قسامه: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) برچسبها: جایگزین شد ویرایشگر دیداری |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
< | [[رده:راههای اثبات جنایت]] | ||
< | [[رده:ادله اثبات در امور کیفری]] | ||
[[رده:سوگند]] | |||
[[رده:اصطلاحات حقوق جزا]] | |||
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]] | |||
[[رده:لوث]] | |||
[[رده:ادله اثبات جرم]] | |||
[[رده:مقالات خوب]] | |||
'''قسامه''' را میتوان قسمهایی تعریف کرد که از سوی [[مدعی]] یا [[مدعی علیه]] یا [[قرابت نسبتی|اقوام ذکور نسبی]] این افراد برای محکوم نمودن طرف مقابل یا [[برائت]] خویش از [[قتل]] یا [[جراحت|جرح]] خورده میشود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351116|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>همچنین عده ای قسامه را روشی دانستهاند که در صورت وجود [[لوث]] میتواند برای اثبات محکومیت یا برای برائت دیگری استفاده شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=356952|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> | |||
بر اساس [[ماده ۳۱۲ قانون مجازات اسلامی]]، قسامه برای اثبات [[جنایت]] بکار میرود، همچنین میتوان به قسامه برای برائت از جنایت نیز استناد کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351136|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>بر مبنای اینکه قسامه جهت اثبات یا برائت از اتهام اقامه شدهاست، برخی آن را به دو نوع «قسامه اثبات» و «قسامه نفی» تقسیم کردهاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=356996|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>در صورت اقامه قسامه از سوی مدعی، مدعی علیه حسب مورد محکوم به [[قصاص]] یا پرداخت [[دیه]] خواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357084|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> | |||
همچنین [[ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی]]، قسامه را عبارت از [[سوگند]]هایی میداند که در صورت فقدان [[ادله اثبات جرم|ادله]] دیگر غیر از سوگند [[منکر]] و وجود لوث، [[شاکی]] برای اثبات [[جنایت عمد|جنایت عمدی]] یا [[جنایت غیرعمدی|غیرعمدی]] یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه میکند»، بنابراین در شمول قسامه بر جنایت، [[عنصر معنوی|رکن معنوی]] جنایت تأثیرگذار نیست<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351144|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> | |||
==جایگاه قسامه== | |||
بسیاری معتقدند با توجه به لزوم احراز لوث برای استفاده از قسامه، این دلیل را باید در طول ادله دیگر تلقی نمود، لذا در صورتی میتوان به قسامه استناد کرد که امکان اثبات جنایت با [[اقرار]]، [[علم قاضی]] یا [[شهادت]] وجود نداشته باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351120|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> لذا قسامه را عده ای نوعی دلیل تکمیلی میدانند که مکمل دلیل [[ظن]] آور دیگری به نام لوث است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709384|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>همچنین از آنجایی که اقامه قسامه، امری است برخلاف قاعده که مدعی را مکلف به اقامه [[بینه]] نموده و قسم را برای مدعی علیه در نظر گرفتهاست، باید در اقامه آن، به [[قدر متیقن]] لوث اکتفا نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351256|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> | |||
==در فقه== | |||
شیعه معتقد است در فرض وجود لوث، از متهم تقاضای دلیل برای برائت خویش میگردد، در صورت ناتوانی او از اقامه دلیل در این خصوص، از [[ولی دم|اولیای دم]] تقاضای اقامه قسامه میشود، در فرض اقامه قسامه، ادعای اولیاء دم ثابت میشود، در صورت امتناع آنان از اقامه قسامه اما باید متهم برای برائت خویش اجرای قسامه نماید، در فرض اجرای آن بری و در غیر این صورت محکوم به پرداخت دیه میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875392|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref> | |||
اگر چه حنفیه معتقد به اقامه قسامه تنها برای نفی اتهام از [[مشتکی عنه]] هستند، اما سایر فقها معتقدند قسامه در وهله اول برای اثبات اتهام به کار میرود و در صورت عدم انجام، امکان استناد به آن برای نفی اتهام مشتکی عنه وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875092|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref> | |||
==در رویه قضایی == | |||
به موجب نظریه ای که در یکی از [[نشست قضایی|نشستهای قضایی]] مطرح گردیدهاست، در خصوص امکان اقامه قسامه از سوی ولی دم، اولاً در صورت تشخیص موارد لوث، ولی دم نیز میتواند یکی از سوگند خورندگان باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=839556|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | |||
طبق [[نظریه مشورتی|نظریه]] ۷/۵۹۲–۶۳/۶/۳۰، قسامه را فقط در موارد [[نص|منصوص]] میتوان اعمال کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670032|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> همچنین بر اساس یکی از نشستهای قضایی، در خصوص [[استیفا|استیفای]] [[حق مالی]] صغیر یا همان دیه، اقامه قسامه با [[ولی]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=839524|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | |||
به موجب نظر کمیسیون در نشست قضایی دادگستری بندر عباس در دی ۱۳۸۰، شهادت [[صغیر ممیز]] اگر برای قاضی ظن آور باشد، از مصادیق لوث است اما اگر صغیر ممیزی در زمان مشاهده حادثه [[بلوغ|بالغ]] نبوده باشد، پس از بلوغ نیز نمیتواند شهادت دهد، منتها در قسامه اگر این شاهد بعد از رسیدن به سن بلوغ دارای جزم نسبت به آنچه دیدهاست باشد، میتواند از قسم خورندگان باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6280224|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
==امکان یا عدم امکان اقامه قسامه توسط ولی امر == | |||
با توجه به فلسفه پیشبینی قسامه در قانون که همان جلوگیری از هدر رفتن خون [[مجنی علیه]] است و نیز پذیرش قسامه برای اثبات جنایات بهطور مطلق در قانون، میتوان دریافت که در فرضی که [[ولی امر]]، ولی دم مقتول باشد نیز وی میتواند اقامه قسامه نماید، در این حالت [[پرداخت دیه از بیت المال|اخذ دیه از بیت المال]] خواهد بود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357120|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>البته گروهی برخلاف این نظر معتقدند از آنجایی که ولی دم نمیتواند از سوی فرد [[صغر|صغیر]]، قسامه را اقامه کند، ولی امر نیز چنین حقی ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709756|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> | |||
==تکلیف دادگاه به بیان نوع قرائن و امارات ظنیه در حکم خود== | |||
=== در قانون=== | |||
مطابق [[ماده ۳۱۶ قانون مجازات اسلامی]]: «[[مقام قضایی]] موظف است در صورت استناد به قسامه، [[قرینه|قرائن]] و [[اماره|امارات]] موجب لوث را در حکم خود ذکر کند. مواردی که سوگند یا قسامه، توسط قاضی رد میشود، مشمول این حکم است.» | |||
به موجب این ماده، دادگاه مکلف به بیان نوع قرائن و امارات ظنیه در حکم خویش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) جرایم علیه اشخاص|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2343612|صفحه=|نام۱=امیر|نام خانوادگی۱=سپهوند|چاپ=5}}</ref> اهمیت این امر از بابت امکان ارزیابی حکم صادره و نیز کنترل صحت آن از سوی [[مرجع تجدید نظر]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4020360|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
=== در رویه قضایی=== | |||
به موجب رای شماره ۱۷۹–۷۱/۳/۱۰شعبه ۲۰ [[دیوان عالی کشور]]، دادگاه باید در حکم خود، قرائن و امارات موجب ظن نسبت به وقوع جرم توسط متهم را بیان کند، در غیر این صورت حکم در دیوان عالی کشور [[نقض رأی|نقض]] میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709380|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> | |||
==نحوه اجرای قسامه== | |||
===اقامه قسامه توسط شاکی یا درخواست قسامه از متهم=== | |||
====در قانون==== | |||
مطابق [[ماده ۳۱۷ قانون مجازات اسلامی]]: «در صورت حصول لوث، نخست از متهم، مطالبه دلیل بر نفی اتهام میشود. اگر دلیلی ارائه شود، نوبت به قسامه شاکی نمیرسد و متهم [[برائت|تبرئه]] میگردد. در غیر این صورت با ثبوت لوث، شاکی میتواند اقامه قسامه کند یا از متهم درخواست قسامه نماید.» | |||
در خصوص این ماده، لازم است یکی از حالات [[رد سوگند|رد قسم]] توضیح داده شود، در این حالت، در حالی که [[سوگند|یمین]] بر عهده مدعی است، وی قسم را به طرف دعوی رد میکند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=331656|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | |||
عده ای معتقدند اقامه بینه از سوی مدعی علیه را باید امری خلاف اصل دانست و بایستی آن را منوط به فقدان بینه مدعی نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708792|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>در واقع در خصوص قسامه باید موضوع را برعکس دعاوی دیگر دانست که در آنها اقامه بینه بر عهده مدعی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4074888|صفحه=|نام۱=هوشنگ|نام خانوادگی۱=شامبیاتی|چاپ=1}}</ref>چنانچه مدعی درخواست قسامه نکند، مدعی علیه تکلیفی در این خصوص نخواهد داشت<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670076|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>زیرا بر اساس [[اصل ۳۸ قانون اساسی]] نمیتوان اشخاص را اجبار به سوگند نمود، این اصل در راستای هماهنگی نحوه اقدام محاکم با [[اصل برائت]] وضع شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670024|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> بهطور کلی باید سوگند را فقط در شرایطی قابل اعمال دانست که مطالبه میشود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875300|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref>در مقابل، اجرای قسامه توسط مدعی، احتیاجی به تقاضای متهم نخواهد داشت لکن در فرض عدم اقامه قسامه مدعی، مدعی علیه میتواند از طریق قسامه، برائت حاصل کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709400|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
بر اساس روایتی از ابی بصیر، وی از معصوم نقل کردهاست که از آنجایی که نباید خون مسلمان هدر برود، در باب خون، حکم خداوند متفاوت از [[مال]] است و در این خصوص اقامه دلیل بر بی گناهی بر عهده مدعی علیه است. در حالی که قسم بر عهده خود مدعی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875112|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref> | |||
====در رویه قضایی ==== | |||
به موجب رای شماره ۱۴۶۵–۷۲/۴/۱۴ صادره از دیوان عالی کشور، دادگاه نمیتواند رأساً مدعی علیه را سوگند دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708764|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> همچنین طبق نظریه ۵۳۶۳/۷–۶۴/۱۵/۱۱، اجراء قسامه در فرض حصول لوث، نیازمند تقاضای مدعی علیه نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670036|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> | |||
====عدم اقامه قسامه توسط شاکی و مطالبه قسامه از متهم==== | |||
=====در قانون===== | |||
مطابق [[ماده ۳۱۹ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر شاکی از متهم درخواست قسامه کند و وی حاضر به قسامه نشود به پرداخت دیه محکوم میشود و اگر اقامه قسامه کند، تبرئه میگردد و شاکی حق ندارد برای بار دیگر، با قسامه یا بینه، دعوی را علیه او تجدید کند. در این مورد متهم نمیتواند قسامه را به شاکی رد نماید.» | |||
این ماده ناظر به حالتی است که قسامه از متهم مورد مطالبه قرار بگیرد، چرا که قسامه، سوگند است، سوگند نیز فقط در فرض مورد مطالبه قرار گرفتن، قابل اعمال است. در فرض حواله دادن قسامه از سوی [[ولی|اولیای]] مقتول به قاتل و امتناع وی، به حبس محکوم میشود تا زمانی که سوگند یاد کند یا اقرار به قتل نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875300|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref>گروهی نیز معتقدند در فرض امتناع متهم از اقامه قسامه، تحت شرایطی میتوان از حکم به محکومیت به دیه سخن گفت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه تمامیت جسمانی- شخصیت معنوی- اموال و مالکیت- امنیت و آسایش عمومی) (علمی-کاربردی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=426588|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=13}}</ref>طبق این ماده، در فرض عدم اقامه قسامه از سوی مدعی و قسم دادن منکر، با سوگند وی برائت ایجاد میشود. گروهی بر اساس روایتی صحیح در این خصوص بر این باورند که در این شرایط دیه را باید از بیت المال پرداخت، چون قاتل مشخص نشدهاست و تفاوتی میان این حالت و حالات دیگری نظیر [[قتل بر اثر ازدحام|کشته شدن بر اثر ازدحام]] وجود ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708828|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>البته برخی در این حالت هم [[مسئول پرداخت دیه]] را خود متهم میدانند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708808|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> لذا بهطور خلاصه میتوان گفت اگر متهم قسامه را اجرا نمود، حکم به برائت وی صادر شده و دعوا ساقط میشود، در غیر این صورت محکوم به پرداخت دیه میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4074940|صفحه=|نام۱=هوشنگ|نام خانوادگی۱=شامبیاتی|چاپ=1}}</ref> | |||
=====در فقه===== | |||
به موجب روایتی صحیح از امام صادق (ع) در صورت امتناع متهم از اقامه قسامه، قاتل محکوم به پرداخت دیه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مهاجر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=805476|صفحه=|نام۱=رضا|نام خانوادگی۱=شکری|نام۲=قادر|نام خانوادگی۲=سیروس|چاپ=8}}</ref> | |||
برخی از فقها معتقدند اقامه قسامه از سوی مدعی علیه، منوط به مطالبه مدعی میباشد و در صورت عدم مطالبه، حاکم در این خصوص وظیفه ای ندارد. همچنین در فرض عدم اقامه قسامه از سوی مدعی و رد نکردن قسم به متهم، دیه نباید گرفته شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1298100|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> | |||
=====در رویه قضایی===== | |||
* به موجب نظریه مشورتی شماره ۲۷۸۶/۷_۱۳۷۵/۷/۲۴ مدعی علیه در صورتی مکلف به اقامه قسامه است که مدعی آن را از او مطالبه کرده باشد لذا در فرض عدم مطالبه قسامه از سوی مدعی، مدعی علیه در این خصوص تکلیفی ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6280228|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
* [[شماره ۷/۱۴۰۲/۲۹۵ مورخ ۱۴۰۲/۱۰/۱۲ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اجرای مراسم قسامه به رغم صدور قرار منع تعقیب]] | |||
=====ادعای متهم مبنی بر عدم علم به اصل جنایت یا خصوصیات آن===== | |||
======در قانون====== | |||
مطابق [[ماده ۳۲۶ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر شاکی علیرغم حصول لوث علیه متهم اقامه قسامه نکند و از او مطالبه قسامه کند و متهم دربارهٔ اصل جنایت یا خصوصیات آن، ادعای عدم علم کند، شاکی میتواند از وی مطالبه اتیان سوگند بر عدم علم نماید. اگر متهم بر عدم علم به اصل جنایت سوگند یاد کند، دعوی متوقف و وی بدون [[قرار تأمین|تأمین]] آزاد میشود و اگر سوگند متهم فقط بر عدم علم به خصوصیات جنایت باشد، دعوی فقط در مورد آن خصوصیات متوقف میگردد لکن اگر متهم از سوگند خوردن خودداری ورزد و شاکی بر علم داشتن او سوگند یاد کند، ادعای متهم به عدم علم رد میشود و شاکی حق دارد از متهم اقامه قسامه را درخواست نماید. در این صورت اگر متهم اقامه قسامه نکند به پرداخت دیه محکوم میشود.» | |||
قسمت دوم این ماده، در خصوص [[دعوای کیفری|امر کیفری]] نیست بلکه در باب [[دعوای حقوقی|امر حقوقی]] غیر مالی وضع شدهاست که ناظر به حالتی است که باید سخن متهم را به دلیل [[منکر]] بودن مقدم شمرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275364|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
======در فقه====== | |||
طبق نظر برخی از فقها حتی اگر مدعی، بینه داشته باشد، بر او جائز است که اقامه بینه ننموده و منکر را قسم دهد، لذا وی میان اقامه بینه و سوگند دادن منکر مخیر است، اگرچه یقین به مقبول بودن بینه اش نزد حاکم داشته باشد اما به محض سوگند منکر، حق اقامه بینه ساقط میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4156300|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> همچنین برخی از فقها معتقدند لازم است متهم در سوگند خود به این شش مورد تصریح کند: ۱- یاری نکردن قاتل ۲- [[تسبیب|سبب]] قتل نبودن ۳- ناشی نبودن قتل از رفتار وی ۴- وارد نکردن هرگونه [[صدمه]] ۵-ندادن چیزی به مجنی علیه ۶- انجام ندادن هرگونه عملی که موجب قتل مجنی علیه شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275360|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
====عدم اقامه قسامه توسط شاکی و امتناع از مطالبه قسامه از متهم==== | |||
=====در قانون===== | |||
مطابق [[ماده ۳۱۸ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر شاکی اقامه قسامه نکند و از مطالبه قسامه از متهم نیز خودداری ورزد، متهم در جنایات عمدی، با تأمین مناسب و در جنایات غیرعمدی، بدون تأمین آزاد میشود لکن حق اقامه قسامه یا مطالبه آن برای شاکی باقی میماند. | |||
تبصره ـ در مواردی که تأمین گرفته میشود، حداکثر سه ماه به شاکی فرصت داده میشود تا اقامه قسامه نماید یا از متهم مطالبه قسامه کند و پس از پایان مهلت از تأمین أخذ شده رفع اثر میشود.» | |||
ماده فوق را برخی از جمله ابداعات قانون جدید میدانند که طبق آن شاکی مکلف به اقامه قسامه یا مطالبه آن از متهم است، در غیر این صورت متهم باید آزاد شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4440140|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=حق پناهان|چاپ=1}}</ref> | |||
