مساقات: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''مساقات''' در لغت به معنی آبیاری به کار رفته است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''مساقات''' در لغت به معنی آبیاری به کار رفته است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=341804|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> و در اصطلاح، عقدی است که به موجب آن، شخصی درخت خود را، در اختیار دیگری قرار می‌دهد تا با آبیاری آن، مالک قسمتی از ثمره اش گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان شماره 25 پاییز 1383|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=شورای فرهنگی و اجتماعی زنان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1105720|صفحه=|نام۱=شورای فرهنگی|اجتماعی زنان|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> به عبارت دیگر به قراردادی که نسبت به اشجار با ریشه ثابت، به ازای سهمی معین از ثمره آن صورت می‌پذیرد؛ مساقات گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موانع و مشکلات اجرای عقود مشارکتی در نظام بانکی کشور|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=پژوهشکده پولی بانکی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3868588|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=حاجیان|چاپ=1}}</ref>
'''مساقات''' در لغت به معنای آبیاری به کار رفته است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=341804|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> و در اصطلاح، [[عقد|عقدی]] است که به موجب آن، شخصی درخت خود را، در اختیار دیگری قرار می‌دهد تا با آبیاری آن، [[مالکیت|مالک]] قسمتی از [[ثمره]] اش گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان شماره 25 پاییز 1383|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=شورای فرهنگی و اجتماعی زنان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1105720|صفحه=|نام۱=شورای فرهنگی|اجتماعی زنان|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> به عبارت دیگر به قراردادی که نسبت به اشجار با ریشه ثابت، به ازای سهمی معین از ثمره آن صورت می‌پذیرد؛ مساقات گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موانع و مشکلات اجرای عقود مشارکتی در نظام بانکی کشور|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=پژوهشکده پولی بانکی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3868588|صفحه=|نام۱=محمدرضا|نام خانوادگی۱=حاجیان|چاپ=1}}</ref>


== تعریف در قانون ==
[[ماده ۵۴۳ قانون مدنی]] نیز، مساقات را این گونه تعریف کرده است: «مساقات معامله‌ای است که بین صاحب درخت و امثال آن با [[عامل]] در مقابل [[حصه|حصهٔ]] [[مشاع]] معین از ثمره واقع می‌شود و ثمره اعم است از میوه و برگ گل و غیر آن.»
[[ماده 543 قانون مدنی]] مساقات را اینگونه تعریف کرده است:
{{گفتاورد|مساقات معامله‌ای است که بین صاحب درخت و امثال آن با عامل در مقابل حصهٔ مشاع معین از ثمره واقع می‌شود و ثمره اعم است از میوه و برگ گل و غیر آن.||}}


