سوگند استظهاری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (added Category:قسم مدعی using HotCat)
 
(۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
«[[استظهار]]» از «ظهر» (پشت)، به معنای طلب پشتگرمی و یاری از دیگری و همچنین احتیاط آمده‌ است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی، شماره 48، بهمن و اسفند 1383|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1916980|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> و '''سوگند استظهاری'''، یعنی [[سوگند|قسم]] [[خواهان]]، در [[دعوی|دعوای]] علیه [[متوفی]]<ref>{{یادکرد کتاب۲|1=|عنوان=مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=459780|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref> به جهت حفظ [[حق]] خود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات و مقدمه علم حقوق|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4164448|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=2}}</ref>در واقع به سوگندی که [[مدعی]]، به هنگام [[اقامه دعوا]] علیه [[وارث|ورثه]] متوفی، مبنی بر احراز حقانیت خود، یاد می‌نماید؛ سوگند استظهاری گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3399956|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=کریمی|چاپ=3}}</ref> توضیح آن که در کلیه فروضی که خواهان برای [[اثبات]] [[ادعا|ادعای]] خود دایر بر [[مطالبه]] حقی از متوفی اقامه می‌نماید، علاوه بر اقامه [[دلیل|دلایل]] اثبات حق خویش، ملزم به اتیان سوگند می‌باشد، این سوگند '''سوگند استظهاری''' نامیده می‌شود. مطابق [[قانون]]، [[خوانده]] دعوی بر علیه میت، ورثه می‌باشند چرا که میت، فاقد [[اهلیت]] می‌باشد، و در صورت طرح دعوی به طرفیت متوفی به استناد [[ماده ۹۵۶ قانون مدنی]] و [[ماده 232 قانون امور حسبی|ماده ۲۳۲ قانون امور حسبی]] و [[ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی]] [[قرار عدم استماع دعوا|قرار عدم استماع دعوای]] خواهان صادر خواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=460972|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>  
«[[استظهار]]» از «ظهر» (پشت)، به معنای طلب پشتگرمی و یاری از دیگری و همچنین احتیاط آمده‌ است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی، شماره 48، بهمن و اسفند 1383|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1916980|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> و '''سوگند استظهاری'''، یعنی [[سوگند|قسم]] [[خواهان]]، در [[دعوی|دعوای]] علیه [[متوفی]]<ref>{{یادکرد کتاب۲|1=|عنوان=مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=459780|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref> به جهت حفظ [[حق]] خود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات و مقدمه علم حقوق|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4164448|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=2}}</ref>در واقع به سوگندی که [[مدعی]]، به هنگام [[اقامه دعوا]] علیه [[وارث|ورثه]] متوفی، مبنی بر احراز حقانیت خود، یاد می‌نماید؛ سوگند استظهاری گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3399956|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=کریمی|چاپ=3}}</ref> توضیح آن که در کلیه فروضی که خواهان برای [[اثبات]] [[ادعا|ادعای]] خود دایر بر [[مطالبه]] حقی از متوفی اقامه می‌نماید، علاوه بر اقامه [[دلیل|دلایل]] اثبات حق خویش، ملزم به اتیان سوگند می‌باشد، این سوگند '''سوگند استظهاری''' نامیده می‌شود. مطابق [[قانون]]، [[خوانده]] دعوی بر علیه میت، ورثه می‌باشند، چرا که میت، فاقد [[اهلیت]] می‌باشد، و در صورت طرح دعوی به طرفیت متوفی به استناد [[ماده ۹۵۶ قانون مدنی]] و [[ماده 232 قانون امور حسبی|ماده ۲۳۲ قانون امور حسبی]] و [[ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی]] [[قرار عدم استماع دعوا|قرار عدم استماع دعوای]] خواهان صادر خواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=460972|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>
 
سوگند استظهاری، جهت تکمیل سایر دلایل، مورد تصریح قانونگذار قرار گرفته‌ است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=تدریس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1641288|صفحه=|نام۱=عبدالرسول|نام خانوادگی۱=دیانی|چاپ=1}}</ref>  


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
خط ۶: خط ۸:


