خیار عیب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:تکمیل نشده using HotCat) |
||
خط ۲۳۹: | خط ۲۳۹: | ||
[[رده:اصطلاحات حقوق خصوصی]] | [[رده:اصطلاحات حقوق خصوصی]] | ||
[[رده:اصطلاحات قانون مدنی]] | [[رده:اصطلاحات قانون مدنی]] | ||
نسخهٔ ۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۲۴
مقتضای اطلاق عقد، سالم بودن عین مورد معامله است.[۱] مطابق مقررات قانون مدنی، اگر بعد از معامله ظاهر شود که مبیع معیوب بوده مشتری مختار است در قبول مبیع معیوب با اخذ ارش یا فسخ معامله.[۲]
عیبی که موجب ایجاد حق فسخ میگردد؛ واجد جنبه نوعی بوده؛ و تابع انگیزهها و اهداف طرفین نیست و نیازی نیست که جهت اعمال خیار عیب، بین متعاقدین، سلامت کالا شرط شده باشد،[۳] زیرا لزوم تبعیت عقد از قصد طرفین، دلالت بر توافق طرفین، نسبت به شرط ضمنی سلامت کالا داشته؛ و معیوب بودن موضوع معامله، که نتیجه تخلف از شرط مزبور است؛ موجب ایجاد حق فسخ برای متعهدٌله خواهد شد.[۴]
مواد مرتبط
ماده ۲ قانون حمایت از حقوق مصرفکنندگان
در حقوق تطبیقی
برخلاف حقوق ایران، که مبنای خیاراتی نظیر خیار عیب را، نفی ضرر میداند؛ در نظام حقوقی فرانسه، تحت تأثیر حقوق رم، عیب رضا، منجر به تجویز این خیار گردیدهاست.[۵]
در فقه
یکی از مبانی لزوم تصریح انتقال دهنده، نسبت به عیب آشکار یا نهان در مورد معامله، روایت منقول از معصوم است.[۶]
برخلاف نظر مشهور، به نظر برخی فقها، در صورت امکان فسخ معامله، به دلیل معیوب بودن موضوع آن، دیگر نوبت به اخذ ارش نمیرسد.[۷]
در رویه قضایی
به موجب نظریه مشورتی شماره ۹۶۰ مورخه ۶/۲/۱۳۸۲ اداره حقوقی قوه قضاییه، به دلالت عرف، دستکوب بودن شماره پلاک موتورسیکلت، عیب محسوب میگردد.[۸]
به موجب نظریه مشورتی شماره ۷۰۵۵ مورخه ۲۲/۹/۱۳۸۳ اداره حقوقی قوه قضاییه، با توجه به اینکه مطالبه ارش، مستلزم وجود عیب در مورد معامله است؛ با اسقاط کلیه خیارات توسط خریدار، خیار عیب و تمام آثار مترتب بر آن، از جمله اخذ ارش از فروشنده منتفی میگردد.[۹]
به موجب دادنامه شماره ۶۵۵ مورخه ۲۸/۱۱/۱۳۷۰ شعبه ۱۷ دیوان عالی کشور، با توجه به اینکه در ملک موضوع معامله، لانههای مار زیادی وجود دارد؛ که سکونت و انتفاع از خانه را، برای خریدار غیرممکن ساختهاست؛ و بایع نیز حین انشای بیع، تصریح به چنین عیبی ننمودهاست؛ لذا حکم به فسخ عقد و رد ثمن به مشتری صادر میگردد.[۱۰]
مبنای خیار عیب
تسلیم مبیع توام با عیوب مخفی، مخالف با هدف خریدار از انعقاد بیع است، پس تسلیم کالای معیوب به مشتری را، نمیتوان مطابق با قرارداد دانست.[۱۱]
ملاک تشخیص عیب
طبق ماده ۴۲۶ قانون مدنی: «تشخیص عیب بر حسب عرف و عادت میشود و بنابراین ممکن است بر حسب ازمنه و امکنه مختلف شود.»
عیبی که مقتضای ایجاد حق فسخ است؛ به اعتبار موضوع معامله، مورد سنجش قرار میگیرد، بدین ترتیب در رابطه با بیع، هر زیاده یا نقیصه ای را، که عرف مکان و زمان عیب محسوب نماید؛ صرف نظر از اینکه در منافع مال، تأثیری داشته باشد یا نه، موجد خیار فسخ خواهد بود، اما در رابطه با اجاره، هر عیبی که موجب ایجاد نقص در مورد اجاره گردیده؛ یا انتفاع از آن را مشکل نماید؛ مقتضی فسخ معامله است.[۱۲]
در فقه
عرف، ملاک تشخیص کالای سالم و معیب از یکدیگر است.[۱۳]
شرایط
مخفی بودن عیب
خیار عیب وقتی برای مشتری ثابت میشود که عیب، مخفی و موجود در حین عقد باشد.[۱۴] مقصود قانونگذار از مخفی بودن عیب، جهل خریدار به وجود آن است.[۱۵]
به موجب ماده ۴۲۴ قانون مدنی: «عیب وقتی مخفی محسوب است که مشتری در زمان بیع عالم به آن نبودهاست اعم از این که این عدم علم ناشی از آن باشد که عیب واقعاً مستور بودهاست یا این که ظاهر بوده ولی مشتری ملتفت آن نشدهاست.»
