اصل ۵۱ قانون اساسی
اصل ۵۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: هیچ نوع مالیات وضع نمیشود مگر به موجب قانون. موارد معافیت و بخشودگی و تخفیف مالیاتی به موجب قانون مشخص میشود.
توضیح واژگان
«مالیات»، قسمتی از درآمد و دارایی افراد است که به منظور پرداخت مخارج عمومی و حفظ منافع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به موجب قوانین و به وسیله اهرمهای اداری و اجرایی دولت وصول میشود.[۱]
پیشینه
با توجه به پیشینه دراز مدت سیستم ظالمانه مالیاتگیری در ایران و تاثیر آن بر وضع بحرانی اقتصادی جامعه، تغییر و تحول اساسی این سیستم، بخش مهمی از مطالبات مشروطهخواهان را تشکیل میداد؛ در نتیجه، نظامنامه اساسی و متمم قانون اساسی مشروطه به تفصیل به این موضوع پرداختهاند. مطابق اصل 18 این نظامنامه: «تسويه امور ماليه، جرح و تعديل بودجه، تغيير در وضع مالياتها و رد و قبول عوارض و فروعات، همچنان مميزیهای جديده كه از طرف دولت اقدام خواهد شد، به تصويب مجلس خواهند بود.» و اصل 19 نیز بیان میدارد: «مجلس حق دارد برای اصلاح امور مالياتی و تسهيل روابط حكومتی در تقسيم ايالات و ممالک ايران و تحديد حكومتها، پس از تصويب مجلس سنا اجرای آرای مصوبه را از اوليای دولت بخواهد.». در متمم قانون اساسی مشروطه، اصل 94 بیان داشته: «هیچ قسم مالیات برقرار نمیشود مگر به حکم قانون». اصل 95 اعلام میدارد: «مواردی را که از دادن مالیات معاف توانند شد قانون مشخص خواهد کرد». اصل 96 اعلام داشته که:«میزان مالیات را همه ساله مجلس شورای ملی به اکثریت تصویب و معین خواهد نمود». اصل 97 متمم بیان میدارد: «در مواد مالیات هیچ تفاوت و امتیازی فیمابین افراد ملت گذارده نخواهد شد». اصل 98 روشن میسازد که: «تخفیف و معافیت از مالیات منوط به قانون مخصوص است» و نهایتا مطابق اصل 99 متمم قانون اساسی مشروطه: «غیر از مواقعی که قانون صراحتاً مستثنی میدارد، به هیچ عنوان از اهالی چیزی مطالبه نمیشود مگر به اسم مالیات مملکتی و ایالتی و ولایتی و بلدی».
فلسفه و مبانی نظری اصل
تأسیس و اداره دستگاههای دولتی محتاج هزینه است که باید از راههای مختلف تأمین شود. درآمدهای دولت شامل درآمدهای خالصه، انحصارات و خدمات دولتی، درآمدهای استقراضی و پولی و همچنین درآمدهای مالیاتی است که از نظر درجه اهمیت، درآمدهای مالیاتی مفیدتر از درآمدهای مذکور دیگر است.[۲]
نکات توضیحی و تفسیری دکترین
مالیات عبارت از درآمدی است که دولت از طریق وجوه دریافتی از مردم در ازای خدمات یا امکانات عمومی که به آنان ارائه میدهد، به دست میآورد و به دلیل اینکه عمده درآمد دولت محسوب میشود، مقررات حاکم بر آن در زمره پیچیدهترین مسائل حقوق متقابل دولت و ملت بهشمار میرود.[۳] بر همین اساس مالیات از مظاهر حاکمیت دولتها محسوب شده و به همین دلیل بهطور یک جانبه برقرار و به اجبار وصول میگردد. به بیان دیگر پرداخت مالیات یک عمل اداری و اختیاری نیست بلکه جنبه اجبار و الزام دارد. به موجب قانون اساسی وضع مالیات بر عهده مجلس قانونگذاری است که این امر ریشه در حکومتهای مردم سالار دارد.[۴] لازم است ذکر شود همانند کلیه مصوبات مجلس که باید منطبق بر موازین اسلامی باشد، مالیات نیز باید با موازین اسلامی انطباق داشته باشد و تشخیص آن با شورای نگهبان است.[۵]
نکات توضیحی
در حقوق مالیاتی ایران از آنجا که قانون اساسی به صورت سلبی نگارش یافته و اصل را بر عدم پرداخت مالیات گذاشته مگر به موجب قانون، لذا استناد به اصل«تفسیر مضیق و محدود قوانین مالیاتی» ایجاب می کند که ماموران مالیاتی راسا حق و صلاحیت تفسیر قانون را ندارند بلکه در گستره دستگاه مالیات ستانی دولت و قوه مجریه ، تفسیر قوانین مالیاتی در قالب تصویب نامه های هیات دولت ، کمیسیون متشکل از چند وزیر ، وزیر امور اقتصادی و دارایی و بخشنامه ها و دستورالعمل های رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور و آرای هیات عمومی شورای عالی مالیاتی صورت می پذیرد. [۶]
مقالات مرتبط
- پیوند جمهوریت و اسلامیت نظام و نهاد مغفول آن
- تعهدات دولت در گسترش سواد حقوقی با نگاهی به نظام حقوقی ایران
- عوارض حق مرغوبیت ناشی از اجرای طرح های عمومی-عمرانی و تفکیک اراضی
- مبانی تفسیر قانون در حقوق مالیاتی با نگاهی به آرای مالیاتی و قضایی
- رهیافتی بر مفهوم و ماهیت عوارض مصوب شوراهای محلی
- ارزیابی آیین رسیدگی دیوان محاسبات کشور از منظر دادرسی منصفانه
منابع
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4408016
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4407988
- ↑ آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. کلیات حقوق اساسی. چاپ 3. مجد، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3213144
- ↑ ولی رستمی. مالیه عمومی (با نگرشی حقوقی). چاپ 1. میزان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3159924
- ↑ امیر ساعدوکیل و پوریا عسکری. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در نظم حقوق کنونی. چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4722916
- ↑ میرمحسن طاهری طاری. آیین دادرسی مالیاتی (بخش دوم) دادرسی اداری مالیاتی. چاپ 1. شهردانش، 1394. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6404716