رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ادعای عسر و حرج به دلیل ایراد ضرب به زوجه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور شماره ۹۵۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۳۳۴
شماره دادنامه۹۵۰۹۹۷۰۹۰۷۲۰۰۳۳۴
تاریخ دادنامه۱۳۹۵/۰۵/۱۲
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعشعبه دیوان عالی کشور
شعبهشعبه ۱۲ دیوانعالی کشور
گروه رأیرای حقوقی
موضوعادعای عسر و حرج به دلیل ایراد ضرب به زوجه
قاضیسید جعفرمصطفوی
قدرت اللهطیبی

رای شعبه حقوقی دیوان عالی کشور درباره ادعای عسر و حرج به دلیل ایراد ضرب به زوجه: یک فقره محکومیت زوج به پرداخت دیه به جهت ایراد ضرب نسبت به زوجه، که دلیلی بر استمرار آن وجود ندارد، مثبت عسر و حرج زوجه نیست.

رأی خلاصه جریان پرونده

چخلاصه جریان پرونده

خانم س. ح.ن. فرزند س.م. با وکالت آقای م. االف.ن وکیل پایه یک دادگستری دادخواستی به طرفیت آقای علی و. فرزند م.ب. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به لحاظ عسر و حرج مستندا به ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی به محاکم عمومی حقوقی شهرستان شاهرود تقدیم داشته و به شعبه اول ارجاع گردیده است شعبه مذکور پس از تعیین وقت دادرسی و دعوت از طرفین به تاریخ ۱۳۹۳/۹/۲۳ در وقت مقرر جلسه دادگاه را با حضور وکیل خواهان تشکیل داده خوانده حضور ندارد و لایحه نیز ارسال ننموده است وکیل خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است موکل به موجب سند نکاحیه پیوست دادخواست همسر شرعی و قانونی خوانده می باشد که با عنایت به دادنامه مبنی بر محکومیت خوانده به اتهام ضرب و شتم در شعبه ۱۰۲ جزائی شاهرود که در اثر مصرف مواد روان گران حادث گردیده و خوانده اکنون نیز به ادعای موکله به مصرف مواد روان گردان معتاد می باشد و چندین مرحله موکله توسط خوانده مورد ضرب و شتم واقع گردیده است که شهود حاضرند شهادت دهند بنابراین صدور گواهی عدم امکان سازش به علت عسر و حرج مورد تمناست و درخصوص حقوق مالی موکله درصورت توافق حاضر است از اجرت المثل و نحله و نفقه را گذشت نماید و جهیزیه به وی تحویل گردیده است. در صورت عدم توافق به طلاق موکله تمامی مهریه خود را مطالبه می نماید و پرونده آن در شعبه دوم حقوقی شاهرود مختومه گردیده و در حال صدور اجرائیه است و زوجین فرزند مشترک ندارند. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و تذکر داده طرفین در مهلت مقرر داوران واجد شرایط خود را به دادگاه معرفی نمایند. آقای م. ز. از طرف وکیل خواهان به عنوان داور معرفی و به تاریخ ۱۳۹۳/۹/۲۴ در وقت فوق العاده وظائف داوری به وی تفهیم گردیده است. با توجه به اینکه در مهلت تعیین شده از ناحیه زوج داور معرفی نشده دادگاه خانم ع.ع. م. ی را به عنوان داور زوج تعیین می نماید. سپس زوج آقای م.