عیب مخفی در موضوع معامله، منجر به ایجاد حق فسخ، یا مطالبه ارش برای منتقلٌ الیه میگردد، پس مطالبه ارش، در عرض فسخ عقد، به عنوان یکی از ضمانت اجراهای معیوب بودن مورد معامله؛ معرفی گردیده؛ و نمیتوان آن را به منزله بدل از حق فسخ، و تنها قابل استفاده در جایی دانست؛ که امکان اعمال خیار عیب وجود ندارد،[۱۶] و به نظر برخی از حقوقدانان، در صورت امکان فسخ معامله، به دلیل معیوب بودن موضوع آن، دیگر نوبت به اخذ ارش نمیرسد.
عیب آشکار
اگر عیب مبیع، به هنگام بیع، توسط بایع مورد تصریح قرار گرفته؛ یا آنچنان آشکار بوده باشد که نتوان خریدار را، جاهل به آن فرض نمود؛ در این صورت دیگر نمیتوان فروشنده را، مسئول جبران خساراتی دانست که بر اثر معیوب بودن مورد معامله، به مشتری وارد گردیدهاست و نمیتوان مدعی شد که در چنین مواردی، مشتری بهطور صریح یا ضمنی، تعهد به تضمین ایمنی کالا نمودهاست، از باب تسبیب نیز نمیتوان وی را مقصر دانست، چرا که تقصیر خریدار آگاه به معیوب بودن مبیع، سبب نزدیک و عرفی ورود خسارت به کالا محسوب میگردد؛ بنابراین در مواردی که مشتری، با علم به عیوب ظاهری یا پنهان کالا، مبادرت به خریداری آن مینماید؛ دیگر تصور اینکه از اعتماد وی سوءاستفاده گردیدهاست؛ معنایی نداشته؛ و تقصیر بایع نیز منتفی است.[۱۷]
در فقه
اگر طرفین، شرط نمایند که حتی در صورت ظاهر بودن عیب، متضرر از کالای معیوب میتواند عقد را فسخ نماید؛ در این صورت باید قائل به بطلان عقد و شرط گردید.[۱۸]
در رویه قضایی
به موجب نظریه مشورتی شماره ۳۳۳۸ مورخه ۳۱/۱/۱۳۸۱ اداره حقوقی قوه قضاییه، اگر مشتری، با آگاهی از طرح تعویض، مبادرت به خرید ملک نموده باشد؛ در این صورت از حق فسخ قرارداد برخوردار نخواهد بود.[۱۹]
وجود عیب در حین عقد
هر چند ممکن است عیب موضوع معامله، مدتها پس از انعقاد عقد ظاهر گردد؛ اما قانونگذار، فقط در صورت وجود عیب مزبور به هنگام عقد، قائل به پیشبینی خیار فسخ برای متضرر گردیدهاست.[۲۰]
حدوث عیب پس از عقد و پیش از قبض
بر اساس ماده ۴۲۵ قانون مدنی: «عیبی که بعد از بیع و قبل از قبض در مبیع حادث شود در حکم عیب سابق است.»
حکم این ماده، نظیر موارد تلف یا نقص مبیع پیش از قبض، برخلاف قاعده و اصل است؛ زیرا عیب، بدون تقصیر فروشنده، در ملک خریدار حادث گردیده؛ و این مالک است که ضامن عیب مزبور میباشد، اما برابر با قاعده ضمان بایع نسبت به مبیع تا پیش از قبض، باید وی را مسئول هرگونه عیبی دانست که در این مدت، در مبیع عارض میگردد و با توجه به اینکه تعیین عوض، در مقابل وصف سلامت مورد معامله صورت نپذیرفته؛ بنابراین نمیتوان با معیب شدن مبیع پیش از قبض، معامله را، به عقود متعددی منحل نموده؛ و قائل به انفساخ آن نسبت به وصف مزبور گردید، به همین دلیل قانونگذار، ضمانت اجرای چنین موردی را، فسخ معامله توسط شخص متضرر، یا مطالبه ارش برشمرده است.[۲۱]
