ماده 141 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۱۴۱ لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت:اگر بر اثر زیان‌های وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از میان برود هیئت مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی فوق‌العاده صاحبان سهام را دعوت نماید تا موضوع انحلال یا بقاء شرکت مورد شور و رأی واقع شود. هرگاه مجمع مزبور رأی به انحلال شرکت ندهد باید در همان‌جلسه و با رعایت مقررات ماده ۶ این قانون سرمایه شرکت رابه مبلغ سرمایه موجود کاهش دهد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

سرمایه شرکت:سرمایه شرکت عبارت است مجموعه آورده‌های نقدی و غیر نقدی شرکا که با عنوان سرمایه در اداره ثبت شرکت‌ها ومالکیت‌های صنعتی و اداره ثبت اسناد و املاک اظهار و ثبت شده باشد.[۱]

هیئت مدیره:شرکت سهامی به وسیله هیات مدیره ای که از بین صاحبان سهام انتخاب شده و کلا یا بعضا قابل عزل می باشند اداره خواهد شد. عده اعضای هیات مدیره در شرکت سهامی عام نباید از 5 شخص کمتر باشد.[۲]

مجمع عمومی فوق‌العاده:مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام شرکت یکی از انواع مجامع عمومی در شرکت ها می باشد که عبارت است از اجتماع صاحبان سهام شرکت به طور فوق العاده طبق اصول و قوانین تجاری و مالی و مقررات اساسنامه شرکت به منظور اتخاذ تصمیمات بنیادی نسبت به انچه که قانونا در صلاحیت این مجمع عمومی است.حد نصاب تشکیل این مجمع عبارت است از حضور حداقل نصف دارندگان سهام دارای حق رای.[۳]

انحلال شرکت:انحلال شرکت یعنی خاتمه دادن به فعالیت و حیات شرکت است. انحلال شرکت به صورت داوطلبانه ؛بدون دخالت دادگاه یا بدون ورود به روند ورشکستگی طبیعی ترین و کم هزینه ترین شیوه پایان دادن به حیات شرکت سهامی به شمار می اید. تنها مرجعی از شرکت که دارای صلاحیت انحلال شرکت می باشد مجمع عمومی فوق العاده می باشد.[۴]

پیشینه

سابقا قانون گذار در ماده 58 قانون تجارت 1311 در خصوص کاهش سرمایه و تشکیل مجمع عمومی برای انحلال یا بقای شرکت بیان می داشت:« اگر به واسطه ضررهای وارده نصف سرمایه شرکت از میان برود مدیران شرکت مکلفند تمام صاحبان سهام را برای انعقاد مجمع عمومی‌دعوت نمایند تا موضوع انحلال یا ابقاء شرکت مورد شور و رأی شود - تصمیم این مجمع در هر حال منتشر خواهد شد.».همچنین در ماده 59 قانون تجارت 1311 این حکم را اورده بود که:«هر گاه مدیران شرکت برخلاف ماده فوق مجمع عمومی را دعوت نکردند و یا مجمعی که دعوت می‌شود نتواند مطابق مقررات قانونی‌منعقد گردد هر ذیحقی می‌تواند انحلال شرکت را از محاکم صالحه بخواهد.»که در واقع حکم این ماده در خصوص ضمانت اجرای عدم دعوت مجامع عمومی یا دعوت غیر قانونی مجامع عمومی بود.[۵]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

قانون گذار در این ماده در خصوص کاهش اجباری سرمایه صحبت نموده است.همچنین به طور ضمنی یکی دیگر از وظایف هیات مدیره که عبارت است از تشکیل مجمع عمومی فوق العاده را بیان نموده است.[۶]کاهش سرمایه بر خلاف استهلاک سرمایه موجب تغییر مبلغ اسمی سرمایه شده است و در نتیجه وثیقه طلبکاران شرکت تقلیل می یابد.گاهی کاهش سرمایه به علت زیان های وارده به شرکت می باشد (ازبین رفتن قسمتی از سرمایه شرکت).در این حالت باید سرمایه شرکت ارزیابی شده و بر مبنای واقعیت موجود تقلیل یابد. به این ترتیب شرکت با اصلاح وضع مالی خود در پرداخت سود قابل تقسیم بین سهامداران به میزان سرمایه متحمل هزینه اضافه پرداخت نمی شود و سهامداران نیز به علت تخصیص همه ساله سود قابل تقسیم بابت زیان های وارده زیان های سنوات قبل از سود مزبور محروم نخواهد شد.[۷] [۸]بر اساس این ماده کاهش اجباری سرمایه زمانی مفهوم می یابد که شرکت به سبب زیان در شرایط نامطلوبی قرار گرفته است.زیان های وارده به شرکت حداقل برابر نصف سرمایه شرکت باشد. در این حالت هیات مدیره مکلف می شود بلافاصله مجمع عمومی فوق العاده را تشکیل دهد تا موضوع انحلال یا بقا شرکت مورد بحث و رای قرار گیرد. باید افزود در صورتی که هیات مدیره بر خلاف مقررات مجمع عمومی فوق العاده را تشکیل ندهد یا دعوت نکند هر ذینفعی می تواند انحلال شرکت را از دادگاه بخواهد.[۹]