مقصود قانونگذار از امثال درخت در ماده فوق، بوته‌هایی است با ریشه ثابت، نظیر چای، حنا و تمشک؛ لیکن بوته‌هایی که معمولاً در یک فصل، یا کمتر از یک سال، ثمر می‌دهند و سپس از بین می‌روند؛ مانند بامجان، خربزه و هندوانه را نمی‌توان در دسته امثال درخت محسوب نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=362476|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=97324|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=26}}</ref>
قرارداد مساقات، نظیر [[مزارعه]]، از موجبات [[تملک]] اختیاری عامل، نسبت به حصه معین وی می‌باشد، چرا که هرچند در مساقات، ثمره، از منافع درخت محسوب می‌گردد؛ لیکن با توجه به اینکه این قبیل [[منفعت|منافع]]، بر اثر بقای اجزای خود، به [[عین]] تبدیل می‌گردند؛ لذا مساقات را باید از اسباب تملک اختیاری اعیان محسوب نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبانی حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1084764|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=1}}</ref>
== مواد مرتبط ==
[[ماده ۵۴۳ قانون مدنی]]
[[ماده ۵۴۴ قانون مدنی]]
[[ماده ۵۴۵ قانون مدنی]]
== در فقه ==
می‌توان مساقات را، نسبت به نهالی که هنوز ثمره نداده‌است؛ منعقد نمود، مشروط بر اینکه درخت، در مدتی که طرفین تعیین می‌نمایند؛ میوه بدهد، نظیر ۱۰ سال برای درخت پسته.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=48728|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>
در اینکه آیا پس از حصول ثمره، عقد مساقات همچنان به قوت خود باقی است یا نه، قول اقوی این است که چنانچه در این مدت، به آبیاری یا کار دیگری احتیاج داشته باشد؛ و نیز رسیدگی به آن، سبب ازدیاد میوه، حتی از نظر کیفیت و مرغوبیت گردد؛ باید همچنان، حکم به صحت و بقای عقد مزبور نمود، اما اگر بعد از رسیدن میوه، به جز نگهبانی از درخت و چیدن ثمره اش، دیگر نیازی به رسیدگی به آن نباشد؛ صحت مساقات محل اشکال است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=48720|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>
==در رویه‌ قضایی==
به موجب [[دادنامه]] شماره ۴۰۱ مورخه ۱۳۶۹/۶/۱۶ شعبه ۲۲ [[دیوان عالی کشور]]، صحت مساقات، منوط به [[ایجاب]] و [[قبول]] طرفین است، به نحوی که دلالت بر [[قصد انشاء|قصد]] آنان، نسبت به وقوع عقد مزبور نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منتخب آرای دیوانعالی کشور در قراردادها (به همراه نمونه موافقت نامه و شرایط عمومی و خصوصی پیمان)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5515476|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
== شرایط صحت مساقات ==
شرایط اعتبار مساقات عبارتند از:
- ایجاب و قبول، با هر لفظی که دلالت بر وقوع معامله نماید.
- [[بلوغ]]، [[عقل]] و [[اختیار]] طرفین.
- معامله کننده، مالک زمین و درختان، یا [[نماینده]] مالک باشد.
- معلوم و معین بودن درخت موضوع مساقات.
- زمین موضوع مساقات، دارای درخت باشد، [[زمین بیاض]] و خشک، نمی‌تواند مورد مساقات واقع گردد.
- باید عقد برای مدتی معین؛ که معمولاً تا آن زمان درخت ثمر می‌دهد؛ [[انشاء]] گردد.
- انشای عقد، باید قبل از حصول ثمره باشد؛ به نحوی که هنوز نیاز به آبیاری یا رسیدگی به آن باشد.
- حصه عامل، باید به نحو مشاع تعیین گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=237436|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>
=== تعیین حصه عامل به نحو مشاع ===
در مساقات، حصه عامل از ثمره درختان، باید به نحو مشاع تعیین گردد؛ و نمی‌توان آن را به مقداری معین از میوه‌های یک درخت، تعیین نمود؛ زیرا معلوم نیست که همان میزان توافق شده، از درخت به دست بیاید یا خیر، به علاوه، چنین توافقی، برخلاف فلسفه تأسیس مساقات به‌شمار می‌آورد، زیرا تعیین حق‌الزحمه عامل به صورت حصه ای مشاع از ثمره، موجب ترغیب و تحریک عامل، به نگهداری از درخت و در نتیجه افزایش محصول می‌گردد؛ لذا اگر مقداری معین از [[مال|مالی]] دیگر غیر از درخت، به عنوان [[اجرت]] عامل تعیین گردد؛ چنین عقدی را باید [[اجاره]] نامید نه مساقات.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1592336|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref>
==== مصادیق ====
