حکم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''حکم''' در لغت به معنای امر کردن، حکومت و فرمان دادن می‌باشد و در حقوق [[رأی]] و تصمیمی است که [[قاضی]] ([[دادگاه]]) دربارهٔ [[دعوا|دعوایی]] که به او برده‌اند، برای فیصله دادن اختلاف صادر می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=419132|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref> در تعریفی دیگر، چنین آمده است که چنانچه [[رای دادگاه|رأی دادگاه]] راجع به [[ماهیت دعوا]] بوده و قاطع باشد حکم نامیده می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=573440|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>
'''حکم''' در لغت به معنای امر کردن، حکومت و فرمان دادن می‌باشد و در حقوق، [[رأی]] و تصمیمی است که [[قاضی]] ([[دادگاه]]) دربارهٔ [[دعوا|دعوایی]] که به او برده‌اند، برای فیصله دادن اختلاف صادر می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=419132|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref> در تعریفی دیگر، چنین آمده است که چنانچه [[رای دادگاه|رأی دادگاه]] راجع به [[ماهیت دعوا]] بوده و قاطع باشد '''حکم''' نامیده می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=573440|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
خط ۱۱: خط ۱۱:
# اظهارنظر در ماهیت دعوی،
# اظهارنظر در ماهیت دعوی،
# اظهارنظر در خصوص مورد مطروحه و نه به‌طور کلی.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=329328|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
# اظهارنظر در خصوص مورد مطروحه و نه به‌طور کلی.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=329328|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
== اجرای حکم ==
هیچ حکم یا [[قرار|قراری]] را نمی‌توان اجراء نمود مگر این که به صورت حضوری و یا به صورت [[دادنامه]] یا رونوشت گواهی شده آن به [[طرفین]] یا [[وکیل]] آنان [[ابلاغ]] شده باشد.<ref>[[ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی مدنی]]</ref>
== حکم در فقه ==
== حکم در فقه ==
در فقه به [[قوانین آمره]] و قواعدی که برای صیانت نظم جامعه وضع شده‌اند و [[مصلحت عمومی]] در آن مورد نظر است و [[اراده]] افراد نمی‌تواند در تغییر یا بلااثر نمودن آن مؤثر باشد یا آن را نقض کند، «حکم» گفته می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شروط باطل و تأثیر آن در عقود|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=878684|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=علامه|چاپ=1}}</ref>
در فقه به [[قوانین آمره]] و قواعدی که برای صیانت نظم جامعه وضع شده‌اند و [[مصلحت عمومی]] در آن مورد نظر است و [[اراده]] افراد نمی‌تواند در تغییر یا بلااثر نمودن آن مؤثر باشد یا آن را نقض کند، «حکم» گفته می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شروط باطل و تأثیر آن در عقود|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=878684|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=علامه|چاپ=1}}</ref>