ب. و. را به عنوان داور خود معرفی نموده است و به تاریخ ۱۳۹۳/۱۰/۷ در وقت فوق العاده وظائف داوری به داور مذکور تفهیم شده است. داوران پس از تشکیل جلسات نظریه خودشان را تقدیم و پیوست پرونده می باشد. دادگاه پس از طی مراحل دادرسی ختم رسیدگی اعلام و به شرح دادنامه شماره ۹۸۵-۱۳۹۳/۱۰/۲۵ مبادرت به صدور رأی می نماید. دادگاه استدلال کرده است که با عنایت به محتویات پرونده و ملاحظه دادنامه شماره ۱۰۳ صادره از شعبه ۱۰۲ دادگاه جزائی شاهرود که خوانده به جهت ایراد صدمه بدنی عمدی بدخواهان به دیه محکوم شده و سایر آراء صادره درخصوص تمکین و توهین و تهدید بین خواهان و خوانده با پدر خواهان که ضمیمه پرونده می باشد و اقرار خوانده در نزد داوران مبنی بر اینکه اگر خواهان به زندگی برگردد قول می دهم رویه سابق را ترک کنم و هرگونه تعهدی را بدهم که این جملات و تشکیل پرونده های فوق حاکی از روابط سوء و مشقت بار می باشد و بدیهی است در صورت ادامه آن چه بسا تبعات سوء و جبران ناپذیر برای طرفین داشته باشد لذا عسر و حرج زوجه برای دادگاه محرز است به استناد بند ۴ تبصره ذیل ماده ۱۱۳۰ - ۱۱۴۶ و ۱۱۱۹ قانون مدنی و تبصره الحاقی مورخ ۱۳۸۱/۸/۱۹ به ماده ۱۱۳۳ همین قانون و مواد ۲۴ و ۲۶ و ۲۷ و ۲۸ و ۲۹ قانون حمایت خانواده به خواهان اجازه می دهد پس از قطعیت به یکی از دفاتر رسمی ثبت طلاق این رأی را ارائه و به وکالت از زوج و با داشتن حق توکیل به غیر و حق انتخاب نوع طلاق نسبت به مطلقه کردن خود و ثبت طلاق برابر موازین شرعی و قانونی اقدام نماید در صورتی که قسمتی از حقوق مالی مربوط به علقه زوجیت را در قبال طلاق به زوج بذل نماید وکیل در قبول بذل می باشد زوجه موظف است طبق موازین شرعی عده نگهدارد گواهی وجود یا عدم وجود جنین توسط سردفتر اخذ خواهد شد فرزند مشترک ندارند. جهیزیه نزد زوجه می باشد در خصوص اجرت المثل دادگاه نامبرده را مستحق اجرت المثل نمی داند در این خصوص به بی حقی صادر می شود و سایر حقوق مالی را در این پرونده مطالبه نکرده است. درخصوص مهریه پرونده جداگانه تشکیل شده است و قید شده رأی صادره غیابی است پس از ابلاغ دادنامه آقای ع. و. طی دادخواست و لایحه پیوستی نسبت به دادنامه صادره تجدیدنظرخواهی کرده و پرونده به شعبه ۵ دادگاه تجدیدنظر استان سمنان ارجاع گردیده است. شعبه مذکور پس از وصول پرونده به تاریخ ۱۳۹۴/۲/۲۱ در وقت فوق العاده جلسه دادگاه را تشکیل داده و با استدلال به اینکه دلیل صدور حکم طلاق سوء رفتار زوج بوده است اقتضاء داشت دادگاه بدوی از طریق مددکار اجتماعی و یا کلانتری درخصوص رفتار زوج نسبت به زوجه تحقیق به عمل می آورد و مضاف بر این ضرورت داشت راجع به قطعیت یا عدم قطعیت دادنامه شماره ۶۸۳ - ۱۳۹۳/۶/۲۷ از مرجع مربوط استعلام به عمل می آمد. مهمتر اینکه در رأی مورد اعتراض پس از شرح ماوقع فیمابین زوجین و احراز سوء رفتار زوج از سوی دادگاه با این عبارت (به خواهان اجازه نمی دهد.... در صورت قطعیت... به وکالت از زوج با داشتن حق توکیل غیر... خود را مطلقه) مجوز ثبت طلاق داده شده است که در واقع حکمی از سوی دادگاه صادر نشده است مشخص نیست منظور دادگاه بدوی الزام زوج به طلاق از باب عسر و حرج بوده یا گواهی عدم امکان سازش از باب تحقق شرایط ضمن عقد نکاح پرونده را از آمار کسر و جهت رفع نقائص قید شده پرونده را به دادگاه بدوی اعاده می نماید. شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی شاهرود پس از وصول پرونده دستور داده نسبت به موارد قید شود اقدام شود مأمورین کلانتری ۱۲ شاهرود در پاسخ به دستور دادگاه طی صورت جلسه اعلام کرده درخصوص رفتار زوج از اهالی محل و همسایگان تحقیق به عمل آمده همگی اظهار داشتند مورد