون سال 50 شماره 89 بهمن 1387. صفیه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3187720
  15. حمید مسجدسرایی. ترمینولوژی فقه اصطلاح شناسی فقه امامیه. چاپ 1. پیک کوثر، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4086564
  16. مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل قانون مدنی. چاپ 1. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5479524
  17. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (در بیع و احکام راجع به آن) (مواد 338 الی 395). چاپ 1. فردوسی، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5514092
  18. علی اکبر ایزدی فرد. اندیشه های فقهی (حقوقی-اقتصادی) (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2824200