تفتیش
تفتیش در لغت، به معنای جست و جو و تحقیق است، بازجویی در مورد جرم را تفتیش مینامند. این امر در گذشته در مورد جرایم آشکار بر عهده محتسب بود.[۱]در واقع تفتیش جرم به معنای کشف جرم از راه پی جویی و تحقیقات است.[۲]
مواد مرتبط
ماده ۱۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۳۹ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۴۲ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۴۳ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۴۴ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۴۵ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۴۶ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۵۱ قانون آیین دادرسی کیفری
اقسام
تفتیش و بازرسی اماکن
در قانون اساسی به لزوم حفظ مصونیت مسکن افراد اشاره شدهاست اما این مصونیت را نمیتوان دست آویزی برای ارتکاب جرم یا پنهان کردن دلایل یا متهم جرم قرار داد، به بیان دیگر، با وجود لزوم حفظ حرمت مسکن افراد اما مأمورین اجرایی در مقام حفظ مصالح مهمتر ممکن است ناگزیر به شکستن این حرمت شوند.[۳]گروهی معتقدند مرجع تشخیص مهمتر بودن تفتیش منازل از حقوق اشخاص، همان مقام صادر کننده دستور تفتیش میباشد.[۴]اگرچه اصل در قدرت پلیس و مقامات تحقیق، حق رجوع آنان به هر شهروند و طرح پرسشهای لازمه از آنان است،[۵]اما تفتیش منزل را هنگامی میتوان پذیرفت که در فرض در تعارض بودن با حقوق افراد جامعه، بازپرس جز این کار، چاره ای برای حفظ حقوق جامعه نداشته باشد،[۶]به عبارت دیگر لازم است در امر تفتیش منازل و بازرسی اماکن، حقوق خصوصی اشخاص حفظ شود.[۷]بهطور کلی لازم است در قوانین آیین دادرسی کیفری با معین کردن حوزه اختیارات مأموران، میزان مداخله حکومتها را در آزادیهای شخصی و حریم خصوصی افراد محدود نمود[۸]اما باید حفظ حریم خصوصی متهمین و حمایت از آنان را در جنایات و جرایم شدید، محدود تر از سایر موارد دانست.[۹]
تفتیش و بازرسی اشیاء
گاه مرتکبین جرم، به دلایل مختلف نظیر فراموشی یا غفلت، قادر به محو تمام آثار جرم نیستند. این امر به ویژه در فرض مداخله سریع ضابطان و کشف اسناد و نوشته های کتبی بسیار موثر بوده و بعضاً می تواند ادله کافی برای اثبات وقوع جرم را فراهم کند،[۱۰]از همین رو از جمله دلایل قانونی برای اثبات امور جزایی را علاوه بر دلایل و اطلاعاتی که از طریق ضابطین دادگستری به دست می آید، اطلاعاتی دانسته اند که به موجب گزارشات ضابطین و مامورین نیروی انتظامی و پس از مشاهده محل توسط این افراد حاصل می شود،[۱۱]این قبیل اسناد را عده ای دارای «امتیاز خاص قضایی» دانسته اند.[۱۲]
مطابق ماده ۱۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری: «تفتیش و بازرسی منازل، اماکن بسته و تعطیل و همچنین تفتیش و بازرسی اشیاء در مواردی که حسب قرائن و امارات، ظن قوی به حضور متهم یا کشف اسباب، آلات و ادله وقوع جرم در آن وجود دارد، با دستور بازپرس و با قید جهات ظن قوی در پرونده، انجام میشود.»
تفتیش و بازرسی مراسلات پستی
مطابق ماده ۱۵۲ قانون آیین دادرسی کیفری:«تفتیش و بازرسی مراسلات پستی مربوط به متهم در مواردی به عمل میآید که ظن قوی به کشف جرم، دستیابی به ادله وقوع جرم یا شناسایی متهم وجود داشته باشد. در این صورت، بازپرس از مرجع مربوط میخواهد، این مراسلات را توقیف کند و نزد او بفرستد. در صورت عدم امکان توقیف، مرجع مربوط، این امر را به اطلاع بازپرس میرساند و از وی کسب تکلیف میکند. پس از وصول، بازپرس آنها را در حضور متهم یا وکیل او بررسی و مراتب را در صورتمجلس قید میکند و پس از امضای متهم، آن را پیوست پرونده مینماید یا در محل مناسب نگهداری میکند. استنکاف متهم از امضاء یا عدم حضور متهم یا وکیل او در صورتمجلس قید میشود. چنانچه اشیای مزبور حائز اهمیت نباشد و نگهداری آنها ضرورت نداشته باشد، با اخذ رسید به مرجع ارسال کننده یا به صاحبش مسترد میشود.
تبصره - موارد ضرورت بازرسی مکاتبات و مراسلات محکومان، به تشخیص دادگاه به وسیله مأموران مورد اعتماد زندان اعمال میگردد و پس از تأیید، حسب مورد ارسال یا به محکوم تسلیم میشود. در صورت عدم تأیید، مکاتبات و مراسلات ضبط و مراتب به اطلاع دادگاه میرسد.»
کنترل حسابهای بانکی اشخاص
به موجب ماده ۱۵۱ قانون آیین دادرسی کیفری (اصلاحی ۲۴/۰۳/۱۳۹۴): «بازپرس میتواند در موارد ضروری، برای کشف جرم یا دستیابی به ادله وقوع جرم، حسابهای بانکی اشخاص را با تأیید رئیس حوزه قضائی کنترل کند.»
قلمرو حکم
عده ای از نویسندگان، مجوز کنترل حسابهای بانکی افراد را با وجود اطلاق ماده فوق، محدود به حسابهای بانکی متهمین یا مظنونین نمودهاند.[۱۳]
در رویه قضایی
بر اساس نظریه شماره ۷/۹۳/۱۰۳۳_۹۳/۵/۱ اداره کل حقوقی قوه قضاییه، مقصود از لفظ «اشخاص» در ماده فوق، کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی میباشد که به هر نحوی در پرونده تحت عناوینی نظیر متهم، شاهد، مطلع و … ذینفع یا دارای سمت بوده و بنابر تشخیص بازپرس کنترل حسابهای بانکی این افراد در کشف جرم یا دستیابی به ادله آن مؤثر است.[۱۴]
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 116628
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 116632
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری). چاپ 4. پایدار، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 890648
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4680616
- ↑ سیدجعفر بوشهری. حقوق جزا (جلد دوم) (دعاوی جزایی). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1524568
- ↑ فصلنامه دیدگاههای حقوقی شماره36 و 37 پاییز و زمستان 1384. دانشکده علوم قضایی و خدمات اداری، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 624820
- ↑ بهروز جوانمرد. فرایند دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3891696
- ↑ شهرام گودرزی. تحصیل نامشروع دلیل در دادرسیهای مدنی. چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2756472
- ↑ مونا احمدلو. حریم خصوصی در فقه و حقوق ایران. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4151588
- ↑ عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1639428
- ↑ عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1637868
- ↑ سیدجعفر بوشهری. حقوق جزا (جلد دوم) (دعاوی جزایی). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1524604
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4681072
- ↑ نصرت حسنزاده. محشای قانون آیین دادرسی کیفری کاربردی مصوب 1392. چاپ 1. جنگل، 1397. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6277308