مهرالمسمی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
[[رده:اصطلاحات حقوق مدنی]]
[[رده:اصطلاحات حقوق مدنی]]
[[رده:اصطلاحات قانون مدنی]]
[[رده:اصطلاحات قانون مدنی]]
[[رده:مهرالمسمی]]
[[مهریه]] به پنج دسته قابل تقسیم است: '''مهرالمسمی'''، [[مهرالمثل]]، [[مهرالسنه]]، [[مهرالمتعه]] و [[مفوضة المهر|مهرالمفوضه]].<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2800600|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=روشن|چاپ=1}}</ref> به مهریه ای که میزان آن، در [[نکاح|عقد نکاح]] معین می‌گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1178964|صفحه=|نام۱=مصطفی|نام خانوادگی۱=جباری|نام۲=حمید (ترجمه)|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> یا با [[تراضی]] طرفین، حین العقد تعیین می‌گردد؛ مهرالمسمی گویند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق شهروندی در امور خانواده|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1588660|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> بنا به تعریفی دیگر، [[مال]] معینی را که توسط طرفین، یا شخص ثالث [[ماذون|مأذون]] از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد؛ مهرالمسمی می‌نامند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=700136|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
[[مهریه]] به پنج دسته قابل تقسیم است: '''مهرالمسمی'''، [[مهرالمثل]]، [[مهرالسنه]]، [[مهرالمتعه]] و [[مفوضة المهر|مهرالمفوضه]].<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2800600|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=روشن|چاپ=1}}</ref> به مهریه ای که میزان آن، در [[نکاح|عقد نکاح]] معین می‌گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1178964|صفحه=|نام۱=مصطفی|نام خانوادگی۱=جباری|نام۲=حمید (ترجمه)|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> یا با [[تراضی]] طرفین، حین العقد تعیین می‌گردد؛ مهرالمسمی گویند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق شهروندی در امور خانواده|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1588660|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> بنا به تعریفی دیگر، [[مال]] معینی را که توسط طرفین، یا شخص ثالث [[ماذون|مأذون]] از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد؛ مهرالمسمی می‌نامند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=700136|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>



نسخهٔ ‏۵ مهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۱:۳۹

مهریه به پنج دسته قابل تقسیم است: مهرالمسمی، مهرالمثل، مهرالسنه، مهرالمتعه و مهرالمفوضه.[۱] به مهریه ای که میزان آن، در عقد نکاح معین می‌گردد،[۲] یا با تراضی طرفین، حین العقد تعیین می‌گردد؛ مهرالمسمی گویند،[۳] بنا به تعریفی دیگر، مال معینی را که توسط طرفین، یا شخص ثالث مأذون از سوی آنان، به عنوان مهریه تعیین گردد؛ مهرالمسمی می‌نامند.[۴]

مهریه ممکن است عین معین، کلی، یا منفعت باشد.[۵] مهریه، ممکن است سهم مشاعی از یک مال باشد؛ که در این صورت تصرف زن در آن مال، منوط به اذن بقیه شرکاست،[۶] همچنین می‌توان حقوق مالی، نظیر حق تحجیر را به عنوان مهریه تعیین نمود.[۷]

مواد مرتبط

نحوه تعیین مهرالمسمی

تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است.[۸]

در فقه

تعیین مهریه با تراضی طرفین، امکان پذیر بوده؛ و در قانون، حداقل و حداکثری برای آن، معین نگردیده‌است،[۹] همچنین ممکن است عملی معین را به عنوان مهریه قرار داد.[۱۰]

در رویه‌ قضایی

مجهول بودن مهرالمسمی یا مالیت نداشتن یا تعلق آن به غیر

در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر این که صاحب مال اجازه نماید،[۱۳] البته شرط استحقاق زوجه نسبت به مهرالمثل این است که، بین او و زوج، دخول واقع شده باشد،[۱۴] بنابراین در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد؛ عقد صحیح بوده، اما زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل می‌باشد.[۱۵]

مصادیق

  • اگر مهریه زوجه، صد سکه بهار آزادی بوده، و زوج سکه‌های متعلق به غیر را، به همسرش اعطاء نماید؛ و از طرفی، مالک سکه‌ها، رضایت ندهد؛ در این صورت مرد، باید مثل آن اموال را، برای همسرش تهیه نماید، اما اگر شوهر، باغ متعلق به دیگری را، به عنوان مهریه زوجه قرار داده، و مالک مال، راضی نباشد؛ در این صورت مرد، مکلف به پرداخت قیمت آن مال به زوجه است.[۱۶]
  • اگر مهریه زن مسلمان، خوک باشد؛ چنین مهری باطل بوده؛ و زن مستحق مهرالمثل است.[۱۷]
  • مهریه ای که عبارت از خانه یا مغازه مرد باشد؛ صحیح نیست؛ و باید به‌طور دقیق، معلوم گردد که کدام یک از آنها، مدنظر است.[۱۸]
  • اگر مهریه ۱۱۴ سکه طلا بوده؛ و نوع آن، از نظر بهار آزادی یا سکه امامی یا سکه یک گرمی و …، مشخص نگردد؛ چنین مهری صحیح نیست.[۱۹]