به موجب این ماده، یکی از حالات عدم اقامه قسامه از سوی مدعی، حالتی است که وی علاوه بر اقامه نکردن قسامه، از مطالبه آن از مدعی علیه نیز خودداری میکند، در این حالت، باید حکم به برائت متهم صادر شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357084|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> | |||
لازم به یادآوری است که چنانچه ظرف سه ماه شاکی از متهم مطالبه اقامه قسامه نکند یا خود او اقدام به اقامه قسامه ننماید، تأمین مورد بحث در این ماده بر اساس تبصره رفع میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4034260|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=11}}</ref> | |||
=====در فقه===== | |||
در خصوص جواز حبس متهم تا زمان اقامه قسامه یا عدم اقامه آن، در فقه دیدگاههای مختلفی مطرح شدهاست: | |||
#عدم جواز به حبس به صورت مطلق: این دیدگاه مورد موافقت شهید ثانی و ابن ادریس قرار گرفتهاست. | |||
#جواز حبس متهم برای شش روز. | |||
#جواز حبس متهم برای شش روز به شرط محرز بودن اتهام وی نزد حاکم یا وجود ظن قوی از سوی حاکم در این خصوص. | |||
#جواز حبس متهم برای شش روز مشروط بر محرز بودن اتهام وی نزد حاکم و مطالبه حبس از سوی شاکی: این دیدگاه مورد موافقت علامه حلی قرار گرفتهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد چهارم) (قصاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1303092|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> | |||
=====در رویه قضایی ===== | |||
به موجب نظریه مشورتی ۴۷۴/۷–۱۳۸۷/۲/۴ چنانچه مدعی اقامه قسامه نکند و مطالبه آن را نیز از مدعی علیه ننماید، قاضی دادگاه نمیتواند از مدعی علیه مطالبه قسامه کند اما مکلف به انجام هرگونه تحقیق برای کشف حقیقت است و در صورت به دست نیامدن هیچگونه دلیلی برای اثبات اتهام متهم، حکم به برائت وی صادر میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی، شماره 78، بهمن و اسفند 1388|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1963512|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> | |||
بر اساس نظریه شماره ۱۴۱/۷–۱۳۸۲/۱/۱۱ اگر مدعی در موارد لوث قادر به اقامه قسامه نبوده و قسامه را به مدعی علیه نیز رد نکند، حکم به برائت متهم به موجب عدم کفایت دلیل صادر میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275484|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
== اقامه کنندگان قسامه یا مطالبه کنندگان آن== | |||
===در قانون=== | |||
مطابق [[ماده ۳۲۰ قانون مجازات اسلامی]]: «اقامه قسامه یا مطالبه آن از متهم، باید حسب مورد، توسط صاحب [[حق قصاص]] یا دیه، یا ولی یا [[وکالت|وکیل]] آنها باشد. همچنین است اقامه قسامه برای برائت متهم که حسب مورد به وسیله متهم، ولی یا وکیل آنها صورت میگیرد. اتیان سوگند به وسیله افراد قابل [[توکیل]] نیست.» | |||
با مطرح کردن شکایت این افراد در دادگاه، باید آنها را مدعی محسوب نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709436|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> همچنین امکان اقامه قسامه از سوی افراد مذکور در این قانون، منوط به [[علم]] آنان به موضوع است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708896|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>در خصوص مطالبه قسامه، جنسیت مطالبه کنندگان اهمیتی ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357060|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> | |||
===در فقه=== | |||
بر اساس نظر برخی از فقها در اداء سوگند، وکیل گرفتن جایز نیست؛ لذا اگر کسی که سوگند بر عهده او است کسی را نایب خود قرار دهد، هیچ اثری بر قسم این نایب یا وکیل مترتب نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6280232|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
===فرض مطالبه قسامه از سوی برخی از صاحبان حق قصاص یا دیه=== | |||
====در قانون ==== | |||
به موجب [[ماده ۳۲۵ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر برخی از صاحبان حق قصاص یا دیه از متهم درخواست قسامه کنند، قسامه متهم فقط حق مطالبه کنندگان را ساقط میکند و حق دیگران برای اثبات ادعایشان محفوظ است و اگر بتوانند موجب قصاص را اثبات کنند، باید پیش از استیفای قصاص، سهم دیه گروه اول را حسب مورد به خود آنها یا به مرتکب بپردازند.» | |||
طبق این ماده، باید دو مصداق و گروه را از هم جدا کرد. در واقع در فرضی که صاحبان حق قصاص را بتوان به دو گروه تقسیم نمود که یکی از آنان، تقاضای اقامه قسامه از متهم بنمایند و گروه دیگر چنین تقاضایی نداشته باشند، اقامه قسامه از سوی [[وارث|وراث]] مطالبه کننده آن، تأثیری بر حق قصاص سایرین ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4445016|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=حق پناهان|چاپ=1}}</ref> | |||
===به ارث رسیدن حق اقامه قسامه=== | |||
====در قانون==== | |||
مطابق [[ماده ۳۲۱ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر مجنی علیه یا ولی دم فوت کند هر یک از [[وارث|وارثان]] متوفی، بدون نیاز به توافق دیگر ورثه متوفی یا دیگر اولیای دم، حق مطالبه یا اقامه قسامه را دارند.» | |||
همچنین به موجب [[ماده ۳۲۲ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر برخی از ورثه، اصل اتهام یا برخی خصوصیات آن را از متهم نفی کنند، حق دیگران با وجود لوث، برای اقامه قسامه محفوظ است» بنابراین اقداماتی چون نفی اصل اتهام یا خصوصیات آن از سوی برخی از ورثه، به شرط اقتران ادعای دیگر ورثه با تحقق لوث، ملازمه با از بین رفتن حق این وراث برای [[تعقیب]] متهم نخواهد داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4440152|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=حق پناهان|چاپ=1}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
در این خصوص آیت الله خمینی (ره) معتقدند چنانچه ولی دم پیش از اقامه قسامه فوت کند، ورثه وی قائم مقام او در اقامه دعوا شده و میتوانند اقامه قسامه کنند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4156312|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> لذا قسامه را باید حقی دانست که در فرض فوت مدعی به [[ارث]] میرسد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4156312|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
====در رویه قضایی==== | |||
به موجب یکی از نظریات مشورتی، در فرض فوت ولی پیش از اقامه قسامه، وارث وی قائم مقام او در قسامه بوده و در فرض فوت ولی در اثنی قسمها نیز باید قسمها از سر گرفته شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد چهارم) (قصاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1303136|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> | |||
==قسامه در شرکت در جنایت== | |||
===در قانون=== | |||
مطابق [[ماده ۳۲۳ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر چند نفر، متهم به [[شرکت در جنایت|شرکت در یک جنایت]] باشند و لوث علیه همه آنان باشد، اقامه یک قسامه برای اثبات شرکت آنان در ارتکاب جنایت، کافی است و لزومی به اقامه قسامه برای هر یک نیست»، اصولاً ملازمه ای میان اتهام شرکت در جنایت و لزوم تعدد قسامه وجود ندارد، لذا در فرض تحقق لوث علیه همه شرکا، اقامه یک قسامه کافی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4444992|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=حق پناهان|چاپ=1}}</ref> | |||
===در فقه=== | |||
آیت الله خمینی (ره) در این خصوص معتقدند در فرضی که مدعی علیهم بیش از یک نفر و مدعی فقط یک نفر باشد، وجیه تر ان است که پنجاه قسامه در عدد مدعی علیهم متعدد شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4156348|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
===ادعای شاکی مبنی بر مجرم بودن یک شخص معین از دو یا چند نفر=== | |||
====در قانون==== | |||
مطابق [[ماده ۳۲۴ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر شاکی ادعاء کند که تنها یک شخص معین از دو یا چند نفر، مجرم است و قسامه بر شرکت در جنایت اقامه شود، شاکی نمیتواند غیر از آن یک نفر را قصاص کند و چنانچه دیه قصاص شونده بیش از سهم دیه جنایت او باشد شریک یا شرکای دیگر باید [[فاضل دیه|مازاد دیه]] مذکور را به قصاص شونده بپردازند. رجوع شاکی از اقرار به انفراد مرتکب، پس از اقامه قسامه مسموع نیست.» | |||
این ماده در مقام تأکید بر لزوم [[جزمی بودن دعوا|جزمی بودن دعوی]] قتل است، بدین معنی که مدعی باید [[خوانده|خواندگان]] را به شیوه ای واضح و بدون تردید معین کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اصطلاحات تشریحی آیین دادرسی (کیفری-مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2137148|صفحه=|نام۱=فهیمه|نام خانوادگی۱=ملکزاده|چاپ=2}}</ref> | |||
بر اساس این ماده، ممکن است شاکی از فرد معینی به عنوان قاتل یاد کرده اما مدعی شرکت وی در قتل به همراه گروهی دیگر باشد، در این خصوص چهار احتمال مطرح شدهاست: | |||
#پذیرفته شدن دعوای شاکی و اقدام به مصالحه و عدم امکان حکم به قصاص یا دیه. | |||
#قصاص شدن متهم و عدم لزوم رد شدن دیه ای به وی | |||
#قصاص شدن متهم و مصالحه نسبت به دیه ای که باید به او رد شود. | |||
#عدم امکان استماع ادعا به دلیل جزمی نبودن آن<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3079628|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref> | |||
اگر چند نفر به قتلی متهم شده باشند، این امکان وجود دارد که لوث فقط نسبت به برخی از آنان وجود داشته باشد، در این حالت و در فرض قصاص این متهم، سایرین باید سهم دیه او را مسترد دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709556|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
در کتب فقهی، مسئله ای در این خصوص به این شکل مطرح شدهاست که چنانچه مدعی در خصوص شخصی، مدعی ارتکاب قتل به صورت انفرادی شود و سپس در خصوص شخصی دیگر مدعی ارتکاب قتل به تنهایی یا با مشارکت سایرین شود، فقط دعوای اول مسموع خواهد بود چرا که این دعوا مشمول اقرار به عدم ارتکاب قتل از سوی شخص دوم است، همچنین امکان سقوط دعوای دوم نیز دور از ذهن نیست، چرا که فرد با طرح دعوای دوم، ادعای نخستین خود را تکذیب کردهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3079636|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref> | |||
==نصاب قسامه== | |||
عدهٔ لازم برای قسامه را ۵۰ نفر در [[قتل عمدی|قتلهای عمدی]] و ۲۵ نفر در [[قتل شبه عمد|قتلهای شبه عمد]] و [[قتل خطای محض|خطای محض]] دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه تمامیت جسمانی- شخصیت معنوی- اموال و مالکیت- امنیت و آسایش عمومی) (علمی-کاربردی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=426568|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=13}}</ref> | |||
===نصاب قسامه در فرض تعدد شکات یا تعدد متهمان=== | |||
==== در قانون ==== | |||
به موجب [[ماده ۳۲۷ قانون مجازات اسلامی]]: «در صورتی که شاکی متعدد باشد، اقامه یک قسامه برای همه آنان کافی است لکن در صورت تعدد متهمان، برای برائت هر یک، اقامه قسامه مستقل لازم است.» | |||
از جمله دلایل وضع این ماده را تنگتر کردن دایره متهمان و روشنتر شدن وضعیت از طریق اقامه قسامه از طرف هر متهم در راستای نفی اتهام از خود دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275372|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>مستند ماده فوق را [[اصل ۳۷ قانون اساسی]] دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275368|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
برخی از فقها معتقدند [[ظهور|ظاهر]]، کفایت پنجاه قسامه در فرض متعدد بودن مدعیان است اما در فرض تعدد مدعی علیهم، وجیه تر اقامه قسامه به میزان پنجاه در عدد مدعی علیهم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275376|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>در این خصوص نظریه مخالفی نیز هست که قائل به کفایت پنجاه قسامه برای تمامی متهمان است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275380|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
====شرکت هر یک از متهمان در قسامه به نفع متهم دیگر ==== | |||
===== در قانون===== | |||
مطابق [[ماده ۳۲۸ قانون مجازات اسلامی]]: «در صورت تعدد متهمان، هر یک از آنها میتواند به نفع متهم دیگر، در قسامه شرکت کند.» | |||
این ماده را باید از ابداعات قانون جدید دانست که به موجب آن در فرض تعدد متهمان به ارتکاب جنایت، هر یک میتواند به نفع دیگری سوگند یاد کند؛ لذا حکم این ماده را باید ناظر به موردی دانست که چند نفر متهم به [[شرکت در قتل]] بوده باشند و در فرض تعدد اتهامات، هیچ تردیدی در جواز اقامه قسامه هر یک از متهمین به نفع دیگری وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275384|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>برخی از حقوقدانان معتقدند امکان اقامه سوگند از سوی هر متهم در راستای نفی جنایت، منوط به متوجه نشدن جنایت به متهمی است که به نفع متهم دیگر سوگند یاد میکند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275388|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>برخی از نویسندگان نیز بیان نمودهاند که در فرض اقامه قسامه از سوی متهمین و با در نظر گرفتن منتهی شدن این قسامه به [[برائت]] آنان، تکرار قسم پذیرفته شده و در فرض تعدد آنان نیز هر یک میتواند به نفع دیگری در قسامه شرکت کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275392|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref> | |||
=====در فقه ===== | |||
این حکم را برخی منطبق با پاره ای از اقوال فقهای اهل سنت نیز دانستهاند که نشانگر انطباق برخی از تحولات قانون جدید با احیای دیدگاههای فقهای اهل سنت میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4445028|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=حق پناهان|چاپ=1}}</ref> | |||
===نصاب قسامه در قتل عمدی=== | |||
==== در قانون ==== | |||
مطابق [[ماده ۳۳۶ قانون مجازات اسلامی]]: «نصاب قسامه برای اثبات قتل عمدی، سوگند پنجاه مرد از خویشاوندان و بستگان مدعی است. با تکرار سوگند قتل ثابت نمیشود.» | |||
این ماده، در مقام بیان شرایط سوگند خورندگان است و بیانگر لزوم مرد بودن و خویشاوند مدعی بودن میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357072|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> لازم است ذکر شود که سوگند این افراد نباید به صورت [[تبرعی]] باشد، بلکه منوط به درخواست اولیای دم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708864|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>برخی معتقدند در صورتی که شاکی زن باشد، باید برای ادای سوگند، پنجاه خویشاوند نسبی مرد را حاضر کند، همچنین در صورتی که مدعی علیه، زن باشد و هیچگونه خویشاوند نسبی برای سوگند خوردن نداشته باشد، میتواند پنجاه بار سوگند بخورد تا [[برائت|تبرئه]] شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357016|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>در واقع میتوان گفت در فرض وجود مردان، زنان حق سوگند ندارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670088|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> عده ای نیز معتقدند با توجه به منابع فقهی، در جراحات نیز مانند قتل باید مقررات مربوط به جنسیت و رابطه خویشاوندی نسبی رعایت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351276|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> | |||
در ادامه باید تأکید کرد که احراز رابطه خویشاوندی و آگاهی قسم خورندگان نیاز به اثبات در [[مراجع قضایی|مرجع قضایی]] دارد، در غیر این صورت، شرایط اقامه قسامه رعایت نشدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709516|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> در این خصوص باید یادآور شد که در قسامه پدر، جد پدری و [[قیم]] نیز در فرض علم به موضوع، حق حضور در قسامه را دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670092|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
به موجب روایات بسیاری که در این خصوص وجود دارد، اقامه کنندگان قسامه باید مرد باشند از جمله در صحیحه زراره و صحیحه ابوبصیر به این امر تصریح شدهاست، برخی معتقدند علت چنین امری، عدم تحقق لوث در فرض زن بودن قسم خورندگان است، اما گروهی دیگر ضمن مخالفت با این نظر معتقدند روایاتی دلالت بر خلاف این دیدگاه داشته و به اقتضای عمومی نباید فرقی بین زن و مرد در این خصوص وجود داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقهیه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=287368|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمد|نام خانوادگی۱=موسوی بجنوردی|چاپ=2}}</ref> | |||
در دیدگاه فقهای حنبلی، ورثه ذکور در فرض بالغ و [[عقل|عاقل]] بودن میتوانند بر اساس [[سهمالارث|سهم الارث]] خود، اقامه قسامه کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875436|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref> | |||
====در رویه قضایی==== | |||
به موجب نظریه شماره ۷/۳۸۴۶–۷۳/۶/۱۳، عدم اتیان سوگند از سوی بستگان نسبی اولیاء دم، مانعی برای اتیان سوگند از سوی مدعی و تکرار کردن آن تا نصاب پنجاه قسم نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670100|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> | |||
به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشستهای قضایی لازم است مدعی پنجاه نفر از خویشان نسبی مرد خود را در راستای اثبات ادعای خود و برای اتیان سوگند به دادگاه معرفی کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275356|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
===جزء نصاب محسوب شدن سوگند مدعی=== | |||
====در قانون==== | |||
به موجب [[ماده ۳۳۷ قانون مجازات اسلامی]]: «سوگند شاکی، خواه مرد باشد خواه زن، جزء نصاب محسوب میشود.» | |||
