اصل ۵۳ قانون اساسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(رویه قضایی) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
«خزانه»، مرکزی است که کلیه ادارات و دستگاههای وصول درآمد، درآمد خود را به آن تحویل میدهند و ادارات پرداخت کننده، [[وجه|وجوه]] لازم را برای پرداخت حوالهها از آن مرکز دریافت میکنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=نامه هستی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4411416|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=ایمانی|نام۲=امیررضا|نام خانوادگی۲=قطمیری|چاپ=1}}</ref> | «خزانه»، مرکزی است که کلیه ادارات و دستگاههای وصول درآمد، درآمد خود را به آن تحویل میدهند و ادارات پرداخت کننده، [[وجه|وجوه]] لازم را برای پرداخت حوالهها از آن مرکز دریافت میکنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=نامه هستی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4411416|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=ایمانی|نام۲=امیررضا|نام خانوادگی۲=قطمیری|چاپ=1}}</ref> | ||
== پیشینه == | |||
مطابق [[اصل 100 متمم قانون اساسی مشروطه]]: «هیچ مرسوم و انعامی به خزینه دولت حواله نمیشود مگر به موجب قانون». | |||
== فلسفه و مبانی نظری اصل == | == فلسفه و مبانی نظری اصل == | ||
خط ۱۸: | خط ۲۱: | ||
== نکات توضیحی == | == نکات توضیحی == | ||
وزارتخانه ها و موسسات دولتی که مخارج و هزینه هایی دارند، ممکن است به مناسبت نوع فعالیت مربوطه دریافت و درآمدی داشته باشند. برخی از وزارتخانه ها ممکن است در آمد اندکی داشته باشند و در مقابل برخی دیگر مانند وزارت نفت درآمد بالایی دارند بر این اساس به وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی اجازه داده نشده که از محل دریافت و درآمد خود هزینه های خود را تامین نمایند بلکه همه دریافت ها در [[خزانه داری کل]] متمرکز شده و کلیه هزینه ها نیز به موجب قانون و بر اساس | وزارتخانه ها و موسسات دولتی که مخارج و هزینه هایی دارند، ممکن است به مناسبت نوع فعالیت مربوطه دریافت و درآمدی داشته باشند. برخی از وزارتخانه ها ممکن است در آمد اندکی داشته باشند و در مقابل برخی دیگر مانند وزارت نفت درآمد بالایی دارند بر این اساس به وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی اجازه داده نشده که از محل دریافت و درآمد خود هزینه های خود را تامین نمایند بلکه همه دریافت ها در [[خزانه داری کل]] متمرکز شده و کلیه هزینه ها نیز به موجب قانون و بر اساس [[اعتبارات مصوب]] پرداخت گردد. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مختصر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=دادگستر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4046444|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=مهرپور|چاپ=3}}</ref> | ||
== رویههای حکومتی == | == رویههای حکومتی == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۳: | ||
* [[جایگاه تصویب بودجه در نظام جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر تفکیک قوا]] | * [[جایگاه تصویب بودجه در نظام جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر تفکیک قوا]] | ||
* [[الزامات حقوقی اجرای بودجه ریزی عملیاتی در ایران]] | * [[الزامات حقوقی اجرای بودجه ریزی عملیاتی در ایران]] | ||
* [[ارزیابی آیین رسیدگی دیوان محاسبات کشور از منظر دادرسی منصفانه]] | |||
== مواد مرتبط == | |||
* [[نظریه شماره 7/99/391 مورخ 1399/05/14 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره نحوه صرف قدرالسهم شهرداری از تفکیک اراضی]] | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۸ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۴۸
اصل ۵۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: کلیه دریافتهای دولت در حسابهای خزانه داری کل متمرکز میشود و همه پرداختها در حدود اعتبارات مصوب به موجب قانون انجام میگیرد.
اصول و مواد مرتبط
توضیح واژگان
«خزانه»، مرکزی است که کلیه ادارات و دستگاههای وصول درآمد، درآمد خود را به آن تحویل میدهند و ادارات پرداخت کننده، وجوه لازم را برای پرداخت حوالهها از آن مرکز دریافت میکنند.[۱]
پیشینه
مطابق اصل 100 متمم قانون اساسی مشروطه: «هیچ مرسوم و انعامی به خزینه دولت حواله نمیشود مگر به موجب قانون».
فلسفه و مبانی نظری اصل
از آنجایی که مجموعه حکومت، یک شخصیت مستقل را تشکیل میدهد، درآمدهای مختلف عاید شخص حقوقی دولت میشود و متعلق به فرد یا ارگان خاصی نیست، بنابر این خزانه داری کل نماینده دولت در امر جمعآوری این اعتبارات است.[۲]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
به موجب این اصل، تمام درآمدهای دولت از هر منبعی که باشد باید در صندوقی به نام خزانه جمع شود و همه دستگاههایی که مأمور وصول درآمد برای دولت هستند، درآمد خود را به این صندوق سپرده و اگر برای انجام وظایف خود هزینه ای لازم داشته باشند، با اجازه قانون و طبق اعتبارات مصوب از آن محل برداشت کنند.[۳]
نکات توضیحی
وزارتخانه ها و موسسات دولتی که مخارج و هزینه هایی دارند، ممکن است به مناسبت نوع فعالیت مربوطه دریافت و درآمدی داشته باشند. برخی از وزارتخانه ها ممکن است در آمد اندکی داشته باشند و در مقابل برخی دیگر مانند وزارت نفت درآمد بالایی دارند بر این اساس به وزارتخانه ها و دستگاه های دولتی اجازه داده نشده که از محل دریافت و درآمد خود هزینه های خود را تامین نمایند بلکه همه دریافت ها در خزانه داری کل متمرکز شده و کلیه هزینه ها نیز به موجب قانون و بر اساس اعتبارات مصوب پرداخت گردد. [۴]
رویههای حکومتی
نظر تفسیری شماره ۶۶۷۱ مورخ ۲۲ /۹ /۱۳۶۱ شورای نگهبان:
- استقلال و غیردولتی بودن جمعیت هلال احمر مغایر قانون اساسی نیست.
- وجوهی که به عنوان کمک و اعانه در بودجه دولت برای کمک به خدمات خیریه و امدادی جمعیت هلال احمر منظور میشود از نظر قانون اساسی نیاز به اینکه وزیر یا شخص دیگری مسئول پاسخگویی آن در مجلس باشد ندارد.
- درآمدهای اختصاصی جمعیت هلال احمر که مطابق قانون توسط دولت وصول میشود دریافتی دولت تلقی نمیشود و به هلال احمر اختصاص دارد.[۵]
مقالات مرتبط
- جایگاه تصویب بودجه در نظام جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر تفکیک قوا
- الزامات حقوقی اجرای بودجه ریزی عملیاتی در ایران
- ارزیابی آیین رسیدگی دیوان محاسبات کشور از منظر دادرسی منصفانه
مواد مرتبط
منابع
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4411416
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4723016
- ↑ ولی رستمی. مالیه عمومی (با نگرشی حقوقی). چاپ 1. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3161320
- ↑ حسین مهرپور. مختصر حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران. چاپ 3. دادگستر، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4046444
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4918296