== حکم حضوری ==
=== اصل اولی ===
حکم دادگاه حضوری است مگر این که [[خوانده]] یا [[وکیل]] یا [[قائم مقام]] یا [[نماینده قانونی]] وی در هیچ‌یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه [[ابلاغ واقعی]] نشده باشد.<ref>[[ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی]]</ref>
=== حضور برخی از خواندگان و غیبت برخی دیگر ===
در صورتی که [[خوانده|خواندگان]] متعدد باشند و فقط بعضی از آنان در [[جلسه دادگاه]] حاضر شوند و یا [[لایحه دفاعیه]] تسلیم نمایند، دادگاه نسبت به [[دعوا]] مطروحه علیه کلیه خواندگان رسیدگی کرده سپس مبادرت به [[صدور رأی]] می‌نماید، رأی دادگاه نسبت به کسانی که در جلسات حاضر نشده و لایحه دفاعیه نداده‌اند یا اخطاریه، ابلاغ واقعی نشده باشد [[رأی غیابی|غیابی]] محسوب است.<ref>[[ماده ۳۰۴ قانون آیین دادرسی مدنی]]</ref>
== فرجام خواهی از احکام ==
[[رای|آرای]] [[دادگاه بدوی|دادگاه‌های بدوی]] که به علت عدم [[درخواست تجدیدنظر]] [[رأی قطعی|قطعیت]] یافته قابل [[فرجام خواهی]] نیست مگر در موارد زی
* احکامی که [[خواسته]] آن بیش از مبلغ بیست میلیون (۰۰۰ ۰۰۰ ۲۰) ریال باشد.
* احکام راجع به اصل [[نکاح]] و [[فسخ نکاح|فسخ آن]]، [[طلاق]]، [[نسب]]، [[حجر]]، [[وقف]]، [[ثلث باقی|ثلث]]، [[حبس]] و [[تولیت]]<ref>[[ماده ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی]]</ref>
== احکام غیر قابل فرجام خواهی ==
[[احکام]] زیر اگرچه از مصادیق بندهای (الف) در [[ماده ۳۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۳۶۸]] و [[ماده ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی|۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی]] باشد حسب مورد قابل [[رسیدگی فرجامی]] نخواهد بود:
#احکام مستند به [[اقرار قاطع دعوا|اقرار قاطع دعوا در دادگاه]]
#احکام مستند به [[نظریه کارشناسی|نظریه یک یا چند نفر کارشناس]] که طرفین به‌طور کتبی رأی آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.
#احکام مستند به [[سوگند]] که [[قاطع دعوا]] باشد.
# احکامی که طرفین [[حق فرجام خواهی]] خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند.
#احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به [[دعوی اصلی|دعاوی اصلی]] راجع به [[متفرعات دعوا|متفرعات]] آن صادر می‌شود، در صورتی که [[حکم]] راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
#احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام خواهی است.<ref>[[ماده ۳۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی]]</ref>
== نقض حکم در دیوان عالی کشور ==
در موارد زیر [[حکم]] یا [[قرار]] نقض می‌گردد:
#[[دادگاه]] صادرکننده رأی، [[صلاحیت ذاتی]] برای رسیدگی به موضوع را نداشته باشد و در مورد عدم رعایت [[صلاحیت محلی]]، وقتی که نسبت به آن ایراد شده باشد.
#رأی صادره خلاف [[موازین شرعی]] و [[مقررات قانونی]] شناخته شود.
#عدم رعایت [[اصول دادرسی]] و [[قواعد آمره]] و حقوق [[اصحاب دعوا]] در صورتی که به درجه ای از اهمیت باشد که رأی را از اعتبار قانونی بیندازد.
#آرای مغایر با یکدیگر، بدون سبب قانونی در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا صادر شده باشد.
#[[تحقیقات قضایی|تحقیقات]] انجام شده ناقص بوده یا به دلایل و مدافعات طرفین توجه نشده باشد.<ref>[[ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی]]</ref>
== رویه قضایی ==
== رویه قضایی ==


خط ۲۲: خط ۵۶:
* [[نظریه شماره 7/1401/1265 مورخ 1402/03/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعتراض ثالث به اموال توقیفی یا ضبط شده در جرایم مواد مخدر]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1265 مورخ 1402/03/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعتراض ثالث به اموال توقیفی یا ضبط شده در جرایم مواد مخدر]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1313 مورخ 1402/01/28 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تفکیک سند آپارتمان و انتقال سند رسمی ملک به نام محکوم له در مرحله اجرای حکم]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1313 مورخ 1402/01/28 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تفکیک سند آپارتمان و انتقال سند رسمی ملک به نام محکوم له در مرحله اجرای حکم]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1317 مورخ 1402/01/20 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدول از دستور (تنفیذ یا ابطال مزایده)]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1346 مورخ 1402/01/16 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تشخیص دادگاه تجدید نظر راجع به حکم یا قرار بودن رای اصداری]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1339 مورخ 1402/05/16 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره ورود ثالث و جلب ثالث در مرحله تجدیدنظر]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1340 مورخ 1402/02/05 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تسری حکم اعسار محکوم علیه نسبت به تمام دعاوی اعسار وی]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1341 مورخ 1402/04/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره مطالبه خسارت از کمیسیون ملی جبران خسارات متهمان بی گناه]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1357 مورخ 1402/01/29 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم حق سرقفلی در قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶]]
* [[نظریه شماره 7/1401/1359 مورخ 1402/02/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تشریفات اجرای مزایده اموال غیر منقول]]


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۲ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۴۵

