ماده ۲۶ قانون داوری تجاری بین المللی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۲۶ قانون داوری تجاری بین المللی: ورود شخص ثالث

هرگاه شخص ثالثی در موضوع داوری برای خود مستقلاً حقی قائل باشد یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی‌نفع بداند، می‌تواند مادام که ختم رسیدگی اعلام نشده‌است وارد داوری شود، مشروط بر این که موافقتنامه و آیین داوری و «داور» را بپذیرد و ورود وی مورد ایراد هیچ‌کدام از طرفین واقع نشود.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

داوری: بند الف ماده ۱ قانون داوری تجاری بین‌المللی بیان می‌دارد: «داوری» عبارت است از رفع اختلاف بین متداعیین در خارج از دادگاه به وسیله شخص یا اشخاص حقیقی یا حقوقی مرضی‌الطرفین یا انتصابی.[۱][۲] در تعریف داوری چنین نیز گفته شده‌است که: «داوری یا حکمیت یعنی فصل خصومت به وسیلهٔ اشخاص، بدین معنا که اصحاب دعوی به میل و اراده خود موافقت می‌کنند که به جای آن که دعاوی آنان در مراجع دادگستری رسیدگی شود، حل اختلاف را به افراد مورد اعتماد خود واگذار کنند».[۳]

مطالعات تطبیقی

مؤسسهٔ حقوق بین‌الملل، ورود ثالث در داوری‌های بین‌المللی را صرفاً در مواردی پذیرفته‌است که طرفین توافق کرده باشند.[۴] در ماده ۵۶ کنوانسیون لاهه ۱۸۹۹ و ماده ۸۴ کنوانسیون لاهه ۱۹۰۷ نیز، ورود شخص ثالث تنها در حالتی که مسألهٔ تفسیر معاهدات دوجانبه و چندجانبه‌ای که دولت ثالث نیز عضو آن معاهده است در داوری مطرح باشد؛ پذیرفته شده‌است.[۵]

فلسفه و مبانی نظری

قاعدهٔ مذکور در مادهٔ فوق، از مقتضیات داوری است. چراکه بنیاد داوری بر تراضی است و ورود به جریان داوری با تراضی ممکن است. همچنین، بر همین اساس، چنانچه کسی تراضی به داوری را قبول نداشته باشد، ورود و دخالت وی سبب قانونی نخواهد داشت.[۶]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

ورود شخص ثالث در داوری بین‌المللی، چندان رایج نیست.[۷]

نکات توضیحی

مستفاد از مادهٔ فوق، با وجود شرایط مذکور، ورود ثالث از زمان شروع دادرسی تا پیش از ختم رسیدگی ممکن است.[۸]

شایان ذکر است که چنانچه طرفین در قرارداد داوری، قانون داوری، قواعد حاکم و … را تعیین کرده باشند؛ ثالث حق اظهارنظر نسبت به این موارد را ندارد و بایستی همان وضع را بپذیرد.[۹] نکتهٔ دیگر آن که، در صورت مخالفت خواهان یا خوانده، ثالث امکان ورود به داوری را ندارد. در چنین فرضی، ثالث تنها از طریق طرح دعوا در دادگاه دولتی صلاحیت‌دار می‌تواند اقدام نماید.[۱۰]

انتقادات

در خصوص این ماده چنین مطرح شده‌است که: «استفاده از لفظ موافقتنامه در این ماده نابجاست و ظاهر این ماده مفید این معنا است که فقط می‌تواند در داوری‌هایی اعمال گردد که صرفاً در اجرای موافقتنامه داوری، و نه شرط داوری، انجام می‌گردند؛ لذا بهتر بود در این ماده به جای کلمهٔ موافقتنامه از کلمهٔ قرارداد داوری استفاده می‌گردید که در خصوص شرط داوری نیز قابل استفاده است».[۱۱]

منابع

  1. ماده 1 قانون داوری تجاری بین‌المللی
  2. محمدهادی دارایی. مقدمه ای بر داوری تجاری ملی و بین‌المللی. پژوهش شماره 41 پاییز 1385، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5291112
  3. محمد کاکاوند. مجموعه مقالات همایش صدمین سال تأسیس نهاد داوری در حقوق ایران. چاپ 3. مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2822932
  4. سیدجمال سیفی. قانون داوری تجاری بین المللی ایران همسو با قانون نمونه داوری آنسیترال. مجله حقوقی- نشریه دفتر خدمات حقوقی بین المللی شماره 23 - پاییز و زمستان 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5078736
  5. سیدجمال سیفی. قانون داوری تجاری بین المللی ایران همسو با قانون نمونه داوری آنسیترال. مجله حقوقی- نشریه دفتر خدمات حقوقی بین المللی شماره 23 - پاییز و زمستان 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5078744
  6. مرتضی یوسف زاده. حقوق کارشناسی اطلاعات عمومی حقوقی ویژه کارشناسان و داوران. چاپ 1. یادآوران، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3986820
  7. سیدجمال سیفی. قانون داوری تجاری بین المللی ایران همسو با قانون نمونه داوری آنسیترال. مجله حقوقی- نشریه دفتر خدمات حقوقی بین المللی شماره 23 - پاییز و زمستان 1377.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5078732
  8. احمد امیرمعزی. داوری بین المللی در دعاوی بازرگانی. چاپ 3. دادگستر، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4652544
  9. احمد امیرمعزی. داوری بین المللی در دعاوی بازرگانی. چاپ 3. دادگستر، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4652696
  10. احمد امیرمعزی. داوری بین المللی در دعاوی بازرگانی. چاپ 3. دادگستر، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4652720
  11. علیرضا ایرانشاهی. اعتراض به رأی داوری در داوری‌های تجاری بین‌المللی. چاپ 1. شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5133304