مهرالمسمی
مهریه به پنج دسته قابل تقسیم است: مهرالمسمی، مهرالمثل، مهرالسنه، مهرالمتعه و مهرالمفوضه.[۱] به مهریه ای که میزان آن، در عقد نکاح معین میگردد،[۲] یا با تراضی طرفین، حین العقد تعیین میگردد؛ مهرالمسمی گویند،[۳] بنا به تعریفی دیگر، مال معینی را که توسط طرفین، یا شخص ثالث مأذون از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد؛ مهرالمسمی مینامند.[۴]
مهریه ممکن است عین معین، کلی، یا منفعت باشد،[۵] همچنین ممکن است عملی معین را به عنوان مهریه قرار داد.[۶]
مهریه، ممکن است سهم مشاعی از یک مال باشد؛ که در این صورت تصرف زن در آن مال، منوط به اذن بقیه شرکاست،[۷] همچنین میتوان حقوق مالی، نظیر حق تحجیر را به عنوان مهریه تعیین نمود.[۸]
تعیین مهریه با تراضی طرفین، امکان پذیر بوده؛ و در قانون، حداقل و حداکثری برای آن، معین نگردیده است.[۹]
مواد مرتبط
نحوه تعیین مهرالمسمی
تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است.[۱۰]
در رویه قضایی
- به موجب نظریه مشورتی شماره ۲۸۸۶/۷ مورخه ۱۳۸۲/۴/۲ اداره حقوقی قوه قضاییه، تعیین مهریه، با توافق طرفین بوده و ممکن است بسیار کمتر یا بیشتر از مهرالمثل باشد؛ لیکن به هر حال، در مهریه، خیار غبن راه ندارد.[۱۱]
- به موجب نظریه مشورتی شماره ۴۹۲۳/۷ مورخه ۱۳۸۹/۸/۱۷، و نظریه مشورتی شماره ۶۲۴/۷ مورخه ۱۳۸۳/۲/۱۹، و نیز نظریه مشورتی شماره ۲۶۸۰/۷ مورخه ۱۳۸۶/۲/۲۶ اداره حقوقی قوه قضاییه، افزایش مهریه پس از عقد، عنوان مهریه را نداشته؛ و قسمت اضافه شده، مشمول مقررات مهریه نیست.[۱۱]
- رای دادگاه درباره اثر توافقات قبل و بعد عقد نکاح راجع به مهریه (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۳۰۰۰۱۷۳)
مجهول بودن مهرالمسمی یا مالیت نداشتن یا تعلق آن به غیر
در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر این که صاحب مال اجازه نماید،[۱۲] البته شرط استحقاق زوجه نسبت به مهرالمثل این است که، بین او و زوج، دخول واقع شده باشد،[۱۳] بنابراین در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد؛ عقد صحیح بوده، اما زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل میباشد.[۱۴]
مصادیق
- اگر مهریه زوجه، صد سکه بهار آزادی بوده، و زوج سکههای متعلق به غیر را، به همسرش اعطاء نماید؛ و از طرفی، مالک سکهها، رضایت ندهد؛ در این صورت مرد، باید مثل آن اموال را، برای همسرش تهیه نماید، اما اگر شوهر، باغ متعلق به دیگری را، به عنوان مهریه زوجه قرار داده، و مالک مال، راضی نباشد؛ در این صورت مرد، مکلف به پرداخت قیمت آن مال به زوجه است.[۱۵]
- اگر مهریه ۱۱۴ سکه طلا بوده؛ و نوع آن، از نظر بهار آزادی یا سکه امامی یا سکه یک گرمی و …، مشخص نگردد؛ چنین مهری صحیح نیست.[۱۶]
قلمرو
اگر طرفین توافق نموده باشند که مهریه، دارای اوصاف معینی بوده؛ و مرد به تعهد خود عمل ننموده؛ و مالی را که فاقد اوصاف مزبور است؛ به زوجه اعطاء نماید؛ مانند موردی که شوهر، مکلف به پرداخت النگوی طلا به وزن ۱۰ گرم و عیار ۱۸ بوده؛ ولی به جای آن، یک النگوی تقریباً مشابه، اما با وزن ۸ گرم و عیار ۱۴، تقدیم نموده باشد؛ در این صورت با وحدت ملاک از ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی، زوج حسب مورد، مکلف به پرداخت مثل یا قیمت آن مال میباشد.[۱۷]
اگر مهلتی که برای تأدیه مهریه، تعیین گردیده؛ مبهم یا مجمل باشد؛ در این صورت، مهریه باطل بوده؛ و زن، مستحق مهرالمثل است.[۱۸]
در صورت بطلان مهریه، چون توافق در مورد آن مال، باطل بوده؛ انگار که هیچ مهری معین نگردیده است؛ و در صورت دخول، مهرالمثل ثابت شده؛ و در فرض وقوع طلاق پیش از مقاربت نیز، هیچ مالی بر عهده شوهر نیست.[۱۹]
در فقه
- بطلان مهریه، سبب فساد نکاح نمیگردد، در مقابل، این گونه نظر دادهاند که فساد مهریه، نکاح را نیز، از اعتبار میاندازد.[۲۰]
- در صورتی که مهرالمسمی، ملک غیر باشد؛ زن مستحق مثل یا قیمت آن، خواهد بود؛ در مقابل نظر دادهاند که در فرض مزبور، زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل خواهد بود.[۲۱]
در رویه قضایی