رویه‌های قضایی

نکات توضیحی

در کاهش اجباری سرمایه به حقوق طلبکارانی که بعد از این کاهش با شرکت معامله کرده اند لطمه ای وارد نمی شود.زیرا این طلبکاران زمانی که شرکت سرمایه کاهش یافته داشته است با آن معامله کرده اند اما ممکن است حقوق طلبکارانی که قبل از کاهش سرمایه با شرکت معامله نموده اند تضییع شود.[۱۰]

نکته ای که در ذیل این ماده لازم به اشاره است این است که به نظر می رسد مراد اصلی قانون گذار در این ماده سرمایه اسمی یا ثبت شده شرکت باشد نه سرمایه واقعی شرکت که امکان دارد که در اثر فعالیت های ان به چند برابر سرمایه اسمی آن رسیده باشد.قانون گذار در اینجا مطلق سرمایه را آورده است که قدر متیقن ان این است که سرمایه ثبت شده است . این قدر متیقن را در خود این ماده می توان تشخیص داد که مراد قانون گذار بوده است چرا که گفته اگر کاهش سرمایه به نصف رسید موجب انحلال شرکت است در صورتی که اگر مراد سرمایه ثبت نشده بوداصلا نیازی به کاهش سرمایه نبود.[۱۱]

منابع

  1. صفر بیگ زاده. فرهنگ تعاریف قانونی. چاپ 1. کلک صبا، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6445628
  2. مرتضی شکیبازیده. فرهنگ نامه حقوقی شکیبا. چاپ 1. بروج، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6651632
  3. جواد افتخاری. حقوق تجارت (جلد دوم) (شرکت های تجاری). چاپ 3. ققنوس، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2608832
  4. محمدرضا پاسبان. حقوق شرکت های تجاری. چاپ 7. سمت، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3256212
  5. حسن ستوده تهرانی. حقوق تجارت (جلد دوم) (شرکت سهامی عام، شرکت سهامی خاص، شرکت با مسئولیت محدود، شرکت مختلط غیرسهامی، شرکت مختلط سهامی، شرکت تعاونی، تصفیه امور شرکت ها، ثبت شرکت ها). چاپ 20. دادگستر، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1879880
  6. محمود عرفانی. حقوق تجارت (جلد دوم) شرکت های تجارتی (شرکت های سهامی عام و خاص، با مسئولیت محدود، تضامنی، نسبی، مختلط غیرسهامی، مختلط سهامی و تعاونی، مؤسسات غیرتجاری، ثبت شرکت خارجی، مقررات مالیاتی در شرکت های ایرانی و خارجی، شرایط کار فرد خارجی در ایران و...). چاپ 2. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2200180
  7. محمود عرفانی. حقوق تجارت (جلد دوم) شرکت های تجارتی (شرکت های سهامی عام و خاص، با مسئولیت محدود، تضامنی، نسبی، مختلط غیرسهامی، مختلط سهامی و تعاونی، مؤسسات غیرتجاری، ثبت شرکت خارجی، مقررات مالیاتی در شرکت های ایرانی و خارجی، شرایط کار فرد خارجی در ایران و...). چاپ 2. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2201028
  8. حسن حسنی. حقوق تجارت (مشتمل بر کلیه مباحث). چاپ 5. میزان، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2483848
  9. ربیعا اسکینی. حقوق تجارت (جلد دوم) (شرکت های تجاری) (شرکت های سهامی عام و خاص). چاپ 13. سمت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3358904
  10. فرشید فرحناکیان. قانون تجارت در نظم حقوق کنونی. چاپ 2. میزان، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4302172
  11. محمد دمیرچیلی، علی حاتمی و محسن قرایی. قانون تجارت در نظم حقوقی کنونی. چاپ 14. دادستان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4239612