رای دادگاه درباره ارزش گزارش اداره آگاهی (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۶۹۷۰۰۷۴۶)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۱۰۹۹۷۰۲۶۹۷۰۰۷۴۶
تاریخ دادنامه۱۳۹۱/۱۰/۱۸
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای کیفری
موضوعارزش گزارش اداره آگاهی
قاضیجعفری
محمدعلی زاده اشکلک
ناصری نژاد

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره ارزش گزارش اداره آگاهی: اعلام و گزارش اداره آگاهی فاقد ارزش اثباتی است و این گزارش باید در طول محاکمه به اثبات برسد و درستی آن احراز شود.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص اتهام آقای ف.ب. فرزند ع. متولد ۲۵/۳/۱۳۷۲ دایر بر مشارکت در سرقت کیف و گردنبند به نحو قاپیدن (کیف زنی) با وکالت آقایان ۱- م.الف. و ۲- ن.غ. موضوع کیفرخواست تنظیمی مورخه ۵/۶/۹۱ دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۲۷ تهران و شکایت آقایان و خانم ها ۱-الف.ر. فرزند ی. مالک یک رشته زنجیر طلا و شمایل حضرت علی (ع) به ارزش هفت میلیون تومان لازم به توضیح که متهم بعد از سرقت از آقای الف.ر. در تاریخ -۲/۴/۹۱ توسط وی و مردم دستگیر گردیده، ۲- ر.ک. فرزند ک. مالک گردنبند طلاء قدیمی ۳- م.م. فرزند م. مالک یک رشته گردنبند طلا به ارزش -/۰۰۰/۰۰۰/۲۵ ریال و ۴- ج.م. فرزند ع. مالک یک رشته گردنبند به وزن بیست گرم طلا ۵- م.م. فرزند الف. مالک یک رشته گردنبند طلا به وزن ۶/۱۸ گرم ۶- ب.ع. فرزند ح. مالک یک رشته گردنبند طلا به وزن ۵/۳۴ گرم و ۷- م.ع. فرزند ن. مالک یک رشته گردنبند طلا به وزن بیست گرم و ۸- ف.م. فرزند م. مالک یک رشته گردنبند طلا به ارزش بیست و پنج میلیون ریال ۹- الف.گ. فرزند م. مالک یک رشته گردنبند طلا به وزن ۳۶/۲۳ گرم ۱۰- ص.ه فرزند م. مالک یک رشته گردنبند طلا به ارزش بیست میلیون ریال ۱۱- ف.ی. فرزند غ. مالک یک رشته گردنبند طلا به ارزش شش میلیون تومان (شصت میلیون ریال) ۱۲- د.ع. فرزند م. مالک یک رشته گردنبند طلا به ارزش دو میلیون تومان و یک رشته دستبند طلا حدود سه میلیون تومان ۱۳- م.ص. فرزند پ. مالک یک رشته گردنبند به ارزش بیست و پنج میلیون ریال ۱۴- م.د. فرزند م. مالک یک رشته گردنبند به وزن پنجاه گرم به همراه پلاک طلا ۱۵- م.الف. فرزند ع. مالک گردنبند طلا به وزن سی گرم ۱۶- م.ک. فرزند ر. مالک یک رشته گردنبند طلا به وزن ۵۲۰/۴۳ گرم و ۱۷- ز.ن. فرزند غ. مالک یک رشته زنجیر طلا به وزن ۲۳۰/۸ گرم یک شرف شمس به وزن ۹۲۰/۲ گرم و یک نعل اسبی به وزن ۴۵/۱ گرم دادگاه با عنایت در کیفرخواست تنظیمی صورت جلسه دستگیری متهم توسط مردم واحد از شکات آقای الف.ر. بعد از انجام بزه سرقت و توجها به صورت جلسه های مواجهه حضوری شکات و متهم که کلیه شکات متهم را دقیقا شناسایی نموده اند مخصوصا در جلسه رسیدگی مورخه ۹/۷/۹۱ ده نفر از شکات پرونده بعد از حضور در جلسه دادگاه و انجام مواجهه حضوری دقیقا اعلام نمودند که متهم آقای ف.ب. به همراه یک نفر دیگر اقدام به سرقت گردنبندهای طلا ایشان نموده از این رو بزه انتسابی به متهم را محرز و ثابت تشخیص، مستندا به مواد ۲-۱۸-۶۵۷ و ۶۶۷ از قانون مجازات اسلامی حکم بر محکومیت متهم به تحمل پنج سال حبس با احتساب ایام بازداشت سابق و هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری و رد عین و در صورت فقدان عین به رد مثل یا قیمت اموال مسروقه در حق شکات پرونده صادر و اعلام می نماید رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض و رسیدگی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.