*ممکن است طرفین، توافق نمایند که حصه عامل در مساقات، یک ثلث از میوه‌های درخت خرما باشد، اما نمی‌توان سهم وی را، به میزان ۱۰۰۰ پیمانه از محصول درخت خرما معین نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (عقود معین) (شرح کامل کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2228592|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
== بطلان مساقات ==
=== آثار ===
==== تعلق ثمره به مالک و اجرت المثل به عامل ====
مطابق [[ماده ۵۴۴ قانون مدنی]]: «در هر مورد که مساقات [[بطلان عقد|باطل]] باشد یا [[فسخ]] شود تمام ثمره، مال مالک است و عامل مستحق [[اجرت‌المثل]] خواهد بود.»
===== مبنای اخذ اجرت المثل توسط عامل =====
مبنای اخذ اجرت المثل موضوع این ماده را می‌توان عبارت از «اصل احترام به عمل مسلم» و «[[ضمان استیفاء|استیفای]] موضوع [[ماده ۳۳۶ قانون مدنی]]» دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=364052|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref>
===== فرض علم عامل به بطلان مساقات =====
قانونگذار، بین علم و [[جهل]] عامل به بطلان مساقات، تفاوتی قائل نگردیده؛ و وی را در هر صورت مستحق اجرت المثل دانسته‌است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=364060|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|نام۲=حسن|نام خانوادگی۲=ره پیک|نام۳=عبداله|نام خانوادگی۳=کیایی|چاپ=3}}</ref> اما باید گفت که در صورت علم عامل به بطلان مساقات، وی مستحق اجرت المثل نخواهد بود؛ زیرا در چنین فرضی، عامل در حکم [[تبرع|متبرع]] است؛ و [[زیان|زیانی]] را که متحمل گردیده؛ ناشی از عمل خود او بوده؛ و در نتیجه نمی‌توان احترامی برای آن قائل شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=237448|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>
===== در فقه =====
در صورت بطلان مساقات، ثمره متعلق به مالک بوده؛ و عامل، مستحق اجرت المثل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2170520|صفحه=|نام۱=اسداله|نام خانوادگی۱=لطفی|چاپ=4}}</ref>
== تسری مقررات راجع به مزارعه به مساقات ==
به موجب [[ماده ۵۴۵ قانون مدنی]]: «مقررات راجعه به مزارعه که در مبحث قبل ذکر شده‌است در مورد عقد مساقات نیز مرعی خواهد بود مگر این که عامل نمی‌تواند بدون [[اذن|اجازهٔ]] مالک، معامله را به دیگری واگذار یا با دیگری [[شرکت مدنی|شرکت]] نماید.»
برخلاف مزارعه، در مساقات، عامل نمی‌تواند عقد را، به دیگری واگذار نموده؛ یا برای خود شریک اتخاذ نماید، مگر در صورت [[رضا|رضایت]] مالک درخت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=237460|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> اگر عامل، بدون اذن مالک درخت، با دیگری عقد مساقات منعقد نماید؛ چنین [[معامله فضولی|قراردادی فضولی]] بوده؛ و سوءنیت عامل محرز است و عناصر [[غصب]] نیز وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=337688|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
چنانچه در مساقات، مباشرت عامل قید شده باشد؛ مرگ عامل، موجب بطلان عقد می‌گردد، اما چنانچه، مباشرت وی، به صورت [[شرط ضمن عقد]]، مورد توافق طرفین قرار گرفته باشد؛ در صورت تخلف عامل از مفاد شرط مزبور، مالک درخت می‌تواند عقد را فسخ نموده؛ و نیز چنانچه عامل وفات یابد؛ با [[اسقاط]] شرط توسط مالک، [[وارث|ورثه]] عامل می‌توانند به مفاد قرارداد عمل نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1592360|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=12}}</ref>
=== در فقه ===
عامل نمی‌تواند با ثالث، عقد مساقات منعقد نماید، مگر در صورت اذن مالک درخت، لیکن اذن مزبور، به این معنا است که مالک، مساقات با عامل را، فسخ نموده؛ و او را [[وکیل]] می‌نماید تا مساقات جدیدی را با شخص ثالث، منعقد نماید، که در این صورت عامل سابق، مالک حصه ای نمی‌گردد، در مساقات، عامل می‌تواند برای خود، شریک اتخاذ نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=48112|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=کیایی|چاپ=1}}</ref>
== جستارهای وابسته ==
[[عقد]]
[[عقد لازم]]
[[مزارعه]]
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:عقود لازم]]
[[رده:عقود معین]]
[[رده:مساقات]]
[[رده:اصطلاحات حقوق خصوصی]]
[[رده:اصطلاحات قانون مدنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۷ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۱:۱۸