نمیتوان مبنای وضع این ماده را، ادامه ضمان معاوضی بایع دانست، چرا که در صورت پذیرش چنین فرضی، باید عیب حادث در زمان خیار مختص به خریدار را، در حکم عیب سابق محسوب نمود.[۲۲]
در فقه
عیبی که پس از عقد و پیش از قبض، در مبیع به وجود میآید؛ در حکم عیب سابق است.[۲۳]
حدوث عیب در نتیجه عیب قدیم
مطابق قانون مدنی، اگر عیب حادث بعد از قبض در نتیجه عیب قدیم باشد مشتری حق رد را نیز خواهد داشت،[۲۴] زیرا وجود سبب عیب، در زمان عقد کافی است.[۲۵]
اگر در موضوع معامله عیبی وجود داشته؛ که پیش از بیع نیز رفع شده باشد؛ و پس از مدتی از وقوع عقد، همان عیب سابق، منجر به ایجاد عیب جدیدی در مبیع گردد؛ در این صورت خریدار، میتواند بیع را فسخ نماید، مانند موردی که اسب مورد معامله، پیش از بیع، بیمار گردیده؛ و سپس بهبود یافته؛ و پس از آن، توسط مالک، به شخص دیگری فروخته شده باشد، اما پس از مدتی، بر اثر همان مرض سابق، غدههایی در حیوان به وجود آمده و رشد کند؛ که توانایی او را در حرکت و تاخت و تاز تحت تأثیر قرار دهد، در این صورت مشتری، میتواند با استناد به خیار عیب، قرارداد را فسخ کند.[۲۶]
مطالبه ارش
اگر عیب حادث بعد از قبض، در نتیجهٔ عیب قدیم باشد؛ و خریدار مطالبه ارش نماید؛ در این صورت ارشی که به وی تأدیه میگردد؛ بابت هر دو عیب قدیم و جدید خواهد بود.[۲۷]
قلمرو
مطالبه ارش، در صورت معیوب بودن موضوع عقود صلح و اجاره، امکان پذیر است.[۲۸]
اختصاص خیار عیب به بیع عین معین
خیار عیب، منحصر به اعیان خارجی بوده؛ و نسبت به کلی جاری نیست.[۲۹]
ماده ۴۳۷ قانون مدنی: از حیث احکام عیب، ثمن شخصی مثل مبیع شخصی است، بنابراین اگر ثمن عین معین، معیوب درآید؛ خریدار میتواند با استناد به خیار عیب، عقد را فسخ نموده؛ یا ارش دریافت کند،[۳۰] البته در صورتی میتوان از حیث شمول خیار عیب، ثمن عین معین را، در حکم مبیع عین معین دانست؛ که همه شرایط مربوط به وجود خیار عیب، در ثمن نیز موجود باشد.[۳۱]
در فقه
همچون مبیع عین معین، خیار عیب، در ثمن عین معین نیز جاری است.[۳۲]
ضمانت اجرا
دریافت ارش
نحوه تعیین ارش
جهت تعیین ارش توسط اهل خبره، باید نسبت بهای مال موضوع معامله، در حالت معیوب و سالم بودن درنظرگرفته شود.[۳۳] این حکم در ماده ۴۲۷ قانون مدنی پیش بینی شده است. مطابق این ماده: «اگر در مورد ظهور عیب، مشتری اختیار ارش کند تفاوتی که باید به او داده شود به طریق ذیل معین میگردد:
قیمت حقیقی مبیع در حال بیعیبی و قیمت حقیقی آن در حال معیوبی به توسط اهل خبره معین میشود. اگر قیمت آن در حال بیعیبی مساوی با قیمتی باشد که در زمان بیع بین طرفین مقرر شدهاست تفاوت بین این قیمت و قیمت مبیع در حال معیوبی، مقدار ارش خواهد بود. و اگر قیمت مبیع در حال بیعیبی کمتر یا زیادتر از ثمن معامله باشد نسبت بین قیمت مبیع در حال معیوبی و قیمت آن در حال بیعیبی معین شده و بایع باید از ثمن مقرر به همان نسبت نگاه داشته و بقیه را به عنوان ارش به مشتری رد کند.»