* [[ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۲۷۸ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده ۲۷۹ قانون آیین دادرسی مدنی]]
* [[ماده 232 قانون امور حسبی|ماده ۲۳۲ قانون امور حسبی]]  
* [[ماده 232 قانون امور حسبی|ماده ۲۳۲ قانون امور حسبی]]  
* [[ماده ۹۵۶ قانون مدنی]]
* [[ماده ۹۵۶ قانون مدنی]]
* [[ماده ۱۳۳۳ قانون مدنی]]
* [[ماده ۱۳۳۳ قانون مدنی]]
==در حقوق تطبیقی==
*در حقوق ایران تنها در خصوص '''سوگند استظهاری''' است که [[مقام قضایی|قاضی]] حق دارد راساً و بدون درخواست یکی از طرفین سوگند دهد، لیکن برابر ماده ۱۳۸۶ قانون مدنی جدید فرانسه، قاضی راساً می‌تواند سوگند را به یکی از طرفین ارجاع نماید و ارزش اثباتی این سوگند نیز به تشخیص قاضی واگذار گردیده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی فرانسه|ترجمه=|جلد=|سال=1401|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6714000|صفحه=|نام۱=سیامک|نام خانوادگی۱=پاکباز|چاپ=1}}</ref>
== در فقه ==
* در دعاوی علیه متوفی، مدعی علاوه بر [[بینه]]، باید سوگند نیز یاد کند، چرا که اگر خوانده زنده بود؛ چه بسا که خود او، سوگند یاد می‌نمود؛ و دعوا پایان می‌پذیرفت؛ یا اینکه دلیلی مبنی بر [[وفای به عهد]] خویش، اقامه می‌کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قضا در اسلام|ترجمه=|جلد=|سال=1347|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=886856|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=سنگلجی|چاپ=2}}</ref>
== در رویه قضایی ==


* [[رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ادای سوگند استظهاری در دعاوی بر میت]]
*[[رای دادگاه درباره سوگند استظهاری در دعوای راجع به ترکه (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۳۳۰۱۲۶۸)]]
*[[رای دادگاه درباره اعتراض به تصمیم مراجع انتظامی دانشگاه آزاد اسلامی در دادگاه حقوقی (دادنامه شماره ۹۲۰۹۹۷۰۲۲۱۶۰۰۶۹۱)]]
*[[نظریه شماره ۷/۹۸/۱۲۲۶ مورخ ۱۳۹۸/۱۲/۱۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
*[[نظریه شماره ۷/۹۸/۱۱۱۰ مورخ ۱۳۹۸/۱۰/۰۷ اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
*به موجب [[دادنامه]] شماره ۲۳۳۱ مورخه ۱۳۷۲/۴/۱۶ شعبه ۳۳ [[دیوان عالی کشور]]، اگر [[زوجه]]، بعد از مرگ همسر خویش، مدعی گردد که [[ابراء|ابرای]] [[زوج]] از پرداخت [[مهریه]]، مزاحی بیش نبوده‌است؛ باید صحت ادعای خود را، با ادای سوگند اثبات نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه دیوانعالی کشور (جلد اول) (حقوق خانواده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=135424|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=4}}</ref>
*به موجب دادنامه شماره ۷۲ مورخه ۱۳۷۴/۲/۱۳ شعبه ۲۱ دیوان عالی کشور، با استناد به مفاد [[ماده ۱۳۳۳ قانون مدنی]]، و [[فتوا|فتوای]] امام خمینی در تحریرالوسیله، [[دادگاه]] باید در دعوی علیه میت، با توجه به سوگند استظهاری مدعی، رسیدگی نموده؛ و مبادرت به صدور حکم مقتضی نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آینه آرای دیوانعالی کشور (ادله اثبات دعوا و احکام راجع به آنها)|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=591504|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
*به موجب نظر [[نشست قضایی|کمیسیون نشست‌های قضایی]]، به مناسبت نشست قضات دادگستری قم، اگر وراث متوفی، جهت مطالبه [[اجاره بها]] از [[مستاجر|مستأجر]] [[مورث]] خود، اقامه دعوا نمایند؛ و مستأجر با ادعای اینکه اجاره بها را، به متوفی پرداخت نموده؛ از دادگاه، درخواست نماید که ورثه [[موجر]] را ملزم به سوگند کند؛ چنین درخواستی پذیرفته نیست؛ زیرا ادعای مستأجر، منتسب به موجر است؛ نه ورثه او.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشست‌های قضایی (23) مسائل قانون مدنی (6)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5644320|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
== قلمرو حکم ==
سوگند استظهاری، فقط در مواردی که مدعی، از متوفی [[داین|طلبکار]] است؛ کاربرد دارد که البته باید، اصل [[دیون|دین]] ثابت بوده؛ و مدعی جهت اثبات ادعای خود، مبنی بر بقای [[تعهد]] میت، سوگند یاد کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا (اقرار، سند، شهادت، اماره، سوگند، تحقیق محلی، علم قاضی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=90652|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=10}}</ref>
شایان ذکر است که محکومیت یکی از ورثه در دعوای علیه متوفی، نسبت به سایر وراث، اثری ندارد؛ چرا که ممکن بود سایر ورثه، در صورت حضور در [[جلسه دادرسی]]، [[دفاع|دفاعی]] ارائه نمایند که از اثبات ادعای خواهان جلوگیری نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کلیات حقوق اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=رهام|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3572744|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=بروجردی عبده|چاپ=1}}</ref>
== عدم نیاز به درخواست سوگند استظهاری توسط خواهان یا خوانده ==
== عدم نیاز به درخواست سوگند استظهاری توسط خواهان یا خوانده ==
[[قرار اتیان سوگند]] استظهاری راساً از سوی [[دادگاه]] صادر می‌شود و نیازی به [[درخواست]] [[مدعی علیه]] یا خود مدعی نمی‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1250152|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>  
[[قرار اتیان سوگند]] استظهاری راساً از سوی دادگاه صادر می‌شود و نیازی به [[درخواست]] [[مدعی علیه]] یا خود [[مدعی]] نمی‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1250152|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>  