خاصی از نامبرده ندیده ام و تاکنون رفتار تا مناسبی از ایشان مشاهده نشده است. سپس به تاریخ ۱۳۹۴/۴/۱۴ جلسه دادگاه در وقت مقرر با حضور وکیل خواهان (زوجه) تشکیل شده خود خواهان و خوانده حضور ندارند وکیل خواهان اظهار داشت درخصوص خواسته منظور از صدور گواهی عدم امکان سازش بند ۴ تبصره ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی است که می بایست خواسته الزام زوج به طلاق خواسته می شد که اصلاح می گردد سپس دادگاه از شهود تعرفه شده از ناحیه زوجه به نام آقایان ۱- سید ح. ح.ن. ۲- م. ح. ر. تحقیق و شاهد ردیف اول گفت چند مرحله من به زوج توصیه کردم که چرا ایشان را (زوجه) می زنی؟ گفت: حرف من گوش نمی دهد. و گفت می زنم تا خواسته من انجام شود شاهد ردیف دوم گفت من دوست خانوادگی آقای س.م. ح.ن. هستم (به زوجه) ادعای این خانم راست است بنده از زندگی و رابطه با همسرش اطلاع کامل دارم که ایشان معتاد به مواد مخدر و دارای شخصیت متفاوت می باشد تا جائی که من اطلاع دارم. آقای ع. و. چند بار خانمش را کتک کار به قصد کشت کرده است دادگاه بدوی پس از انجام نیابت قضائی و تحقیقات لازم پرونده را به دادگاه تجدیدنظر ارسال می نماید. شعبه ۵ دادگاه تجدیدنظر استان سمنان پس از وصول پرونده به تاریخ ۱۳۹۴/۵/۱۰ جلسه را در وقت فوق العاده تشکیل و پس از رسیدگی به شرح دادنامه شماره ۵۲۹ - ۱۳۹۴/۵/۱۲ مبادرت به صدور رأی می نماید. دادگاه استدلال کرده است که رأی تجدیدنظرخواسته مستند و متکی به ادله کافی و متقن نمی باشد. زیرا علت و جهت درخواست طلاق همان گونه که اشاره شده، عسر و حرج ناشی از سوء رفتار (ضرب و شتم نسبت به خود (زوجه) و تهدید و توهین نسبت به خانواده اش) بوده است و مستند دادگاه بدوی نیز همین مسائل یاد شده بوده است که اولا: توهین و تهدید به فرض صحت ارتباطی با زوجه ندارد و از این جهت نمی تواند مبنای طلاق و مجوزی برای زوجه از استفاده از شرایط نکاحیه به حساب آید و در رابطه با همسرش (زوجه) هر چند نامبرده به اتهام ایراد ضرب به پرداخت دیه محکوم گردیده است مع الوصف یک فقره محکومیت به شرح مذکور دلیلی بر استمرار آن وجود ندارد و در حدی نیست که ادامه زندگی مشترک را برای زوجه غیر قابل تحمل کرده و موجبات عسر و حرج باشد و دلیل مثبته دیگری هم در پرونده مشهود نمی باشد. ثانیا مشارالیها به موجب رأی شماره ۵۷۰۰۰۲۸ به تاریخ ۱۳۹۳/۳/۱۹ ملزم به تمکین و بازگشت به زندگی مشترک گردیده است که این خود دلیل بر حرجی نبودن زندگی و امکان تداوم زندگی مشترک است لذا با انطباق موضوع با بند ۵ ماده ۳۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته بنا به جهات قید شده نقض و به لحاظ فقد ادله اثباتی رأی به بطلان دعوی خواهان بدوی را صادر می نماید. دادنامه به تاریخ ۱۳۹۴/۵/۲۴ به وکیل خانم س. ح.ن. ابلاغ و وکیل مذکور به وکالت از مشارالیها طی دادخواست و لایحه پیوستی نسبت به دادنامه صادره فرجام خواهی کرده و به تاریخ ۱۳۹۴/۶/۱۰ ثبت و پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است لوایح طرفین مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و هنگام شور قرائت خواهد شد. