ماده ۶ قانون تملک آپارتمان ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۶ قانون تملک آپارتمان ها: چنانچه قراردادی بین مالکین یک ساختمان وجود نداشته باشد کلیه تصمیمات مربوط به اداره و امور مربوط به قسمت های مشترک به اکثریت آراء مالکینی است که بیش از نصف مساحت تمام قسمت های اختصاصی را مالک باشند.

تبصره - نشانی مالکین برای ارسال کلیه دعوتنامه ها و اعلام تصمیمات مذکور در این قانون همان محل اختصاصی آنها در ساختمان است مگر این که مالک نشانی دیگری را در همان شهر برای این امر تعیین کرده باشد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

قرارداد: قرارداد و عقد با یکدیگر مترادف هستند. در ماده 183 قانون مدنی به تعریف عقد پرداخته است. مطالعه ماده 10 قانون مدنی نیز خالی از لطف نیست.[۱]

نکات توضیحی ماده 6 قانون تملک آپارتمان ها

مقنن در این ماده برای تصرف مالکان در حصه مشاعی استثنایی بر قاعده رضایت تمام شرکا وضع نموده است، بدین نحو که تصمیم اکثریت درخصوص نحوه اداره معتبر بوده و احتیاجی به رضایت تمام مالکان آپارتمان نمی باشد.[۲] سبب وضع این استثناء نیز بدان جهت است که اجرای قاعده توافق همه مالکان امری دشوار بوده و اتفاق نظر همه شرکا همیشه ممکن نمی باشد.[۳] لازم به ذکر است که این قرارداد برای همه بالاخص برای اقلیت و مخالفین نیز الزام آور می باشد.[۴] این توافق اکثریت یک نوع قرارداد جمعی می باشد که به عنوان قانون حاکم بر روابط کلیه مالکان تلقی می گردد.[۵] نکته حائز اهمیت درخصوص تصمیمات مجمع عمومی آپارتمان ها آن است که مصوبات این مجمع نباید در هیچ زمینه ای با قوانین و مقررات جاری کشور مغایر باشد.[۶] مراد از قوانین، قوانین امری می باشد و لذا در چارچوب قوانین تکمیلی تصمیمات معتبر می باشد.[۷] شایان ذکر است ماهیت حقوقی قرارداد مذکور در ماده صدرالذکر عمل حقوقی جمعی می باشد.[۸]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 6 قانون تملک آپارتمان ها

  1. در صورت عدم وجود قرارداد بین مالکین، تصمیم‌گیری در مورد اداره قسمت‌های مشترک به عهده اکثریت آراء مالکینی است که بیش از نصف مساحت قسمت‌های اختصاصی را دارند.
  2. اکثریت آراء بر اساس مساحت قسمت‌های اختصاصی محاسبه می‌شود، نه تعداد مالکین.
  3. نشانی مالکین برای ارسال دعوتنامه‌ها و اعلام تصمیمات، محل اختصاصی آنها در ساختمان است.
  4. مالک می‌تواند نشانی دیگری را برای دریافت دعوتنامه‌ها در همان شهر تعیین کند.

رویه های قضایی

بر اساس نظریه مشوریتی شماره 7/3707 مورخ 1381/04/25اجازه احداث بنا بر روی طبقات واحدهای تاجاری طبقات پایین از وظایف شهرداری بوده و لذا اعتراض مستأجرین طبقات زیرین نمی تواند مانع صدور پروانه ساختمانی برای طبقه مورد درخواست مالک گردد.[۹]

منابع

  1. بهمن کشاورز. آیین تنظیم قراردادها به انضمام نمونه قراردادها و شرایط پیمان. چاپ 12. کشاورز، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6446144
  2. محمدرضا سماواتی پور. نگرشی کاربردی به قانون افراز و فروش املاک مشاع. چاپ 1. مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3153340
  3. مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد اول و دوم) (اشخاص، اموال و مالکیت). چاپ 1. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1281744
  4. ابراهیم اسماعیلی هریسی. حقوق مالکین آپارتمان ها (مسکونی، اداری، تجاری). چاپ 10. دادگستر، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2704380
  5. سیدمرتضی قاسم زاده. حقوق مدنی اصول قراردادها و تعهدات نظری و کاربردی. چاپ 14. دادگستر، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1448812
  6. ابراهیم اسماعیلی هریسی. حقوق مالکین آپارتمان ها (مسکونی، اداری، تجاری). چاپ 10. دادگستر، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2705404
  7. ابراهیم اسماعیلی هریسی. حقوق مالکین آپارتمان ها (مسکونی، اداری، تجاری). چاپ 10. دادگستر، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2705420
  8. سیامک پاکباز. شرح قانون مدنی فرانسه. چاپ 1. میزان، 1401.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6670136
  9. علیرضا میرزایی. محشای قانون روابط موجر و مستأجر. چاپ 5. بهنامی، 1394.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6653960