رای دادگاه درباره احراز عسروحرج زوجه به دلیل کراهت (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۲۰۰۱۴۰)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۲۰۰۱۴۰
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۲/۰۲
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای حقوقی
موضوعاحراز عسروحرج زوجه به دلیل کراهت
قاضیمحسن خدائی
عبدالغفار آل حبیب
محرمعلی بیگدلی
علی سیفی
ارژنگی
سیدناصرموسوی
احمدی
سیدحسین علیمحمدی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره احراز عسروحرج زوجه به دلیل کراهت: کراهت امر درونی است و اسباب لازم در باب اثبات آن شخصی است؛ بنابراین هرچند کراهت زوجه به تنهایی عنوان عسر و حرج ندارد ولی اگر دادگاه پس از رسیدگی های لازم احراز کند که نفرت به حدی است که ادامه زوجیت را برای زوجه غیرممکن می سازد، صدور حکم طلاق بلامانع است.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی خانم ر. ق. الف. با وکالت خانم س. ش.ح.ف. به طرفیت آقای ب. ر.ز. با وکالت آقای م.ج. ع. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به لحاظ عسر و حرج، دادگاه با توجه به محتویات پرونده ضمن احراز رابطه زوجیت زوجین به دلالت سند نکاحیه پیوستی و استماع اظهارات طرفین دعوی، توضیحا اینکه خواهان اظهار داشته در سال ۸۶ به عقد دائم خوانده درآمده و یک هفته بعد از عقد مشکلات فیمابین شروع و حدود ۵ سال است که بلاتکلیف رها گردیده و از این حیث در عسر و حرج می باشد. همچنین اظهار داشته که زوج بیکار و فاقد درآمد جهت شروع زندگی و به همین لحاظ کراهت بیش از اندازه موجب گردیده به هیچ وجه قادر به ادامه زندگی مشترک نبوده و سوء رفتار بیش از حد زوج در طول ۵ سال به صورت فحاشی، توهین و تهدید به وی و خانواده وی ادامه زندگی مشترک را غیرممکن نموده و عدم انجام تعهد از سوی زوج و نرفتن به خدمت سربازی، همچنین عدم پرداخت نفقه از سوی زوج از بهمن ماه سال ۸۹ تاکنون موجبات طلاق را فراهم نموده. دادگاه بدوا در جهت اصلاح فیمابین و رفع شقاق، قرار ارجاع امر به داوری صادر. با عنایت به نظریه داوران زوجین و توجها به نظریه واحد مشاوره مجتمع که اعلام داشته: (زوجه اصرار به طلاق و جدایی دارد و زوج تمایلی برای طلاق ندارد به نظر می رسد به دلیل عدم مهارت های ارتباطی و فشارهای ناشی از ادامه این بلاتکلیفی ادامه زندگی به صلاح نباشد...) همچنین دادگاه در جهت احراز صحت ادعای خواهان در مورد مفارقت جسمانی ۵ ساله و نیز بیکاری خوانده و سوء رفتار وی مبادرت به تحقیق محلی نموده که گزارش واحد مددکاری حکایت از این داشته: (زوجین حدود ۵ سال پیش به عقد یکدیگر درآمده لکن آنان سابقه زندگی زیر یک سقف را نداشته و از زمان وقوع عقد نکاح تاکنون مفارقت جسمانی وجود داشته و زوجه در تمامی این مدت در منزل پدری بوده و اقدامی در جهت آغاز زندگی مشترک به عمل نیامده. زوجین از نظر اخلاقی و فرهنگی تفاوت های زیادی داشته و هیچ گونه تفاهمی وجود ندارد و همین امر باعث