نظریه شماره 7/99/1177 مورخ 1399/08/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعمال قانون مجازات اخف بر مجازات های تکمیلی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 7/99/1177
شماره نظریه۷/۹۹/۱۱۷۷
شماره پرونده۹۹-۱۸۶/۲-۱۱۷۷ ک
تاریخ نظریه۱۳۹۹/۰۸/۱۸
موضوع نظریهکیفری عمومی-آیین دادرسی کیفری
محور نظریهمجازات ها-کیفیت شروع به رسیدگی

چکیده نظریه شماره 7/99/1177 مورخ 1399/08/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعمال قانون مجازات اخف بر مجازات های تکمیلی:عبارت مجازات جرمی به موجب قانون لاحق تخفیف یابد در بند ب ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، شامل مجازات های تکمیلی که به موجب قانون لاحق تخفیف یافته است نیز می شود

استعلام

-نظر به اینکه حسب ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ صدور حکم به اقامت اجباری در محلی معین به عنوان تفهیم مجازات به صورتی نامحدود تجویز شده بود که طبق تبصره ۱ ماده ۲۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ مدت مجازات تکمیلی محدود به حداکثر دو سال گردیده آیا مجازات تقسیمی بیش از دو سال که قبل از سال ۱۳۹۲ صادر و قطعی شده است مشمول بند ب ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ قرار می گیرد و تخفیف یا عدم تخفیف مجازات جرم اصلی به موجب قانون لاحق تاثیری در پذیرش تخفیف مجازات تکمیلی و تقسیمی ندارد؟

۲-دادگاه تجدیدنظر استان در مقام اعمال تبصره ماده ۴۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری قبل از نقض رأی بدوی مکلف به مراعات و انجام تشریفات مهم دادرسی منقول مانده است یا خیر؟ مثلا اگر بدون صدور کیفر خواست یا جلب به دادرسی و تشکیل جلسه رسیدگی اقدام به صدور رأی شده باشد وظیفه مرجع تجدیدنظر در جهت جبران کاستی های پرونده به چه نحو باید باشد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

۱- عبارت مجازات جرمی به موجب قانون لاحق تخفیف یابد در بند ب ماده ۱۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، شامل مجازات های تکمیلی که به موجب قانون لاحق تخفیف یافته است نیز می شود؛ بنابراین در فرض سؤال که به موجب تبصره یک ماده ۲۳ این قانون مدت مجازات تکمیلی نسبت به قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۰ اخف محسوب می شود، موضوع مشمول بند ب ماده ۱۰ قانون صدرالذکر است.

۲- اولا، مطابق ماده ۲ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ دادرسی کیفری باید مستند به قانون باشد و بر اساس مواد ۳۳۵ و ۳۸۲ این قانون،جهات قانونی شروع به رسیدگی در دادگاه های کیفری احصاء شده است و اصولا رسیدگی دادگاه ها به جرایم بدون انجام تحقیقات مقدماتی از سوی دادسرا و صدور کیفرخواست، تنها در موارد استثنایی و منصوص امکان پذیر است و در فرضی که حسب تشخیص دادگاه تجدید نظر استان، جرم مورد رسیدگی از درجه شش تعزیری به بالا بوده که نیازمند انجام تحقیقات مقدماتی و صدور کیفرخواست است و رسیدگی دادگاه بدوی بر خلاف این امر فاقد وجاهت قانونی است، دادگاه تجدید نظر باید با نقض دادنامه مورد تجدید نظر خواهی، دستور ارسال پرونده به دادسرا جهت انجام تحقیقات مقدماتی و اتخاذ تصمیم قانونی و صدور قرار نهایی (حسب مورد) را صادر کند.

ثانیا، در فرضی که دادگاه بدوی بدون تعیین وقت رسیدگی و احضار طرفین مبادرت به صدور رأی مقتضی کرده است و حکم صادره مورد تجدید نظرخواهی واقع شده است، با توجه به نقض اصل ترافعی بودن دادرسی و نقض حقوق قانونی اصحاب دعوای کیفری، دادگاه تجدید نظر با توجه به تبصره ذیل ماده ۴۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، ضمن نقض رأی تجدید نظرخواسته، با تعیین وقت رسیدگی و احضار طرفین رسیدگی و رأی مقتضی صادر کند.

مواد مرتبط

جستارهای وابسته