حکم در لغت به معنای امر کردن، حکومت و فرمان دادن می‌باشد و در حقوق، رأی و تصمیمی است که قاضی (دادگاه) دربارهٔ دعوایی که به او برده‌اند، برای فیصله دادن اختلاف صادر می‌کند.[۱] در تعریفی دیگر، چنین آمده است که چنانچه رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوا بوده و قاطع باشد حکم نامیده می‌شود.[۲]

مواد مرتبط

عناصر سازنده حکم

مستفاد از ماده ۴ قانون آیین دادرسی مدنی، عناصر سازنده حکم دادگاه از قرار ذیل است:

  1. اظهارنظر قاضی دادگاه،
  2. اظهارنظر در ماهیت دعوی،
  3. اظهارنظر در خصوص مورد مطروحه و نه به‌طور کلی.[۳]

اجرای حکم

هیچ حکم یا قراری را نمی‌توان اجراء نمود مگر این که به صورت حضوری و یا به صورت دادنامه یا رونوشت گواهی شده آن به طرفین یا وکیل آنان ابلاغ شده باشد.[۴]

حکم در فقه

در فقه به قوانین آمره و قواعدی که برای صیانت نظم جامعه وضع شده‌اند و مصلحت عمومی در آن مورد نظر است و اراده افراد نمی‌تواند در تغییر یا بلااثر نمودن آن مؤثر باشد یا آن را نقض کند، «حکم» گفته می‌شود.[۵]

حکم حضوری

اصل اولی

حکم دادگاه حضوری است مگر این که خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ‌یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.[۶]

حضور برخی از خواندگان و غیبت برخی دیگر

در صورتی که خواندگان متعدد باشند و فقط بعضی از آنان در جلسه دادگاه حاضر شوند و یا لایحه دفاعیه تسلیم نمایند، دادگاه نسبت به دعوا مطروحه علیه کلیه خواندگان رسیدگی کرده سپس مبادرت به صدور رأی می‌نماید، رأی دادگاه نسبت به کسانی که در جلسات حاضر نشده و لایحه دفاعیه نداده‌اند یا اخطاریه، ابلاغ واقعی نشده باشد غیابی محسوب است.[۷]

فرجام خواهی از احکام

آرای دادگاه‌های بدوی که به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته قابل فرجام خواهی نیست مگر در موارد زی

احکام غیر قابل فرجام خواهی

احکام زیر اگرچه از مصادیق بندهای (الف) در ماده ۳۶۸ و ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی باشد حسب مورد قابل رسیدگی فرجامی نخواهد بود:

  1. احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه
  2. احکام مستند به نظریه یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به‌طور کتبی رأی آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.
  3. احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد.
  4. احکامی که طرفین حق فرجام خواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند.
  5. احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر می‌شود، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.
  6. احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام خواهی است.[۹]

نقض حکم در دیوان عالی کشور

در موارد زیر حکم یا قرار نقض می‌گردد:

  1. دادگاه صادرکننده رأی، صلاحیت ذاتی برای رسیدگی به موضوع را نداشته باشد و در مورد عدم رعایت صلاحیت محلی، وقتی که نسبت به آن ایراد شده باشد.
  2. رأی صادره خلاف موازین شرعی و مقررات قانونی شناخته شود.
  3. عدم رعایت اصول دادرسی و قواعد آمره و حقوق اصحاب دعوا در صورتی که به درجه ای از اهمیت باشد که رأی را از اعتبار قانونی بیندازد.
  4. آرای مغایر با یکدیگر، بدون سبب قانونی در یک موضوع و بین همان اصحاب دعوا صادر شده باشد.
  5. تحقیقات انجام شده ناقص بوده یا به دلایل و مدافعات طرفین توجه نشده باشد.[۱۰]

رویه قضایی

منابع

  1. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد دوم). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 419132
  2. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 573440
  3. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 329328
  4. ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی مدنی
  5. سیدمهدی علامه. شروط باطل و تأثیر آن در عقود. چاپ 1. میزان، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 878684
  6. ماده ۳۰۳ قانون آیین دادرسی مدنی
  7. ماده ۳۰۴ قانون آیین دادرسی مدنی
  8. ماده ۳۶۷ قانون آیین دادرسی مدنی
  9. ماده ۳۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی
  10. ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی