ماده 20 قانون ثبت اسناد و املاک

ماده 20 قانون ثبت اسناد و املاک: مجاوری كه نسبت به حدود يا حقوق ارتفاقی حقی برای خود قائل است می تواند فقط تا سی روز از تاريخ تنظيم صورت‌ مجلس تحديد‌ حدود، به وسيله اداره ثبت به مرجع صلاحيتدار عرضحال دهد. مقررات مواد 16، 17، 18، 19 (به استثنای مدت اعتراض كه سی روز است) در اين مورد نيز رعايت خواهد شد تقاضاكننده ثبتی كه خود يا نماينده ‌اش در موقع تحديد حدود حاضر نبوده و ملک مورد تقاضای او با حدود اظهار شده از طرف مجاورين مطابق ماده 15 تحديد شده می تواند مطابق مقررات اين ماده عرضحال اعتراض دهد.

تبصره (الحاقی 1356/02/20): در دعاوی اعتراض به حدود ملک مورد تقاضای ثبت واقع در محدوده قانونی شهرها كه تا تاريخ تصويب اين قانون مطرح شده است هرگاه‌ اعتراض از طرف غيرمجاور به عمل آمده باشد و همچنين در صورت استرداد دعوی به موجب سند رسمی يا اخذ سند مالكيت از طرف معترض يا‌ حدودی كه در صورت‌ مجلس تحديد حدود تعيين شده است دادگاه در جلسه اداری فوق‌ العاده، رسيدگی، حسب مورد قرار رد يا سقوط دعوی را صادر‌ خواهد كرد و اين قرار فقط قابل رسيدگی پژوهشی است. ‌

نسبت به اعتراضاتی كه بعد از تصويب اين قانون به عمل می آيد در صورتی كه اعتراض از طرف غيرمجاور به عمل آيد يا معترض مجاور با حدود تعيين‌ شده در صورتمجلس تحديد حدود سند مالكيت بگيرد يا به موجب سند رسمی از اعتراض خود بدون قيد و شرط صرف نظر كند، واحد ثبتی مربوط، نظر‌ خود را در بی اثر بودن اعتراض به معترض ابلاغ می نمايد. معترض می تواند ظرف مدت ده روز از تاريخ ابلاغ نظر مزبور، به هیأت نظارت شكايت نمايد. رأي‌ هیأت نظارت قطعی است. در صورتی كه اقامتگاه معترض معلوم نباشد، نظر واحد ثبتی يك نوبت در روزنامه‌ ای كه برای آگهی های ثبتی تعيين شده منتشر می گردد و معترض‌ می تواند ظرف ده روز از تاريخ انتشار آگهی به هيأت نظارت شكايت نمايد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

