اصل ۱ قانون اساسی: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
* [[بررسی تطبیقی نسبت حق تعیین سرنوشت و حقوق اقلیتها در حقوق بینالملل و نظام جمهوری اسلامی ایران]] | * [[بررسی تطبیقی نسبت حق تعیین سرنوشت و حقوق اقلیتها در حقوق بینالملل و نظام جمهوری اسلامی ایران]] | ||
* [[پیوند جمهوریت و اسلامیت نظام و نهاد مغفول آن]] | * [[پیوند جمهوریت و اسلامیت نظام و نهاد مغفول آن]] | ||
* [[شناسایی حق تعیین سرنوشت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در پرتوی نظریه قدرت موسس]] | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۱:۰۶
اصل ۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی: حکومت ایران جمهوری اسلامی است که ملت ایران، بر اساس اعتقاد دیرینه اش به حکومت حق و عدل قرآن، در پی انقلاب اسلامی پیروزمند خود به رهبری مرجع عالیقدر تقلید آیت الله العظمی امام خمینی، در همهپرسی دهم و یازدهم فروردین ماه یکهزار و سیصد و پنجاه هشت هجری شمسی برابر با اول و دوم جمادی الاولی سال یکهزار و سیصد و نود و نه هجری قمری با اکثریت ۲ /۹۸٪ کلیه کسانیکه حق رأی داشتند، به آن رأی مثبت داد.
اصول و مواد مرتبط
پیشینه
تا پیش از انقلاب اسلامی، کشور ایران تجربه ای دراز مدت از حضور تودهها در صحنه سیاست نداشت. انقلاب اسلامی همه قشرها را به صحنه کشاند و به آنان فرصت مشارکت در امور سیاسی را اعطا نمود.[۱] پس از پیروزی انقلاب و سقوط رژیم سلطنتی لازم بود تا نوع حکومت آینده تعیین شود، به این منظور رهبری در سال ۵۸ پیشنهاد برگزاری همهپرسی را در این خصوص مطرح کردند.[۲] از آیت الله خمینی به عنوان رهبر انقلاب در این خصوص چنین نقل میشود: ما خواهان یک جمهوری اسلامی هستیم و آن حکومتی است به آرای عمومی و شکل نهایی حکومت با توجه به شرایط و مقتضیات کنونی جامعه ما توسط خود مردم تعیین خواهد شد.[۳]
فلسفه و مبانی نظری اصل
اسلامی بودن قانون اساسی به این دلیل که تدوین کنندگان آن از علمای دین بودند، این مسئله را که حاکمیت مردم به تقلید از غرب و قوانین اساسی غربی باشد را نفی میکند. دلیل این امر نیز وجود آن دسته از مبانی و آموزههای اسلامی است که میتواند زیر بنای حکومت مردم سالار قرار گیرد، اصولی مانند خلافت انسان، اصل کرامت انسان، اصل برابری انسانها، اصل آزادی اراده و اختیار، اصل مسئولیت همگانی، اصل امر به معروف و نهی از منکر، اصل شورا، اصل بیعت، اصل نفی سلطه و استبداد از جمله اصولی هستند که هنگام تدوین و تصویب قانون اساسی، مد نظر اعضای مجلس خبرگان قرار گرفتهاست.[۴]
نکات توضیحی و تفسیری دکترین
نوع حکومتی که ملت ایران از طریق همهپرسی برای خود برگزیده اند، جمهوری اسلامی است. جمهوری ناظر بر شکل حکومت است و به معنای نوعی از حکومت است که مردم در انتخاب زمامداران و امور سیاسی مشارکت فعال داشته باشند و اسلامی ناظر بر محتوای حکومت است بدین معنا که قواعد و مقررات وضع شده باید با شرع مقدس مطابقت داشته باشند؛ بنابراین تضادی که در دو واژه جمهوری و اسلامی مشاهده میشود، ظاهری است.[۵] این نوع حکومت یعنی جمهوری اسلامی طرحی بود که از سوی امام خمینی پیشنهاد گردید و در روزهای ۱۱ و ۱۲ فروردین سال ۱۳۵۸ به همهپرسی گذاشته شد و با اقبال عمومی یعنی با اکثریت ۹۸/۲٪ رای مثبت مردم مواجه گردید.[۶]جمهوری حکومتی است که بر اساس مشارکت همگانی، آزادیهای عمومی و خصوصی و تصمیم اکثریت از طریق آزادی، احترام و برخورد اندیشههای متفاوت شکل میگیرد و لازمه آن تحمل همزیستی و مشارکت متقابل همه افراد جامعه همراه با آزادی عقیده و بیان و تعددگرایی سیاسی است و بدون این شرایط، حکومت وصف جمهوری بودن خود را از دست میدهد، از سوی دیگر محتوای حکومت دستورات ثابت و لایتغیری است که آرا و اندیشههای مردم در مقابل آنها فاقد ارزش و اعتبار است، این دستورات عمومی لازم الرعایه جامعه را از پراکندگی نجات میدهد و در برابر اختلافات فکری حفاظت مینماید.[۷]