مصادیق
- اگر قیمت مبیع در حالت سلامت، ۲۰۰۰ تومان بوده؛ و ارزش همان کالا در حال عیب، ۱۶۰۰ تومان باشد؛ در این صورت مابه التفاوت این دو قیمت، یعنی ۴۰۰ قانون، به عنوان ارش تعیین میگردد.[۳۴]
در فقه
بنابر قول مشهور، جهت تعیین ارش، قیمتهای مورد معامله در زمان انشای بیع، در نظر گرفته میشود.[۳۵]
اختلاف بین اهل خبره
طبق ماده ۴۲۸ قانون مدنی: «در صورت اختلاف بین اهل خبره، حد وسط قیمتها معتبر است.»، حکم این ماده، ناظر به وضعیتی است که دادگاه، نتواند بر اساس شواهد و قراین، در میان نظرات مختلف کارشناسان، نظر صحیح را تشخیص دهد.[۳۶]
چنانچه در محاسبه هر یک یا هر دو کالای سالم و معیوب، بین اهل خبره اختلاف نظر پیش آید؛ در این صورت تمام قیمتهای مختلف، با یکدیگر جمع گردیده؛ و میانگین آنها، ملاک تعیین ارزش کالای متنازٌع فیه خواهد بود.[۳۷]
در فقه
اگر در محاسبه هر یک یا هر دو کالای سالم و معیوب، بین اهل خبره اختلاف نظر پیش آید؛ میانگین قیمتهای ارائه شده توسط آنان، ملاک تعیین ارزش کالای متنازٌع فیه خواهد بود.[۳۸]
در رویه قضایی
به موجب نظر کمیسیون نشستهای قضایی، به مناسبت نشست قضات دادگستری قم، در صورت اختلاف نظر بین کارشناسان، نسبت به تعیین قیمت کالای سالم یا معیب، چنانچه به تشخیص دادگاه، نظر برخی از آنان، به همراه استدلال، موافق با شواهد و قراین حاکم بر قضیه باشد؛ همان نظر مزبور پذیرفته خواهد شد.[۳۹]
موارد عدم امکان فسخ
فسخ عقد به موجب خیار عیب، زمانی امکان پذیر است که خریدار بتواند مبیع را، با همان وضعیتی که به هنگام انعقاد بیع داشته؛ به بایع رد نماید؛ و زمانی که مورد معامله، تغییر وضعیت داده باشد؛ دیگر دلیلی برای اعمال خیار مزبور وجود نداشته؛ و خریدار فقط میتواند ارش مطالبه نماید.[۴۰] اگر قانونگذار، جبران زیان تحمیل شده به یکی از متعاقدین را، تنها از طریق تأدیه ارش ممکن بداند؛ در این صورت دیگر لزومی جهت اعطای خیار فسخ به وی، دیده نمیشود؛ زیرا در چنین وضعیتی، با فسخ نمیتوان وضع را، به حالت سابق بازگرداند؛ و باید به جبران ضرر بسنده نمود؛ که اخذ ارش نیز، همین مقصود را برآورده میسازد.[۴۱] موارد عدم امکان فسخ در ماده ۴۲۹ قانون مدنی پیش بینی شده است. به موجب این ماده: «در موارد ذیل مشتری نمیتواند بیع را فسخ کند و فقط میتواند ارش بگیرد:#در صورت تلف شدن مبیع نزد مشتری یا منتقل کردن آن به غیر؛
- در صورتی که تغییری در مبیع پیدا شود اعم از این که تغییر به فعل مشتری باشد یا نه؛
- در صورتی که بعد از قبض مبیع، عیب دیگری در آن حادث شود مگر این که در زمان خیار مختص به مشتری حادث شده باشد که در این صورت مانع از فسخ و رد نیست.»
مصادیق
- اگر پس از بیع برده معیوب، وی وفات نماید؛ در این صورت امکان اعمال خیار فسخ توسط خریدار، منتفی بوده؛ و چاره ای جز اخذ ارش باقی نمیماند.[۴۲]
در فقه
مبنای وضع این ماده، اجماع و روایتی است از امام علی، در رابطه با لباس معیوبی که اگر توسط خریدار، تغییراتی در آن صورت گرفته باشد؛ حق اعمال خیار عیب از مشتری، سلب گردیده؛ و وی، تنها میتواند مطالبه ارش نماید.[۴۳]
معیوب بودن مبیع در فرض تعدد آن
بر اساس ماده ۴۳۱ قانون مدنی: «در صورتی که در یک عقد، چند چیز فروخته شود بدون این که قیمت هر یک علیحده معین شده باشد و بعضی از آنها معیوب در آید مشتری باید تمام آن را رد کند و ثمن را مسترد دارد یا تمام را نگاه دارد و ارش بگیرد و تبعیض نمیتواند بکند مگر به رضای بایع.»
حکم این ماده، ناظر به موردی است که بین کالاهای موضوع بیع، پیوستگی عرفی وجود داشته؛ یا قیمت و اوصاف هر یک از آنها، متفاوت از یکدیگر باشد، اما در صورتی که یکی از چند کالایی که مثل هم بوده؛ و بین آنها پیوستگی عرفی هم وجود ندارد؛ و همگی در یک عقد به فروش رسیدهاند؛ معیوب درآید؛ مشتری میتواند نسبت به آن فرد معیب، قرارداد را فسخ نماید؛ زیرا هرچند بهای هر یک از آن اجناس، بهطور جداگانه تعیین نگردیدهاست؛ اما میتوان با تقسیم نمودن قیمت کل کالاها بر تعداد آنها، به قیمت آن فرد معیوب پی برد.[۴۴]
مبنای حکم
علت وضع این ماده، این است که ادله خیار عیب، ناظر به کل مبیع است؛ نه هر یک از اجزای آن.[۴۵]
مصادیق
- اگر مشتری به موجب یک عقد، یک عدد قوری و کتری و قندان را، به مبلغ ۲۰۰۰۰ تومان خریداری نموده؛ و سپس متوجه گردد که لبه قوری شکستهاست؛ در این صورت دیگر نمیتواند قرارداد را، نسبت به قوری فسخ نماید؛ ولی میتواند حق خیار خود را، نسبت به کل مبیع اعمال کند؛ زیرا تنها یک عقد به وقوع پیوسته؛ نه عقود متعدد.[۴۶]
معیوب بودن مبیع در فرض وحدت بایع و تعدد مشتری
ماده ۴۳۲ قانون مدنی: «در صورتی که در یک عقد، بایع یک نفر و مشتری متعدد باشد و در مبیع عیبی ظاهر شود یکی از مشتریها نمیتواند سهم خود را به تنهایی رد کند و دیگری سهم خود را نگاه دارد مگر با رضای بایع و بنابراین اگر در رد مبیع اتفاق نکردند فقط هر یک از آنها حق ارش خواهد داشت.»