قلمرو

اگر طرفین توافق نموده باشند که مهریه، دارای اوصاف معینی بوده؛ و مرد به تعهد خود عمل ننموده؛ و مالی را که فاقد اوصاف مزبور است؛ به زوجه اعطاء نماید؛ مانند موردی که شوهر، مکلف به پرداخت النگوی طلا به وزن ۱۰ گرم و عیار ۱۸ بوده؛ ولی به جای آن، یک النگوی تقریباً مشابه، اما با وزن ۸ گرم و عیار ۱۴، تقدیم نموده باشد؛ در این صورت با وحدت ملاک از ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی، زوج حسب مورد، مکلف به پرداخت مثل یا قیمت آن مال می‌باشد.[۲۰]

اگر مهلتی که برای تأدیه مهریه، تعیین گردیده؛ مبهم یا مجمل باشد؛ در این صورت، مهریه باطل بوده؛ و زن، مستحق مهرالمثل است.[۲۱]

در صورت بطلان مهریه، چون توافق در مورد آن مال، باطل بوده؛ انگار که هیچ مهری معین نگردیده‌ است؛ و در صورت دخول، مهرالمثل ثابت شده؛ و در فرض وقوع طلاق پیش از مقاربت نیز، هیچ مالی بر عهده شوهر نیست.[۲۲]

در فقه

بطلان مهریه، سبب فساد نکاح نمی‌گردد، در مقابل، این گونه نظر داده‌اند که فساد مهریه، نکاح را نیز، از اعتبار می‌اندازد.[۲۳]

در صورتی که مهرالمسمی، ملک غیر باشد؛ زن مستحق مثل یا قیمت آن، خواهد بود؛ در مقابل نظر داده‌اند که در فرض مزبور، زوج مکلف به پرداخت مهرالمثل خواهد بود.[۲۴]

در رویه‌ قضایی

معیوب بودن مهرالمسمی

هرگاه مهر، عین معین باشد؛ و معلوم گردد قبل از عقد، معیوب بوده؛ یا بعد از عقد و قبل از تسلیم، معیوب گردد؛ زوجه، حق اعمال خیار فسخ نسبت به مهریه را داشته؛ که در این صورت، مستحق مهرالمثل خواهد بود، همچنین زن، می‌تواند مهریه معیوب را پذیرفته و ارش نیز دریافت دارد.[۲۵][۲۶]

مقالات مرتبط

جستارهای وابسته

منابع

  1. حسین مهرپور و محمد روشن. مطالبات زوجه و روش وصول آن (مهریه، نفقه، اجرت المثل، نحله، شرط تنصیف دارایی). چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2800600
  2. مصطفی جباری و حمید (ترجمه) مسجدسرایی. فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه). چاپ 1. ققنوس، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1178964
  3. حقوق شهروندی در امور خانواده. چاپ 2. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1588660
  4. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 700136
  5. سیدمحمدرضا حسینی. قانون مدنی در رویه قضایی. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 173252
  6. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 112680
  7. اسداله لطفی. سلسله مباحث فقهی حقوقی حقوق خانواده (جلد اول). چاپ 1. خرسندی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4790888
  8. ماده ۱۰۸۰ قانون مدنی
  9. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 44244
  10. عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد دوم). چاپ 1. سمت، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 52616
  11. نشریه دادرسی شماره 13 فروردین و اردیبهشت 1378. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1378.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1394776
  12. فصلنامه حق دفتر چهارم دی و اسفند 1364. شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران، 1364.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1375452
  13. ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی
  14. محمدجعفر جعفری لنگرودی. دوره متوسط حقوق مدنی (حقوق خانواده). چاپ 4. گنج دانش، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 141648
  15. فصلنامه حقوقی مجد سال دوم، شماره هفتم، زمستان 1387. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1831068
  16. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 211356
  17. محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
  18. سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی و ساختارهای سیاسی. چاپ 1. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3732384
  19. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 211344
  20. ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی). چاپ 1. میزان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1088400
  21. سیدمرتضی قاسم‌زاده، حسن ره پیک و عبداله کیایی. تفسیر قانون مدنی اسناد آرا و اندیشه‌های حقوقی (با تجدیدنظر و اضافات). چاپ 3. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 367796
  22. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی خانواده (جلد اول) (نکاح و طلاق، روابط زن و شوهر). چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3063824
  23. محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
  24. محمدابراهیم قزوینی. حقوق مدنی بررسی فقهی و حقوقی حقوق خانواده کتاب اول نکاح. چاپ 1. راه نوین، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3872020
  25. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد چهارم) (شخصیت، تابعیت، اسناد سجل احوال، اقامتگاه، قرابت، نکاح و فسخ آن). چاپ 13. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 693164
  26. محمدجعفر جعفری لنگرودی. اساس در قوانین مدنی (المدونه). چاپ 1. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1443984