- رای دادگاه درباره اثر اختلاف مقر و مقرله در سبب دین (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۱۷۰۰۰۹۳)
- نظریه شماره ۷/۸۸/۱۰۲۰ مورخ ۱۴۰۰/۰۴/۱۹ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مستحق للغیر درآمدن مهریه
- رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره اثر تعهد شخص ثالث به پرداخت بخشی از مهریه
- نظریه شماره 7/98/1928 مورخ 1399/02/06 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم امکان مطالبه مهرالمسمی در فرض بطلان نکاح و جهل زن به فساد نکاح
معیوب بودن مهرالمسمی
هرگاه مهر، عین معین باشد؛ و معلوم گردد قبل از عقد، معیوب بوده؛ یا بعد از عقد و قبل از تسلیم، معیوب گردد؛ زوجه، حق اعمال خیار فسخ نسبت به مهریه را داشته؛ که در این صورت، مستحق مهرالمثل خواهد بود، همچنین زن، میتواند مهریه معیوب را پذیرفته و ارش نیز دریافت دارد.[۲۳][۲۴]
مقالات مرتبط
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ حسین مهرپور و محمد روشن. مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2800600
- ↑ مصطفی جباری و حمید (ترجمه) مسجدسرایی. فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه). چاپ 1. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1178964
- ↑ حقوق شهروندی در امور خانواده. چاپ 2. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1588660
- ↑ حسین مهرپور و محمد روشن. مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2800600
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن). چاپ 13. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 693064
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 210520
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. بررسی فقهی حقوق خانواده (نکاح و انحلال آن). چاپ 16. مرکز نشر علوم اسلامی، 1380. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 450776
- ↑ اسداله لطفی. سلسله مباحث فقهی حقوقی حقوق خانواده (جلد اول). چاپ 1. خرسندی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4790888
- ↑ ابوالقاسم گرجی، سیدحسین صفایی، سیدعزت اله عراقی، اسداله امامی و دیگران. بررسی تطبیقی حقوق خانواده. چاپ 2. دانشگاه تهران، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 177032
- ↑ ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی
- ↑ ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ مجموعه قانون مدنی (قانون مدنی، نظریات شورای نگهبان، بخشنامه قوه قضائیه، آرای وحدت رویه و اصراری هیأت عمومی دیوانعالی کشور، آرای هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، نظریات اداره کل حقوقی و اسناد و امور مترجمین قوه قضائیه). چاپ 8. معاونت تدوین،تنقیح و انتشار قوانین و مقررات، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5579160
- ↑ ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط حقوق مدنی (حقوق خانواده). چاپ 4. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 141648
- ↑ فصلنامه حقوقی مجد سال دوم، شماره هفتم، زمستان 1387. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1831068
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 211356
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 211344
- ↑ ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی). چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1088400
- ↑ سیدمرتضی قاسمزاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشههای حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 367796
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده (جلد اول) (نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3063824
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن). چاپ 13. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 693164
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1443984