ملت ایران به جمهوری اسلامی رای دادهاست و معنی جمهوری اسلامی همان حکومت مردم در چارچوب قواعد اسلامی است. به اعتقاد ما اسلام یک مکتب انسان ساز است و هدفش تربیت انسان متعالی است که ارتباط خود با خالق را در یابد و عدالتخواه باشد، این هدف با هدف نظامهای حقوقی دیگر متفاوت است.[۸]
جمهوری دارای دو مفهوم محدود و فراگیر است. در معنای محدود، جمهوری یعنی نظامی که ریاست در آن موروثی نباشد و در معنای فراگیر، نظامی است که در آن افزون بر غیر موروثی بودن حکومت اصول دموکراتیکی چون مردم سالاری، حاکمیت مردم، اصل تفکیک قوا، برابری، حقوق بشر و آزادیهای ملت، حقوق اقلیتها، مطابقت قوانین عادی با قانون اساسی، اداره امور عمومی در راستای منافع همگان و… بیشتر حقوقدانان فرانسوی به نوع دوم یعنی جمهوری در معنای فراگیر آن معتقدند که این را از اصل ۲ قانون اساسی این کشور که جمهوری را آزادی، برابری و برادری میداند نیز میتوان دریافت.
اما به نظر میرسد جمهوری به معنای مضیق آن درست باشد چرا که اگر آن را به معنای موسع تعریف کنیم، بسیاری از کشورها در عین حال که حکومت در آنها موروثی نیست جمهوری تلقی نخواهند شد.[۹]
مقالات مرتبط
- بررسی و تبیین جایگاه شریعت در نظام حقوقی کشور عراق با تأکید بر نقش مرجعیت
- بررسی تطبیقی نسبت حق تعیین سرنوشت و حقوق اقلیتها در حقوق بینالملل و نظام جمهوری اسلامی ایران
- پیوند جمهوریت و اسلامیت نظام و نهاد مغفول آن
- شناسایی حق تعیین سرنوشت در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در پرتوی نظریه قدرت موسس
منابع
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4262100
- ↑ علی گت بابایی. بررسی نظام حقوقی همهپرسی و مراجعه به آراء عمومی در ایران. دانشگاه شهید بهشتی، 1383-1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4402784
- ↑ عباس ایمانی و امیررضا قطمیری. قانون اساسی در نظام حقوقی ایران پیشینه، آموزهها، قوانین. چاپ 1. نامه هستی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4261944
- ↑ محمدجواد هراتی. حقوق اساسی و ساختار حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران. چاپ 1. دانشگاه بوعلی، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3968264
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (جلد اول) (اصول و مبانی کلی نظام). چاپ 12. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5167440
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (جلد اول) (اصول و مبانی کلی نظام). چاپ 12. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5157100
- ↑ سیدمحمد هاشمی. حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران (جلد اول) (اصول و مبانی کلی نظام). چاپ 12. میزان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5167232
- ↑ ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد دوم) (نظریهها، فلسفه حقوق کیفری، حقوق تطبیقی). چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2966156
- ↑ بیژن عباسی. مبانی حقوق اساسی. چاپ 2. جنگل، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4712752