رئیس شعبه ۱۱۵۸ محاکم عمومی جزایی تهران- جعفری

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی محکوم علیه بدوی آقای ف.ب. فرزند ع.، نوزده ساله با وکالت آقایان م.الف. و ن.ف. از دادنامه شماره ۶۰۰۵۰۵ مورخ ۹/۷/۱۳۹۱ دادگاه عمومی جزایی شعبه محترم ۱۱۵۸ تهران که به موجب آن مشارالیه به دلیل شرکت در هفده فقره سرقت از طریق کیف زنی به استناد مواد ۲، ۱۸، ۶۵۷ و۶۶۷ قانون مجازات اسلامی به تحمل پنج سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق و رد مال محکوم شده است وارد نمی باشد. زیرا اصلی ترین بخش دادنامه بدوی یعنی احراز مجرمیت تجدیدنظرخواه با نحوه دستگیری وی و اقرار صریح و مقرون بواقع وی در خصوص سرقت از آقای الف.ر. سازگار است و مغایر مقررات به نظر نمی رسد. النهایه محتویات پرونده مبین این است که آقای ب. فقط مرتکب سرقت از آقای الف.ر. شده است بنابراین اتهام وی به جای شرکت در ۱۷ فقره سرقت به مباشرت در یک فقره سرقت تغییر می یابد و اگر چه با عنایت به سن تجدیدنظرخواه که فقط ۱۹ سال دارد، اعمال کیفر پنج سال حبس در بادی امر نامناسب به نظر می رسد اما به لحاظ اینکه متهم آقای ف.ب. پس از ارتکاب سرقت با توسل به سلاح سرد اقدام به ترساندن شاکی محترم نموده است (برگ ۳ پرونده) این دادگاه همان کیفر پنج سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق را مناسب تشخیص و تأیید می نماید ضمنا کیفر رد مال فقط به رد مال آقای الف.ر. منحصر می گردد و با این تغییرات و اصلاحات به استناد تبصره ۴ ماده ۲۲ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب رأی بر تأیید دادنامه معترض عنه در این قسمت در نتیجه صادر می گردد. اما آن قسمت از دادنامه بدوی که مفاد آن بیانگر این است که آقای ف.ب. فرزند ع. مرتکب سرقت اموال آقایان د.ع.، ب.ع.، م.ص.، م.ک.، م.م.، م.الف.، م.ع.، م.م.، ج.م. و م.د. و خانم ها الف.گ.، ر.ک.، ف.ی.، ف.م.، ز.م. و ص.ه گردیده است، قابل تأیید نمی باشد. زیرا اوراق پرونده در بردارنده دلیلی نیست که ثابت نماید آقای ف.ب. مرتکب سرقت اموال شکات محترم مزبور گردیده است و همان طور که می دانیم شکایت شکات محترم و اظهارات آنها دلیل اثبات جرم نیست بلکه ادعا محسوب می گردد و نیازمند این است که در جریان دادرسی به موجب ادله قانونی که از طریق قانون به دست آمده اند به اثبات برسد و نمی توان به صرف اینکه شکات محترم فردی را به عنوان سارق معرفی نموده اند، آن فرد را مجرم قلمداد و به تحمل مجازات و رد مال شکات وادار نمود. اعلام و گزارش اداره محترم آگاهی نیز فاقد ارزش اثباتی است و این گزارش باید در طول محاکمه به اثبات برسد و درستی آن احراز شود. علی هذا نظر به اینکه صدور رأی محکومیت کیفری نیازمند یقین قضایی و برهان قاطع دال بر بزهکاری است و بر اساس حدس و احتمال صحیح نیست که افراد جامعه مجرم قلمداد و به تحمل مجازات محکوم شوند به استناد تبصره ۱ ماده ۲۲ قانون تشکیل دادگاه های عمومی و انقلاب با نقض دادنامه معترض عنه در این قسمت رأی برائت آقای ف.ب. صادر می گردد. تجدیدنظرخواهی خانم ص.ه یکی از شکات محترم بدوی نیز وارد تشخیص داده نمی شود. زیرا مشارالیها به بیان مطالبی پرداخته اند که مؤثر در مقام تشخیص داده نمی شود و چون به شرح فوق الذکر برای این دادگاه حسب مفاد اوراق پرونده واضح شده است که آقای ف.ب. مرتکب سرقت اموال خانم ن. نگردیده است به استناد مواد ۲۴۰ و ۲۵۷ قانون آیین دادرسی کیفری رأی بر رد اعتراض نام برده صادر می گردد. این رأی قطعی است.

رئیس شعبه ۶۳ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار دادگاه

محمدعلی زاده اشکلک - ناصری نژاد

مواد مرتبط