این ماده، امکان قسم خوردن مدعی در موارد لوث را پیشبینی نمودهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا (دعاوی کیفری و حقوقی) علمی و کاربردی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2490904|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=4}}</ref> به موجب این ماده، اگر هیچ مردی از خویشان مدعی حاضر به اقامه قسامه نباشند، خود مدعی میتواند پنجاه مرتبه در این خصوص قسم بخورد و مرد یا زن بودن او تأثیری در مسئله ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1938860|صفحه=|نام۱=هوشنگ|نام خانوادگی۱=شامبیاتی|چاپ=1}}</ref> لازم است ذکر شود که تصریح به زن و مرد در ماده، موجب خروج [[خنثی]] نمیگردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایستههای ادله اثبات|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2451988|صفحه=|نام۱=بهرام|نام خانوادگی۱=بهرامی|چاپ=2}}</ref>دیدگاه دیگری بر خلاف این ماده وجود دارد که معتقد به عدم امکان قسم خوردن خود شخص شاکی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708892|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
اگرچه برخی در راستای اقامه دلیل برای عدم امکان سوگند خوردن شاکی چنین استدلال کردهاند که ظاهر روایات مختلف در خصوص ادله نشانگر این امر است که این بستگان مدعی هستند که باید سوگند یاد کنند و در هیچ روایتی از امکان سوگند خوردن خود مدعی سخن به میان نیامده است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875176|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref> اما در پاسخ نیز گروهی معتقدند که روایات مختلفی در این خصوص وجود دارد و میتوان مقتضای جمع آنها را چنین برآورد نمود که شاکی هم میتواند به همراه دیگر بستگانش ادای سوگند کند و هم میتواند صرفاً به سوگند بستگان اکتفا کند، البته گروهی معتقدند حالت نخست ارجح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875072|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref> | |||
به موجب نظر برخی از فقها اگر فرد مدعی قسمی نداشته باشد یا در فرض داشتن قسم، همه قسم خورندگان یا برخی از آنها به اداء سوگند حاضر نباشند، مدعی و دیگر موافقین او باید آنقدر قسم بخورند تا عده لازم تکمیل شود، در صورتی که کسی موافق او نباشد، خودش میتواند پنجاه یا بیست و پنج بار قسم بخورد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6280248|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
طبق دیدگاه آیت الله خامنه ای، ظاهر بر آن است که لزومی به مرد بودن مدعی در قسامه نیست، اما در فرض عدم کفایت سوگند خورندگان مرد در قسامه، کفایت قسم زنان در این خصوص محل تردید است، لذا باید قائل بر این بود که مردها باید قسم را تکرار کنند، مگر آنکه مردی نباشد که در این صورت مدعی باید قسمها را تکرار کند ولو اگر یک زن باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4440132|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=حق پناهان|چاپ=1}}</ref> | |||
====در رویه قضایی==== | |||
به موجب نظریه مشورتی شماره ۷۶۹۱/۷_۱۳۸۱/۸/۱۹ در مقررات قسامه لزوم ادای سوگند تمام سوگند خورندگان در یک جلسه قید نشدهاست، همچنین جمع کردن پنجاه نفر در یک جلسه هم همیشه میسر نیست لذا برای جلوگیری از تضییع حق مدعی اجرای قسامه را میتوان در جلسات متعدد پذیرفت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6280252|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
===کمتر بودن تعداد سوگندهای متهم از نصاب مقرر=== | |||
====در قانون==== | |||
مطابق [[ماده ۳۳۸ قانون مجازات اسلامی]]: «در صورتی که شاکی از متهم درخواست اقامه قسامه کند، متهم باید برای برائت خود، اقامه قسامه نماید که در این صورت، باید حسب مورد به مقدار نصاب مقرر، اداء کننده سوگند داشته باشد. اگر تعداد آنان کمتر از نصاب باشد، سوگندها تا تحقق نصاب، توسط آنان یا خود او تکرار میشود و با نداشتن اداء کننده سوگند، خود متهم، خواه مرد باشد خواه زن، همه سوگندها را تکرار مینماید و تبرئه میشود.» | |||
قاعده کلی آن است که اگر مدعی از مدعی علیه مطالبه قسامه نکند، وی تبرئه میشود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351248|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>اما در فرض مطالبه، کیفیت اجرای آن از سوی متهم مانند شیوه اجرای آن از سوی شاکی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708816|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>همچنین صحت اجرای این قسامه و پذیرش تکرار آن نیز منوط به پذیرش قاضی صادر کننده حکم است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670108|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>لازم است قاضی برای پذیرش تکرار کردن قسم از این امر که مدعی علیه فاقد پنجاه تن بستگان نسبی است یا این بستگان حاضر به قسامه نیستند، اطمینان حاصل کند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا (دعاوی کیفری و حقوقی) علمی و کاربردی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2490916|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=4}}</ref> این اطمینان به هر طریقی که حاصل شود، کفایت میکند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) مقدمات و کلیات جرایم علیه تمامیت جسمانی قتل عمد، قتل غیرعمد|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2595336|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=1}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
برخی از [[فقهای امامیه]] معتقدند خود مدعی علیه باید پنجاه قسم بخورد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=839572|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | |||
====در رویه قضایی==== | |||
بر اساس نظریه مشورتی شماره ۷/۲۷۸۶–۷۵/۷/۲۲، اقامه قسامه از سوی متهم منوط به مطالبه شاکی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=708832|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> همچنین به موجب نظریه کمیسیون در یکی از نشستهای قضایی، برای اجرای قسامه حاکم در صورتی مکلف به قسم دادن مدعی علیه است که مدعی این درخواست را از مدعی علیه نموده باشد، در غیر این صورت مراسم قسامه اجرا نخواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=839572|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | |||
==اثبات اصل جنایت با قسامه و فقدان حصول لوث نسبت به خصوصیات آن جنایت== | |||
===در قانون=== | |||
مطابق [[ماده ۳۲۹ قانون مجازات اسلامی]]: «قسامه فقط نسبت به مقداری که لوث حاصل شدهاست، موجب اثبات میشود و اثبات خصوصیات [[جنایت]] از قبیل عمد، [[جنایت شبه عمد|شبه عمد]]، [[جنایت خطای محض|خطا]]، مقدار جنایت و شرکت در ارتکاب جنایت یا انفراد در آن نیازمند حصول لوث در این خصوصیات است.» | |||
همچنین به موجب [[ماده ۳۳۰ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر نسبت به خصوصیات جنایت لوث حاصل نشود یا سوگند خورندگان، بر آن خصوصیات سوگند یاد نکنند و فقط بر انتساب جنایت به مرتکب سوگند بخورند، اصل ارتکاب جنایت اثبات میشود و دیه تعلق میگیرد.» | |||
برخی از حقوقدانان به این نکته اشاره کردهاند که در فرض اثبات اصل جنایت با قسامه و فقدان حصول لوث نسبت به خصوصیات آن جنایت یا حاضر نشدن سوگند خورندگان به اقامه قسامه در این باب، باید فقط اصل جنایت را ثابت شده تلقی نموده و مرتکب را به پرداخت دیه محکوم نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275396|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref> | |||
تفاوت میان این دو ماده آن است که یکی از موارد اثبات اصل جنایت بدون خصوصیات آن، سوگند خوردن سوگند خورندگان نسبت به اصل جنایت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275420|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
=== در فقه=== | |||
بر اساس نظر برخی فقها لازم است در سوگند، قیودی که موجب خروج مورد سوگند از ابهام میشود نظیر بیان قاتل و مقتول و نسبت آنان و نیز اوصاف آنان به شیوه ای که فاقد هرگونه ابهامی باشد، ذکر گردند. همچنین نوع قتل از حیث عمدی یا شبه عمدی یا خطایی بودن نیز مشخص شوند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4156380|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> همچنین بیان قیود دیگر نظیر تعداد قاتلین نیز لازم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275400|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
برخی از فقها معتقدند اگر از میان دو شاهد، یکی از آنان شهادت به اقرار فردی به کشتن دیگری بدون تعیین عمدی یا خطایی بودن جنایت داده و دیگری شهادت بر اقرار فرد به قتل عمدی دهد، باید قائل به ثبوت اصل قتل به دلیل اتفاق نظر هر دو شاهد در این خصوص باشیم. در اینجا لازم است از خود متهم سؤال شود. در فرض انکار اصل قتل، این ادعا از وی پذیرفته نمیشود. در فرض اقرار به قتل عمدی، این اقرار را از وی میپذیرند و چنانچه عمدی بودن را انکار کند، قول وی به یک سوگند پذیرفته میشود. در فرض ادعای خطایی بودن شهادت از سوی جانی و انکار این امر از سوی [[ولی دم]]، میان فقها دیدگاههای مختلفی وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275412|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
=== اثبات اصل جنایت با دلیلی غیر از قسامه=== | |||
====امکان اثبات خصوصیات جنایت با قسامه در صورت حصول لوث==== | |||
=====در قانون===== | |||
مطابق [[ماده ۳۳۱ قانون مجازات اسلامی]]: «چنانچه اصل ارتکاب جنایت، با دلیلی به جز قسامه اثبات شود، خصوصیات آن در صورت حصول لوث در هر یک از آنها به وسیله قسامه قابل اثبات است مانند آنکه یکی از دو شاهد [[عدالت|عادل]]، به اصل قتل و دیگری به قتل عمدی شهادت دهد که در این صورت اصل قتل با بینه اثبات میشود و در صورت لوث، عمدی بودن قتل با اقامه قسامه ثابت میگردد.» | |||
این ماده در مقام پیشبینی حالتی است که باید دعوا را از طریق [[صلح]] میان طرفین خاتمه داد و آن نیز جایی است که عمدی یا غیرعمدی بودن مورد دعوا مشخص نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=جایگاه عدالت ترمیمی در فقه اسلامی و حقوق ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3464720|صفحه=|نام۱=روح اله|نام خانوادگی۱=فروزش|چاپ=1}}</ref> | |||
از ماده فوق میتوان استنباط نمود که [[عنصر مادی|رکن مادی]] جنایات، تأثیری بر شمول قسامه بر روی آنها ندارد و اثبات جنایت اعم از عمدی یا غیرعمدی با قسامه امکانپذیر است، در واقع قسامه را میتوان به صورت همزمان برای اثبات اصل جنایت و نوع آن یا در فرض ثابت شدن اصل جنایت، صرفاً برای اثبات نوع آن به کار برد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351144|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> بهطور خلاصه، در فرض اثبات اصل جنایت، میتوان از قسامه برای اثبات نوع آن استفاده کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=356996|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> | |||
از سوی دیگر میتوان یکی از موارد حصول لوث را بدین شرح بیان کرد: «وقتی که دلیل اثبات قتل عمدی، شهادت است و فقط یکی از شاهدان، شهادت به قتل عمدی دهد و متهم از سوی دیگر منکر قتل عمدی شود در حالی که اولیای دم مدعی قتل عمدی هستند.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=امیرکبیر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1833656|صفحه=|نام۱=محمدصالح|نام خانوادگی۱=ولیدی|چاپ=8}}</ref> البته از ظاهر ماده چنین به دست میآید که هر دو شاهد باید عادل باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3081060|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref> همچنین با توجه به اشاره ماده به انکار عمدی بودن قتل، به نظر نمیرسد بتوان از مفاد این ماده، برای اثبات اصل قتل در فرض انکار آن از سوی متهم استفاده کرده و آن را مصادیق ثبوت لوث دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3081072|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref> | |||
=====در فقه===== | |||
بنا به دیدگاه آیت الله خمینی، چنانچه یکی از دو شاهد به این امر که متهم اقرار به قتل فردی کردهاست بی آنکه نوع قتل را از حیث عمدی یا غیرعمدی بودن مشخص کرده باشد شهادت دهد و شاهد دیگر نیز به اقرار به ارتکاب قتل عمدی شهادت دهد، به دلیل توافق هر دو شاهد به وقوع قتل، اصل قتل اثبات میشود، لذا در ادامه باید سخنان متهم شنیده شود، در فرض انکار اصل قتل از سوی او، این ادعا پذیرفته نمیشود، در فرض اقرار به قتل عمدی نیز این ادعا پذیرفته میشود، در فرض انکار عمدی بودن آن نیز با سوگند وی قولش قبول میشود، در فرض ادعای خطایی بودن جنایت از سوی متهم نیز، برخی معتقدند قول او با سوگندش پذیرفته میشود، گروهی دیگر نیز در این فرض، قول مدعی را مقدم دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4156404|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
=====در رویه قضایی ===== | |||
طبق نظریه مشورتی کمیسیون قضایی حقوقی، اگر متهم اقرار به اصل قتل نموده و عمدی بودن آن را انکار کند اما اولیاء دم، عمدی بودن قتل را مدعی باشند، در صورت حصول قرائن و نشانههایی ظنی برای قاضی مبتنی بر عمدی بودن قتل، باید آن را از مصادیق لوث دانسته و اثبات نوع قتل از طریق قسامه را امکانپذیر تلقی کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نظریات مشورتی کمیسیون قضایی و حقوقی|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2322932|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | |||
==مردد بودن لوث== | |||
===در قانون=== | |||
مطابق [[ماده ۳۳۲ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد حاصل شود، پس از تعیین مرتکب به وسیله مجنی علیه یا ولی دم و اقامه قسامه علیه او، وقوع جنایت اثبات میشود.» | |||
حصول لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد به معنای مردد بودن دعوا نیست، وگرنه دعوای غیر جزمی، قابلیت استماع ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275440|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
===در فقه=== | |||
طبق نظر فقهی آیت الله خمینی، در فرضی که متهمین دو نفر هستند و نسبت به یکی از آنان لوث وجود دارد و نسبت به دیگری وجود ندارد، برای اثبات ادعا نسبت به نفر اول، باید اقامه قسامه شود اما در خصوص دیگری، ادعا همانند دیگر دعاوی بوده و مدعی باید شاهد معرفی کند، در غیر این صورت نوبت به سوگند منکر میرسد، چرا که در خصوص این فرد، قسامه راه ندارد، در صورت سوگند وی، ادعای مدعی نیز ساقط میشود اما چنانچه سوگند خود را به مدعی برگرداند، او باید سوگند یاد کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4160988|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
===امتناع متهمان یا برخی از آنان از اتیان سوگند بر برائت خود=== | |||
====در قانون ==== | |||
مطابق [[ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد ثابت باشد و قسامه به همین گونه علیه آنان اقامه شود، جنایت بر عهده یکی از چند نفر، به صورت مردد اثبات میشود و قاضی از آنان میخواهد که بر برائت خود سوگند بخورند. اگر همگی از سوگند خوردن خودداری ورزند یا برخی از آنان سوگند یاد کنند و برخی نکنند، دیه بر ممتنعان ثابت میشود. اگر ممتنعان متعدد باشند، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم میشود. اگر همه آنان بر برائت خود سوگند یاد کنند، در خصوص قتل، دیه از بیت المال پرداخت میشود و در غیر قتل، دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم میگردد.» | |||
گروهی حکم ماده فوق را از حالت شرکت در جنایت منصرف دانستهاند زیرا در صورت وجود لوث در شرکت و اقامه قسامه علیه تمام متهمان، شرکت در جنایت نیز ثابت میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275472|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
==== در فقه==== | |||
برخی از فقها معتقدند که باید قائل به [[جنبه حصری|حصری بودن]] مصادیق پرداخت دیه از بیت المال در شرع بود و امکان تسری آن به مواردی همچون پرداخت [[دیه اعضا]] وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275476|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
====در رویه قضایی==== | |||
بر اساس نظریه مشورتی ۷/۹۵/۱۲۰۷–۱۳۹۵/۵/۲۵، مسئولیت پرداخت دیه علی الاصول بر عهده مرتکب جرم میباشد و پرداخت دیه از سوی بیت المال را باید امری استثنایی تلقی نمود که محدود به موارد مصرح در قانون است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392/2/1) و نظریههای مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه|ترجمه=|جلد=|سال=1396|ناشر=روزنامه رسمی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275464|صفحه=|نام۱=معاونت حقوقی قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> | |||
همچنین بر اساس نظریه شماره ۲۷۸۶/۷_۱۳۷۵/۷/۲۲، تکلیف مدعی علیه به اقامه قسامه منوط به امتناع مدعی از اقامه آن و مطالبه از وی است، لذا در فرض عدم مطالبه مدعی، مدعی علیه تکلیفی در این خصوص ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275468|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
===درخواست شاکی از متهمان برای اقامه قسامه=== | |||
===در قانون=== | |||
مطابق [[ماده ۳۳۴ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد ثابت باشد، چنانچه شاکی از آنان درخواست اقامه قسامه کند هر یک از آنان باید اقامه قسامه کند. در صورت خودداری همه یا برخی از آنان از اقامه قسامه، پرداخت دیه بر ممتنع ثابت میشود و در صورت تعدد ممتنعان، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم میشود. اگر همگی اقامه قسامه کنند، در قتل، دیه از بیت المال پرداخت میگردد.» | |||
حکم ماده فوق را مربوط به حالتی دانستهاند که قاتل یک نفر بوده و فرض شرکت در جنایت منتفی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275492|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>عده ای از مفهوم مخالف قسمت ذیل ماده چنین برداشت کردهاند که بیت المال در خصوص پرداخت [[دیه جراحات|دیه جراحت]]، مسئولیتی ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275496|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
===ادعای شاکی مبنی بر مشارکت افراد بیشتری در جنایت=== | |||
====در قانون==== | |||