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای سیدجعفر مصطفوی عضو ممیز و اوراق پرونده درخصوص دادنامه شماره ۵۲۹ - ۱۳۹۴/۵/۱۲ صادره از شعبه ۵ دادگاه تجدیدنظر استان سمنان مشاوره نموده چنین اتخاذ تصمیم می نماید: با توجه به گزارش منعکس در پایگاه داده وکلا وکیل فرجام خواه آقای م. الف.ن. معلق بوده به همین علت پرونده به شرح دادنامه شماره ۱۳۷۹ - ۱۳۹۴/۱۲/۱۵ به دفتر دادگاه اعاده گردیده است .رأی شعبه با توجه به گزارش منعکس در پایگاه داده وکلای آقای م. الف.ن وکیل پایه یک دادگستری معلق بوده و در حال حاضر اشتغال به کار وکالت ندارد بنابراین تقدیم دادخواست فرجام خواهی توسط نامبرده به وکالت از خانم س. ح.ن. مطابق مقررات قانونی نمی باشد. لذا پرونده به دفتر دادگاه صادر کننده رأی قطعی اعاده تا مدیر دفتر به وظیفه قانونی خود عمل نماید. پس از وصول پرونده وکیل مذکور طی شرحی خطاب به دادیار اجرای احکام دادسرای انتظامی کانون وکلا اعلام کرده که در زمان تقدیم دادخواست فرجامی به وکالت از خانم س. ح.ن. معلق نبوده و مجاز به وکالت بوده است و در ذیل درخواست نامبرده دفتر اجرای احکام دادسرای انتظامی کانون وکلای دادگستری مرکز اعلام کرده آقای م. الف.ن. از تاریخ ۱۳۹۴/۱۰/۲۶ تا تاریخ ۱۳۹۵/۱/۲۶ علی الظاهر ۹۴ مبنی بر اشتباه است ; بمدت ۳ ماه ممنوع از شغل وکالت بوده است و با مهر و امضاء مراتب را تأیید نموده است سپس پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است با بررسی اوراق پرونده ملاحظه می شود دادخواست فرجام خواهی تقدیمی توسط وکیل مذکور بتاریخ ۱۳۹۴/۶/۱۰ بوده که قبل از معلق بودن وی بوده است با بررسی اوراق پرونده ملاحظه می شود که خانم ف. و. وکیل پایه یک دادگستری طی لایحه پیوست وکالت نامه اعلام کرده آقای م. الف.ن. از طرف خانم س. اعلام انصراف کرده واینجانب با تقدیم وکالتنامه ملصق به تمبر مالیاتی خواستار قبول وکالت ایشان را در مرحله تجدید نظر دارم و بتاریخ ۱۳۹۵/۳/۱ رئیس شعبه ۵ دادگاه تجدید نظر استان سمنان دستور ثبت و ضم پرونده داده ا ست در صورتی که لایحه وکیل فرجام خواه آقای م. الف.ن مبنی بر عدم ممنوعیت وی در زمان تقدیم دادخواست فرجامی بتاریخ ۱۳۹۵/۴/۲۱ به شماره ۹۵۱۰۰۹۲۳۵۵۰۰۹۰۴ ثبت و بتاریخ ۱۳۹۵/۴/۲۲ نیز مورد ملاحظه مستشار دادگاه قرار گرفته است بنظرمی رسد که وکالت آقای م. الف.ن. به قوت خود باقی بوده و به وکالت بعدی ترتیب اثر داده نشده است .هیأت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای سید جعفر مصطفوی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده درخصوص دادنامه شماره ۵۲۹ - ۱۳۹۴/۵/۱۲ صادره از شعبه ۵ دادگاه تجدید نظر استان سمنان مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

با توجه به محتویات پرونده واوراق و مندرجات آن و نظر به مستندات و مبانی استدلال دادگاه دادنامه فرجام خواسته بر اساس موازین و مقررات قانونی و با رعایت اصول و تشریفات دادرسی صادرگردیده و فاقد اشکال اساسی است و از ناحیه فرجام خواه و وکیل وی نیز دلائل و مدارکی که موجبات پذیرش فرجام خواهی را فراهم نماید ارائه نشده است لذا مستندا به ماده ۳۷۰ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ضمن رد فرجام خواهی دادنامه فرجام خواسته ابرام و پرونده اعاده می گردد.

شعبه ۱۲ دیوانعالی کشور

رئیس: قدرت اله طیبی

مستشار: سید جعفر مصطفوی

مواد مرتبط

جستارهای وابسته