چنانچه دو شخص، با ثمن واحد، کالا یا کالاهایی را به نحو شرکت خریداری نمایند؛ حق فسخ معامله، متعلق به هر دوی آنان بوده؛ و یکی از آنها نمیتواند به تنهایی، قرارداد را فسخ نماید، و تفاوتی نمینماید که فروشنده، نسبت به تعدد مشتریها آگاه باشد یا خیر، علت این حکم را، نمیتوان زیان ناشی از تبعض صفقه یا شرکت، که با خیار قابل فسخ هستند؛ دانست، بلکه عدم اصالت خیار در چنین وضعیتی را، باید به عنوان مبنای چنین محدودیتهایی برشمرد، اما اگر سهم هر یک از دو شریک، به نحو مجزا افراز گردد؛ دیگر اعمال خیار توسط هر یک از آن دو در سهم خویش، اشکالی ندارد.[۴۷]
مبنای حکم
دلیل وضع این ماده، این است که هرچند در فرض مورد نظر قانونگذار، عقد به اعتبار خریدار، منحل به عقود متعددی میگردد؛ اما هرگاه یکی از مشتریها، جهت دفع زیان، نسبت به حصه خود، قرارداد را فسخ نماید؛ اما سایر خریداران راضی به فسخ نبوده؛ و مطالبه ارش نمایند؛ فروشنده متحمل ضرر خواهد شد؛ زیرا در این صورت مبیع تقسیم شده و با تعارض دو زیان و در نتیجه سقوط آنها، حق فسخ بهطور تبعیض آمیز اعمال نخواهد شد.[۴۸]
مصادیق
- اگر زید و عمرو و بکر، به نحو شرکت، خانه ای را خریداری نموده؛ و سپس معلوم گردد که مبیع معیوب بوده؛ در این صورت هیچیک از خریداران، نمیتواند به تنهایی بیع را، نسبت به حصه خود فسخ نموده؛ در حالی که دو شریک دیگر، قصد فسخ معامله را نداشته باشند، مگر در صورت رضایت فروشنده.[۴۹]
قلمرو
حکم این ماده، در خصوص اتفاق خریداران در فسخ معامله، یا اصل تجزیه ناپذیری حق فسخ عام بوده؛ و نسبت به موردی که هم مشتری، و هم کالاهای موضوع عقد، متعدد هستند نیز، قابل اجرا است و این امر، موافق قاعده و اصل حفظ و بقای قرارداد است.[۵۰]
معیوب بودن مبیع در فرض تعدد بایع
مطابق ماده ۴۳۳ قانون مدنی: «اگر در یک عقد، بایع متعدد باشد مشتری میتواند سهم یکی را رد و دیگری را با اخذ ارش قبول کند.»
قانونگذار در این ماده، تفاوتی بین مبیع واحد و متعدد، مفروز و متحد قائل نگردیدهاست.[۵۱]
مبنای حکم
تعدد بایع، موجب تعدد عقد میگردد؛ در نتیجه مشتری میتواند با حصول شرایطی، قرارداد را نسبت به هر یک از فروشندگان فسخ نماید.[۵۲] عمل به حکم این ماده، سبب تجزیه و ورود زیان به سایر فروشندگان نمیگردد؛ همانطور که پیش از عقد نیز، مالکیت آنان نسبت به مبیع، به نحو شرکت بوده؛ و با فسخ بیع، برخی از آنان، به وضعیتی شبیه وضعیت پیشین بازمیگردند،[۵۳] در واقع دلیل ممنوعیت تبعیض را، میتوان ممانعت از زیان فروشنده و احتراز از برهم خوردن تعادل نظام اقتصادی دانست، پس اگر عقدی که دارای فروشندگان متعدد است؛ نسبت به یکی از آنان فسخ گردد؛ چون در حصه او تبعیضی رخ نمیدهد؛ و ضرری را متحمل نمیشود؛ قانونگذار نیز مخالفتی در این باره ندارد.[۵۴]
قلمرو
در صورت تعدد فروشنده و مشتری، به شرط آنکه هر خریدار، در مقابل یک بایع قرار گیرد نیز، حکم این ماده اجرا میگردد.[۵۵]
مصادیق
- شخصی، خانه ای را که متعلق به زید و عمرو و بکر بوده؛ از آنان خریدهاست؛ و پس از انعقاد بیع، متوجه گردیده که ملک مورد معامله معیوب میباشد، در این صورت میتواند عقد را، نسبت به زید فسخ نموده؛ و نسبت به دو بایع دیگر، بیع را نگاه داشته و ارش دریافت نماید.[۵۶]
مالیت نداشتن مبیع معیوب
ماده ۴۳۴ قانون مدنی: اگر ظاهر شود که مبیع معیوب، اصلاً مالیت و قیمت نداشته، بیع باطل است و اگر بعض مبیع قیمت نداشته باشد بیع نسبت به آن بعض باطل است و مشتری نسبت به باقی از جهت تبعض صفقه اختیار فسخ دارد.