به موجب [[ماده ۳۳۵ قانون مجازات اسلامی]]: «چنانچه لوث تنها علیه برخی از افراد حاصل شود و شاکی علیه افراد بیشتری ادعای مشارکت در ارتکاب جنایت را نماید، با قسامه، [[جنایت]] به مقدار ادعای مدعی، در موردی که لوث حاصل شدهاست اثبات میشود مانند آن که ولی دم مدعی مشارکت سه مرد در قتل عمدی مردی باشد و لوث فقط علیه مشارکت دو نفر از آنان باشد، پس از اقامه قسامه علیه آن دو نفر، حق قصاص علیه آن دو به مقدار سهم شان ثابت است. اگر ولی دم بخواهد هر دو نفر را قصاص کند، باید به سبب اقرار خود به اشتراک سه مرد، دو سوم دیه را به هر یک از قصاص شوندگان بپردازد. | |||
تبصره ـ [[رجوع از اقرار|رجوع شاکی از اقرار]] به شرکت افراد بیشتر پذیرفته نیست مگر این که از ابتداء، شرکت افراد بیشتر را به نحو تردید ذکر کرده باشد و کسانی که در قسامه اتیان سوگند کردهاند نیز شرکت افراد دیگر را در ارتکاب جنایت نفی کرده و بر ارتکاب قتل توسط افراد کمتر سوگند یاد کرده باشند.» | |||
لازم به یادآوری است که اقرار فرد در صورتی معتبر است که خلاف اوضاع و احوال و قرائن مسلم قضیه نباشد، در مورد ماده فوق نیز فرض بر آن است که اقرار مدعی با مفاد لوث مغایر است، لذا نباید بر چنین اقراری، اثری قائل شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275504|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
بر اساس تبصره این ماده، مسئولیت رجوع از اقرار، سلب مسئولیت اقرار کننده برای پرداخت دیه مبتنی بر اقرار میباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275508|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
بر اساس نظریه فقهی برخی از فقها، چنانچه متهمین دو نفر باشند و نسبت به یکی از آنان لوث وجود داشته باشد و نسبت به دیگری لوث وجود نداشته باشد، نسبت به متهم اول، باید از طریق اقامه قسامه ادعای مطروحه ثابت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4156476|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> همچنین برخی از فقها بیان داشتهاند چنانچه ولی دم مدعی قتل بر دو نفر باشد که لوث تنها در خصوص یکی از آنان ثابت شده باشد، این ادعای مدعی در خصوص نسبت به کسی که برای او لوث وجود دارد باید با قسامه ثابت شود. در خصوص متهم دیگر نیز مدعی میتواند از حاکم مطالبه کند که او را سوگند دهد، در فرض سوگند خوردن، [[برائت]] و در فرض [[نکول]] یا ارجاع قسم به مدعی و قسم خوردن او، شرکت در قتل ثابت میشود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد دوم) (بخش جزا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1221192|صفحه=|نام۱=آیت اله خلیل|نام خانوادگی۱=قبله ای خویی|چاپ=1}}</ref> | |||
==شرایط قسامه== | |||
===ضرورت رعایت تمامی شرایط مقرر برای اتیان سوگند در مورد قسامه=== | |||
====در قانون==== | |||
این حکم در [[ماده ۳۳۹ قانون مجازات اسلامی]] پیشبینی شدهاست. | |||
گروهی معتقدند بر اساس این ماده به کار بردن نام «الله» در قسم ضروری است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351260|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>همچنین در خصوص لزوم مسلمان بودن قسم خورنده دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه نخست قائل به مسلمان بودن قسم خورنده در فرض مسلمان بودن متهم است، اما دیدگاه دیگر قائل به عدم لزوم چنین شرطی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709512|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
به موجب روایات متعددی که در این زمینه وجود دارد، قسم خوردن جایز نیست مگر آنکه از روی علم باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1054652|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | |||
طبق دیدگاه برخی از فقها در سوگند استعمال قیودی که موجب خروج مورد سوگند از ابهام و احتمال میشود، همچون ذکر قاتل و مقتول و نسب آنان و … لازم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4160108|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> همچنین فقهای شافعی و حنبلی، [[موالات]] قسمها را شرط نمیدانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی قصاص و دیات در فقه مذاهب خمسه|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4896408|صفحه=|نام۱=فریبا|نام خانوادگی۱=حاجی علی|نام۲=اکرم|نام خانوادگی۲=محمدی ارانی|چاپ=1}}</ref> همچنین گروهی به مستحب بودن موعظه طرفین از سوی قاضی و بیان اهمیت قسم نیز اشاره نمودهاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=جرمها و مجازاتها در اسلام (قوانین جزایی و قضایی در اسلام)|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=آیدین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3336552|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=عباسزاده اهری|چاپ=1}}</ref> همچنین از آنجا که امر قسامه برای حفظ خون تمام انسانها است، گروهی بر این باورند که شخص [[کفر|کافر]] نیز میتواند علیه مسلمان اقامه قسامه کند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=جرمها و مجازاتها در اسلام (قوانین جزایی و قضایی در اسلام)|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=آیدین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3892284|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=عباسزاده اهری|چاپ=1}}</ref> اما گروهی نیز معتقدند قسامه کافر علیه مسلمان مسموع نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی حقوق جزای اسلامی یا فرهنگ اصطلاحات حقوق جزای اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=بهنامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3940044|صفحه=|نام۱=جعفر|نام خانوادگی۱=ارجمنددانش|چاپ=4}}</ref> | |||
====در رویه قضایی==== | |||
به موجب یکی از نظریات مطرح شده در نشستهای قضایی، بلوغ قسم خورنده در زمان اجرای مراسم قسامه شرط است اگر چه واقعه مربوط به پیش از بلوغ وی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=839512|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | |||
===شرایط سوگند خورندگان=== | |||
====عدم ضرورت مشاهده ارتکاب جنایت توسط ادا کننده سوگند ==== | |||
=====در قانون===== | |||
به موجب [[ماده ۳۴۰ قانون مجازات اسلامی]]: «لازم نیست اداء کننده سوگند، شاهد ارتکاب جنایت بوده باشد و علم وی به آنچه بر آن سوگند یاد میکند، کافی است. همچنین لازم نیست قاضی، منشأ علم اداء کننده سوگند را بداند و ادعای علم از سوی اداء کننده سوگند، تا دلیل معتبری بر خلاف آن نباشد، معتبر است. در هر صورت تحقیق و بررسی مقام قضایی از اداء کننده سوگند بلامانع است.» | |||
این ماده در مقام بیان اصل کلی لزوم علم و آگاهی شرکت کننده در قسامه است، زیرا جان انسانها موضوع مهمی است که نمیتوان سلب آن را مبتنی بر سوگندهای بدون قطع و علم نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4074828|صفحه=|نام۱=هوشنگ|نام خانوادگی۱=شامبیاتی|چاپ=1}}</ref> | |||
گروهی معتقدند هرچند صرف دیدن را نمیتوان تنها راه اطلاع از یک امر دانست و از طرق دیگر نظیر شنیدن نیز امکان علم وجود دارد، اما با این حال پذیرش علم اشخاص به حادثه بدون مشاهده صحنه جنایت، کمی دشوار و محل تردید است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351292|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>به همین دلیل گروهی معتقدند بهتر است این علم را منحصر به علمی بدانیم که ناشی از دیدن است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709520|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> اما در پاسخ به این گروه گفته شده که ایراد این دیدگاه آن است که عدم لزوم احراز علم را متصور است، این در حالی است که قسم خورندگان در هر حال باید علم به آنچه قسم میخورند، داشته باشند و در این خصوص تردیدی وجود ندارد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=875156|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=13}}</ref>همچنین گروهی نیز فلسفه وضع قسامه را با لزوم علم از طریق رؤیت، مغایر میدانند، چرا که اگر قرار بود رؤیت ضرورت داشته باشد، دیگر لزومی به قسم پنجاه نفر از بستگان وجود نداشت و شهادت دو نفر کفایت میکرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایستههای ادله اثبات|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2451872|صفحه=|نام۱=بهرام|نام خانوادگی۱=بهرامی|چاپ=2}}</ref>به هر حال به نظر نمیرسد مشاهده صحنه قتل از سوی قسم خورندگان امری اجباری باشد، چرا که میتواند در آن صورت شهادت آنان را بعنوان شاهد مطالبه نموده و نوبت به قسامه نیز نخواهد رسید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=357052|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>معذلک در خصوص لزوم علم قاضی به منشأ علم سوگند خورندگان و نیز لزوم احراز این علم در دادگاه،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=709508|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>به نظر میرسد شرط مورد بحث به عنوان یک سیاست در راستای پیشگیری از هدر رفتن خون خون متهمانی است که یقین به ارتکاب جنایت از سوی آنها وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=351288|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> | |||
===== در رویه قضایی===== | |||
به موجب [[رأی اصراری|رای اصراری]] ۴۵–۶۳/۱۰/۱۲ ردیف ۲۹/۶۳، اعتبار شهادت شهودی که مدعی علیه برای اثبات بی گناهی خود در امر قسامه معرفی میکند، با دادگاهی است که تصمیم نهایی را اتخاذ مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=670116|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> | |||
همچنین در [[رای وحدت رویه]] شماره ۱۶/۳۷۵/۷۱ بیان گردیدهاست که به دلیل با توجه به اینکه به نظر میرسد سوگند یکی از سوگند خورندگان در مراسم قسامه از روی علم نبودهاست، باید قائل به نقض حکم قصاص مستند به قسامه بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ماهنامه قضاوت، شماره 48، آذر و دی 1386|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=دادگستری استان تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1990800|صفحه=|نام۱=دادگستری استان تهران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> | |||
=====بررسی علم سوگند خورندگان===== | |||
======در قانون====== | |||
مطابق [[ماده ۳۴۱ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر احتمال آن باشد که اداء کننده سوگند، بدون علم و بر اساس ظن و گمان یا با [[تبانی]] سوگند میخورد، مقام قضایی موظف به بررسی موضوع است. اگر پس از بررسی، امور یاد شده احراز نشود، سوگند وی معتبر است.» | |||
با توجه به اهمیت این نکته که امروزه ممکن است افراد به دروغ یا به علت نداشتن علم واقعی نسبت به مسئله یا به دلیل تعصب و خشم یا سایر دلایل، علیه شخصی [[سوگند دروغ]] یاد کنند، لازم است محاکم در خصوص امر قسامه با احتیاط بیشتری عمل کرده و تا زمانی که از صحت سوگندهای سوگند خورندگان اطمینان حاصل نکنند، به ادعای آنان اعتنا ننمایند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1055632|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>بر همین اساس پس از اتیان سوگند باید در خصوص منشأ علم سوگند خورنده، تحقیقات لازم را به عمل آورد، در فرض احراز مبتنی بودن سوگند به ظن و گمان، قسم را باید کان لم یکن تلقی کرد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1230608|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>همچنین اگرچه علم به ارتکاب قتل، ممکن است از طرق مختلفی حاصل شود، اما گروهی معتقدند بر اساس روایات مطروحه در این خصوص از یک سو و استثناء بودن بحث قسامه و لزوم محدود کردن دامنه آن از دیگر سو باید این علم صرفاً از راه دیدن به دست بیاید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3081440|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref>همچنین این ماده محدود کننده موارد قسامه است، چرا که بسیار به ندرت ممکن است پنجاه نفر از خویشان شاکی یا متهم، به نحو یقین از وقوع [[جنایت|جنایتی]] مطلع باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3081400|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref> | |||
======در فقه====== | |||
بنا به دیدگاههای مطروحه در میان فقها، در هر سوگندی، واجب است که سوگند خورنده به موردی که برای آن قسم میخورد علم داشته باشد و اگر دروغ بودن سوگند برای محکمه احراز شود، دیگر نمیتوان سوگند را [[حجیت|حجت]] دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=استفتاآت قضایی (جلد اول) کلیات قضا-جزئیات|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2157116|صفحه=|نام۱=آیت اله یوسف|نام خانوادگی۱=صانعی|چاپ=2}}</ref> همچنین بنا بر نظر آیت الله خمینی، شرط است که در قسامه سوگند خورنده علم به ماوقع داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4160092|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>برخی از فقها معتقدند در فرض قسامه چنانچه برخی از قسم خورندگان پس از قسم بیان کنند که بخشی از قسم آنان مبتنی بر علم نبوده و تقاضای عدم توجه به سوگند خود را داشته باشند، در این صورت باید قبل از صدور حکم و در فرض آگاهی حاکم احتیاط به صلح گردد و پس از صدور حکم نیز باید بیانات آنان بی اثر شود، مگر اینکه حاکم علم به صحت گفتار آنان داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد ششم) (کلیات، حدود و تعزیرات، قصاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1299648|صفحه=|نام۱=معاونت آموزش|تحقیقات قوه قضاییه|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref> | |||
======در رویه قضایی====== | |||
به موجب رای وحدت رویه ۲/۵۳۹/۷۱، در صورت عدم احراز علم سوگند خورندگان به انتساب قتل به قاتل از یک سوگند فقدان قرینه ای ظن آور به توجه اتهام به وی از سوی دیگر، نمیتوان لوث را محقق دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=علل نقض آرای در شعب دیوانعالی کشور (امور کیفری)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=846940|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref> | |||
همچنین در رای دیگری که از شعبه بیستم دیوان عالی کشور صادر شدهاست، عدم رعایت داشتن علم و جزم قسم خورندگان در قسامه به عنوان یکی از ایرادات به [[دادنامه]] مورد تصریح قرار گرفتهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3081412|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref> | |||
====ضرورت موجه بودن احتمال اطلاع سوگند خورندگان بر وقوع جنایت==== | |||
===== در قانون===== | |||
مطابق [[ماده ۳۴۲ قانون مجازات اسلامی]]: «لازم است اداء کنندگان سوگند از کسانی باشند که احتمال اطلاع آنان بر وقوع جنایت، موجه باشد.» | |||
آنچه در سوگند، دلیل تلقی میشود، همان اظهارات و بیانات سوگند خورنده است، سوگند وی را باید اماره ای بر صحت اظهارات وی تلقی کرد، البته امکان اثبات خلاف این اماره وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275520|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
=====مصادیق===== | |||
اگر مدعی علم سالها ساکن خارج از ایران بوده باشد و شاکی نیز با وجود پیوند خویشاوندی، با وی در ارتباط نبوده باشد، و فرد مدعی پس از وقوع جنایت و در جهت انجام برخی از امور شخصی خود به ایران سفر کند، نمیتوان استمداد شاکی از وی را برای رساندن نصاب قسم خورندگان به میزان مقرر در قانون پذیرفت، چرا که امکان اطلاع وی از وقوع جنایت، ناموجه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275524|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref> | |||
=====در فقه===== | |||
برخی از فقها بر این باورند که سوگند خوردن فرد اجنبی در دعوا در خصوص اثبات یا [[رد مال]] یا حق غیرجایز نمیباشد، در خصوص [[ولی قهری]] و [[قیم]] و نیز متولی [[وقف|موقوفه]] نیز اختلاف نظر است، برخی از فقها در این حوزه، جواز را اقوی دانستهاند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275512|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
=====در رویه قضایی===== | |||
به موجب نظریه مشورتی ۷/۹۳/۸۷ مورخ ۹۳/۱/۲۶، اگر برخی از سوگند خورندگان در هنگام وقوع جنایت در سنی باشند که احتمال داده شود قادر به تمیز حوادث نمیباشند، اطمینان بر درستی و صدق اطلاعات آنان ایجاد نخواهد شد، البته تشخیص این امر با مرجع قضایی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل قانون مجازات اسلامی مصوب 1392|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=اداره کل حقوقی قوه قضائیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4805240|صفحه=|نام۱=اداره کل حقوقی قوه قضائیه|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref> | |||
==بطلان قسامه== | |||
===در قانون=== | |||
مطابق [[ماده ۳۴۴ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر پس از اقامه قسامه و پیش از صدور حکم، دلیل معتبری بر خلاف قسامه یافت شود یا فقدان شرایط قسامه اثبات گردد، قسامه باطل میشود و چنانچه بعد از صدور حکم باشد موضوع از موارد [[اعاده دادرسی]] است.» | |||
این ماده که از ابداعات قانون جدید بوده و در قوانین سابق پیشینه ای نداشتهاست و به سقوط تصمیم قضایی در صورت احراز بیاعتباری قسامه در هر یک از مراحل [[دادرسی]] اشاره دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4445212|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=حق پناهان|چاپ=1}}</ref> | |||
این ماده در خصوص حصول دو حالت پس از اقامه قسامه تأکید نمودهاست: حالت نخست یافت شدن دلیلی بر خلاف قسامه است و حالت دوم عبارت است از احراز فقدان شرایط قسامه، همچنین به موجب ماده چنانچه این شرایط بعد از صدور حکم حاصل شوند، باید موضوع را از موارد اعاده دادرسی تلقی کرد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4033648|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=11}}</ref> به عنوان مثال اگر بعد از اقامه قسامه، دو نفر شهادت دهند که متهم در زمان ارتکاب جرم [[زندانی]] یا بیمار بودهاست، باید آن را از موارد سقوط قسامه با بینه تلقی کرد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4075436|صفحه=|نام۱=هوشنگ|نام خانوادگی۱=شامبیاتی|چاپ=1}}</ref> | |||
عده ای از ظاهر ماده فوق چنین استنباط نمودهاند که قسامه را باید اماره ای نسبی دانست، بدین معنا که خلاف قسامه قابل اثبات است، در این خصوص میان حقوقدانان اختلاف نظراتی وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275544|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> همچنین در صورت ثبوت فساد قسامه پیش از اقامه آن، اقدام به اجرای آن از سوی قاضی، مجاز نمیباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275548|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
