احوال شخصیه
احوال شخصیه دربرگیرنده احکامی است که به انسان اختصاص دارد و به معنای خصوصیاتی است که وضع و هویت شخصی و حقوقی و تکالیف فرد را در خانواده و اجتماع معین میکند،[۱] به عبارت دیگر مجموعه اوصافی که وضع شخص را در خانواده و جامعه معین میکند و از شخصیت او جدا نیست مانند نکاح، طلاق و نسب را احوال شخصیه میگویند.[۲]
مفهوم و مصادیق احوال شخصیه
در حقوق ایران، علاوه بر اینکه تعریف جامعی از احوال شخصیه ارائه نشده است، در تعیین مصادیق آن نیز موضع واحدی مشاهده نمیشود. در حقوق بینالملل خصوصی نیز اختلاف نظر در موضوعات مرتبط با دستههای ارتباط در کشورهای مختلف موجب تعارض توصیفها گردیده است. برای مثال، در حقوق انگلستان، اهلیت تملک اموال غیرمنقول جزء دسته اموال محسوب میشود، در حالی که در حقوق ایران و فرانسه جزء دسته احوال شخصیه قرار گرفته است.
برخی حقوقدانان معتقدند که احوال شخصیه شامل عناوینی است که موجب ایجاد ویژگی خاصی در فرد نسبت به سایرین میشود و آثار قانونی بر آن بار خواهد شد. احوال شخصیه به معنای اعم از وضعیت و اهلیت تشکیل میشود و هر دو از مختصات شخصیت از جنبه حقوقی هستند. وضعیت شامل مجموع اوصاف حقوقی شخص است که اهم آن عبارت است از نکاح، طلاق، افتراق، نسب، سن (صغر)، حجر، ولایت قانونی، قیمومت و غیره.
پالنیول و ریپر وضعیت را به عنوان مجموعهای از اوصاف تعریف میکنند که قانون بر آن آثار حقوقی مترتب میکند؛ اوصافی که غیرقابل تفکیک از شخصیت انسان هستند و نه آنهایی که به شغل یا سمت شخص بستگی دارند. اهلیت نیز به معنی صلاحیت شخص برای اعمال حقوق خود است.
در حقوق موضوعه، وضعیت و اهلیت رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند و در حقوق بینالملل خصوصی تحت یک نوع از قواعد قرار میگیرند. حقوقدانان احوال شخصیه را به معنای اوصاف و خصوصیاتی تعریف میکنند که وضع و هویت شخصی و حقوقی و تکالیف فرد را در خانواده و اجتماع مشخص میکند. این اصطلاح که از طریق ترجمه وارد حقوق کشورهای اسلامی و فقه شده، بیش از یک قرن پیش به حوزه حقوق کشورهای اسلامی راه یافته است.
در واقع، تألیفات مربوط به این موضوع غالباً بدون توجه به ماهیت و عناصر تشکیلدهنده آن، از منظر کشورهای اسلامی به ویژه دیوان عالی مصر ارائه شده است. احوال شخصیه شامل مجموع صفات انسانی است که به واسطه آن شخص در جامعه دارای حقوقی شده و آن را اجرا مینماید، و قانون مدنی آن صفات را موضوع آثار حقوقی برای آن شخص قرار داده است.[۳]
مواد مرتبط
در فقه
اصطلاح احوال شخصیه در فقه، سابقاً اصطلاح شناخته شدهای نبود و بعدها در دوران معاصر این اصطلاح به پیروی از حقوق خارجی و توسط حقوقدانان به کار گرفته شد. احوال شخصیه در اصطلاح فقهی دربرگیرنده احکامی است که به انسان اختصاص دارد. اصطلاح احوال شخصیه در اواخر قرن نوزدهم توسط محمد قدری پاشا وقتی که کتاب «احکامالشرعیه فیالاحوالالشخصیه» را نوشت وارد فقه اسلامی شد، بهنظر میرسد این اصطلاح اولینبار توسط محمدحسین کاشفالغطاء در انتهای کتاب قضاء «تحریرالمجله» در سال ۱۳۶۱هـ. ق. در فقه شیعه بهکار گرفته شد.[۱]
در رویه قضایی
- نظریه شماره ۷/۱۴۰۲/۹۹ مورخ ۱۴۰۲/۰۲/۲۷ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره موافقت نامه حقوقی و قضایی دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت جمهوری عراق
- نظریه شماره ۷/۱۴۰۱/۱۲۴۸ مورخ ۱۴۰۲/۰۵/۰۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم ثبت واقعه طلاق
- نظریه شماره ۷/۹۹/۵۶۴ مورخ ۱۳۹۹/۰۵/۱۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مرجع عالی دینی زرتشتیان
مقالات مرتبط
کتب مرتبط
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ توکلی کیا, امید (2020-12-21). "واکاوی دیدگاههای خاص علامه کاشفالغطاء در احوال شخصیه با رویکرد تطبیقی اقلیتهای دینی ایرانی". فصلنامه تحقیق و توسعه در حقوق تطبیقی. 3 (9): 12–45. doi:10.22034/law.2021.520910.1006. ISSN 2981-1805.
- ↑ ناصر کاتوزیان. کلیات حقوق (نظریه عمومی). چاپ 3. شرکت سهامی انتشار، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2974600
- ↑ باب الحکمی, محمد, پروین, فرهاد. (۱۴۰۳). 'امکانسنجی حاکمیت اراده در حقوق حاکم بر احوال شخصیه', پژوهشهای حقوقی, ۲۳(۵۸)