اصل ۱۶۴ قانون اساسی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←پیشینه) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در تاریخ ایران همواره اصل جدایی قضاوت از حکومت مورد توجه بوده و از تضمینات حفظ حقوق مردم بهشمار میرفتهاست. از نوشتههای هرودت چنین استناط میشود که در زمان هخامنشیان، قضات غیرقابل عزل بودهاند: «قضات شاهی، که از پارسیان انتخاب میشدند وظیفه خود را تا دم مرگ انجام میدادند مگر آنکه بر اثر اجرای [[عدالت]] از کار برکنار شوند…» | در تاریخ ایران همواره اصل جدایی قضاوت از حکومت مورد توجه بوده و از تضمینات حفظ حقوق مردم بهشمار میرفتهاست. از نوشتههای هرودت چنین استناط میشود که در زمان هخامنشیان، قضات غیرقابل عزل بودهاند: «قضات شاهی، که از پارسیان انتخاب میشدند وظیفه خود را تا دم مرگ انجام میدادند مگر آنکه بر اثر اجرای [[عدالت]] از کار برکنار شوند…» | ||
سابقه در قانون اساسی مشروطه: | سابقه در قانون اساسی مشروطه: مطابق [[اصل ۸۱ متمم قانون اساسی مشروطه]]: «هیچ حاکم محکمه عدلیه را نمیتوان از شغل خود موقتاً یا دائماً بدون محاکمه و ثبوت تقصیر تغییر داد مگر اینکه خودش استعفا نماید». همچنین بر اساس [[اصل ۸۲ متمم قانون اساسی مشروطه]]: «تبدیل مأموریت حاکم محکمه عدلیه ممکن نمیشود مگر به رضای خود او».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=نامه هستی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4453380|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=ایمانی|نام۲=امیررضا|نام خانوادگی۲=قطمیری|چاپ=1}}</ref> | ||
[[اصل ۸۱ قانون اساسی مشروطه]]: | |||
[[اصل ۸۲ متمم قانون اساسی مشروطه | |||
== مطالعات تطبیقی == | == مطالعات تطبیقی == |
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۰:۲۴
اصل ۱۶۴ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران: قاضی را نمیتوان از مقامی که شاغل آن است بدون محاکمه و ثبوت جرم یا تخلفی که موجب انفصال است بهطور موقت یا دائم منفصل کرد یا بدون رضای او محل خدمت یا سمتش را تغییر داد مگر به اقتضای مصلحت جامعه با تصمیم رئیس قوه قضائیه پس از مشورت با رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل، نقل و انتقال دوره ای قضات بر طبق ضوابط کلی که قانون تعیین میکند صورت میگیرد.
اصول و مواد مرتبط
نظامنامه راجع به تشخیص انواع تقصیرات انتظامی قضات و تعیین مجازات آنها مصوب ۱۳۰۴
پیشینه
در تاریخ ایران همواره اصل جدایی قضاوت از حکومت مورد توجه بوده و از تضمینات حفظ حقوق مردم بهشمار میرفتهاست. از نوشتههای هرودت چنین استناط میشود که در زمان هخامنشیان، قضات غیرقابل عزل بودهاند: «قضات شاهی، که از پارسیان انتخاب میشدند وظیفه خود را تا دم مرگ انجام میدادند مگر آنکه بر اثر اجرای عدالت از کار برکنار شوند…»
سابقه در قانون اساسی مشروطه: مطابق اصل ۸۱ متمم قانون اساسی مشروطه: «هیچ حاکم محکمه عدلیه را نمیتوان از شغل خود موقتاً یا دائماً بدون محاکمه و ثبوت تقصیر تغییر داد مگر اینکه خودش استعفا نماید». همچنین بر اساس اصل ۸۲ متمم قانون اساسی مشروطه: «تبدیل مأموریت حاکم محکمه عدلیه ممکن نمیشود مگر به رضای خود او».[۱]
مطالعات تطبیقی
اصل تغییرناپذیری قضات از حدود قرن شانزدهم در فرانسه و بریتانیا مورد قبول و اجرای آن معمول بودهاست و آن را به منظور پاسداری از حقوق حقه شاکیان و متضرران و استقلال قضات و دفاع از عدالت ضروری شمردهاند.[۲]
فلسفه و مبانی نظری اصل
از جمله دلایلی که لزوم استقلال و مصونیت قضات را تأیید میکند این است که در درجه اول دولت نیز مانند ضعیفترین و بی پناه ترین افراد کشور هنگام نقض تعهد یا تخلف از قوانین در دادگاهها طرف دعوا قرار گیرد. دوم اینکه در دعاوی که یکی از طرفین آن افراد ذی نفوذ و صاحب منصب است، دولت نتواند قاضی را مورد تهدید قرار دهد و موجبات عدول قاضی از موازین قانونی را فراهم نماید.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
اصل استقلال قضات یکی از تضمینهای برابری در اجرای قانون است، قاضی مأمور هیچ مرجعی نیست بلکه مأمور قانون و وجدان خویش است.[۴] به لحاظ حقوقی نیز استقلال دادرسان باید از یک سو، از راه غیرقابل عزل و انتقال بودنشان تضمین شود و از سوی دیگر باید نظارت بر ترفیع آنان به یک نهاد متشکل از قضات مستقل از دولت سپرده شود.[۵]
رویههای حکومتی
نظر تفسیری شماره ۴۴۸ مورخ ۳۰ /۴ /۱۳۶۹ شورای نگهبان: استثناء مندرج در اصل ۱۶۴ قانون اساسی (مگر به اقتضای مصلحت جامعه با تصمیم رئیس قوه قضائیه پس از مشورت با رئیس دیوان عالی کشور و دادستان کل) صرفاً ناظر به جمله دوم اصل یعنی عبارت (یا بدون رضای او محل خدمت یا سمتش را تغییر داد) میباشد و ارتباطی به جمله صدر اصل ندارد.[۶]
مقالات مرتبط
- اصول بنگلور در خصوص رفتار قضایی از منظر حقوق اسلامی
- اصول و الزامات حقوقی حاکم بر فناوریهای حقوقی دادرسی قضایی
منابع
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4453380
- ↑ سیدابوالفضل قاضی شریعت پناهی. حقوق اساسی و نهادهای سیاسی. چاپ 13. میزان، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5264308
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4453400
- ↑ ناصر کاتوزیان. حکومت قانون و جامعه مدنی (طرح تقویت ظرفیتهای آموزش و پژوهش حقوق بشر (مرحله 2). چاپ 1. دانشگاه تهران، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2977404
- ↑ بیژن عباسی. مبانی حقوق اساسی. چاپ 2. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4718876
- ↑ مجموعه نظریات شورای نگهبان 17 (تفسیری و مشورتی در خصوص اصول قانون اساسی) به انضمام استفساریهها و تذکرات 1388-1359. چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4921752