ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری: بازپرس در صورت صدور قرار منع، موقوفی یا ترک تعقیب باید دربارهٔ استرداد یا معدوم کردن اشیاء و اموال مکشوفه که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده، از جرم تحصیل شده، حین ارتکاب استعمال شده یا برای استعمال اختصاص داده شده‌است، تعیین تکلیف کند. در مورد ضبط این اموال یا اشیاء دادگاه تکلیف آنها را تعیین می‌کند.

بازپرس مکلف است مادام که پرونده نزد او جریان دارد به تقاضای ذی‌نفع و با رعایت شرایط زیر، دستور رد اموال و اشیای مذکور را صادر کند:

الف - وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد.

ب - اشیاء و اموال بلامعارض باشد.

پ ـ از اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم شود.

تبصره ۱ - در تمام امور کیفری، دادگاه نیز باید ضمن صدور رأی، نسبت به استرداد، ضبط یا معدوم کردن اشیاء و اموال موضوع این ماده تعیین تکلیف کند.

تبصره ۲ - متضرر از تصمیم بازپرس یا دادگاه در مورد اشیاء و اموال موضوع این ماده، می‌تواند طبق مقررات اعتراض کند، هر چند قرار بازپرس یا حکم دادگاه نسبت به امر کیفری قابل اعتراض نباشد. در این مورد، مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به تصمیم بازپرس، دادگاه و نسبت به تصمیم دادگاه، دادگاه تجدیدنظر استان است.

مواد مرتبط

ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی[۱]

توضیح واژگان

برای «ضبط» دو معنی آورده‌اند:

۱- توقیف موقت مال بدون سلب حق مالکیت

۲- توقیف دائم و تصرف در مال با سلب حق مالکیت.[۲]

ضبط به معنای نگهداری از چیزی به سختی نیز می‌باشد.[۳]

همچنین مقصود از «اموال مکشوفه»، اموال کشف شده در جریان تحقیقات مقدماتی است و این کشف شدن، دلالت یافت شدن و در اختیار مقامات قضایی قرار گرفتن است.[۴]

نکات تفسیری دکترین ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری

برخی تصریح نموده‌اند که فقط آلات و ادوات ارتکاب جرم را نباید مشمول اموالی دانست که در جریان کشف جرم بدست می‌آید بلکه اموال مسروقه و نیز اشیایی که به واسطه ارتکاب جرم بدست آمده‌اند و نیز هر مالی که در جریان تحقیقات توقیف شده‌است نیز باید تعیین تکلیف شود.[۵]همچنین عده ای معتقدند هر شخص ذینفعی می‌تواند از دادسرا یا دادگاه درخواست استرداد مال خود را نموده و در فرض این قرار، متضرر حق اعتراض بدان را دارد.[۶]در خصوص لزوم تسلیم دادخواست برای استرداد اموال مورد بحث در ماده فوق، عده ای معتقدند هر جا قانونگذار دادگاه را مکلف به رد مال نیز کرده باشد، نیازی به تقدیم دادخواست نیست اما در غیر این صورت، با توجه به ماهیت حقوقی امر استرداد اموال، متضرر از جرم مکلف به تقدیم دادخواست می‌باشد.[۷]

ماده فوق را فقط ناظر به رد عین مال به مالک دانسته‌اند و پرداخت مثل یا قیمت را مشمول آن ندانسته‌اند.[۸]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 148 قانون آیین دادرسی کیفری

  1. بازپرس مسئول تعیین تکلیف اشیاء و اموال مکشوفه در صورت صدور قرار منع، موقوفی یا ترک تعقیب است.
  2. اشیاء و اموال ممکن است دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده یا از جرم تحصیل شده و یا برای ارتکاب جرم استعمال شده باشد.
  3. بازپرس باید تا زمانی که پرونده در جریان است، به تقاضای ذی‌نفع و در شرایط خاص دستور استرداد اموال و اشیاء را صادر کند.
  4. یکی از شرایط استرداد این است که وجود اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد.
  5. اشیاء و اموال برای استرداد نباید دارای معارض باشند.
  6. اشیاء و اموال باید در دسته‌ای نباشند که ضبط یا معدوم شدن آن‌ها ضروری باشد.
  7. دادگاه ضمن صدور رأی باید نسبت به استرداد، ضبط یا معدوم کردن اشیاء و اموال تصمیم‌گیری کند.
  8. افراد متضرر از تصمیم بازپرس یا دادگاه در خصوص اشیاء و اموال می‌توانند اعتراض کنند.
  9. اعتراض به تصمیم بازپرس در دادگاه و اعتراض به تصمیم دادگاه در دادگاه تجدیدنظر استان رسیدگی می‌شود.

رویه های قضایی

مصادیق و نمونه ها

در خصوص اموال حاصل از جرم کلاهبرداری عده ای معتقدند اگر عین اموال موجود باشد، دادسرا می‌تواند آن را به صاحبش مسترد کند اما وجوه حاصل از فروش اموال موضوع جرم را نمی‌توان پیش از صدور حکم دادگاه به صاحب اموال تسلیم کرد.[۱۳]

انتقادات

در این ماده در باب ضبط اموال که با هدف حفظ حقوق افراد پیش بینی شده است، سخن به میان آمده است، آثار این ضبط علاوه بر متهم به اعضای خانواده او نیز قابل تسری است، لذا باید قواعد آن به نحوی وضع شود که بیشتر آثار به خود متهم بار شود.[۱۴]

مقالات مرتبط

منابع

  1. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4680880
  2. نشریه دادرسی شماره 52 مهر و آبان 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1891660
  3. نشریه دادرسی شماره 52 مهر و آبان 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1891652
  4. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4680980
  5. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری). چاپ 4. پایدار، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 890796
  6. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483680
  7. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483700
  8. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4681004
  9. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483684
  10. مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 493288
  11. مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 493280
  12. مجموعه نشست‌های قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد دوم). جنگل، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1662928
  13. محمدجعفر حبیب زاده. تحلیل جرایم کلاهبرداری و خیانت در امانت در حقوق کیفری ایران. چاپ 2. دادگستر، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2020436
  14. نشریه دادرسی شماره 52 مهر و آبان 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1891628