مساقات در لغت به معنای آبیاری به کار رفته است،[۱] و در اصطلاح، عقدی است که به موجب آن، شخصی درخت خود را، در اختیار دیگری قرار می‌دهد تا با آبیاری آن، مالک قسمتی از ثمره اش گردد،[۲] به عبارت دیگر به قراردادی که نسبت به اشجار با ریشه ثابت، به ازای سهمی معین از ثمره آن صورت می‌پذیرد؛ مساقات گویند.[۳]

ماده ۵۴۳ قانون مدنی نیز، مساقات را این گونه تعریف کرده است: «مساقات معامله‌ای است که بین صاحب درخت و امثال آن با عامل در مقابل حصهٔ مشاع معین از ثمره واقع می‌شود و ثمره اعم است از میوه و برگ گل و غیر آن.»

مقصود قانونگذار از امثال درخت در ماده فوق، بوته‌هایی است با ریشه ثابت، نظیر چای، حنا و تمشک؛ لیکن بوته‌هایی که معمولاً در یک فصل، یا کمتر از یک سال، ثمر می‌دهند و سپس از بین می‌روند؛ مانند بامجان، خربزه و هندوانه را نمی‌توان در دسته امثال درخت محسوب نمود.[۴][۵]

قرارداد مساقات، نظیر مزارعه، از موجبات تملک اختیاری عامل، نسبت به حصه معین وی می‌باشد، چرا که هرچند در مساقات، ثمره، از منافع درخت محسوب می‌گردد؛ لیکن با توجه به اینکه این قبیل منافع، بر اثر بقای اجزای خود، به عین تبدیل می‌گردند؛ لذا مساقات را باید از اسباب تملک اختیاری اعیان محسوب نمود.[۶]

مواد مرتبط

ماده ۵۴۳ قانون مدنی

ماده ۵۴۴ قانون مدنی

ماده ۵۴۵ قانون مدنی

در فقه

می‌توان مساقات را، نسبت به نهالی که هنوز ثمره نداده‌است؛ منعقد نمود، مشروط بر اینکه درخت، در مدتی که طرفین تعیین می‌نمایند؛ میوه بدهد، نظیر ۱۰ سال برای درخت پسته.[۷]

در اینکه آیا پس از حصول ثمره، عقد مساقات همچنان به قوت خود باقی است یا نه، قول اقوی این است که چنانچه در این مدت، به آبیاری یا کار دیگری احتیاج داشته باشد؛ و نیز رسیدگی به آن، سبب ازدیاد میوه، حتی از نظر کیفیت و مرغوبیت گردد؛ باید همچنان، حکم به صحت و بقای عقد مزبور نمود، اما اگر بعد از رسیدن میوه، به جز نگهبانی از درخت و چیدن ثمره اش، دیگر نیازی به رسیدگی به آن نباشد؛ صحت مساقات محل اشکال است.[۸]

در رویه‌ قضایی

به موجب دادنامه شماره ۴۰۱ مورخه ۱۳۶۹/۶/۱۶ شعبه ۲۲ دیوان عالی کشور، صحت مساقات، منوط به ایجاب و قبول طرفین است، به نحوی که دلالت بر قصد آنان، نسبت به وقوع عقد مزبور نماید.[۹]

شرایط صحت مساقات

شرایط اعتبار مساقات عبارتند از:

- ایجاب و قبول، با هر لفظی که دلالت بر وقوع معامله نماید.

- بلوغ، عقل و اختیار طرفین.

- معامله کننده، مالک زمین و درختان، یا نماینده مالک باشد.

- معلوم و معین بودن درخت موضوع مساقات.

- زمین موضوع مساقات، دارای درخت باشد، زمین بیاض و خشک، نمی‌تواند مورد مساقات واقع گردد.

- باید عقد برای مدتی معین؛ که معمولاً تا آن زمان درخت ثمر می‌دهد؛ انشاء گردد.

- انشای عقد، باید قبل از حصول ثمره باشد؛ به نحوی که هنوز نیاز به آبیاری یا رسیدگی به آن باشد.

- حصه عامل، باید به نحو مشاع تعیین گردد.[۱۰]

تعیین حصه عامل به نحو مشاع

در مساقات، حصه عامل از ثمره درختان، باید به نحو مشاع تعیین گردد؛ و نمی‌توان آن را به مقداری معین از میوه‌های یک درخت، تعیین نمود؛ زیرا معلوم نیست که همان میزان توافق شده، از درخت به دست بیاید یا خیر، به علاوه، چنین توافقی، برخلاف فلسفه تأسیس مساقات به‌شمار می‌آورد، زیرا تعیین حق‌الزحمه عامل به صورت حصه ای مشاع از ثمره، موجب ترغیب و تحریک عامل، به نگهداری از درخت و در نتیجه افزایش محصول می‌گردد؛ لذا اگر مقداری معین از مالی دیگر غیر از درخت، به عنوان اجرت عامل تعیین گردد؛ چنین عقدی را باید اجاره نامید نه مساقات.[۱۱]

مصادیق

  • ممکن است طرفین، توافق نمایند که حصه عامل در مساقات، یک ثلث از میوه‌های درخت خرما باشد، اما نمی‌توان سهم وی را، به میزان ۱۰۰۰ پیمانه از محصول درخت خرما معین نمود.[۱۲]

بطلان مساقات

آثار

تعلق ثمره به مالک و اجرت المثل به عامل

مطابق ماده ۵۴۴ قانون مدنی: «در هر مورد که مساقات باطل باشد یا فسخ شود تمام ثمره، مال مالک است و عامل مستحق اجرت‌المثل خواهد بود.»