  • حقوق ارتفاقی: ارتفاق در لغت، به معنای تکیه بر آرنج دست و بالش است و در اصطلاح، به معنای حقی است که شخص، در ملک شخصی دیگر دارد.[۱] ممکن است حق ارتفاق، به حکم قانون یا بر اثر وضعیت طبیعی املاک به وجود آید،[۲] اما معمولاً حق ارتفاق، به موجب قرارداد به وجود می‌آید.[۳] [۴][۵]
  • حق: امتیازی است که قانون برای افراد به رسمیت می شناسد مانند حق آزادی بیان، حق مالکیت و ...[۶] «حق» یکی از مفاهیم اساسی در حوزه‌های سیاسی، اخلاقی و حقوقی است. نویسندگان از دیدگاه‌های مختلف به تحلیل و بررسی ابعاد مختلف حق پرداخته‌اند. در تعریف ابتدایی، حق، شامل چهار عنصر اساسی است: صاحب حق، موضوع حق، مخاطب حق، و مبنای حق.[۷]
  • صورتمجلس تحدید حدود: فرمی است که سازمان ثبت براساس قانون و مقررات حقوق ثبت تهیه و نکات ضروری را در آن مشخص نموده است که مأمور عمل باید تمامی ستون ها و قسمت های آن را به نحو صحیح تکمیل نموده و نام و مشخصات حضار و مجاورین و معترضین را قید و به امضای آن ها نیز برساند.[۸]
  • اداره ثبت: امروزه تشکیلات ثبتی در شهرستان ها در غالب «اداره ثبت اسناد و املاک» تأسیس گردیده است. [۹]
  • اعتراض به ثبت: نمونه ای از مفهوم دعوی می باشد، چرا که دعوی عبارت است از اخباری به حقی به سود خود و به زیان دیگری به رسم منازعه. لذا اعتراض به ثبت نیز نوعی از دعوی بوده چرا که کسی خود را نسبت به مورد درخواست ثبت دیگری کلاً یا بعضاً از جهت حقوق ارتفاقی ذیحق می داند و به ترتیب تعیین شده در قانون نسبت به درخواست ثبت تقاضاکننده اعتراض می نماید. [۱۰]
  • متقاضی ثبت: به خواهنده ی ثبت ملک به عنوان مالکیت یا وقفیت یا اموال عمومی متقاضی ثبت یا مستدعی ثبت می گویند.[۱۱]
  • نماینده: نماینده ممکن است قانونی، قضایی و یا قراردادی باشد. نمایندۀ قانونی در معنای عام شامل همۀ انواع نمایندگی مذکور می‌شود.[۱۲]
  • تحدید حدود: به ذکر حدود ملک مورد تقاضای ثبت توسط مأمور ثبت درصورتجلسه تحدید حدود که از طریق بیان حد فاصل املاک مجاور پس از احراز تصرف متقاضی در ملک مورد تحدید صورت می گیرد، تحدید حدود گفته می شود.[۱۳]
  • دعوی: یعنی اخبار حق به سود خود و به زیان غیر،[۱۴] و عبارتست از اینکه شخصی به عنوان مدعی به دادگاه مراجعه و شخص دیگری را به عنوان مدعی‌علیه، طرف دعوا خود قرار داده و از وی موضوع خاصی را مطالبه نماید.[۱۵]
  • اعتراض: در لغت به مفهوم منع کردن و روبه روی کسی ایستادگی کردن و در اصطلاح حقوق ثبت ملک، به مفهوم واخواهی و واخواست و اعتراض به اصل ملک مورد درخواست ثبت یا حدود یا حقوق ارتفاقی می باشد.[۱۶]
  • استرداد دعوی: به معنی پس گرفتن، رها کردن، چشم پوشیدن و اعراض می‌باشد و در آیین دادرسی مدنی استرداد دعوی عملی است که در آن خواهان از برخی از اعمال دادرسی چشم می‌پوشد. [۱۷][۱۸]
  • سند رسمی: سند رسمی در حقوق ایران، دارای یک مفهوم عام و یک مفهوم خاص است؛ در مفهوم عام - که مختص حقوق مدنی است - ماده ۱۲۸۷ قانون مدنی، سندی را که نزد مأمور رسمی در حدود صلاحیت وی و مطابق با مقررات قانونی تنظیم شده باشد، رسمی می‌داند. در حقوق ثبت، هر چند تعریفی از سند رسمی در مقررات قانون ثبت ارائه نشده است، اما به عقیده صاحب‌نظران، سند رسمی در مفهوم حقوق ثبت، مفهومی مضیق‌تر از سند رسمی در مقررات قانون مدنی دارد، بر این اساس، سند رسمی در حقوق ثبت، به اسنادی اطلاق می‌شود که موضوع آن عقود یا ایقاعاتی است که در دفترخانه (اسناد رسمی یا ازدواج و طلاق) به ثبت رسیده باشد. مطابق این تعریف، حتی سند تک‌برگی که ادارات ثبت صادر می‌کنند، اگر چه در زمره مهم‌ترین اسناد است، لیکن از آنجا که در عرف ثبتی به آن سند مالکیت می‌گویند و نه سند رسمی، در مفهوم خاص حقوق ثبت، سند رسمی اطلاق نمی‌شود، گرچه از نظر قانونی، بی‌شک سند رسمی است.[۱۹]
  • سند مالکیت: عبارت است از سندی که اداره ی ثبت مطابق ثبت دفتر املاک تهیه و به مالک یا قائم مقام او تسلیم می نماید.[۲۰]سند مالکیت نوعی از اسناد رسمی بوده که پس از طی تشریفات ثبت مال غیرمنقول و ثبت آن در دفتر املاک، به مالک ملک داده می شود و دولت دارنده ی آن را مالک ملک می داند حتی اگر وی متصرف ملک نباشد.[۲۱]
  • قرار رد دعوا: قراری است که به استناد ماده 89 قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه در صورت وجود یکی از ایرادات مندرج در بند های 3 تا 11 ماده 84 قانون آیین دادرسی مدنی صادر می‌کند.[۲۲][۲۳]
  • قرار سقوط دعوا: قرار سقوط دعوا در مواردی صادر می‌شود که دعوا پیش از صدور حکم زائل گردد. لیکن در قانون آیین دادرسی مدنی تنها حالتی که منجر به صدور این قرار می‌گردد، بند ج ماده 107 قانون مزبور می‌باشد و استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا می‌باشد و آن درصورتی که خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خویش به طور کلی صرفنظر نماید.[۲۴] به عبارت دیگر در صورتی که مدعی، به کلی از دعوا خود صرف نظر کند قرار سقوط دعوا صادر می‌شود.[۲۵]
  • رسیدگی پژوهشی: تجدید نظر در لغت به معنای دوباره نظر کردن در امر یا نوشته‌ای است.[۲۶] در اصطلاح حقوقی، مقصود از تجدید نظر، قضاوت کردن مجدد رای صادر شده است.[۲۷] با وجود لزوم توجه کافی و دقت به خرج دادن در بررسی پرونده‌های قضایی، گاه ممکن است قضات دادگاه‌ها در صدور احکام خود دچار اشتباهاتی شوند، راه حل رفع این اشتباهات، پیش‌بینی فرایندی برای اعتراض به چنین احکامی است.[۲۸]
  • هیات نظارت: هیأت نظارت یا به بیان دقیق تر، هیات نظارت ثبت استان، هیأتی بوده است مرکب از معاون سازمان ثبت و رئیس اداره ی امور املاک و یکی از اعضای سازمان مذکور که به اشتباهات ثبتی در امور املاک رسیدگی می نمود.[۲۹]
  • اقامتگاه: اقامتگاه هر شخصی عبارت از محلی است که شخص در آن جا سکونت داشته و مرکز مهم امور او نیز در آن جا باشد. اگر محل سکونت شخصی غیر از مرکز مهم امور او باشد مرکز امور او اقامتگاه محسوب است،[۳۰] بنا به تعریفی دیگر، اقامتگاه، محلی است که قانوناً شخص در آن محل، حاضر فرض می‌شود. [۳۱]

