رای دادگاه درباره امیدوار کردن مردم به امور واهی (دادنامه شماره ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۲۲۰۱۱۳۹)
شماره دادنامه | ۹۱۰۹۹۷۰۲۲۲۲۰۱۱۳۹ |
---|---|
تاریخ دادنامه | ۱۳۹۱/۰۹/۲۰ |
نوع رأی | رأی شعبه |
نوع مرجع | دادگاه تجدیدنظر استان |
گروه رأی | رای کیفری |
موضوع | امیدوار کردن مردم به امور واهی |
قاضی | زالی بوئینی حسین شهرابی فراهانی سیدمحسن نوری نجفی |
چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره امیدوار کردن مردم به امور واهی: در جرم کلاهبرداری، مصداق امیدوار کردن به امور واهی می تواند امیدوار نمودن به اعمال نفوذ برخلاف حق باشد.
رأی دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای م. فرزند الف. دایر برکلاهبرداری (به مبلغ پانصد میلیون ریال)، موضوع کیفرخواست شماره ۱۷۱۱ مورخ ۱۳/۷/۹۰ دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه یک تهران. توجها به نحوه شکایت شاکی به شرح شکوائیه تقدیمی و اظهارات منعکس در صورت جلسه تحقیق و دادرسی، تحقیقات معموله، گزارشات مرجع انتظامی و عنایت به اینکه هر چند بنا به محتویات پرونده، پرداخت وجه مذکور و مورد ادعا از ناحیه شاکی به متهم برای انجام امر خلاف قانون قابل تأمل و بررسی است ولکن، بنا به نحوه اظهارات شاکی و پاسخ ایشان به سوالات طرح شده از ناحیه دادگاه، مشارالیه از ناحیه متهم مورد فریب و اغوا واقع نشده است و از واهی بودن امر مورد ادعای متهم نیز مطلع بوده است. به عبارت دیگر خود وی به هردلیل و انگیزه ای قصد داشته تا از مسیری باطل، به حقی که وی مدعی است و البته از سوی محاکم قضایی ذی حق بودن وی مردود اعلام شده است، نائل گردد و لذا بنا به مراتب و عنایت به محتویات پرونده و خاصه اظهارات شاکی در محضر دادگاه و نظر به اینکه یکی از شرایط تحقق بزه کلاهبرداری، فریب خوردن مالباخته در اثر اقدامات متقلبانه مرتکب است که در مانحن فیه، چنین شرطی احراز نمی گردد و اقدام شاکی در پرداخت وجه به متهم نه از باب فریب، بلکه از باب طمع و طی مسیر باطل بوده است و درهمان ابتدای امر از واهی بودن ادعای متهم مطلع بوده است و لذا نتیجتا به لحاظ عدم احراز وقوع بزه مذکور، مستندا به بند الف ماده ۱۷۷ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، حکم بر برائت مشارالیه صادر و اعلام می گردد. رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه های تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رئیس شعبه ۱۰۷۲ دادگاه عمومی جزایی تهران زالی بوئینی
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای د. نسبت به دادنامه شماره ۹۰۰۹۹۷۰۰۰۰۸۰۲۸۹۱ مورخ ۱۴/۱۰/۱۳۹۰ شعبه ۱۰۷۲ دادگاه عمومی جزایی تهران که ضمن آن به موجب شکایت تجدیدنظرخواه موصوف علیه آقای م. مبنی برکلاهبرداری حکم بر برائت متهم صادرگردیده است که با عنایت به محتویات پرونده و ملاحظه لایحه تجدیدنظرخواهی که حکایت از دریافت دو فقره چک شماره۵۱۸۱۲۶ مورخ۲۰/۳/۸۷ و چک شماره ۵۱۸۱۱۶ مورخ۱۵/۵/۱۳۸۷ توسط متهم جهت فسخ بیع نامه موضوع دادنامه بدوی ۸۶۰۰۶۳۰۰۰۴۰۰۴۸۱ و فسخ دادنامه تجدیدنظر۱۵۱۴ مورخ ۳۰/۱۰/۸۶ و پرونده نظارت به کلاسه۵۵۰۷۳/۵۰ که شاکی را امیدوار به فسخ دادنامه های موصوف نموده که از نظر قانونی هیچ گونه سمت در پرونده نداشته و اخذ چک ها و امیدوار نمودن تجدیدنظرخواه به عنوان شاکی موجب کلاهبرداری گردیده است. فلذا دادگاه به استناد شق۴ از بند ب از ماده ۲۵۷ قانون آیین دادرسی کیفری ضمن نقض رأی صادره با توجه به شکایت شاکی و پرداخت چک های موصوف و عدم پرداخت وجه چک ۵۱۸۱۱۶ مورخ ۱۵/۵/۱۳۸۷ و اخذ یک فقره چک توسط شاکی از متهم به همان مبلغ نوشته شده و همچنین کیفرخواست صادره توسط دادسرا عمومی و انقلاب ناحیه یک تهران و احضار متهم از طریق نشرآگهی و عدم حضور ایشان با انتظار کافی دادگاه بزه انتسابی را محرز دانسته و به استناد ماده ۱ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس وکلاهبرداری مصوب ۲۸/۶/۱۳۶۴ مجلس شورای اسلامی و تأیید۱۵/۹/۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام حکم بر محکومیت متهم آقای م.س. به تحمل یک سال حبس تعزیری صادر و اعلام می گردد و به لحاظ اخذ چک توسط شاکی در قبال وجه و چک های پرداخت شده و تبدیل تعهد موضوع رد مال و مجازات جزای نقدی منتفی است. این رأی غیابی است و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در همین محکمه می باشد.
رئیس شعبه ۲۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران مستشار دادگاه
شهرابی فراهانی نوری نجفی