== امتناع خواهان از ادای سوگند ==
== امتناع خواهان از ادای سوگند ==
امتناع خواهان از ادای سوگند منجر به سقوط حق وی می‌شود، این فرض زمانی مطرح می‌شود که اصل حق ثابت شده اما امر دیگری آن را ساقط می‌کند و با سقوط ادعا متفاوت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=574016|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1250116|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=574016|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref> رد '''سوگند استظهاری''' به خوانده یا خواندگان ممکن نیست و رد سوگند، تکلیفی برای آنان ایجاد نمی‌کند و چنانچه خواهان، خود قسم نخورد، حق او ساقط می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=460984|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>
امتناع خواهان از ادای سوگند منجر به سقوط حق وی می‌شود، این فرض زمانی مطرح می‌شود که اصل حق ثابت شده اما امر دیگری آن را ساقط می‌کند و با سقوط ادعا متفاوت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=574016|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1250116|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=574016|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref> رد '''سوگند استظهاری''' به خوانده یا خواندگان ممکن نیست و رد سوگند، تکلیفی برای آنان ایجاد نمی‌کند و چنانچه خواهان، خود قسم نخورد، حق او ساقط می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=460984|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>
 
==مقالات مرتبط==
*[[محدودیت های موضوعی سوگند در دعاوی مدنی]]
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==


خط ۲۲: خط ۵۰:
* [[سوگند قضایی]]
* [[سوگند قضایی]]
* [[سوگند بتی]]
* [[سوگند بتی]]
* [[قسم مدعی]]


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۰: خط ۵۹:
[[رده:سوگند]]
[[رده:سوگند]]
[[رده:اصطلاحات حقوق مدنی]]
[[رده:اصطلاحات حقوق مدنی]]
[[رده:ادله اثبات دعوی]]
[[رده:سوگند استظهاری]]
[[رده:قسم مدعی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۰:۵۵

«استظهار» از «ظهر» (پشت)، به معنای طلب پشتگرمی و یاری از دیگری و همچنین احتیاط آمده‌ است،[۱] و سوگند استظهاری، یعنی قسم خواهان، در دعوای علیه متوفی[۲] به جهت حفظ حق خود،[۳]در واقع به سوگندی که مدعی، به هنگام اقامه دعوا علیه ورثه متوفی، مبنی بر احراز حقانیت خود، یاد می‌نماید؛ سوگند استظهاری گویند.[۴] توضیح آن که در کلیه فروضی که خواهان برای اثبات ادعای خود دایر بر مطالبه حقی از متوفی اقامه می‌نماید، علاوه بر اقامه دلایل اثبات حق خویش، ملزم به اتیان سوگند می‌باشد، این سوگند سوگند استظهاری نامیده می‌شود. مطابق قانون، خوانده دعوی بر علیه میت، ورثه می‌باشند، چرا که میت، فاقد اهلیت می‌باشد، و در صورت طرح دعوی به طرفیت متوفی به استناد ماده ۹۵۶ قانون مدنی و ماده ۲۳۲ قانون امور حسبی و ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوای خواهان صادر خواهد شد.[۵]