نکات تفسیری دکترین ماده 20 قانون ثبت اسناد و املاک

ماده حاضر دلالت بر عدم پذیرش اعتراض بر حقوق ارتفاقی از طرف غیرمجاور نداشته و تاکنون نیز اداره ثبت و دادگاه ها به همین نحو استنباط و عمل نموده اند و تبصره ذیل این ماده نیز به این امر اشاره دارد. چرا که در تبصره مذکور آمده است که درصورتی که معترض بر حد، مجاور ملک نباشد، اعتراض او از جانب اداره ثبت بی اثر اعلام شده و درصورت طرح پرونده در دادگاه و بودن ملک در داخل محدوده ی قانونی شهرها، دادگاه قرار رد آن را صادر خواهد کرد. اما این تبصره درخصوص اعتراض بر حقوق ارتفاقی که از جانب غیرمجاور به عمل آمده باشد، چنین حکمی را تعیین ننموده و رد یا بی اثر بودن آن را تجویز نکرده است، در نتیجه موجبی برای رد اعتراض بر حقوق ارتفاقی، تنها بدین جهت که با ملک مورد اعتراض ، مجاور نمی باشد، وجود نداشته و بر اساس اصول و قواعد کلی دادرسی، دادگاه ها باید به دعاوی اشخاص ذینفع رسیدگی نمایند.[۳۲]

نکات توضیحی ماده 20 قانون ثبت اسناد و املاک

شخص معترض به ثبت، ممکن است هم به اصل تقاضای ثبت و هم به حدود و حقوق ارتفاقی اعتراض داشته باشد. در هر صورت اعتراض، مانع انجام معاملات نبوده و خریدار می تواند با علم به موضوع اعتراض و خصوصیات آن، معامله را قبول نماید و این موضوع در سند تصریح شده و لذا خریدار در دعوی اعتراض جانشین مستدعی ثبت یا معترض علیه خواهد بود.[۳۳] اشخاصی که حق اعتراض به تحدید حدود را دارند عبارت اند از: مجاورین، متقاضی ثبت، اداره اوقاف و متولی و ناظر و موقوفات علیهم و متصدی امور حبس و محبوس لهم و وصی.[۳۴] لازم به ذکر است که مجاور تنها نسبت به حدی که با آن مجاورت دارد می تواند اعتراض کند و نه نسبت به حدودی که با آن ها مجاورت ندارد، چرا که نسبت به آن ها ذینفع محسوب نمی گردد.[۳۵] اما در اعتراض بر حقوق ارتفاقی، مجاورت شرط نبوده و اعتراض از غیر مجاور نیز پذیرفته می شود.[۳۶] بر اساس این ماده و تبصره 2 ماده واحده قانون تعیین تکلیف، پرونده های معترضین که سابقه آن در مراجع قضایی از بین رفته، مجاوری که نسبت به حدود یا حقوق ارتفاقی حقی برای خود قائل است، از تاریخ تنظیم صورتمجلس تحدید حدود به مدت 30 روز جهت تسلیم اعتراض به اداره ثبت محل مهلت داشته و همچنین ظرف مدت یک ماه باید دادخواست خویش را به مرجع ذیصلاح قضایی تقدیم نموده و همچنین گواهی آن را به اداره ثبت محل تقدیم نماید.[۳۷] بنابراین کسی که در آخرین روز (روز سی ام) اعتراض کند، سی روز دیگر برای تقدیم دادخواست به دادگاه مهلت دارد.[۳۸]قرار رد دعوای صادره به استناد تبصره این ماده، اعتبار امر مختوم بها داشته و در هیچ کدام از موارد، نمی توان مجدداً مبادرت به اقامه دعوا نمود.[۳۹]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 20 قانون ثبت اسناد و املاک