برخوردها و مشاجرات فیمابین گشته است و همچنین اعلام گردیده که از زوجه و خانواده وی شنیده اند که خوانده بیکار می باشد.) علی هذا دادگاه با عنایت به اظهارنظر روانشناسی واحد مشاوره این مجتمع که ادامه زندگی مشترک را به صلاح زوجین ندانسته و تأیید مفارقت جسمانی طولانی فیمابین زوجین طبق گزارش واحد مددکاری و دوشیزه بودن زوجه حسب گواهی پزشکی قانونی و این بلاتکلیفی که ادامه آن موجب توالی فاسد و عسر و حرج زوجه جهت ادامه زندگی مشترک بوده و چنانچه امکان ادامه زندگی مشترک وجود داشت در طول این ۵ سال اقدامی صورت می پذیرفت و یا زوجین در زیر یک سقف مبادرت به تشکیل زندگی خانوادگی می دادند. همچنین دادگاه مبادرت به صدور قرار استماع گواهی گواهان نموده که فحوای شهادت شهود تعرفه شده نیز حکایت از عدم انجام خدمت سربازی از سوی خوانده و بیکاری وی و نیز سوء رفتار با فحاشی و هتک حرمت زوجه و خانواده وی و درگیری های متعدد و مفارقت جسمانی طولانی و بلاتکلیفی زوجه را داشته همچنین ملاحظه لایحه شماره ۹۳۶- ۱۳۹۱/۴/۵ وکیل خواهان و ضمائم آن که خوانده به صراحت در دادخواست های تقدیمی تقاضای اعسار و تقسیط مهریه، خود را بیکار اعلام نموده که قطعا لازمه تشکیل یک زندگی داشتن وسیله امرار معاش و ممر درآمد برای خود و خانواده بوده و تصویر برگ استشهادیه پیوستی لایحه مذکور نیز حکایت از فقد درآمد و بیکاری وی را داشته. النهایه دادگاه نظر به مراتب مذکور و با عنایت به اینکه خوانده دلیل و مدرکی دال بر انجام خدمت سربازی و اشتغال به کار خود به دادگاه ارایه ننموده توجها اینکه به موجب تصویر دادنامه پیوستی شماره ۹۳۹- ۱۳۸۸/۶/۱۸ که خوانده به پرداخت نفقه ماهیانه به مبلغ دو میلیون و هشتصد هزار ریال از تاریخ ۱۳۸۸/۲/۱ لغایت صدور حکم محکوم گردیده لکن هیچ گونه دلیل یا مدرکی دال بر پرداخت ماهیانه مبلغ دو میلیون و هشتصد هزار ریال از تاریخ بهمن ماه ۸۹ تاکنون به دادگاه ارایه ننموده با این توضیح که میزان مبلغ نفقه مذکور توسط کارشناس در سال ۸۸ تعیین گردیده و مشخص نبوده که خوانده بر چه اساس و معیاری مبادرت به پرداخت ماهیانه یکصد هزار تومان در سنوات اخیر نموده در حالی که نظریه کارشناس متعلق به سال ۸۸ بوده که تبعا در سنوات بعد میزان نفقه کمتر از مبلغ مذکور نخواهد بود. همچنین طرح دعاوی متعدد از جمله مطالبه مهریه و نیز دعاوی متعدد اعسار و تقسیط از سوی خوانده و نیز دعاوی متعدد تمکین و نفقه معوقه از سوی طرفین و رفت و آمدهای ۵ ساله زوجین و مشاجرات لفظی آنان در جلسات رسیدگی به دعاوی مذکور در این شعبه، ادامه زندگی را غیرمقدور ساخته. علی هذا دادگاه با توجه به دلایل مذکور دعوی خواهان را وارد تشخیص داده مستندا به ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش صادر و به خواهان اجازه می دهد با مراجعه به احد از محاضر رسمی طلاق نسبت به مطلقه نمودن خویش تحت عنوان طلاق بائن (غیرمدخوله) اقدام نماید. رأی صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان تهران می باشد.

