ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
== رویه های قضایی == | == رویه های قضایی == | ||
* [[رای وحدت رویه شماره 677 مورخ 1384/4/14 هیات عمومی دیوان عالی کشور( رشوه از عداد مجازاتهای بازدارنده که از طرف حکومت تعریف میگردد]] | * [[رای وحدت رویه شماره 677 مورخ 1384/4/14 هیات عمومی دیوان عالی کشور( رشوه از عداد مجازاتهای بازدارنده که از طرف حکومت تعریف میگردد]] | ||
* [[نظریه شماره 7/99/1083 مورخ 1399/08/20 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان رفع تعلیق مستخدم در فرض صدور حکم برائت از مرجع بدوی]] | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
[[رده:مواد قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری]] | [[رده:مواد قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری]] |
نسخهٔ ۳۰ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۰۷
ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری:هر یک از مستخدمین و مأمورین دولتی اعم از قضایی و اداری یا شوراها یا شهرداریها یا نهادهای انقلابی و بهطور کلی قوای سهگانه و همچنین نیروهای مسلح یا شرکتهای دولتی یا سازمانهای دولتی وابسته به دولت یا مأمورین به خدمات عمومی خواه رسمی یا غیررسمی برای انجام دادن یا انجام ندادن امری که مربوط به سازمانهای مزبور میباشد وجه یا مال یا سند پرداخت وجه یا تسلیم مالی را مستقیماً یا غیرمستقیم قبول نماید در حکم مرتشی است اعم از این که امر مذکور مربوط به وظایف آنها بوده یا آنکه مربوط به مأمور دیگری در آن سازمان باشد، خواه آن کار را انجام داده یا نداده و انجام آن بر طبق حقانیت و وظیفه بوده یا نبوده باشد یا آن که در انجام یا عدم انجام آن مؤثر بوده یا نبوده باشد به ترتیب زیر مجازات میشود. در صورتیکه قیمت مال یا وجه مأخوذ بیش از بیست هزار ریال نباشد به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال و چنانچه مرتکب در مرتبه مدیرکل یا همطراز مدیرکل یا بالاتر باشد به انفصال دائم از مشاغل دولتی محکوم خواهد شد و بیش از این مبلغ تا دویست هزار ریال از یکسال تا سه سال حبس و جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه مأخوذ و انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد و چنانچه مرتکب در مرتبه مدیرکل یا همطراز مدیرکل یا بالاتر باشد به جای انفصال موقت به انفصال دائم از مشاغل دولتی محکوم خواهد شد. در صورتی که قیمت مال یا وجه مأخوذ بیش از دویست هزار ریال تا یک میلیون ریال باشد مجازات مرتکب دو تا پنج سال حبس به علاوه جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه مأخوذ و انفصال دائم از خدمات دولتی و تا ۷۴ ضربه شلاق خواهد بود و چنانچه مرتکب در مرتبه پایینتر از مدیرکل یا همطراز آن باشد بجای انفصال دائم به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد. در صورتی که قیمت مال یا وجه مأخوذ بیش از یک میلیون ریال باشد مجازات مرتکب پنج تا ده سال حبس به علاوه جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه مأخوذ و انفصال دائم از خدمات دولتی و تا ۷۴ ضربه شلاق خواهد بود و چنانچه مرتکب در مرتبه پایینتر از مدیرکل یا همطراز آن باشد بجای انفصال دائم به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد.
تبصره ۱ - مبالغ مذکور از حین تعیین مجازات یا صلاحیت محاکم اعم از اینست که جرم دفعتاً واحده یا به دفعات واقع شده و جمع مبلغ مأخوذه بالغ بر نصاب مزبور باشد.
تبصره ۲ - در تمامی موارد فوق مال ناشی از ارتشاء بعنوان تعزیر رشوه دهنده به نفع دولت ضبط خواهد شد و چنانچه راشی به وسیله رشوه امتیازی تحصیل کرده باشد این امتیاز لغو خواهد شد.