مبنای اخذ اجرت المثل توسط عامل

مبنای اخذ اجرت المثل موضوع این ماده را می‌توان عبارت از «اصل احترام به عمل مسلم» و «استیفای موضوع ماده ۳۳۶ قانون مدنی» دانست.[۱۳]

فرض علم عامل به بطلان مساقات

قانونگذار، بین علم و جهل عامل به بطلان مساقات، تفاوتی قائل نگردیده؛ و وی را در هر صورت مستحق اجرت المثل دانسته‌است،[۱۴] اما باید گفت که در صورت علم عامل به بطلان مساقات، وی مستحق اجرت المثل نخواهد بود؛ زیرا در چنین فرضی، عامل در حکم متبرع است؛ و زیانی را که متحمل گردیده؛ ناشی از عمل خود او بوده؛ و در نتیجه نمی‌توان احترامی برای آن قائل شد.[۱۵]

در فقه

در صورت بطلان مساقات، ثمره متعلق به مالک بوده؛ و عامل، مستحق اجرت المثل است.[۱۶]

تسری مقررات راجع به مزارعه به مساقات

به موجب ماده ۵۴۵ قانون مدنی: «مقررات راجعه به مزارعه که در مبحث قبل ذکر شده‌است در مورد عقد مساقات نیز مرعی خواهد بود مگر این که عامل نمی‌تواند بدون اجازهٔ مالک، معامله را به دیگری واگذار یا با دیگری شرکت نماید.»

برخلاف مزارعه، در مساقات، عامل نمی‌تواند عقد را، به دیگری واگذار نموده؛ یا برای خود شریک اتخاذ نماید، مگر در صورت رضایت مالک درخت.[۱۷] اگر عامل، بدون اذن مالک درخت، با دیگری عقد مساقات منعقد نماید؛ چنین قراردادی فضولی بوده؛ و سوءنیت عامل محرز است و عناصر غصب نیز وجود دارد.[۱۸]

چنانچه در مساقات، مباشرت عامل قید شده باشد؛ مرگ عامل، موجب بطلان عقد می‌گردد، اما چنانچه، مباشرت وی، به صورت شرط ضمن عقد، مورد توافق طرفین قرار گرفته باشد؛ در صورت تخلف عامل از مفاد شرط مزبور، مالک درخت می‌تواند عقد را فسخ نموده؛ و نیز چنانچه عامل وفات یابد؛ با اسقاط شرط توسط مالک، ورثه عامل می‌توانند به مفاد قرارداد عمل نمایند.[۱۹]

در فقه

عامل نمی‌تواند با ثالث، عقد مساقات منعقد نماید، مگر در صورت اذن مالک درخت، لیکن اذن مزبور، به این معنا است که مالک، مساقات با عامل را، فسخ نموده؛ و او را وکیل می‌نماید تا مساقات جدیدی را با شخص ثالث، منعقد نماید، که در این صورت عامل سابق، مالک حصه ای نمی‌گردد، در مساقات، عامل می‌تواند برای خود، شریک اتخاذ نماید.[۲۰]

جستارهای وابسته

عقد

عقد لازم

مزارعه

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 341804
  2. فصلنامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان شماره 25 پاییز 1383. شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1105720
  3. محمدرضا حاجیان. موانع و مشکلات اجرای عقود مشارکتی در نظام بانکی کشور. چاپ 1. پژوهشکده پولی بانکی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3868588
  4. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 362476
  5. ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 97324
  6. ابوالقاسم گرجی. مبانی حقوق اسلامی. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1084764
  7. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 48728
  8. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 48720
  9. یداله بازگیر. منتخب آرای دیوانعالی کشور در قراردادها (به همراه نمونه موافقت نامه و شرایط عمومی و خصوصی پیمان). چاپ 2. فردوسی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5515476
  10. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 237436
  11. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1592336
  12. عباس زراعت. فقه استدلالی (عقود معین) (شرح کامل کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه). چاپ 1. فکرسازان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2228592
  13. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 364052
  14. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 364060
  15. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 237448
  16. اسداله لطفی. ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2170520
  17. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 237460
  18. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 337688
  19. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار، وکالت …). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1592360
  20. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 48112