قسمت اول این ماده، بیانگر حکومت ماده ۲۱۵ قانون مدنی، در فرضی است که مبیع، به دلیل عیب، به هنگام وقوع معامله، فاقد مالیت باشد.[۵۷]
یکی از عناصر عیب، این است که فقدان وصف صحت و سلامت کالا، در عقد نیز مؤثر باشد، اما نباید از نظر دور داشت که چنین تأثیری، تنها باید منجر به کاهش ارزش مال گردد؛ نه اینکه آن را بهطور کلی از ارزش بیندازد،[۵۸] در واقع عیبی که موجب ایجاد خیار فسخ یا مطالبه ارش، به نفع متضرر میگردد؛ عیبی است که مورد معامله را از مالیت نیندازد و عیوبی که وصف مالیت را از مبیع ساقط مینماید؛ منجر به بطلان عقد میگردند.[۵۹]
مصادیق
- اگر شخصی، تعدادی تخم مرغ خریداری نموده؛ و سپس معلوم گردد که به هنگام عقد، مبیع فاسد بودهاست؛ در این صورت عقد به دلیل فقدان مالیت مبیع، باطل است و در فرض مورد بحث، خیار عیب و مطالبه ارش جایگاهی ندارد.[۶۰]
در فقه
حکم به تبعض صفقه در قسمت اخیر این ماده، دلیل انحلال عقد به عقود متعدد است.[۶۱]
تبری بایع از عیوب مبیع
اگر بایع از عیوب مبیع، تبری کرده باشد به این که عهده عیوب را از خود سلب کرده یا با تمام عیوب بفروشد مشتری در صورت ظهور عیب حق رجوع به بایع نخواهد داشت و اگر بایع از عیب خاصی تبرّی کرده باشد فقط نسبت به همان عیب حق مراجعه ندارد.[۶۲]
ماهیت شرط تبری از عیوب
شرط تبری از عیوب، یکی از اقسام شرط عدم مسئولیت بوده و تنها خیار عیب را زایل مینماید؛ و مسقط ضمان ناشی از تسلیم کالای معیوب به منتقلٌ الیه نمیباشد؛ مگر در صورت وجود شرط خلاف.[۶۳]
قلمرو شرط تبری از عیوب
شرط تبری از عیوب، مسئولیت بایع را، در رابطه با عیوب سابق و لاحق ساقط مینماید،[۶۴] البته برخی متعاقدین، توجهی به عیوب لاحق نداشته؛ و مقصودشان از تبری از عیوب، عیوبی است که حین عقد موجود میباشد.[۶۵]
در تبری از عیوب، منتقلٌ الیه حق مطالبه ارش را ندارد؛ زیرا عقد را، با احتمال معیوب بودن موضوع معامله انشاء نموده؛ و در واقع مسئولیت بایع، بهطور مطلق سلب گردیدهاست، اما اگر سقوط خیار عیب، ضمن عقد شرط شود؛ یا اینکه خیار مزبور، پس از انشای معامله ساقط گردد؛ در این صورت زوال خیار، دلالتی بر سقوط حق مطالبه ارش ندارد.[۶۶]
شرط تبری از عیوب در معامله کالای دست دوم
در معامله کالای دست دوم، عیب، مفهومی متفاوت با کالای نو داشته؛ و گاهی نیز در بیع قسم اخیر، بهطور ضمنی، طرفین شرط تبری از عیوب را میپذیرند.[۶۷]
مصادیق
- زید، گاو خود را به عمرو فروخته؛ و ضمن بیع حیوان شرط نموده که چنانچه مبیع، دارای هر عیبی باشد؛ فروشنده مسئول نخواهد بود؛ و خریدار نیز این شرط را پذیرفتهاست، پس از یک ماه از وقوع معامله، مشتری متوجه میگردد که مبیع معیوب بوده؛ و شیر خود را میخورد، در این صورت وی حق فسخ معامله را نخواهد داشت.[۶۸]
در حقوق تطبیقی
در حقوق فرانسه، شرط تبری از عیب، در زمره «شروط تحمیلی» شناخته شده؛ که در حکم «شروط نانوشته» بوده؛ و قابل ترتیب اثر نیست.[۶۹]
در فقه
با استناد به روایتی از امام صادق، تبری از عیوب، زمانی صحیح است که بایع، خریدار را از عیبهای موجود در مبیع آگاه نموده و به رؤیت وی برساند.[۷۰]
فوری بودن خیار عیب
به موجب ماده ۴۳۵ قانون مدنی: «خیار عیب بعد از علم به آن، فوری است.»