رئیس شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده تهران - خدایی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ب. ر.ز. با وکالت آقای م.ج. ع. به طرفیت خانم ر. ق. با وکالت خانم س. ش.ح.ف. نسبت به دادنامه شماره ۵۳۷-۹۱/۴/۱۱ صادره از شعبه ۲۶۴ دادگاه خانواده تهران که به موجب آن گواهی عدم امکان سازش زوجه به لحاظ عسر و حرج وی جهت اجرای صیغه طلاق بائن به لحاظ غیر مدخوله بودن صادر شده است موجه تشخیص داده می شود؛ زیرا با توجه به محتویات پرونده و نیز دفاعیات موجه وکیل تجدیدنظرخواه و نیز مدارک موجود در پرونده از آنجایی که تجدیدنظرخواه پس از عقد ازدواج اقدام به پرداخت نفقه معوقه زوجه به طور مستمر به همراه اقساط مهریه نموده است و نیز شرایط تمکین را که از آن جمله تهیه مسکن مستقل باشد در اجرای ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی مهیا نموده و با عنایت به اینکه زوجه هیچ گونه تمکینی در قبال زوج نداشته است و با توجه به اینکه زوجه در اجرای ماده ۱۱۱۵ قانون مدنی خوف ضرر جانی و مالی و شرافتی خود را از جانب زوج در هیچ یک از محکمه قضائی به اثبات نرسانده است و در اجرای مواد ۱۱۲۹-۱۱۳۰ قانون مدنی و نیز شرایط ضمن العقد عسر و حرج زوجه احراز نگردیده است و صرف تقدیم دادخواست طلاق دلیل بر کراهت زوجه از زوج نمی باشد و زوج پس از تجدیدنظرخواهی پرونده وی جهت رسیدگی به تجدیدنظرخواهی به شعبه محترم سی ام تجدیدنظر استان تهران ارجاع و شعبه موصوف (۳۰ تجدیدنظر استان تهران) طی دادنامه شماره ۹۱۰۱۸۸۲-۱۳۹۱/۱۰/۱۷ با نقض دادنامه شماره ۵۳۷-۱۳۹۱/۴/۱۱ حکم به بطلان دعوی و با آن استدلالی که در دادنامه شماره مارالذکر (۹۱۰۱۸۸۲) نموده است صادر کرده است، و وکیل زوجه در مورخ ۱۳۹۱/۱۱/۹ نسبت به دادنامه مارالبیان ۹۱۰۱۸۸۲ صادره از شعبه ۳۰ تجدیدنظر استان تهران فرجام خواهی نموده است و جهت رسیدگی فرجام خواهی به شعبه محترم ۸ دیوان عالی محترم کشور ارجاع و شعبه محترم ۸ دیوان عالی محترم کشور با این قید که دلایل و قرائن موجود در پرونده دلالت بر عسر و حرج زوجه را داشته است دادنامه صادره از شعبه ۳۰ تجدیدنظر را نقض و جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع که در نتیجه به این شعبه ۲۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارجاع و این شعبه با تشکیل جلسات و استماع اظهارات طرفین و وکلای آن ها هم در جلسه مورخ ۱۳۹۲/۹/۱۸ و هم مورخ ۱۳۹۲/۷/۷ عسر و حرج زوجه را احراز ننموده است و اگر عسر و حرجی شعبه محترم ۸ دیوان عالی کشور برای زوجه احراز نموده است شاید زوجه به لحاظ عدم تمکین از زوج بدون هیچ گونه موانعی برای ادامه زندگی از جانب زوج برای خود ایجاد کرده باشد و از جانب زوج چنین چیزی در پرونده حکایت نداشته و ندارد و لذا بنا به مراتب فوق ضمن نقض دادنامه شماره ۵۳۷-۱۳۹۱/۴/۱۱ مستندا به قسمت اول ماده ۳۵۸ از قانون آیین دادرسی محاکم عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹/۱/۲۱ شمسی و نیز ماده ۱۲۵۷ از قانون مدنی حکم به رد دعوی زوجه خانم ر. ق. در مورد صدور گواهی عدم امکان سازش صادر و اعلام می نماید. این رأی به موجب مواد ۳۶۸-۳۹۷ از قانون صدرالاشعار (آیین دادرسی مدنی) ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی محترم کشور است.

مستشاران شعبه ۲۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران

قربانعلی احمدی - سید حسین علی محمدی

مواد مرتبط

جستارهای وابسته