رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره قابل فرجام نبودن احکام راجع به تولیت

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۱۰۹۹۷۰۹۰۹۱۰۰۴۷۸
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۹۰۹۱۰۰۴۷۸
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۱۱/۱۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۳ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعقابل فرجام نبودن احکام راجع به تولیت
قاضیحسن غفار پور
رسول شاملو

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره قابل فرجام نبودن احکام راجع به تولیت: احکام صادره راجع به تولیت، از زمره احکام قابل فرجام خواهی قلمداد نمی شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۸۹/۹/۱۷ خانم الف.م. وکیل پایه یک دادگستری به وکالت از آقای ق.م. فرزند س. دادخواستی به طرفیت آقای ح.س. و اداره کل اوقاف و امور خیریه استان ( اداره تحقیق) و نیز اداره کل اوقاف و امور خیریه شمیرانات و به خواسته ابطال حکم تولیت موقوفه خوانده اول موضوع نظریه شماره ۱۷۷-۸۸/۱۰/۲۳ اداره تحقیق اداره کل اوقاف و امور خیریه استان تهران و سپس صدور حکم تولیت خواهان (موکل) در خصوص موقوفه حاج سید م.د. به استناد مدارک پیوست پرونده تقدیم دادگاه های عمومی تهران نموده که به شعبه هشتم ارجاع و چنین توضیح داده است که جد پدری موکل طبق وقف نامه سال ۱۳۸۹ قمری دو قطعه باغ متصل به هم واقع در قریه درکه به انضمام حق السهم از آب کوه درکه را در زمان حیات خود وقف خاص برای روضه خوانی و اطعام در تکیه درکه و امورات آن قرار داده و شرایط تولیت آن را بعد از خود مقرر داشته - بعد از درگذشت تولیت قبلی خوانده ردیف اول و موکل هم زمان درخواست عهده دار شدن تولیت موقوفه مذکور را به سازمان اوقاف تسلیم داشته که شعبه حقوقی اداره کل تحقیقات به جهت ترافعی بودن قرار عدم صلاحیت به اعتبار محاکم دادگستری صادر می نماید. مع ذالک خوانده اول با اطلاع از تصمیم مذکور مجددا درخواستی مبنی بر حکم تولیت به اداره اوقاف استان تهران که در حقیقت زیر مجموعه سازمان اوقاف بوده تقدیم و اداره اخیر با وصف اطلاع از تصمیم سازمان اوقاف طی نظریه شماره ۱۷۷- ۸۸/۱۰/۲۳ تولیت خوانده ردیف اول را مورد قبول قرار داده است که دلالت بر حقیقت امر نداشته و خوانده ردیف اول با ۸۳ سال سن و فقدان حضور و فعالیت در محل موقوفه قادر به انجام وظایف تولیت نبوده است لذا تقاضای ابطال حکم تولیت صادره به سبب ایرادات شکلی و ماهوی و سپس حکم تولیت موکل خود را تقاضا کرده است دادگاه مرجوع الیه رسیدگی نموده پس از استماع اظهارات طرفین به شرح دادنامه شماره ۸۹۰۹۹۷۰۲۲۶۸۰۱۱۲۲- ۸۹/۱۱/۲۷ با استدلالی که به عمل آورده حکم به رد دعوی صادر و اعلام نموده است وکیل خواهان نسبت به این حکم درخواست تجدیدنظر کرده است رسیدگی در شعبه سیزدهم دادگاه تجدیدنظر استان تهران انجام شده و شعبه اخیر در وقت فوق العاده به موجب دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۲۲۱۳۰۱۱۶۸ - ۹۰/۹/۲۲ در نتیجه ضمن رد تجدیدنظر خواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را عینا تأیید نموده و در پایان تصریح نموده که رأی قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد این دادنامه در تاریخ سی ام آذرماه ۱۳۹۰ به وکیل فرجام خواه ابلاغ شده و مشارالیها در تاریخ ۹۰/۱۰/۱۸ و در فرجه قانونی مبادرت به فرجام خواهی نموده است در لایحه پیوست تقاضای نقض دادنامه فرجام خواسته را نموده است و اضافه نموده است که دلایل و مستندات مربوطه همگی در پرونده مضبوط می باشد لیکن در جهت دسته بندی مطالب و مستندات اعلام نموده که متعاقبا لایحه تکمیلی فرجام خواهی تقدیم خواهد گردید. دفتر دادگاه دستور تبادل لوایح صادر و با وصول پاسخ فرجام خواندگان پرونده را به دبیرخانه دیوان عالی کشور فرستاده رسیدگی در دستور کار این شعبه قرار گرفته است اوراق لازم از سوابق ارسالی و لوایح واصله هنگام شور قرائت می شود.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به بند الف ماده ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی احکام صادره راجع به تولیت از زمره احکام قابل فرجام خواهی قلمداد نشده است بنابراین چون دادنامه فرجام خواسته از شعبه ۱۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران از موارد آراء قابل فرجام به حسب ماده ۳۶۸ فوق الاشعار نیست لذا فرجام خواهی از آن مردود اعلام می شود.

رییس شعبه ۳ دیوان عالی کشور- مستشار

غفار پور - شاملو

مواد مرتبط

جستارهای وابسته