مبنا
علت وضع این ماده، جلوگیری از ضرر فروشنده، بر اثر تأخیر مشتری در اعمال خیار عیب است.[۷۱]
ملاک تشخیص فوریت
عرف، ملاک تشخیص فوریت موضوع این ماده است.[۷۲] در صورت معیوب بودن کالا، خریدار باید در کوتاهترین مدت عرفی، نسبت به اعمال خیار عیب اقدام نماید؛ در غیر این صورت خیار او ساقط خواهد شد.[۷۳]
تاخیر در اعمال خیار عیب
زوال یا عدم حق مطالبه ارش
به نظر برخی از حقوقدانان، سقوط خیار عیب، به دلیل تأخیر در اعمال آن، دلالت بر زوال حق مطالبه ارش ندارد،[۷۴] مگر اینکه صاحب خیار، حق اخذ ارش را نیز ساقط نموده باشد،[۷۵][۷۶] و به نظر برخی دیگر، به دلالت ظاهر، سقوط خیار عیب، حاکی از زوال حق مطالبه ارش نیز خواهد بود.[۷۷]
در حقوق تطبیقی
برخلاف حقوق ایران که قانونگذار، جهت اعمال خیار عیب، مهلتی را در نظر نگرفته است؛ به موجب کنوانسیون بینالمللی بیع کالا، مشتری در مدت دو سال از انعقاد بیع، میتواند نسبت به تشخیص عیب مبیع، و صدور اخطاریه برای فروشنده اقدام نماید،[۷۸] و مهلت مقرر در کنوانسیون یادشده، جهت اعمال خیار عیب، دلالتی بر عدم فوریت این خیار، از منظر تدوین کنندگان آن معاهده ندارد.[۷۹]
به موجب ماده ۴۵۰ قانون مدنی مصر، اگر مشتری، در صورت معیوب بودن کالا، در مدت مقرر، اخطار عیب را به بایع داده باشد؛ میتواند از اختیاراتی که مقنن برای او به رسمیت شناختهاست؛ استفاده نماید.[۸۰]
در رویه قضایی
به موجب دادنامه شماره ۷۸۲ صادر شده در سال ۱۳۷۲ شعبه ۳ دیوان عالی کشور، با توجه به اینکه خریدار، پس از گذشت ۲۵ روز از تاریخ آگاهی از عیب مبیع، مبادرت به طرح دعوا نموده؛ و تأخیر مزبور در اعمال خیار، منافی با فوریت خیار عیب دارد؛ بنابراین حکم به زوال خیار وی صادر میگردد.[۸۱]
مقالات مرتبط
- مفهوم و شرایط اعمال نظریه عمومی ارش و مقایسه آن با قاعده تقلیل ثمن با مطالعه تطبیقی
- جبران زیان مغبون از طریق پرداخت مابه التفاوت قیمت (تحلیل فقهی، حقوقی و اقتصادی)
- اندیشههای نو در «تئوری موازنه» و مقایسه آن با برخی از نظریههای فرانسوی
- تأثیر ابطال گواهی اختراع در قراردادهای جذب فناوری
- بررسی تطبیقی امکان محاسبه و مطالبه خسارت در کنار فسخ قرارداد در حقوق ایران و انگلیس
- مبانی اصل حسن نیّت و رفتار منصفانه در قراردادها
- مسئولیت مدنی تولید و عرضهکنندگان خودروی معیوب در دوره تضمین
- مسئولیت دولت یا حکومت: تبیین مبانی آن در آموزههای فقه و حقوق کیفری ایران
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین. چاپ 1. انتشار، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3815184
- ↑ ماده ۴۲۲ قانون مدنی
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921156
- ↑ عبدالحمید مرتضوی. حقوق تعهدات تعهد به وسیله و به نتیجه. چاپ 1. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1070248
- ↑ حمید بهرامی احمدی. حقوق تعهدات و قراردادها با مطالعه تطبیقی در فقه مذاهب اسلامی و نظامهای حقوقی. چاپ 1. دانشگاه امام صادق (ع)، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4316856
- ↑ اسداله لطفی. ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2167828
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921808
- ↑ مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم). چاپ 7. معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 266196
- ↑ مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم). چاپ 7. معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 266196
- ↑ سیدمحمدرضا حسینی. قانون مدنی در رویه قضایی. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 168728
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. دایرةالمعارف حقوق مدنی و تجارت (جلد اول) (حقوق تعهدات عقود و ایقاعات). چاپ 1. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4219160
- ↑ علی اکبر طاهری. بررسی خیار عیب در فقه و حقوق. دانشگاه تهران، 1383. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3929380
- ↑ سیدمحمد صدری. متون فقه 1 (عقود معین در ترجمه لمعه). چاپ 2. اندیشههای حقوقی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3971568
- ↑ ماده ۴۲۳ قانون مدنی
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 529728
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921808
- ↑ ناصر کاتوزیان. مسئولیت مدنی الزامهای خارج از قرارداد (ضمان قهری) (جلد اول). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1378. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3050868
- ↑ سیدمحمد صدری. متون فقه 1 (عقود معین در ترجمه لمعه). چاپ 2. اندیشههای حقوقی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3971808
- ↑ مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم). چاپ 7. معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 266204
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921444
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 529052
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921476
- ↑ آیت اله سیدمحمد موسوی بجنوردی. عقد ضمان. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 506872
- ↑ ماده ۴۳۰ قانون مدنی
- ↑ سیدمرتضی قاسمزاده. حقوق مدنی اصول قراردادها و تعهدات نظری و کاربردی. چاپ 14. دادگستر، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4777780
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 237128
- ↑ علی عباس حیاتی. حقوق مدنی (جلد سوم) (قواعد عمومی قراردادها). چاپ 1. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4671616
- ↑ میرفتاح حسینی مراغی، عباس (ترجمه زراعت و عباس (ترجمه زراعت. مبسوط در قواعد فقه مدنی و جزایی (جلد اول) (ترجمه و شرح العناوین). چاپ 3. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1519732
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 95684
- ↑ مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 254860
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921516