تبصره ۳ - مجازات شروع به ارتشاء حسب مورد حداقل مجازات مقرر در آن مورد خواهد بود. (در مواردی که در اصل ارتشاء انفصال دائم پیشبینی شدهاست در شروع به ارتشاء بجای آن سه سال انفصال تعیین میشود) و در صورتی که نفس عمل انجام شده جرم باشد به مجازات این جرم نیز محکوم خواهد شد.
تبصره ۴ - هرگاه میزان رشوه بیش از مبلغ دویست هزار ریال باشد، در صورت وجود دلایل کافی، صدور قرار بازداشت موقت به مدت یکماه الزامی است و این قرار در هیچیک از مراحل رسیدگی قابل تبدیل نخواهد بود. همچنین وزیر دستگاه میتواند پس از پایان مدت بازداشت موقت کارمند را تا پایان رسیدگی و تعیین تکلیف نهایی وی از خدمت تعلیق کند. به ایام تعلیق مذکور در هیچ حالت، هیچگونه حقوق و مزایایی تعلق نخواهد گرفت.
تبصره ۵ - در هر مورد از موارد ارتشاء هرگاه راشی قبل از کشف جرم مأمورین را از وقوع بزه آگاه سازد از تعزیر مالی معاف خواهد شد و در مورد امتیاز طبق مقررات عمل میشود و چنانچه راشی در ضمن تعقیب با اقرار خود موجبات تسهیل تعقیب مرتش را فراهم نماید تا نصف مالی که بعنوان رشوه پرداختهاست به وی بازگردانده میشود و امتیاز نیز لغو میگردد.
مواد مرتبط
- ماده ۲۳۷ قانون آیین دادرسی کیفری
- ماده ۵۹۰ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)
- ماده ۵۹۱ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)
- ماده ۵۹۲ قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)
توضیح واژگان
رشوه در فقه به معنای مال یا هرآن چیزی است که برای ابطال حق یا احقاق باطل به قاضی یا ضابطین دستگاه عدالت داده میشود.[۱]دهنده را راشی گویند و گیرنده را مرتشی. اگر واسطه ای بین آنان باشد او را رائش نامند.[۲]
مطالعه تطبیقی
در حقوق ایران مجازات راشی و مرتشی یکسان نیست ولی در حقوق فرانسه مجازات آن دو یکی در نظر گرفته میشود.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
ارتشا عبارت است از قبول کردن مال یا وجه از طرف مستخدمین دولت برای انجام یا خودداری از انجام کاری که از وظایف رسمی آنان است؛ بنابراین در این جرم گیرنده وجه دارای عنوان و سمت رسمی است. همچنین راشی بدون آنکه تحت تأثیر تهدید از ناحیه مرتشی قرار بگیرد، وجه یا مال را به او میدهد.[۴]در این باره لازم است ذکر شود که اگر شخصی برای انجام امری وجهی را به فردی بدهد و به دلیل اشتباه در مقررات استخدامی نداند که رشوه گیرنده کارمند دولت است، مرتکب پرداخت رشوه نشدهاست.[۵]در واقع در این جرم وصف کارمند دولت بودن وصف ضروری رشوه گیرنده است؛ بنابراین کسی که رشوه میدهد باید بداند که رشوه را به کارمند دولت میدهد.[۶]در این جرم بر رشوه گیرنده واجب است که رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر مال مورد رشوه نزد رشوه گیرنده تلف شود، ضامن آن است.[۷]گفتنی است گرفتن رشوه باید به منظور انجام دادن یا انجام ندادن کاری باشد؛ یعنی راشی و مرتشی باید بر این امر توافق کنند؛ بنابراین اگر چنین توافقی صورت نگرفته باشد یا آن را به منظور دیگری مانند قرض الحسنه گرفته باشد، مشمول این ماده نمیگردد. هرچند گیرنده آن کاری را انجام دهد یا ترک کند.[۸]ضمناً در قانون ایران برای تحقق ارتشا جنبه مالی داشتن آن چیزی است که داده و گرفته میشود؛ بنابراین هرگاه به عنوان مثال کارمندی در عوض مقاله ای که در تمجید از او منتشر میشود، یا رایی که به نفع او در یک محکمه خانواده صادر میشود، کاری را انجام دهد (برخلاف وظیفه) یا از انجام آن خودداری کند، مرتشی محسوب نخواهد شد. همچنان که در این موارد طرف مقابل نیز راشی محسوب نمیشود.[۹]
گفتنی است از جمله تفاوتهای موجود بین ارتشا و اخذ پورسانت در عنصر قانونی این دو جرم است. در واقع عنصر قانونی ارتشاء عام ماده ۳ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری است. همچنین ارتشاء خاص به شرح مندرج در مواد ۵۸۸ الی ۵۹۴ قانون تعزیرات است. حال آنکه جرم اخذ پورسانت منحصراً مشمول ماده واحده مصوب ۱۳۷۲ مجلس شورای اسلامی است که مشتمل بر یک ماده و سه تبصره است.[۱۰]