  1. مهلت اعتراض به حدود و حقوق ارتفاقی: اگر مجاور نسبت به حدود یا حقوق ارتفاقی حق خود را قائل باشد، می‌تواند فقط تا ۳۰ روز از تاریخ تنظیم صورت‌جلسه تحدید حدود به مرجع صلاحیت‌دار اعتراض کند. این مدت زمان کوتاه و محدود به‌منظور جلوگیری از تأخیر در فرآیند ثبت و تعیین حدود املاک است.
  2. رعایت مقررات مشابه در مواد ۱۶ تا ۱۹: در این ماده، علاوه بر تعیین مهلت اعتراض، اشاره شده است که مقررات مواد ۱۶، ۱۷، ۱۸، و ۱۹ نیز در مورد اعتراض به حدود ملک رعایت می‌شود. این شامل شرایط و نحوه رسیدگی، ابطال عرضحال، و تجدید عرضحال در صورت نیاز است.
  3. اعتراض به حدود در صورت عدم حضور در تحدید حدود: اگر متقاضی ثبت در موقع تحدید حدود خود یا نماینده‌اش حاضر نبوده و ملک مطابق با حدود اظهار شده از طرف مجاورین تحدید شود، او می‌تواند اعتراض کند. این امکان به‌منظور محافظت از حقوق متقاضیان ثبت است که در صورت عدم حضور در زمان تحدید حدود، هنوز حق اعتراض دارند.
  4. اعتراضات مربوط به محدوده قانونی شهرها: تبصره الحاقی به این ماده در سال ۱۳۵۶ اشاره دارد به اعتراضات نسبت به حدود ملک در محدوده قانونی شهرها و تعیین تکلیف آن‌ها در صورت استرداد دعوی یا اخذ سند مالکیت از طرف معترض. همچنین، در این مورد، رأی صادره از دادگاه در جلسه اداری فوق‌العاده قابل رسیدگی پژوهشی است.
  5. آیین‌نامه جدید اعتراضات پس از تصویب قانون: برای اعتراضات بعد از تصویب این قانون، در صورتی که اعتراض از سوی غیرمجاور یا معترض مجاور که حدود تعیین‌شده را تأسیس کرده باشد، مطرح شود، واحد ثبتی نظر خود را در مورد بی‌اثر بودن اعتراض ابلاغ می‌کند و معترض می‌تواند به هیأت نظارت شکایت کند. رأی هیأت نظارت قطعی است. در صورت عدم دسترسی به معترض، اطلاع‌رسانی از طریق روزنامه‌های ثبتی انجام می‌شود.

این ماده به‌طور کلی سازوکار رسیدگی به اعتراضات در مورد حدود و حقوق ارتفاقی و قواعد نحوه اعتراض به تحدید حدود و تأثیر آن بر مالکیت و حقوق مجاورین را تنظیم می‌کند.