===در فقه=== | |||
برخی از فقها معتقدند چنانچه بعد از اجرای قسامه، دلایلی مبنی بر خلاف واقع بودن قسامه احراز شود، در این صورت باید قسامه را باطل دانسته و دیهٔ اخذ شده را نیز مسترد نمود، در فرض قصاص متهم نیز، قسم خورندگان محکوم به پرداخت دیه میشوند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایستههای ادله اثبات|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2451924|صفحه=|نام۱=بهرام|نام خانوادگی۱=بهرامی|چاپ=2}}</ref> | |||
===اثبات بطلان همه یا برخی از سوگندها پس از صدور حکم=== | |||
====در قانون==== | |||
مطابق [[ماده ۳۴۶ قانون مجازات اسلامی]]: «اگر پس از صدور حکم، بطلان همه یا برخی از سوگندها ثابت شود مانند آن که برخی از اداء کنندگان سوگند، از سوگندشان عدول کنند یا دروغ بودن سوگند یا از روی علم نبودن سوگند، برای دادگاه صادرکننده حکم ثابت شود، مورد از جهات اعاده دادرسی است.» | |||
این ماده در خصوص کشف بیاعتباری یا عدول از سوگند هایی<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4722084|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref> است که در اقامه قسامه اداء شدهاند، به موجب این ماده، چنانچه بعد از اتیان سوگند و صدور [[حکم قطعی]]، سوگند خورندگان اعتراف به کذب بودن سوگند خود نمایند، باید آین حالت را از موارد اعاده دادرسی دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4075488|صفحه=|نام۱=هوشنگ|نام خانوادگی۱=شامبیاتی|چاپ=1}}</ref> | |||
====در فقه==== | |||
برخی از فقها بر این باورند که اگر پس از حکم حاکم بر اساس سوگند منکر، دروغ بودن سوگند وی کشف شود، نقض این حکم واجب است، پس از نقض حکم، امکان مطالبه حق و [[تقاص]] و دیگر حقوق مرتبط از سوی مدعی وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275584|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
==عدم امکان تجدید دعوی علیه متهم پس از اقامه قسامه== | |||
===در قانون=== | |||
به موجب [[ماده ۳۴۵ قانون مجازات اسلامی]]: «پس از اقامه قسامه توسط متهم، شاکی نمیتواند با بینه یا قسامه، دعوی را علیه متهم تجدید کند.» | |||
به موجب این ماده، در فرض مطالبه قسامه از متهم توسط شاکی و اقامه قسامه از سوی متهم برای [[برائت]] خود، امکان تجدید دعوی از طریق بینه یا قسامه از سوی شاکی علیه متهم وجود ندارد، زیرا پس از اقامه قسامه از سوی متهم، حکم برائت وی به وسیله دادگاه صادر خواهد شد و این حکم را باید مشمول [[قاعده اعتبار امر مختومه]] دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4075420|صفحه=|نام۱=هوشنگ|نام خانوادگی۱=شامبیاتی|چاپ=1}}</ref> | |||
عده ای از مفهوم ماده فوق چنین استنباط نمودهاند که نباید احراز فساد قسامه را از جهات [[تجدید نظرخواهی]] دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275568|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
===در فقه=== | |||
برخی از فقها بیان نمودهاند که مدعی در فرض داشتن بینه و حضور [[شهادت|شهود]] خود ولو با فرض علم به پذیرش بینه اش از سوی حاکم، حق عدم اقامه بینه و قسم دادن منکر را دارد، تخییر فوق تا زمان قسم خوردن منکر باقی است، در فرض قسم خوردن وی، حق اقامه بینه از سوی مدعی حتی پیش از صدور حکم از سوی قاضی ساقط میگردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275560|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> | |||
=== در رویه قضایی=== | |||
بر اساس رای اصراری شماره ۴۵–۱۳۶۳/۱۰/۱۲، اعتبار شهادت شهودی که در قسامه از سوی متهم و برای اثبات بی گناهی وی از سوی او معرفی میگردد، با دادگاهی است که اتخاذ تصمیم نهایی بر عهده وی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275556|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref> | |||
== نحوه عملکرد بازپرس در حالت مواجهه با لوث در قتل عمد == | |||
* چنانچه دادیار یا بازپرس،از موارد لوث بداند و دلیل دیگری نباشد باید بدون اظهارنظر راجع به مجرمیت یا منع تعقیب، پرونده را نزد دادستان ارسال کند تا به دستور وی به دادگاه ذیصلاح ارسال شود و اتخاذ تصمیم نیز در این خصوص با دادگاه خواهد بود.<ref>[[نظریه شماره 7/1402/264 مورخ 1402/04/24 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره نحوه عملکرد بازپرس در حالت مواجهه با لوث در قتل عمد]]</ref> | |||
==جستارهای وابسته== | |||
[[سوگند]] | |||
[[لوث]] | |||
==منابع== | |||
{{پانویس|۲}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۰
قسامه را میتوان قسمهایی تعریف کرد که از سوی مدعی یا مدعی علیه یا اقوام ذکور نسبی این افراد برای محکوم نمودن طرف مقابل یا برائت خویش از قتل یا جرح خورده میشود،[۱]همچنین عده ای قسامه را روشی دانستهاند که در صورت وجود لوث میتواند برای اثبات محکومیت یا برای برائت دیگری استفاده شود.[۲]
بر اساس ماده ۳۱۲ قانون مجازات اسلامی، قسامه برای اثبات جنایت بکار میرود، همچنین میتوان به قسامه برای برائت از جنایت نیز استناد کرد.[۳]بر مبنای اینکه قسامه جهت اثبات یا برائت از اتهام اقامه شدهاست، برخی آن را به دو نوع «قسامه اثبات» و «قسامه نفی» تقسیم کردهاند.[۴]در صورت اقامه قسامه از سوی مدعی، مدعی علیه حسب مورد محکوم به قصاص یا پرداخت دیه خواهد شد.[۵]
همچنین ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی، قسامه را عبارت از سوگندهایی میداند که در صورت فقدان ادله دیگر غیر از سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیرعمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه میکند»، بنابراین در شمول قسامه بر جنایت، رکن معنوی جنایت تأثیرگذار نیست[۶]
جایگاه قسامه
بسیاری معتقدند با توجه به لزوم احراز لوث برای استفاده از قسامه، این دلیل را باید در طول ادله دیگر تلقی نمود، لذا در صورتی میتوان به قسامه استناد کرد که امکان اثبات جنایت با اقرار، علم قاضی یا شهادت وجود نداشته باشد،[۷] لذا قسامه را عده ای نوعی دلیل تکمیلی میدانند که مکمل دلیل ظن آور دیگری به نام لوث است.[۸]همچنین از آنجایی که اقامه قسامه، امری است برخلاف قاعده که مدعی را مکلف به اقامه بینه نموده و قسم را برای مدعی علیه در نظر گرفتهاست، باید در اقامه آن، به قدر متیقن لوث اکتفا نمود.[۹]
در فقه
شیعه معتقد است در فرض وجود لوث، از متهم تقاضای دلیل برای برائت خویش میگردد، در صورت ناتوانی او از اقامه دلیل در این خصوص، از اولیای دم تقاضای اقامه قسامه میشود، در فرض اقامه قسامه، ادعای اولیاء دم ثابت میشود، در صورت امتناع آنان از اقامه قسامه اما باید متهم برای برائت خویش اجرای قسامه نماید، در فرض اجرای آن بری و در غیر این صورت محکوم به پرداخت دیه میشود.[۱۰]
اگر چه حنفیه معتقد به اقامه قسامه تنها برای نفی اتهام از مشتکی عنه هستند، اما سایر فقها معتقدند قسامه در وهله اول برای اثبات اتهام به کار میرود و در صورت عدم انجام، امکان استناد به آن برای نفی اتهام مشتکی عنه وجود دارد.[۱۱]
در رویه قضایی
به موجب نظریه ای که در یکی از نشستهای قضایی مطرح گردیدهاست، در خصوص امکان اقامه قسامه از سوی ولی دم، اولاً در صورت تشخیص موارد لوث، ولی دم نیز میتواند یکی از سوگند خورندگان باشد.[۱۲]
طبق نظریه ۷/۵۹۲–۶۳/۶/۳۰، قسامه را فقط در موارد منصوص میتوان اعمال کرد.[۱۳] همچنین بر اساس یکی از نشستهای قضایی، در خصوص استیفای حق مالی صغیر یا همان دیه، اقامه قسامه با ولی است.[۱۴]
به موجب نظر کمیسیون در نشست قضایی دادگستری بندر عباس در دی ۱۳۸۰، شهادت صغیر ممیز اگر برای قاضی ظن آور باشد، از مصادیق لوث است اما اگر صغیر ممیزی در زمان مشاهده حادثه بالغ نبوده باشد، پس از بلوغ نیز نمیتواند شهادت دهد، منتها در قسامه اگر این شاهد بعد از رسیدن به سن بلوغ دارای جزم نسبت به آنچه دیدهاست باشد، میتواند از قسم خورندگان باشد.[۱۵]
امکان یا عدم امکان اقامه قسامه توسط ولی امر
با توجه به فلسفه پیشبینی قسامه در قانون که همان جلوگیری از هدر رفتن خون مجنی علیه است و نیز پذیرش قسامه برای اثبات جنایات بهطور مطلق در قانون، میتوان دریافت که در فرضی که ولی امر، ولی دم مقتول باشد نیز وی میتواند اقامه قسامه نماید، در این حالت اخذ دیه از بیت المال خواهد بود،[۱۶]البته گروهی برخلاف این نظر معتقدند از آنجایی که ولی دم نمیتواند از سوی فرد صغیر، قسامه را اقامه کند، ولی امر نیز چنین حقی ندارد.[۱۷]
تکلیف دادگاه به بیان نوع قرائن و امارات ظنیه در حکم خود
در قانون
مطابق ماده ۳۱۶ قانون مجازات اسلامی: «مقام قضایی موظف است در صورت استناد به قسامه، قرائن و امارات موجب لوث را در حکم خود ذکر کند. مواردی که سوگند یا قسامه، توسط قاضی رد میشود، مشمول این حکم است.»
به موجب این ماده، دادگاه مکلف به بیان نوع قرائن و امارات ظنیه در حکم خویش است.[۱۸] اهمیت این امر از بابت امکان ارزیابی حکم صادره و نیز کنترل صحت آن از سوی مرجع تجدید نظر است.[۱۹]
در رویه قضایی
به موجب رای شماره ۱۷۹–۷۱/۳/۱۰شعبه ۲۰ دیوان عالی کشور، دادگاه باید در حکم خود، قرائن و امارات موجب ظن نسبت به وقوع جرم توسط متهم را بیان کند، در غیر این صورت حکم در دیوان عالی کشور نقض میگردد.[۲۰]
نحوه اجرای قسامه
اقامه قسامه توسط شاکی یا درخواست قسامه از متهم
در قانون
مطابق ماده ۳۱۷ قانون مجازات اسلامی: «در صورت حصول لوث، نخست از متهم، مطالبه دلیل بر نفی اتهام میشود. اگر دلیلی ارائه شود، نوبت به قسامه شاکی نمیرسد و متهم تبرئه میگردد. در غیر این صورت با ثبوت لوث، شاکی میتواند اقامه قسامه کند یا از متهم درخواست قسامه نماید.»
در خصوص این ماده، لازم است یکی از حالات رد قسم توضیح داده شود، در این حالت، در حالی که یمین بر عهده مدعی است، وی قسم را به طرف دعوی رد میکند.[۲۱]
عده ای معتقدند اقامه بینه از سوی مدعی علیه را باید امری خلاف اصل دانست و بایستی آن را منوط به فقدان بینه مدعی نمود.[۲۲]در واقع در خصوص قسامه باید موضوع را برعکس دعاوی دیگر دانست که در آنها اقامه بینه بر عهده مدعی است.[۲۳]چنانچه مدعی درخواست قسامه نکند، مدعی علیه تکلیفی در این خصوص نخواهد داشت[۲۴]زیرا بر اساس اصل ۳۸ قانون اساسی نمیتوان اشخاص را اجبار به سوگند نمود، این اصل در راستای هماهنگی نحوه اقدام محاکم با اصل برائت وضع شدهاست.[۲۵] بهطور کلی باید سوگند را فقط در شرایطی قابل اعمال دانست که مطالبه میشود،[۲۶]در مقابل، اجرای قسامه توسط مدعی، احتیاجی به تقاضای متهم نخواهد داشت لکن در فرض عدم اقامه قسامه مدعی، مدعی علیه میتواند از طریق قسامه، برائت حاصل کند.[۲۷]
در فقه
بر اساس روایتی از ابی بصیر، وی از معصوم نقل کردهاست که از آنجایی که نباید خون مسلمان هدر برود، در باب خون، حکم خداوند متفاوت از مال است و در این خصوص اقامه دلیل بر بی گناهی بر عهده مدعی علیه است. در حالی که قسم بر عهده خود مدعی است.[۲۸]
در رویه قضایی
به موجب رای شماره ۱۴۶۵–۷۲/۴/۱۴ صادره از دیوان عالی کشور، دادگاه نمیتواند رأساً مدعی علیه را سوگند دهد.[۲۹] همچنین طبق نظریه ۵۳۶۳/۷–۶۴/۱۵/۱۱، اجراء قسامه در فرض حصول لوث، نیازمند تقاضای مدعی علیه نمیباشد.[۳۰]
عدم اقامه قسامه توسط شاکی و مطالبه قسامه از متهم
در قانون
مطابق ماده ۳۱۹ قانون مجازات اسلامی: «اگر شاکی از متهم درخواست قسامه کند و وی حاضر به قسامه نشود به پرداخت دیه محکوم میشود و اگر اقامه قسامه کند، تبرئه میگردد و شاکی حق ندارد برای بار دیگر، با قسامه یا بینه، دعوی را علیه او تجدید کند. در این مورد متهم نمیتواند قسامه را به شاکی رد نماید.»
این ماده ناظر به حالتی است که قسامه از متهم مورد مطالبه قرار بگیرد، چرا که قسامه، سوگند است، سوگند نیز فقط در فرض مورد مطالبه قرار گرفتن، قابل اعمال است. در فرض حواله دادن قسامه از سوی اولیای مقتول به قاتل و امتناع وی، به حبس محکوم میشود تا زمانی که سوگند یاد کند یا اقرار به قتل نماید.[۳۱]گروهی نیز معتقدند در فرض امتناع متهم از اقامه قسامه، تحت شرایطی میتوان از حکم به محکومیت به دیه سخن گفت.[۳۲]طبق این ماده، در فرض عدم اقامه قسامه از سوی مدعی و قسم دادن منکر، با سوگند وی برائت ایجاد میشود. گروهی بر اساس روایتی صحیح در این خصوص بر این باورند که در این شرایط دیه را باید از بیت المال پرداخت، چون قاتل مشخص نشدهاست و تفاوتی میان این حالت و حالات دیگری نظیر کشته شدن بر اثر ازدحام وجود ندارد،[۳۳]البته برخی در این حالت هم مسئول پرداخت دیه را خود متهم میدانند،[۳۴] لذا بهطور خلاصه میتوان گفت اگر متهم قسامه را اجرا نمود، حکم به برائت وی صادر شده و دعوا ساقط میشود، در غیر این صورت محکوم به پرداخت دیه میشود.[۳۵]
در فقه
به موجب روایتی صحیح از امام صادق (ع) در صورت امتناع متهم از اقامه قسامه، قاتل محکوم به پرداخت دیه است.[۳۶]
برخی از فقها معتقدند اقامه قسامه از سوی مدعی علیه، منوط به مطالبه مدعی میباشد و در صورت عدم مطالبه، حاکم در این خصوص وظیفه ای ندارد. همچنین در فرض عدم اقامه قسامه از سوی مدعی و رد نکردن قسم به متهم، دیه نباید گرفته شود.[۳۷]
در رویه قضایی
- به موجب نظریه مشورتی شماره ۲۷۸۶/۷_۱۳۷۵/۷/۲۴ مدعی علیه در صورتی مکلف به اقامه قسامه است که مدعی آن را از او مطالبه کرده باشد لذا در فرض عدم مطالبه قسامه از سوی مدعی، مدعی علیه در این خصوص تکلیفی ندارد.[۳۸]
ادعای متهم مبنی بر عدم علم به اصل جنایت یا خصوصیات آن
در قانون
مطابق ماده ۳۲۶ قانون مجازات اسلامی: «اگر شاکی علیرغم حصول لوث علیه متهم اقامه قسامه نکند و از او مطالبه قسامه کند و متهم دربارهٔ اصل جنایت یا خصوصیات آن، ادعای عدم علم کند، شاکی میتواند از وی مطالبه اتیان سوگند بر عدم علم نماید. اگر متهم بر عدم علم به اصل جنایت سوگند یاد کند، دعوی متوقف و وی بدون تأمین آزاد میشود و اگر سوگند متهم فقط بر عدم علم به خصوصیات جنایت باشد، دعوی فقط در مورد آن خصوصیات متوقف میگردد لکن اگر متهم از سوگند خوردن خودداری ورزد و شاکی بر علم داشتن او سوگند یاد کند، ادعای متهم به عدم علم رد میشود و شاکی حق دارد از متهم اقامه قسامه را درخواست نماید. در این صورت اگر متهم اقامه قسامه نکند به پرداخت دیه محکوم میشود.»
قسمت دوم این ماده، در خصوص امر کیفری نیست بلکه در باب امر حقوقی غیر مالی وضع شدهاست که ناظر به حالتی است که باید سخن متهم را به دلیل منکر بودن مقدم شمرد.[۳۹]
در فقه
طبق نظر برخی از فقها حتی اگر مدعی، بینه داشته باشد، بر او جائز است که اقامه بینه ننموده و منکر را قسم دهد، لذا وی میان اقامه بینه و سوگند دادن منکر مخیر است، اگرچه یقین به مقبول بودن بینه اش نزد حاکم داشته باشد اما به محض سوگند منکر، حق اقامه بینه ساقط میشود.[۴۰] همچنین برخی از فقها معتقدند لازم است متهم در سوگند خود به این شش مورد تصریح کند: ۱- یاری نکردن قاتل ۲- سبب قتل نبودن ۳- ناشی نبودن قتل از رفتار وی ۴- وارد نکردن هرگونه صدمه ۵-ندادن چیزی به مجنی علیه ۶- انجام ندادن هرگونه عملی که موجب قتل مجنی علیه شود.[۴۱]
عدم اقامه قسامه توسط شاکی و امتناع از مطالبه قسامه از متهم
در قانون
مطابق ماده ۳۱۸ قانون مجازات اسلامی: «اگر شاکی اقامه قسامه نکند و از مطالبه قسامه از متهم نیز خودداری ورزد، متهم در جنایات عمدی، با تأمین مناسب و در جنایات غیرعمدی، بدون تأمین آزاد میشود لکن حق اقامه قسامه یا مطالبه آن برای شاکی باقی میماند.
تبصره ـ در مواردی که تأمین گرفته میشود، حداکثر سه ماه به شاکی فرصت داده میشود تا اقامه قسامه نماید یا از متهم مطالبه قسامه کند و پس از پایان مهلت از تأمین أخذ شده رفع اثر میشود.»
ماده فوق را برخی از جمله ابداعات قانون جدید میدانند که طبق آن شاکی مکلف به اقامه قسامه یا مطالبه آن از متهم است، در غیر این صورت متهم باید آزاد شود.[۴۲]
به موجب این ماده، یکی از حالات عدم اقامه قسامه از سوی مدعی، حالتی است که وی علاوه بر اقامه نکردن قسامه، از مطالبه آن از مدعی علیه نیز خودداری میکند، در این حالت، باید حکم به برائت متهم صادر شود.[۴۳]
لازم به یادآوری است که چنانچه ظرف سه ماه شاکی از متهم مطالبه اقامه قسامه نکند یا خود او اقدام به اقامه قسامه ننماید، تأمین مورد بحث در این ماده بر اساس تبصره رفع میشود.[۴۴]
در فقه
در خصوص جواز حبس متهم تا زمان اقامه قسامه یا عدم اقامه آن، در فقه دیدگاههای مختلفی مطرح شدهاست:
- عدم جواز به حبس به صورت مطلق: این دیدگاه مورد موافقت شهید ثانی و ابن ادریس قرار گرفتهاست.
- جواز حبس متهم برای شش روز.
- جواز حبس متهم برای شش روز به شرط محرز بودن اتهام وی نزد حاکم یا وجود ظن قوی از سوی حاکم در این خصوص.
- جواز حبس متهم برای شش روز مشروط بر محرز بودن اتهام وی نزد حاکم و مطالبه حبس از سوی شاکی: این دیدگاه مورد موافقت علامه حلی قرار گرفتهاست.[۴۵]
در رویه قضایی
به موجب نظریه مشورتی ۴۷۴/۷–۱۳۸۷/۲/۴ چنانچه مدعی اقامه قسامه نکند و مطالبه آن را نیز از مدعی علیه ننماید، قاضی دادگاه نمیتواند از مدعی علیه مطالبه قسامه کند اما مکلف به انجام هرگونه تحقیق برای کشف حقیقت است و در صورت به دست نیامدن هیچگونه دلیلی برای اثبات اتهام متهم، حکم به برائت وی صادر میشود.[۴۶]
بر اساس نظریه شماره ۱۴۱/۷–۱۳۸۲/۱/۱۱ اگر مدعی در موارد لوث قادر به اقامه قسامه نبوده و قسامه را به مدعی علیه نیز رد نکند، حکم به برائت متهم به موجب عدم کفایت دلیل صادر میشود.[۴۷]
اقامه کنندگان قسامه یا مطالبه کنندگان آن
در قانون
مطابق ماده ۳۲۰ قانون مجازات اسلامی: «اقامه قسامه یا مطالبه آن از متهم، باید حسب مورد، توسط صاحب حق قصاص یا دیه، یا ولی یا وکیل آنها باشد. همچنین است اقامه قسامه برای برائت متهم که حسب مورد به وسیله متهم، ولی یا وکیل آنها صورت میگیرد. اتیان سوگند به وسیله افراد قابل توکیل نیست.»
با مطرح کردن شکایت این افراد در دادگاه، باید آنها را مدعی محسوب نمود.[۴۸] همچنین امکان اقامه قسامه از سوی افراد مذکور در این قانون، منوط به علم آنان به موضوع است.[۴۹]در خصوص مطالبه قسامه، جنسیت مطالبه کنندگان اهمیتی ندارد.[۵۰]
در فقه
بر اساس نظر برخی از فقها در اداء سوگند، وکیل گرفتن جایز نیست؛ لذا اگر کسی که سوگند بر عهده او است کسی را نایب خود قرار دهد، هیچ اثری بر قسم این نایب یا وکیل مترتب نیست.[۵۱]
فرض مطالبه قسامه از سوی برخی از صاحبان حق قصاص یا دیه
در قانون
به موجب ماده ۳۲۵ قانون مجازات اسلامی: «اگر برخی از صاحبان حق قصاص یا دیه از متهم درخواست قسامه کنند، قسامه متهم فقط حق مطالبه کنندگان را ساقط میکند و حق دیگران برای اثبات ادعایشان محفوظ است و اگر بتوانند موجب قصاص را اثبات کنند، باید پیش از استیفای قصاص، سهم دیه گروه اول را حسب مورد به خود آنها یا به مرتکب بپردازند.»