مطالعات فقهی
مستندات فقهی
مشهورترین دلیل قرآنی حرمت رشوه آیه ۱۸۸ سوره بقره است.[۱۱]
سوابق فقهی
حکم بن حکیم صیرفی میگوید:شنیدهام که حفص اعور از امام صادق (ع) سوال کرد:حاکم از ما مشک و آفتابه میخرد و شخصی را برای تحویل گرفتن اجناس وکیل میکند. ما به او رشوه میدهیم تا به ما ستم نکند. امام (ع) فرمودند:آنچه به وسیله آن به اموالت سامان بخشی، اشکال ندارد. سپس امام مدتی سکوت کرد و گفت:به من بگو اگر به او رشوه دهی کمتر از قرارداد دریافت میکند؟ حفص گفت آری. امام فرمود:رشوه ات فاسد است.[۱۲] همچنین از جمله دیگر روایات ناظر بر حرمت رشوه عبارت است از روایت سماعه از امام صادق (ع) که فرمودند:اَلرِّشَا فِی اَلْحُکْمِ هُوَ اَلْکُفْرُ بِاللَّهِ.[۱۳]
مقالات مرتبط
- مسأله شناسی فساد اقتصادی از منظر دغدغه های سیاسی-امنیتی
- ارتباط جرایم علیه اموال با مفاهیم حقوق مدنی
- جرایم اقتصادی سازمانیافته و تأثیر آن بر نظام اقتصادی کشور (مطالعه موردی: پرونده فساد بانکی سه هزار میلیارد تومانی)
- شیوههای هزینهکرد مدنی داراییهای ناشی از رشا و ارتشا در نظام بانکی ایران و اسناد بینالملل
- مساله شناسی فساد اقتصادی از منظر دغدغه های سیاسی-امنیتی
- قلمرو انطباق رویکرد قانونگذار ایران با مقررات متحدالشکل مقابله با فساد در کنوانسیون مریدا
رویه های قضایی
- رای وحدت رویه شماره 677 مورخ 1384/4/14 هیات عمومی دیوان عالی کشور( رشوه از عداد مجازاتهای بازدارنده که از طرف حکومت تعریف میگردد
- نظریه شماره 7/99/1083 مورخ 1399/08/20 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان رفع تعلیق مستخدم در فرض صدور حکم برائت از مرجع بدوی
منابع
- ↑ مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2108508
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 331744
- ↑ جعفر کوشا. جرایم علیه عدالت قضایی. چاپ 2. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1589712
- ↑ محمدصالح ولیدی. حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 8. امیرکبیر، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1835356
- ↑ عباس زراعت. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 2. ققنوس، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3131688
- ↑ عباس زراعت. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 2. ققنوس، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3131656
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد اول) (بخش تعزیرات). چاپ 2. فیض، 1377. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 392020
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد اول) (بخش تعزیرات). چاپ 2. فیض، 1377. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 392004
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جلد سوم) (جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 17. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 435376
- ↑ محمدصالح ولیدی. حقوق کیفری اقتصادی. چاپ 1. میزان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2598380
- ↑ محمدجعفر حبیب زاده. اندیشههای حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی). چاپ 1. نگاه بینه، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4071560
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وسوم) (معاملات 1). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3757224
- ↑ محمدجعفر حبیب زاده. اندیشههای حقوقی (1) (مجموعه مقالات حقوق کیفری اختصاصی). چاپ 1. نگاه بینه، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4071960