رویه های قضایی

مقالات مرتبط

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 80880
  2. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 13316
  3. سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 13308
  4. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 525504
  5. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت). چاپ 30. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2943172
  6. عباس زراعت و محمدرضا معین. مقدمه علم حقوق (کلیات). چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6568808
  7. راسخ, محمد (1399). "حق جزء مؤلف عدالت". فصلنامه تحقیق و توسعه در حقوق تطبیقی. 3 (6): 77–100. doi:10.22034/law.2021.525140.1048. ISSN 2981-1805.
  8. محمود تفکریان. حقوق ثبت املاک (جلد اول). چاپ 6. نگاه بینه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2197776
  9. غلامرضا شهری. حقوق ثبت اسناد و املاک. چاپ 37. جهاد دانشگاهی، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3989016
  10. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق ثبت، ثبت املاک. چاپ 6. گنج دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2826252
  11. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 340988
  12. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1238184
  13. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 113696
  14. مهراب داراب پور. قواعد عمومی (حقوق تجارت و معاملات بازرگانی). چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2832304
  15. محمدجواد صفار. تنفیذ معامله (ماهیت، شرایط و آثار). چاپ 2. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2666444
  16. بهرام حسن زاده. حقوق تحلیلی اراضی و املاک (اثبات، ثبت، تملک اراضی و املاک). چاپ 2. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2784936
  17. سیدمحسن صدرزاده افشار. آیین دادرسی مدنی و بازرگانی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (جلد اول-دوم-سوم). چاپ 11. جهاد دانشگاهی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2264932
  18. سیدمحسن صدرزاده افشار. آیین دادرسی مدنی و بازرگانی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (جلد اول-دوم-سوم). چاپ 11. جهاد دانشگاهی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2264956
  19. پیلوار, رحیم; صفی زاده, سروش (1402). "بطلان رأی داوری به جهت تعارض با مفاد سند رسمی (نقد و تحلیل بند 3 مادۀ 34 قانون داوری تجاری بین‌المللی)". مطالعات حقوق خصوصی. 53 (4): 533–556. doi:10.22059/jlq.2024.345606.1007693. ISSN 2588-5618.
  20. غلامرضا شهری. حقوق ثبت اسناد و املاک. چاپ 37. جهاد دانشگاهی، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3995536
  21. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق ثبت، ثبت املاک. چاپ 6. گنج دانش، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2826344
  22. عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دوره پیشرفته). چاپ 24. دراک، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6658680
  23. راهنمای رسیدگی عملی در شوراهای حل اختلاف. چاپ 5. قضا، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6658684
  24. علیرضا میرزایی. آیین طرح دعاوی و نگارش حقوقی (جلد یک). چاپ 2. بهنامی، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6651188
  25. مجله قضایی و حقوقی دادگستری شماره 24 پاییز 1377. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 587076
  26. هادی طیبی. بررسی تطبیقی تجدیدنظر احکام کیفری در حقوق ایران و انگلستان. دانشگاه شهید بهشتی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4186992
  27. هادی طیبی. بررسی تطبیقی تجدیدنظر احکام کیفری در حقوق ایران و انگلستان. دانشگاه شهید بهشتی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4187004
  28. بابک پورقهرمانی گلتپه. تجدیدنظرخواهی رئیس قوه قضائیه از آراء محاکم. فصلنامه تخصصی حقوق اسلامی (فقه و حقوق سابق) شماره 3 زمستان 1383، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5035932
  29. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 347300
  30. ماده ۱۰۰۲ قانون مدنی
  31. حقوق مدنی. چاپ 1. طه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 406320
  32. غلامرضا شهری. حقوق ثبت اسناد و املاک. چاپ 37. جهاد دانشگاهی، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3992888
  33. بهرام حسن زاده. حقوق تحلیلی اراضی و املاک (اثبات، ثبت، تملک اراضی و املاک). چاپ 2. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2784992
  34. بهرام حسن زاده. حقوق تحلیلی اراضی و املاک (اثبات، ثبت، تملک اراضی و املاک). چاپ 2. جنگل، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2784980
  35. مصطفی اصغرزاده بناب. حقوق ثبت کاربردی (جلد اول) (دعاوی اعتراضات ثبتی مربوط به املاک و آیین رسیدگی به آنها). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2853268
  36. مصطفی اصغرزاده بناب. حقوق ثبت کاربردی (جلد اول) (دعاوی اعتراضات ثبتی مربوط به املاک و آیین رسیدگی به آنها). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2853316
  37. محمود تفکریان. حقوق ثبت املاک (جلد اول). چاپ 6. نگاه بینه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2223752
  38. مصطفی اصغرزاده بناب. حقوق ثبت کاربردی (جلد اول) (دعاوی اعتراضات ثبتی مربوط به املاک و آیین رسیدگی به آنها). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2853280
  39. مصطفی اصغرزاده بناب. حقوق ثبت کاربردی (جلد اول) (دعاوی اعتراضات ثبتی مربوط به املاک و آیین رسیدگی به آنها). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2853416
  40. بهرام بهرامی. دعاوی مالی و غیرمالی. چاپ 5. نگاه بینه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2293512