سوگند استظهاری، جهت تکمیل سایر دلایل، مورد تصریح قانونگذار قرار گرفته‌ است.[۶]

مواد مرتبط

در حقوق تطبیقی

  • در حقوق ایران تنها در خصوص سوگند استظهاری است که قاضی حق دارد راساً و بدون درخواست یکی از طرفین سوگند دهد، لیکن برابر ماده ۱۳۸۶ قانون مدنی جدید فرانسه، قاضی راساً می‌تواند سوگند را به یکی از طرفین ارجاع نماید و ارزش اثباتی این سوگند نیز به تشخیص قاضی واگذار گردیده‌است.[۷]

در فقه

  • در دعاوی علیه متوفی، مدعی علاوه بر بینه، باید سوگند نیز یاد کند، چرا که اگر خوانده زنده بود؛ چه بسا که خود او، سوگند یاد می‌نمود؛ و دعوا پایان می‌پذیرفت؛ یا اینکه دلیلی مبنی بر وفای به عهد خویش، اقامه می‌کرد.[۸]

در رویه قضایی

قلمرو حکم

سوگند استظهاری، فقط در مواردی که مدعی، از متوفی طلبکار است؛ کاربرد دارد که البته باید، اصل دین ثابت بوده؛ و مدعی جهت اثبات ادعای خود، مبنی بر بقای تعهد میت، سوگند یاد کند.[۱۲]

شایان ذکر است که محکومیت یکی از ورثه در دعوای علیه متوفی، نسبت به سایر وراث، اثری ندارد؛ چرا که ممکن بود سایر ورثه، در صورت حضور در جلسه دادرسی، دفاعی ارائه نمایند که از اثبات ادعای خواهان جلوگیری نماید.[۱۳]

عدم نیاز به درخواست سوگند استظهاری توسط خواهان یا خوانده

قرار اتیان سوگند استظهاری راساً از سوی دادگاه صادر می‌شود و نیازی به درخواست مدعی علیه یا خود مدعی نمی‌باشد.[۱۴]

امتناع خواهان از ادای سوگند

امتناع خواهان از ادای سوگند منجر به سقوط حق وی می‌شود، این فرض زمانی مطرح می‌شود که اصل حق ثابت شده اما امر دیگری آن را ساقط می‌کند و با سقوط ادعا متفاوت است.[۱۵][۱۶][۱۷] رد سوگند استظهاری به خوانده یا خواندگان ممکن نیست و رد سوگند، تکلیفی برای آنان ایجاد نمی‌کند و چنانچه خواهان، خود قسم نخورد، حق او ساقط می‌شود.[۱۸]

مقالات مرتبط

جستارهای وابسته

منابع

  1. نشریه دادرسی، شماره 48، بهمن و اسفند 1383. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1916980
  2. علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 459780
  3. ایرج گلدوزیان. کلیات و مقدمه علم حقوق. چاپ 2. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4164448
  4. عباس کریمی. ادله اثبات دعوا. چاپ 3. میزان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3399956
  5. علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 460972
  6. عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1641288
  7. سیامک پاکباز. شرح قانون مدنی فرانسه. چاپ 1. میزان، 1401.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6714000
  8. محمد سنگلجی. قضا در اسلام. چاپ 2. دانشگاه تهران، 1347.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 886856
  9. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه دیوانعالی کشور (جلد اول) (حقوق خانواده). چاپ 4. فردوسی، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 135424
  10. یداله بازگیر. قانون مدنی در آینه آرای دیوانعالی کشور (ادله اثبات دعوا و احکام راجع به آنها). چاپ 2. فردوسی، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 591504
  11. مجموعه نشست‌های قضایی (23) مسائل قانون مدنی (6). چاپ 1. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5644320
  12. سیدجلال الدین مدنی. ادله اثبات دعوا (اقرار، سند، شهادت، اماره، سوگند، تحقیق محلی، علم قاضی). چاپ 10. پایدار، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 90652
  13. محمد بروجردی عبده. کلیات حقوق اسلامی. چاپ 1. رهام، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3572744
  14. علی عباس حیاتی. آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1250152
  15. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 574016
  16. علی عباس حیاتی. آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1250116
  17. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 574016
  18. علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 460984