طبق این ماده، باید دو مصداق و گروه را از هم جدا کرد. در واقع در فرضی که صاحبان حق قصاص را بتوان به دو گروه تقسیم نمود که یکی از آنان، تقاضای اقامه قسامه از متهم بنمایند و گروه دیگر چنین تقاضایی نداشته باشند، اقامه قسامه از سوی وراث مطالبه کننده آن، تأثیری بر حق قصاص سایرین ندارد.[۵۲]
به ارث رسیدن حق اقامه قسامه
در قانون
مطابق ماده ۳۲۱ قانون مجازات اسلامی: «اگر مجنی علیه یا ولی دم فوت کند هر یک از وارثان متوفی، بدون نیاز به توافق دیگر ورثه متوفی یا دیگر اولیای دم، حق مطالبه یا اقامه قسامه را دارند.»
همچنین به موجب ماده ۳۲۲ قانون مجازات اسلامی: «اگر برخی از ورثه، اصل اتهام یا برخی خصوصیات آن را از متهم نفی کنند، حق دیگران با وجود لوث، برای اقامه قسامه محفوظ است» بنابراین اقداماتی چون نفی اصل اتهام یا خصوصیات آن از سوی برخی از ورثه، به شرط اقتران ادعای دیگر ورثه با تحقق لوث، ملازمه با از بین رفتن حق این وراث برای تعقیب متهم نخواهد داشت.[۵۳]
در فقه
در این خصوص آیت الله خمینی (ره) معتقدند چنانچه ولی دم پیش از اقامه قسامه فوت کند، ورثه وی قائم مقام او در اقامه دعوا شده و میتوانند اقامه قسامه کنند،[۵۴] لذا قسامه را باید حقی دانست که در فرض فوت مدعی به ارث میرسد.[۵۵]
در رویه قضایی
به موجب یکی از نظریات مشورتی، در فرض فوت ولی پیش از اقامه قسامه، وارث وی قائم مقام او در قسامه بوده و در فرض فوت ولی در اثنی قسمها نیز باید قسمها از سر گرفته شود.[۵۶]
قسامه در شرکت در جنایت
در قانون
مطابق ماده ۳۲۳ قانون مجازات اسلامی: «اگر چند نفر، متهم به شرکت در یک جنایت باشند و لوث علیه همه آنان باشد، اقامه یک قسامه برای اثبات شرکت آنان در ارتکاب جنایت، کافی است و لزومی به اقامه قسامه برای هر یک نیست»، اصولاً ملازمه ای میان اتهام شرکت در جنایت و لزوم تعدد قسامه وجود ندارد، لذا در فرض تحقق لوث علیه همه شرکا، اقامه یک قسامه کافی است.[۵۷]
در فقه
آیت الله خمینی (ره) در این خصوص معتقدند در فرضی که مدعی علیهم بیش از یک نفر و مدعی فقط یک نفر باشد، وجیه تر ان است که پنجاه قسامه در عدد مدعی علیهم متعدد شود.[۵۸]
ادعای شاکی مبنی بر مجرم بودن یک شخص معین از دو یا چند نفر
در قانون
مطابق ماده ۳۲۴ قانون مجازات اسلامی: «اگر شاکی ادعاء کند که تنها یک شخص معین از دو یا چند نفر، مجرم است و قسامه بر شرکت در جنایت اقامه شود، شاکی نمیتواند غیر از آن یک نفر را قصاص کند و چنانچه دیه قصاص شونده بیش از سهم دیه جنایت او باشد شریک یا شرکای دیگر باید مازاد دیه مذکور را به قصاص شونده بپردازند. رجوع شاکی از اقرار به انفراد مرتکب، پس از اقامه قسامه مسموع نیست.»
این ماده در مقام تأکید بر لزوم جزمی بودن دعوی قتل است، بدین معنی که مدعی باید خواندگان را به شیوه ای واضح و بدون تردید معین کند.[۵۹]
بر اساس این ماده، ممکن است شاکی از فرد معینی به عنوان قاتل یاد کرده اما مدعی شرکت وی در قتل به همراه گروهی دیگر باشد، در این خصوص چهار احتمال مطرح شدهاست:
- پذیرفته شدن دعوای شاکی و اقدام به مصالحه و عدم امکان حکم به قصاص یا دیه.
- قصاص شدن متهم و عدم لزوم رد شدن دیه ای به وی
- قصاص شدن متهم و مصالحه نسبت به دیه ای که باید به او رد شود.
- عدم امکان استماع ادعا به دلیل جزمی نبودن آن[۶۰]
اگر چند نفر به قتلی متهم شده باشند، این امکان وجود دارد که لوث فقط نسبت به برخی از آنان وجود داشته باشد، در این حالت و در فرض قصاص این متهم، سایرین باید سهم دیه او را مسترد دارند.[۶۱]
در فقه
در کتب فقهی، مسئله ای در این خصوص به این شکل مطرح شدهاست که چنانچه مدعی در خصوص شخصی، مدعی ارتکاب قتل به صورت انفرادی شود و سپس در خصوص شخصی دیگر مدعی ارتکاب قتل به تنهایی یا با مشارکت سایرین شود، فقط دعوای اول مسموع خواهد بود چرا که این دعوا مشمول اقرار به عدم ارتکاب قتل از سوی شخص دوم است، همچنین امکان سقوط دعوای دوم نیز دور از ذهن نیست، چرا که فرد با طرح دعوای دوم، ادعای نخستین خود را تکذیب کردهاست.[۶۲]
نصاب قسامه
عدهٔ لازم برای قسامه را ۵۰ نفر در قتلهای عمدی و ۲۵ نفر در قتلهای شبه عمد و خطای محض دانستهاند.[۶۳]
نصاب قسامه در فرض تعدد شکات یا تعدد متهمان
در قانون
به موجب ماده ۳۲۷ قانون مجازات اسلامی: «در صورتی که شاکی متعدد باشد، اقامه یک قسامه برای همه آنان کافی است لکن در صورت تعدد متهمان، برای برائت هر یک، اقامه قسامه مستقل لازم است.»
از جمله دلایل وضع این ماده را تنگتر کردن دایره متهمان و روشنتر شدن وضعیت از طریق اقامه قسامه از طرف هر متهم در راستای نفی اتهام از خود دانستهاند.[۶۴]مستند ماده فوق را اصل ۳۷ قانون اساسی دانستهاند.[۶۵]
در فقه
برخی از فقها معتقدند ظاهر، کفایت پنجاه قسامه در فرض متعدد بودن مدعیان است اما در فرض تعدد مدعی علیهم، وجیه تر اقامه قسامه به میزان پنجاه در عدد مدعی علیهم است.[۶۶]در این خصوص نظریه مخالفی نیز هست که قائل به کفایت پنجاه قسامه برای تمامی متهمان است.[۶۷]
شرکت هر یک از متهمان در قسامه به نفع متهم دیگر
در قانون
مطابق ماده ۳۲۸ قانون مجازات اسلامی: «در صورت تعدد متهمان، هر یک از آنها میتواند به نفع متهم دیگر، در قسامه شرکت کند.»
این ماده را باید از ابداعات قانون جدید دانست که به موجب آن در فرض تعدد متهمان به ارتکاب جنایت، هر یک میتواند به نفع دیگری سوگند یاد کند؛ لذا حکم این ماده را باید ناظر به موردی دانست که چند نفر متهم به شرکت در قتل بوده باشند و در فرض تعدد اتهامات، هیچ تردیدی در جواز اقامه قسامه هر یک از متهمین به نفع دیگری وجود ندارد.[۶۸]برخی از حقوقدانان معتقدند امکان اقامه سوگند از سوی هر متهم در راستای نفی جنایت، منوط به متوجه نشدن جنایت به متهمی است که به نفع متهم دیگر سوگند یاد میکند.[۶۹]برخی از نویسندگان نیز بیان نمودهاند که در فرض اقامه قسامه از سوی متهمین و با در نظر گرفتن منتهی شدن این قسامه به برائت آنان، تکرار قسم پذیرفته شده و در فرض تعدد آنان نیز هر یک میتواند به نفع دیگری در قسامه شرکت کند.[۷۰]
در فقه
این حکم را برخی منطبق با پاره ای از اقوال فقهای اهل سنت نیز دانستهاند که نشانگر انطباق برخی از تحولات قانون جدید با احیای دیدگاههای فقهای اهل سنت میباشد.[۷۱]
نصاب قسامه در قتل عمدی
در قانون
مطابق ماده ۳۳۶ قانون مجازات اسلامی: «نصاب قسامه برای اثبات قتل عمدی، سوگند پنجاه مرد از خویشاوندان و بستگان مدعی است. با تکرار سوگند قتل ثابت نمیشود.»
این ماده، در مقام بیان شرایط سوگند خورندگان است و بیانگر لزوم مرد بودن و خویشاوند مدعی بودن میباشد.[۷۲] لازم است ذکر شود که سوگند این افراد نباید به صورت تبرعی باشد، بلکه منوط به درخواست اولیای دم است.[۷۳]برخی معتقدند در صورتی که شاکی زن باشد، باید برای ادای سوگند، پنجاه خویشاوند نسبی مرد را حاضر کند، همچنین در صورتی که مدعی علیه، زن باشد و هیچگونه خویشاوند نسبی برای سوگند خوردن نداشته باشد، میتواند پنجاه بار سوگند بخورد تا تبرئه شود،[۷۴]در واقع میتوان گفت در فرض وجود مردان، زنان حق سوگند ندارند.[۷۵] عده ای نیز معتقدند با توجه به منابع فقهی، در جراحات نیز مانند قتل باید مقررات مربوط به جنسیت و رابطه خویشاوندی نسبی رعایت شود.[۷۶]
در ادامه باید تأکید کرد که احراز رابطه خویشاوندی و آگاهی قسم خورندگان نیاز به اثبات در مرجع قضایی دارد، در غیر این صورت، شرایط اقامه قسامه رعایت نشدهاست.[۷۷] در این خصوص باید یادآور شد که در قسامه پدر، جد پدری و قیم نیز در فرض علم به موضوع، حق حضور در قسامه را دارند.[۷۸]
در فقه
به موجب روایات بسیاری که در این خصوص وجود دارد، اقامه کنندگان قسامه باید مرد باشند از جمله در صحیحه زراره و صحیحه ابوبصیر به این امر تصریح شدهاست، برخی معتقدند علت چنین امری، عدم تحقق لوث در فرض زن بودن قسم خورندگان است، اما گروهی دیگر ضمن مخالفت با این نظر معتقدند روایاتی دلالت بر خلاف این دیدگاه داشته و به اقتضای عمومی نباید فرقی بین زن و مرد در این خصوص وجود داشته باشد.[۷۹]
در دیدگاه فقهای حنبلی، ورثه ذکور در فرض بالغ و عاقل بودن میتوانند بر اساس سهم الارث خود، اقامه قسامه کنند.[۸۰]
در رویه قضایی
به موجب نظریه شماره ۷/۳۸۴۶–۷۳/۶/۱۳، عدم اتیان سوگند از سوی بستگان نسبی اولیاء دم، مانعی برای اتیان سوگند از سوی مدعی و تکرار کردن آن تا نصاب پنجاه قسم نیست.[۸۱]
به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشستهای قضایی لازم است مدعی پنجاه نفر از خویشان نسبی مرد خود را در راستای اثبات ادعای خود و برای اتیان سوگند به دادگاه معرفی کند.[۸۲]
جزء نصاب محسوب شدن سوگند مدعی
در قانون
به موجب ماده ۳۳۷ قانون مجازات اسلامی: «سوگند شاکی، خواه مرد باشد خواه زن، جزء نصاب محسوب میشود.»
این ماده، امکان قسم خوردن مدعی در موارد لوث را پیشبینی نمودهاست.[۸۳] به موجب این ماده، اگر هیچ مردی از خویشان مدعی حاضر به اقامه قسامه نباشند، خود مدعی میتواند پنجاه مرتبه در این خصوص قسم بخورد و مرد یا زن بودن او تأثیری در مسئله ندارد.[۸۴] لازم است ذکر شود که تصریح به زن و مرد در ماده، موجب خروج خنثی نمیگردد،[۸۵]دیدگاه دیگری بر خلاف این ماده وجود دارد که معتقد به عدم امکان قسم خوردن خود شخص شاکی است.[۸۶]
در فقه
اگرچه برخی در راستای اقامه دلیل برای عدم امکان سوگند خوردن شاکی چنین استدلال کردهاند که ظاهر روایات مختلف در خصوص ادله نشانگر این امر است که این بستگان مدعی هستند که باید سوگند یاد کنند و در هیچ روایتی از امکان سوگند خوردن خود مدعی سخن به میان نیامده است،[۸۷] اما در پاسخ نیز گروهی معتقدند که روایات مختلفی در این خصوص وجود دارد و میتوان مقتضای جمع آنها را چنین برآورد نمود که شاکی هم میتواند به همراه دیگر بستگانش ادای سوگند کند و هم میتواند صرفاً به سوگند بستگان اکتفا کند، البته گروهی معتقدند حالت نخست ارجح است.[۸۸]
به موجب نظر برخی از فقها اگر فرد مدعی قسمی نداشته باشد یا در فرض داشتن قسم، همه قسم خورندگان یا برخی از آنها به اداء سوگند حاضر نباشند، مدعی و دیگر موافقین او باید آنقدر قسم بخورند تا عده لازم تکمیل شود، در صورتی که کسی موافق او نباشد، خودش میتواند پنجاه یا بیست و پنج بار قسم بخورد.[۸۹]
طبق دیدگاه آیت الله خامنه ای، ظاهر بر آن است که لزومی به مرد بودن مدعی در قسامه نیست، اما در فرض عدم کفایت سوگند خورندگان مرد در قسامه، کفایت قسم زنان در این خصوص محل تردید است، لذا باید قائل بر این بود که مردها باید قسم را تکرار کنند، مگر آنکه مردی نباشد که در این صورت مدعی باید قسمها را تکرار کند ولو اگر یک زن باشد.[۹۰]
در رویه قضایی
به موجب نظریه مشورتی شماره ۷۶۹۱/۷_۱۳۸۱/۸/۱۹ در مقررات قسامه لزوم ادای سوگند تمام سوگند خورندگان در یک جلسه قید نشدهاست، همچنین جمع کردن پنجاه نفر در یک جلسه هم همیشه میسر نیست لذا برای جلوگیری از تضییع حق مدعی اجرای قسامه را میتوان در جلسات متعدد پذیرفت.[۹۱]
کمتر بودن تعداد سوگندهای متهم از نصاب مقرر
در قانون
مطابق ماده ۳۳۸ قانون مجازات اسلامی: «در صورتی که شاکی از متهم درخواست اقامه قسامه کند، متهم باید برای برائت خود، اقامه قسامه نماید که در این صورت، باید حسب مورد به مقدار نصاب مقرر، اداء کننده سوگند داشته باشد. اگر تعداد آنان کمتر از نصاب باشد، سوگندها تا تحقق نصاب، توسط آنان یا خود او تکرار میشود و با نداشتن اداء کننده سوگند، خود متهم، خواه مرد باشد خواه زن، همه سوگندها را تکرار مینماید و تبرئه میشود.»
قاعده کلی آن است که اگر مدعی از مدعی علیه مطالبه قسامه نکند، وی تبرئه میشود،[۹۲]اما در فرض مطالبه، کیفیت اجرای آن از سوی متهم مانند شیوه اجرای آن از سوی شاکی است.[۹۳]همچنین صحت اجرای این قسامه و پذیرش تکرار آن نیز منوط به پذیرش قاضی صادر کننده حکم است،[۹۴]لازم است قاضی برای پذیرش تکرار کردن قسم از این امر که مدعی علیه فاقد پنجاه تن بستگان نسبی است یا این بستگان حاضر به قسامه نیستند، اطمینان حاصل کند،[۹۵] این اطمینان به هر طریقی که حاصل شود، کفایت میکند.[۹۶]
در فقه
برخی از فقهای امامیه معتقدند خود مدعی علیه باید پنجاه قسم بخورد.[۹۷]
در رویه قضایی
بر اساس نظریه مشورتی شماره ۷/۲۷۸۶–۷۵/۷/۲۲، اقامه قسامه از سوی متهم منوط به مطالبه شاکی است.[۹۸] همچنین به موجب نظریه کمیسیون در یکی از نشستهای قضایی، برای اجرای قسامه حاکم در صورتی مکلف به قسم دادن مدعی علیه است که مدعی این درخواست را از مدعی علیه نموده باشد، در غیر این صورت مراسم قسامه اجرا نخواهد شد.[۹۹]
اثبات اصل جنایت با قسامه و فقدان حصول لوث نسبت به خصوصیات آن جنایت
در قانون
مطابق ماده ۳۲۹ قانون مجازات اسلامی: «قسامه فقط نسبت به مقداری که لوث حاصل شدهاست، موجب اثبات میشود و اثبات خصوصیات جنایت از قبیل عمد، شبه عمد، خطا، مقدار جنایت و شرکت در ارتکاب جنایت یا انفراد در آن نیازمند حصول لوث در این خصوصیات است.»
همچنین به موجب ماده ۳۳۰ قانون مجازات اسلامی: «اگر نسبت به خصوصیات جنایت لوث حاصل نشود یا سوگند خورندگان، بر آن خصوصیات سوگند یاد نکنند و فقط بر انتساب جنایت به مرتکب سوگند بخورند، اصل ارتکاب جنایت اثبات میشود و دیه تعلق میگیرد.»