- ↑ عبداله کیایی. قانون مدنی و فتاوای امام خمینی (جلد اول). چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 46388
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 236104
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1060964
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 236112
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 95556
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 237120
- ↑ اسداله لطفی. ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2168376
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مدنی. چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5654340
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 236128
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2918760
- ↑ حیدر باقری اصل. بررسی تحلیلی احکام اختصاصی فسخ قانونی عقود لازم. چاپ 1. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3655572
- ↑ حیدر باقری اصل. بررسی تحلیلی احکام اختصاصی فسخ قانونی عقود لازم. چاپ 1. دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3655256
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2920204
- ↑ جلال سلطان احمدی. تجزیه پذیری قرارداد (مطالعه تطبیقی در فقه، حقوق ایران، انگلیس و کنوانسیون بی بینالمللی کالا). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3245564
- ↑ احمدعلی حمیتی واقف. حقوق مدنی (جلد سوم) کلیات قراردادها و ایقاع ها. چاپ 1. دانش نگار، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2240836
- ↑ جلال سلطان احمدی. تجزیه پذیری قرارداد (مطالعه تطبیقی در فقه، حقوق ایران، انگلیس و کنوانسیون بی بینالمللی کالا). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3245048
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 529840
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 529840
- ↑ جلال سلطان احمدی. تجزیه پذیری قرارداد (مطالعه تطبیقی در فقه، حقوق ایران، انگلیس و کنوانسیون بی بینالمللی کالا). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3245688
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد اول). چاپ 3. گنج دانش، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 237144
- ↑ جلال سلطان احمدی. تجزیه پذیری قرارداد (مطالعه تطبیقی در فقه، حقوق ایران، انگلیس و کنوانسیون بی بینالمللی کالا). چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3245056
- ↑ مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 254836
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921776
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 95620
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد اول) (در اموال، مالکیت، حق انتفاع، حق ارتفاق، تعهدات بهطور کلی، بیع و معاوضه). چاپ 17. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 529844
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 95624
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. فرهنگ عناصرشناسی (حقوق مدنی، حقوق جزا). چاپ 1. گنج دانش، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1760872
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 236148
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 236152
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. قواعد فقه (جلد اول) (بخش حقوق خصوصی). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 283644
- ↑ ماده ۴۳۶ قانون مدنی
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 95672
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1061060
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921612
- ↑ مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 254856
- ↑ ناصر کاتوزیان. قانون مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 26. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 95648
- ↑ مجموعه آرای فقهی در امور حقوقی (جلد دوم) (بیع). چاپ 2. معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضائیه، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 219328
- ↑ مجله حقوقی دادگستری شماره 60 دوره جدید پاییز 1386. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 747028
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و محمدحسین (ترجمه) مهوری. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد بیست وسوم) (معاملات 1). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3757776
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 236172
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921652
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 236164
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921660
- ↑ علی غلامی پاجی. قواعد حاکم بر حراج در حقوق ایران. چاپ 1. فکرسازان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1851000
- ↑ بهرام بهرامی. عقد اجاره کاربردی. چاپ 3. نگاه بینه، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2144220
- ↑ ناصر کاتوزیان. حقوق مدنی (جلد پنجم) (قواعد عمومی قراردادها، انحلال قرارداد، خیارات). چاپ 2. شرکت سهامی انتشار، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2921660
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق مدنی (جلد چهارم). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3810908
- ↑ گزیدهای از پایاننامههای علمی در زمینه حقوق مدنی (جلد چهارم). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3812732
- ↑ محمدعلی نوری. قانون مدنی مصر. چاپ 2. گنج دانش، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5326212
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد دوم) (قواعد عمومی قرادادها). چاپ 9. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4782620