برخی از حقوقدانان به این نکته اشاره کردهاند که در فرض اثبات اصل جنایت با قسامه و فقدان حصول لوث نسبت به خصوصیات آن جنایت یا حاضر نشدن سوگند خورندگان به اقامه قسامه در این باب، باید فقط اصل جنایت را ثابت شده تلقی نموده و مرتکب را به پرداخت دیه محکوم نمود.[۱۰۰]
تفاوت میان این دو ماده آن است که یکی از موارد اثبات اصل جنایت بدون خصوصیات آن، سوگند خوردن سوگند خورندگان نسبت به اصل جنایت است.[۱۰۱]
در فقه
بر اساس نظر برخی فقها لازم است در سوگند، قیودی که موجب خروج مورد سوگند از ابهام میشود نظیر بیان قاتل و مقتول و نسبت آنان و نیز اوصاف آنان به شیوه ای که فاقد هرگونه ابهامی باشد، ذکر گردند. همچنین نوع قتل از حیث عمدی یا شبه عمدی یا خطایی بودن نیز مشخص شوند.[۱۰۲] همچنین بیان قیود دیگر نظیر تعداد قاتلین نیز لازم است.[۱۰۳]
برخی از فقها معتقدند اگر از میان دو شاهد، یکی از آنان شهادت به اقرار فردی به کشتن دیگری بدون تعیین عمدی یا خطایی بودن جنایت داده و دیگری شهادت بر اقرار فرد به قتل عمدی دهد، باید قائل به ثبوت اصل قتل به دلیل اتفاق نظر هر دو شاهد در این خصوص باشیم. در اینجا لازم است از خود متهم سؤال شود. در فرض انکار اصل قتل، این ادعا از وی پذیرفته نمیشود. در فرض اقرار به قتل عمدی، این اقرار را از وی میپذیرند و چنانچه عمدی بودن را انکار کند، قول وی به یک سوگند پذیرفته میشود. در فرض ادعای خطایی بودن شهادت از سوی جانی و انکار این امر از سوی ولی دم، میان فقها دیدگاههای مختلفی وجود دارد.[۱۰۴]
اثبات اصل جنایت با دلیلی غیر از قسامه
امکان اثبات خصوصیات جنایت با قسامه در صورت حصول لوث
در قانون
مطابق ماده ۳۳۱ قانون مجازات اسلامی: «چنانچه اصل ارتکاب جنایت، با دلیلی به جز قسامه اثبات شود، خصوصیات آن در صورت حصول لوث در هر یک از آنها به وسیله قسامه قابل اثبات است مانند آنکه یکی از دو شاهد عادل، به اصل قتل و دیگری به قتل عمدی شهادت دهد که در این صورت اصل قتل با بینه اثبات میشود و در صورت لوث، عمدی بودن قتل با اقامه قسامه ثابت میگردد.»
این ماده در مقام پیشبینی حالتی است که باید دعوا را از طریق صلح میان طرفین خاتمه داد و آن نیز جایی است که عمدی یا غیرعمدی بودن مورد دعوا مشخص نیست.[۱۰۵]
از ماده فوق میتوان استنباط نمود که رکن مادی جنایات، تأثیری بر شمول قسامه بر روی آنها ندارد و اثبات جنایت اعم از عمدی یا غیرعمدی با قسامه امکانپذیر است، در واقع قسامه را میتوان به صورت همزمان برای اثبات اصل جنایت و نوع آن یا در فرض ثابت شدن اصل جنایت، صرفاً برای اثبات نوع آن به کار برد،[۱۰۶] بهطور خلاصه، در فرض اثبات اصل جنایت، میتوان از قسامه برای اثبات نوع آن استفاده کرد.[۱۰۷]
از سوی دیگر میتوان یکی از موارد حصول لوث را بدین شرح بیان کرد: «وقتی که دلیل اثبات قتل عمدی، شهادت است و فقط یکی از شاهدان، شهادت به قتل عمدی دهد و متهم از سوی دیگر منکر قتل عمدی شود در حالی که اولیای دم مدعی قتل عمدی هستند.»[۱۰۸] البته از ظاهر ماده چنین به دست میآید که هر دو شاهد باید عادل باشند.[۱۰۹] همچنین با توجه به اشاره ماده به انکار عمدی بودن قتل، به نظر نمیرسد بتوان از مفاد این ماده، برای اثبات اصل قتل در فرض انکار آن از سوی متهم استفاده کرده و آن را مصادیق ثبوت لوث دانست.[۱۱۰]
در فقه
بنا به دیدگاه آیت الله خمینی، چنانچه یکی از دو شاهد به این امر که متهم اقرار به قتل فردی کردهاست بی آنکه نوع قتل را از حیث عمدی یا غیرعمدی بودن مشخص کرده باشد شهادت دهد و شاهد دیگر نیز به اقرار به ارتکاب قتل عمدی شهادت دهد، به دلیل توافق هر دو شاهد به وقوع قتل، اصل قتل اثبات میشود، لذا در ادامه باید سخنان متهم شنیده شود، در فرض انکار اصل قتل از سوی او، این ادعا پذیرفته نمیشود، در فرض اقرار به قتل عمدی نیز این ادعا پذیرفته میشود، در فرض انکار عمدی بودن آن نیز با سوگند وی قولش قبول میشود، در فرض ادعای خطایی بودن جنایت از سوی متهم نیز، برخی معتقدند قول او با سوگندش پذیرفته میشود، گروهی دیگر نیز در این فرض، قول مدعی را مقدم دانستهاند.[۱۱۱]
در رویه قضایی
طبق نظریه مشورتی کمیسیون قضایی حقوقی، اگر متهم اقرار به اصل قتل نموده و عمدی بودن آن را انکار کند اما اولیاء دم، عمدی بودن قتل را مدعی باشند، در صورت حصول قرائن و نشانههایی ظنی برای قاضی مبتنی بر عمدی بودن قتل، باید آن را از مصادیق لوث دانسته و اثبات نوع قتل از طریق قسامه را امکانپذیر تلقی کرد.[۱۱۲]
مردد بودن لوث
در قانون
مطابق ماده ۳۳۲ قانون مجازات اسلامی: «اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد حاصل شود، پس از تعیین مرتکب به وسیله مجنی علیه یا ولی دم و اقامه قسامه علیه او، وقوع جنایت اثبات میشود.»
حصول لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد به معنای مردد بودن دعوا نیست، وگرنه دعوای غیر جزمی، قابلیت استماع ندارد.[۱۱۳]
در فقه
طبق نظر فقهی آیت الله خمینی، در فرضی که متهمین دو نفر هستند و نسبت به یکی از آنان لوث وجود دارد و نسبت به دیگری وجود ندارد، برای اثبات ادعا نسبت به نفر اول، باید اقامه قسامه شود اما در خصوص دیگری، ادعا همانند دیگر دعاوی بوده و مدعی باید شاهد معرفی کند، در غیر این صورت نوبت به سوگند منکر میرسد، چرا که در خصوص این فرد، قسامه راه ندارد، در صورت سوگند وی، ادعای مدعی نیز ساقط میشود اما چنانچه سوگند خود را به مدعی برگرداند، او باید سوگند یاد کند.[۱۱۴]
امتناع متهمان یا برخی از آنان از اتیان سوگند بر برائت خود
در قانون
مطابق ماده ۳۳۳ قانون مجازات اسلامی: «اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد ثابت باشد و قسامه به همین گونه علیه آنان اقامه شود، جنایت بر عهده یکی از چند نفر، به صورت مردد اثبات میشود و قاضی از آنان میخواهد که بر برائت خود سوگند بخورند. اگر همگی از سوگند خوردن خودداری ورزند یا برخی از آنان سوگند یاد کنند و برخی نکنند، دیه بر ممتنعان ثابت میشود. اگر ممتنعان متعدد باشند، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم میشود. اگر همه آنان بر برائت خود سوگند یاد کنند، در خصوص قتل، دیه از بیت المال پرداخت میشود و در غیر قتل، دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم میگردد.»
گروهی حکم ماده فوق را از حالت شرکت در جنایت منصرف دانستهاند زیرا در صورت وجود لوث در شرکت و اقامه قسامه علیه تمام متهمان، شرکت در جنایت نیز ثابت میشود.[۱۱۵]
در فقه
برخی از فقها معتقدند که باید قائل به حصری بودن مصادیق پرداخت دیه از بیت المال در شرع بود و امکان تسری آن به مواردی همچون پرداخت دیه اعضا وجود ندارد.[۱۱۶]
در رویه قضایی
بر اساس نظریه مشورتی ۷/۹۵/۱۲۰۷–۱۳۹۵/۵/۲۵، مسئولیت پرداخت دیه علی الاصول بر عهده مرتکب جرم میباشد و پرداخت دیه از سوی بیت المال را باید امری استثنایی تلقی نمود که محدود به موارد مصرح در قانون است.[۱۱۷]
همچنین بر اساس نظریه شماره ۲۷۸۶/۷_۱۳۷۵/۷/۲۲، تکلیف مدعی علیه به اقامه قسامه منوط به امتناع مدعی از اقامه آن و مطالبه از وی است، لذا در فرض عدم مطالبه مدعی، مدعی علیه تکلیفی در این خصوص ندارد.[۱۱۸]
درخواست شاکی از متهمان برای اقامه قسامه
در قانون
مطابق ماده ۳۳۴ قانون مجازات اسلامی: «اگر لوث علیه دو یا چند نفر به شکل مردد ثابت باشد، چنانچه شاکی از آنان درخواست اقامه قسامه کند هر یک از آنان باید اقامه قسامه کند. در صورت خودداری همه یا برخی از آنان از اقامه قسامه، پرداخت دیه بر ممتنع ثابت میشود و در صورت تعدد ممتنعان، پرداخت دیه به نسبت مساوی میان آنان تقسیم میشود. اگر همگی اقامه قسامه کنند، در قتل، دیه از بیت المال پرداخت میگردد.»
حکم ماده فوق را مربوط به حالتی دانستهاند که قاتل یک نفر بوده و فرض شرکت در جنایت منتفی باشد.[۱۱۹]عده ای از مفهوم مخالف قسمت ذیل ماده چنین برداشت کردهاند که بیت المال در خصوص پرداخت دیه جراحت، مسئولیتی ندارد.[۱۲۰]
ادعای شاکی مبنی بر مشارکت افراد بیشتری در جنایت
در قانون
به موجب ماده ۳۳۵ قانون مجازات اسلامی: «چنانچه لوث تنها علیه برخی از افراد حاصل شود و شاکی علیه افراد بیشتری ادعای مشارکت در ارتکاب جنایت را نماید، با قسامه، جنایت به مقدار ادعای مدعی، در موردی که لوث حاصل شدهاست اثبات میشود مانند آن که ولی دم مدعی مشارکت سه مرد در قتل عمدی مردی باشد و لوث فقط علیه مشارکت دو نفر از آنان باشد، پس از اقامه قسامه علیه آن دو نفر، حق قصاص علیه آن دو به مقدار سهم شان ثابت است. اگر ولی دم بخواهد هر دو نفر را قصاص کند، باید به سبب اقرار خود به اشتراک سه مرد، دو سوم دیه را به هر یک از قصاص شوندگان بپردازد.
تبصره ـ رجوع شاکی از اقرار به شرکت افراد بیشتر پذیرفته نیست مگر این که از ابتداء، شرکت افراد بیشتر را به نحو تردید ذکر کرده باشد و کسانی که در قسامه اتیان سوگند کردهاند نیز شرکت افراد دیگر را در ارتکاب جنایت نفی کرده و بر ارتکاب قتل توسط افراد کمتر سوگند یاد کرده باشند.»
لازم به یادآوری است که اقرار فرد در صورتی معتبر است که خلاف اوضاع و احوال و قرائن مسلم قضیه نباشد، در مورد ماده فوق نیز فرض بر آن است که اقرار مدعی با مفاد لوث مغایر است، لذا نباید بر چنین اقراری، اثری قائل شد.[۱۲۱]
بر اساس تبصره این ماده، مسئولیت رجوع از اقرار، سلب مسئولیت اقرار کننده برای پرداخت دیه مبتنی بر اقرار میباشد.[۱۲۲]
در فقه
بر اساس نظریه فقهی برخی از فقها، چنانچه متهمین دو نفر باشند و نسبت به یکی از آنان لوث وجود داشته باشد و نسبت به دیگری لوث وجود نداشته باشد، نسبت به متهم اول، باید از طریق اقامه قسامه ادعای مطروحه ثابت شود.[۱۲۳] همچنین برخی از فقها بیان داشتهاند چنانچه ولی دم مدعی قتل بر دو نفر باشد که لوث تنها در خصوص یکی از آنان ثابت شده باشد، این ادعای مدعی در خصوص نسبت به کسی که برای او لوث وجود دارد باید با قسامه ثابت شود. در خصوص متهم دیگر نیز مدعی میتواند از حاکم مطالبه کند که او را سوگند دهد، در فرض سوگند خوردن، برائت و در فرض نکول یا ارجاع قسم به مدعی و قسم خوردن او، شرکت در قتل ثابت میشود.[۱۲۴]
شرایط قسامه
ضرورت رعایت تمامی شرایط مقرر برای اتیان سوگند در مورد قسامه
در قانون
این حکم در ماده ۳۳۹ قانون مجازات اسلامی پیشبینی شدهاست.
گروهی معتقدند بر اساس این ماده به کار بردن نام «الله» در قسم ضروری است.[۱۲۵]همچنین در خصوص لزوم مسلمان بودن قسم خورنده دو دیدگاه وجود دارد: دیدگاه نخست قائل به مسلمان بودن قسم خورنده در فرض مسلمان بودن متهم است، اما دیدگاه دیگر قائل به عدم لزوم چنین شرطی است.[۱۲۶]
در فقه
به موجب روایات متعددی که در این زمینه وجود دارد، قسم خوردن جایز نیست مگر آنکه از روی علم باشد.[۱۲۷]
طبق دیدگاه برخی از فقها در سوگند استعمال قیودی که موجب خروج مورد سوگند از ابهام و احتمال میشود، همچون ذکر قاتل و مقتول و نسب آنان و … لازم است.[۱۲۸] همچنین فقهای شافعی و حنبلی، موالات قسمها را شرط نمیدانند.[۱۲۹] همچنین گروهی به مستحب بودن موعظه طرفین از سوی قاضی و بیان اهمیت قسم نیز اشاره نمودهاند.[۱۳۰] همچنین از آنجا که امر قسامه برای حفظ خون تمام انسانها است، گروهی بر این باورند که شخص کافر نیز میتواند علیه مسلمان اقامه قسامه کند،[۱۳۱] اما گروهی نیز معتقدند قسامه کافر علیه مسلمان مسموع نمیباشد.[۱۳۲]
در رویه قضایی
به موجب یکی از نظریات مطرح شده در نشستهای قضایی، بلوغ قسم خورنده در زمان اجرای مراسم قسامه شرط است اگر چه واقعه مربوط به پیش از بلوغ وی باشد.[۱۳۳]
شرایط سوگند خورندگان
عدم ضرورت مشاهده ارتکاب جنایت توسط ادا کننده سوگند
در قانون
به موجب ماده ۳۴۰ قانون مجازات اسلامی: «لازم نیست اداء کننده سوگند، شاهد ارتکاب جنایت بوده باشد و علم وی به آنچه بر آن سوگند یاد میکند، کافی است. همچنین لازم نیست قاضی، منشأ علم اداء کننده سوگند را بداند و ادعای علم از سوی اداء کننده سوگند، تا دلیل معتبری بر خلاف آن نباشد، معتبر است. در هر صورت تحقیق و بررسی مقام قضایی از اداء کننده سوگند بلامانع است.»
این ماده در مقام بیان اصل کلی لزوم علم و آگاهی شرکت کننده در قسامه است، زیرا جان انسانها موضوع مهمی است که نمیتوان سلب آن را مبتنی بر سوگندهای بدون قطع و علم نمود.[۱۳۴]
گروهی معتقدند هرچند صرف دیدن را نمیتوان تنها راه اطلاع از یک امر دانست و از طرق دیگر نظیر شنیدن نیز امکان علم وجود دارد، اما با این حال پذیرش علم اشخاص به حادثه بدون مشاهده صحنه جنایت، کمی دشوار و محل تردید است،[۱۳۵]به همین دلیل گروهی معتقدند بهتر است این علم را منحصر به علمی بدانیم که ناشی از دیدن است،[۱۳۶] اما در پاسخ به این گروه گفته شده که ایراد این دیدگاه آن است که عدم لزوم احراز علم را متصور است، این در حالی است که قسم خورندگان در هر حال باید علم به آنچه قسم میخورند، داشته باشند و در این خصوص تردیدی وجود ندارد،[۱۳۷]همچنین گروهی نیز فلسفه وضع قسامه را با لزوم علم از طریق رؤیت، مغایر میدانند، چرا که اگر قرار بود رؤیت ضرورت داشته باشد، دیگر لزومی به قسم پنجاه نفر از بستگان وجود نداشت و شهادت دو نفر کفایت میکرد.[۱۳۸]به هر حال به نظر نمیرسد مشاهده صحنه قتل از سوی قسم خورندگان امری اجباری باشد، چرا که میتواند در آن صورت شهادت آنان را بعنوان شاهد مطالبه نموده و نوبت به قسامه نیز نخواهد رسید.[۱۳۹]معذلک در خصوص لزوم علم قاضی به منشأ علم سوگند خورندگان و نیز لزوم احراز این علم در دادگاه،[۱۴۰]به نظر میرسد شرط مورد بحث به عنوان یک سیاست در راستای پیشگیری از هدر رفتن خون خون متهمانی است که یقین به ارتکاب جنایت از سوی آنها وجود ندارد.[۱۴۱]
در رویه قضایی
به موجب رای اصراری ۴۵–۶۳/۱۰/۱۲ ردیف ۲۹/۶۳، اعتبار شهادت شهودی که مدعی علیه برای اثبات بی گناهی خود در امر قسامه معرفی میکند، با دادگاهی است که تصمیم نهایی را اتخاذ مینماید.[۱۴۲]
همچنین در رای وحدت رویه شماره ۱۶/۳۷۵/۷۱ بیان گردیدهاست که به دلیل با توجه به اینکه به نظر میرسد سوگند یکی از سوگند خورندگان در مراسم قسامه از روی علم نبودهاست، باید قائل به نقض حکم قصاص مستند به قسامه بود.[۱۴۳]
بررسی علم سوگند خورندگان
در قانون
مطابق ماده ۳۴۱ قانون مجازات اسلامی: «اگر احتمال آن باشد که اداء کننده سوگند، بدون علم و بر اساس ظن و گمان یا با تبانی سوگند میخورد، مقام قضایی موظف به بررسی موضوع است. اگر پس از بررسی، امور یاد شده احراز نشود، سوگند وی معتبر است.»
با توجه به اهمیت این نکته که امروزه ممکن است افراد به دروغ یا به علت نداشتن علم واقعی نسبت به مسئله یا به دلیل تعصب و خشم یا سایر دلایل، علیه شخصی سوگند دروغ یاد کنند، لازم است محاکم در خصوص امر قسامه با احتیاط بیشتری عمل کرده و تا زمانی که از صحت سوگندهای سوگند خورندگان اطمینان حاصل نکنند، به ادعای آنان اعتنا ننمایند،[۱۴۴]بر همین اساس پس از اتیان سوگند باید در خصوص منشأ علم سوگند خورنده، تحقیقات لازم را به عمل آورد، در فرض احراز مبتنی بودن سوگند به ظن و گمان، قسم را باید کان لم یکن تلقی کرد،[۱۴۵]همچنین اگرچه علم به ارتکاب قتل، ممکن است از طرق مختلفی حاصل شود، اما گروهی معتقدند بر اساس روایات مطروحه در این خصوص از یک سو و استثناء بودن بحث قسامه و لزوم محدود کردن دامنه آن از دیگر سو باید این علم صرفاً از راه دیدن به دست بیاید.[۱۴۶]همچنین این ماده محدود کننده موارد قسامه است، چرا که بسیار به ندرت ممکن است پنجاه نفر از خویشان شاکی یا متهم، به نحو یقین از وقوع جنایتی مطلع باشند.[۱۴۷]
در فقه
بنا به دیدگاههای مطروحه در میان فقها، در هر سوگندی، واجب است که سوگند خورنده به موردی که برای آن قسم میخورد علم داشته باشد و اگر دروغ بودن سوگند برای محکمه احراز شود، دیگر نمیتوان سوگند را حجت دانست.[۱۴۸] همچنین بنا بر نظر آیت الله خمینی، شرط است که در قسامه سوگند خورنده علم به ماوقع داشته باشد.[۱۴۹]برخی از فقها معتقدند در فرض قسامه چنانچه برخی از قسم خورندگان پس از قسم بیان کنند که بخشی از قسم آنان مبتنی بر علم نبوده و تقاضای عدم توجه به سوگند خود را داشته باشند، در این صورت باید قبل از صدور حکم و در فرض آگاهی حاکم احتیاط به صلح گردد و پس از صدور حکم نیز باید بیانات آنان بی اثر شود، مگر اینکه حاکم علم به صحت گفتار آنان داشته باشد.[۱۵۰]
در رویه قضایی
به موجب رای وحدت رویه ۲/۵۳۹/۷۱، در صورت عدم احراز علم سوگند خورندگان به انتساب قتل به قاتل از یک سوگند فقدان قرینه ای ظن آور به توجه اتهام به وی از سوی دیگر، نمیتوان لوث را محقق دانست.[۱۵۱]
همچنین در رای دیگری که از شعبه بیستم دیوان عالی کشور صادر شدهاست، عدم رعایت داشتن علم و جزم قسم خورندگان در قسامه به عنوان یکی از ایرادات به دادنامه مورد تصریح قرار گرفتهاست.[۱۵۲]
ضرورت موجه بودن احتمال اطلاع سوگند خورندگان بر وقوع جنایت
در قانون
مطابق ماده ۳۴۲ قانون مجازات اسلامی: «لازم است اداء کنندگان سوگند از کسانی باشند که احتمال اطلاع آنان بر وقوع جنایت، موجه باشد.»
آنچه در سوگند، دلیل تلقی میشود، همان اظهارات و بیانات سوگند خورنده است، سوگند وی را باید اماره ای بر صحت اظهارات وی تلقی کرد، البته امکان اثبات خلاف این اماره وجود دارد.[۱۵۳]
مصادیق
اگر مدعی علم سالها ساکن خارج از ایران بوده باشد و شاکی نیز با وجود پیوند خویشاوندی، با وی در ارتباط نبوده باشد، و فرد مدعی پس از وقوع جنایت و در جهت انجام برخی از امور شخصی خود به ایران سفر کند، نمیتوان استمداد شاکی از وی را برای رساندن نصاب قسم خورندگان به میزان مقرر در قانون پذیرفت، چرا که امکان اطلاع وی از وقوع جنایت، ناموجه است.[۱۵۴]
در فقه
برخی از فقها بر این باورند که سوگند خوردن فرد اجنبی در دعوا در خصوص اثبات یا رد مال یا حق غیرجایز نمیباشد، در خصوص ولی قهری و قیم و نیز متولی موقوفه نیز اختلاف نظر است، برخی از فقها در این حوزه، جواز را اقوی دانستهاند.[۱۵۵]
در رویه قضایی
به موجب نظریه مشورتی ۷/۹۳/۸۷ مورخ ۹۳/۱/۲۶، اگر برخی از سوگند خورندگان در هنگام وقوع جنایت در سنی باشند که احتمال داده شود قادر به تمیز حوادث نمیباشند، اطمینان بر درستی و صدق اطلاعات آنان ایجاد نخواهد شد، البته تشخیص این امر با مرجع قضایی است.[۱۵۶]
بطلان قسامه
در قانون
مطابق ماده ۳۴۴ قانون مجازات اسلامی: «اگر پس از اقامه قسامه و پیش از صدور حکم، دلیل معتبری بر خلاف قسامه یافت شود یا فقدان شرایط قسامه اثبات گردد، قسامه باطل میشود و چنانچه بعد از صدور حکم باشد موضوع از موارد اعاده دادرسی است.»
این ماده که از ابداعات قانون جدید بوده و در قوانین سابق پیشینه ای نداشتهاست و به سقوط تصمیم قضایی در صورت احراز بیاعتباری قسامه در هر یک از مراحل دادرسی اشاره دارد.[۱۵۷]
این ماده در خصوص حصول دو حالت پس از اقامه قسامه تأکید نمودهاست: حالت نخست یافت شدن دلیلی بر خلاف قسامه است و حالت دوم عبارت است از احراز فقدان شرایط قسامه، همچنین به موجب ماده چنانچه این شرایط بعد از صدور حکم حاصل شوند، باید موضوع را از موارد اعاده دادرسی تلقی کرد،[۱۵۸] به عنوان مثال اگر بعد از اقامه قسامه، دو نفر شهادت دهند که متهم در زمان ارتکاب جرم زندانی یا بیمار بودهاست، باید آن را از موارد سقوط قسامه با بینه تلقی کرد.[۱۵۹]
عده ای از ظاهر ماده فوق چنین استنباط نمودهاند که قسامه را باید اماره ای نسبی دانست، بدین معنا که خلاف قسامه قابل اثبات است، در این خصوص میان حقوقدانان اختلاف نظراتی وجود دارد.[۱۶۰] همچنین در صورت ثبوت فساد قسامه پیش از اقامه آن، اقدام به اجرای آن از سوی قاضی، مجاز نمیباشد.[۱۶۱]
در فقه
برخی از فقها معتقدند چنانچه بعد از اجرای قسامه، دلایلی مبنی بر خلاف واقع بودن قسامه احراز شود، در این صورت باید قسامه را باطل دانسته و دیهٔ اخذ شده را نیز مسترد نمود، در فرض قصاص متهم نیز، قسم خورندگان محکوم به پرداخت دیه میشوند.[۱۶۲]
اثبات بطلان همه یا برخی از سوگندها پس از صدور حکم
در قانون
مطابق ماده ۳۴۶ قانون مجازات اسلامی: «اگر پس از صدور حکم، بطلان همه یا برخی از سوگندها ثابت شود مانند آن که برخی از اداء کنندگان سوگند، از سوگندشان عدول کنند یا دروغ بودن سوگند یا از روی علم نبودن سوگند، برای دادگاه صادرکننده حکم ثابت شود، مورد از جهات اعاده دادرسی است.»
این ماده در خصوص کشف بیاعتباری یا عدول از سوگند هایی[۱۶۳] است که در اقامه قسامه اداء شدهاند، به موجب این ماده، چنانچه بعد از اتیان سوگند و صدور حکم قطعی، سوگند خورندگان اعتراف به کذب بودن سوگند خود نمایند، باید آین حالت را از موارد اعاده دادرسی دانست.[۱۶۴]
در فقه
برخی از فقها بر این باورند که اگر پس از حکم حاکم بر اساس سوگند منکر، دروغ بودن سوگند وی کشف شود، نقض این حکم واجب است، پس از نقض حکم، امکان مطالبه حق و تقاص و دیگر حقوق مرتبط از سوی مدعی وجود دارد.[۱۶۵]
عدم امکان تجدید دعوی علیه متهم پس از اقامه قسامه
در قانون
به موجب ماده ۳۴۵ قانون مجازات اسلامی: «پس از اقامه قسامه توسط متهم، شاکی نمیتواند با بینه یا قسامه، دعوی را علیه متهم تجدید کند.»
به موجب این ماده، در فرض مطالبه قسامه از متهم توسط شاکی و اقامه قسامه از سوی متهم برای برائت خود، امکان تجدید دعوی از طریق بینه یا قسامه از سوی شاکی علیه متهم وجود ندارد، زیرا پس از اقامه قسامه از سوی متهم، حکم برائت وی به وسیله دادگاه صادر خواهد شد و این حکم را باید مشمول قاعده اعتبار امر مختومه دانست.[۱۶۶]
عده ای از مفهوم ماده فوق چنین استنباط نمودهاند که نباید احراز فساد قسامه را از جهات تجدید نظرخواهی دانست.[۱۶۷]
در فقه
برخی از فقها بیان نمودهاند که مدعی در فرض داشتن بینه و حضور شهود خود ولو با فرض علم به پذیرش بینه اش از سوی حاکم، حق عدم اقامه بینه و قسم دادن منکر را دارد، تخییر فوق تا زمان قسم خوردن منکر باقی است، در فرض قسم خوردن وی، حق اقامه بینه از سوی مدعی حتی پیش از صدور حکم از سوی قاضی ساقط میگردد.[۱۶۸]
در رویه قضایی
بر اساس رای اصراری شماره ۴۵–۱۳۶۳/۱۰/۱۲، اعتبار شهادت شهودی که در قسامه از سوی متهم و برای اثبات بی گناهی وی از سوی او معرفی میگردد، با دادگاهی است که اتخاذ تصمیم نهایی بر عهده وی است.[۱۶۹]
نحوه عملکرد بازپرس در حالت مواجهه با لوث در قتل عمد
- چنانچه دادیار یا بازپرس،از موارد لوث بداند و دلیل دیگری نباشد باید بدون اظهارنظر راجع به مجرمیت یا منع تعقیب، پرونده را نزد دادستان ارسال کند تا به دستور وی به دادگاه ذیصلاح ارسال شود و اتخاذ تصمیم نیز در این خصوص با دادگاه خواهد بود.[۱۷۰]
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351116
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 356952
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351136
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 356996
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357084
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351144
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351120
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709384
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351256
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875392
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875092
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 839556
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670032
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 839524
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6280224
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357120
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709756
- ↑ امیر سپهوند. حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) جرایم علیه اشخاص. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2343612
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4020360
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709380
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 331656
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708792
- ↑ هوشنگ شامبیاتی. حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4074888
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670076
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670024
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875300
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709400
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875112
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708764
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670036
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875300
- ↑ ایرج گلدوزیان. حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه تمامیت جسمانی- شخصیت معنوی- اموال و مالکیت- امنیت و آسایش عمومی) (علمی-کاربردی). چاپ 13. دانشگاه تهران، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 426588
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708828
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708808
- ↑ هوشنگ شامبیاتی. حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4074940
- ↑ رضا شکری و قادر سیروس. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی (دکترین و رویه کیفری ایران). چاپ 8. مهاجر، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 805476
- ↑ مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد دوم). چاپ 2. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1298100
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6280228
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275364
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4156300
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275360
- ↑ عباس حق پناهان. بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین. چاپ 1. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4440140
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357084
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 11. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4034260
- ↑ مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد چهارم) (قصاص). چاپ 2. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1303092
- ↑ نشریه دادرسی، شماره 78، بهمن و اسفند 1388. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1963512
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275484
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709436
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708896
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357060
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6280232
- ↑ عباس حق پناهان. بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین. چاپ 1. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4445016
- ↑ عباس حق پناهان. بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین. چاپ 1. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4440152
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4156312
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4156312
- ↑ مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد چهارم) (قصاص). چاپ 2. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1303136
- ↑ عباس حق پناهان. بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین. چاپ 1. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4444992
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4156348
- ↑ فهیمه ملکزاده. اصطلاحات تشریحی آیین دادرسی (کیفری-مدنی). چاپ 2. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2137148
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3079628
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709556
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3079636
- ↑ ایرج گلدوزیان. حقوق جزای اختصاصی (جرایم علیه تمامیت جسمانی- شخصیت معنوی- اموال و مالکیت- امنیت و آسایش عمومی) (علمی-کاربردی). چاپ 13. دانشگاه تهران، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 426568
- ↑ علیرضا میرکمالی و سحر صالح احمدی. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول). چاپ 4. گالوس، 1400. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275372
- ↑ علیرضا میرکمالی و سحر صالح احمدی. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول). چاپ 4. گالوس، 1400. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275368
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275376
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275380
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275384
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275388
- ↑ علیرضا میرکمالی و سحر صالح احمدی. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول). چاپ 4. گالوس، 1400. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275392
- ↑ عباس حق پناهان. بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین. چاپ 1. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4445028
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357072
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708864
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357016
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670088
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351276
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709516
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670092
- ↑ آیت اله سیدمحمد موسوی بجنوردی. قواعد فقهیه (جلد اول). چاپ 2. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 287368
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875436
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670100
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275356
- ↑ ایرج گلدوزیان. ادله اثبات دعوا (دعاوی کیفری و حقوقی) علمی و کاربردی. چاپ 4. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2490904
- ↑ هوشنگ شامبیاتی. حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1938860
- ↑ بهرام بهرامی. بایستههای ادله اثبات. چاپ 2. نگاه بینه، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2451988
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708892
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875176
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875072
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6280248
- ↑ عباس حق پناهان. بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین. چاپ 1. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4440132
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6280252
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351248
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708816
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670108
- ↑ ایرج گلدوزیان. ادله اثبات دعوا (دعاوی کیفری و حقوقی) علمی و کاربردی. چاپ 4. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2490916
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) مقدمات و کلیات جرایم علیه تمامیت جسمانی قتل عمد، قتل غیرعمد. چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2595336
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 839572
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 708832
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 839572
- ↑ علیرضا میرکمالی و سحر صالح احمدی. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول). چاپ 4. گالوس، 1400. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275396
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275420
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4156380
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275400
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275412
- ↑ روح اله فروزش. جایگاه عدالت ترمیمی در فقه اسلامی و حقوق ایران. چاپ 1. خرسندی، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3464720
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351144
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 356996
- ↑ محمدصالح ولیدی. حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 8. امیرکبیر، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1833656
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3081060
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3081072
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4156404
- ↑ نظریات مشورتی کمیسیون قضایی و حقوقی. چاپ 1. فکرسازان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2322932
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275440
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4160988
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275472
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275476
- ↑ قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392/2/1) و نظریههای مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه. چاپ 2. روزنامه رسمی، 1396. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275464
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275468
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275492
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275496
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275504
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275508
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4156476
- ↑ آیت اله خلیل قبله ای خویی. قواعد فقه (جلد دوم) (بخش جزا). چاپ 1. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1221192
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351260
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709512
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1054652
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4160108
- ↑ فریبا حاجی علی و اکرم محمدی ارانی. بررسی تطبیقی قصاص و دیات در فقه مذاهب خمسه. چاپ 1. میزان، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4896408
- ↑ حسن عباسزاده اهری. جرمها و مجازاتها در اسلام (قوانین جزایی و قضایی در اسلام). چاپ 1. آیدین، 1378. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3336552
- ↑ حسن عباسزاده اهری. جرمها و مجازاتها در اسلام (قوانین جزایی و قضایی در اسلام). چاپ 1. آیدین، 1378. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3892284
- ↑ جعفر ارجمنددانش. ترمینولوژی حقوق جزای اسلامی یا فرهنگ اصطلاحات حقوق جزای اسلامی. چاپ 4. بهنامی، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3940044
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 839512
- ↑ هوشنگ شامبیاتی. حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4074828
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351292
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709520
- ↑ سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد چهارم) (بخش جزایی). چاپ 13. مرکز نشر علوم اسلامی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 875156
- ↑ بهرام بهرامی. بایستههای ادله اثبات. چاپ 2. نگاه بینه، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2451872
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357052
- ↑ عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 709508
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351288
- ↑ ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670116
- ↑ ماهنامه قضاوت، شماره 48، آذر و دی 1386. دادگستری استان تهران، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1990800
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد سوم). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1055632
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق جزای اختصاصی (جلد دوم). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1230608
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3081440
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3081400
- ↑ آیت اله یوسف صانعی. استفتاآت قضایی (جلد اول) کلیات قضا-جزئیات. چاپ 2. میزان، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2157116
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4160092
- ↑ مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد ششم) (کلیات، حدود و تعزیرات، قصاص). چاپ 2. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1299648
- ↑ یداله بازگیر. علل نقض آرای در شعب دیوانعالی کشور (امور کیفری). چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 846940
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی-بخش قصاص جرایم عمدی علیه تمامیت جسمانی. چاپ 3. ققنوس، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3081412
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275520
- ↑ علیرضا میرکمالی و سحر صالح احمدی. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول). چاپ 4. گالوس، 1400. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275524
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275512
- ↑ مجموعه نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه در مسائل قانون مجازات اسلامی مصوب 1392. چاپ 1. اداره کل حقوقی قوه قضائیه، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4805240
- ↑ عباس حق پناهان. بررسی و تحلیل حقوقی و جرم شناختی قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی نوین. چاپ 1. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4445212
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 11. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4033648
- ↑ هوشنگ شامبیاتی. حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4075436
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275544
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275548
- ↑ بهرام بهرامی. بایستههای ادله اثبات. چاپ 2. نگاه بینه، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2451924
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4722084
- ↑ هوشنگ شامبیاتی. حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4075488
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275584
- ↑ هوشنگ شامبیاتی. حقوق جزای اختصاصی (جلد اول) (جرایم علیه اشخاص). چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4075420
- ↑ عباس زراعت. شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392). چاپ 1. ققنوس، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275568
- ↑ محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275560
- ↑ علیرضا میرکمالی و سحر صالح احمدی. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول). چاپ 4. گالوس، 1400. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6275556
- ↑ نظریه شماره 7/1402/264 مورخ 1402/04/24 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره نحوه عملکرد بازپرس در حالت مواجهه با لوث در قتل عمد