ماده 41 قانون اجرای احکام مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: واگردانی دستی
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 41 قانون اجرای احکام مدنی:''' هر گاه [[محکوم‌علیه]] طوعاً [[حکم]] [[دادگاه]] را اجرا ننماید [[دادورز]] ([[مأمور اجرا|مأمور اجرا)]] به ترتیب مقرر در این قانون اقدام به اجرای حکم می‌کند.
'''ماده ۴۱ قانون اجرای احکام مدنی:''' هر گاه [[محکوم‌علیه]] طوعاً [[حکم]] [[دادگاه]] را اجرا ننماید [[دادورز]] ([[مأمور اجرا|مأمور اجرا)]] به ترتیب مقرر در این قانون اقدام به اجرای حکم می‌کند.


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
[[ماده 34 قانون اجرای احکام مدنی]]
 
* [[ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی]]
* [[ماده 2 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی]]
 
== توضیح واژگان ==
[[محکوم علیه|محکوم‌علیه]]: شخصی است [[شخص حقیقی|حقیقی]] یا [[شخص حقوقی|حقوقی]] که در نتیجۀ [[حکم]] [[دادگاه]] با تکیه بر قدرت [[قانون]]، ملزم به اجرای [[موضوع حکم]] خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲|1=|عنوان=اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1843316|صفحه=|نام۱=ولی اله|نام خانوادگی۱=رضایی رجانی|چاپ=2}}</ref>
 
[[دادورز]] یا [[مأمور اجرا]]: کارمند دولت را که عهده‌دار عملی کردن مفاد و مندرجات اجرائیه دادگاه یا اداره ثبت اسناد و املاک کشور است در اصطلاح، مأمور اجرا گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1466368|صفحه=|نام۱=بهرام|نام خانوادگی۱=بهرامی|چاپ=3}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
مادۀ مذکور اولاً، نوعی اتمام حجت با محکوم‌علیه است؛ تحت این عنوان که چنانچه حکم دادگاه را از روی اراده اجرا نکند، با اقدامات قهریه اجرایی روبرو خواهد شد. ثانیاً، نوعی مجوز برای مأمور اجرا است که اگر محکوم‌علیه به وظیفۀ خود عمل نکند، مأمور مذکور اجازه دارد اقدامات خود را شروع کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4092724|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=7}}</ref> اجرای حکم زمانی آغاز می‌شود که مهلت ده روزۀ مذکور در [[ماده 34 قانون اجرای احکام مدنی]]، منقضی شود. چراکه از این تاریخ است که امتناع از اجرای حکم توسط محکوم‌علیه مسجل می‌شود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1237036|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
مادهٔ مذکور اولاً، نوعی اتمام حجت با محکوم‌علیه است؛ تحت این عنوان که چنانچه حکم دادگاه را از روی اراده اجرا نکند، با اقدامات قهریه اجرایی روبرو خواهد شد. ثانیاً، نوعی مجوز برای مأمور اجرا است که اگر محکوم‌علیه به وظیفهٔ خود عمل نکند، مأمور مذکور اجازه دارد اقدامات خود را شروع کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4092724|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=7}}</ref> همچنین، لازم به ذکر است که اجرای حکم زمانی آغاز می‌شود که مهلت ده روزهٔ مذکور در [[ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی]]، منقضی گردد. چراکه از این تاریخ است که امتناع از اجرای حکم توسط محکوم‌علیه ثابت می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1237036|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
 
== نکات توضیحی ==
در اجرای حکم اجباری بر خلاف اجرای حکم اختیاری، برای اجرا نیاز به رعایت تشریفات است که با تحقق و رعایت آن امکان اجرای حکم میسر می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4507160|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=اباذری فومشی|چاپ=3}}</ref>
 
== رویه‌های قضایی ==
نظریهٔ شمارهٔ ۷/۹۵۰ مورخ ۱۳۶۷/۰۳/۳۰ ادارهٔ حقوقی دادگستری، بیان می‌دارد: «اگر محکوم‌به فقط تمکین باشد و زن حاضر به اجرای حکم نگردد، جز عدم استحقاق مشارالیها به نفقه و کسوه اثر دیگری بر حکم الزام به تمکین مترتب نیست».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2039620|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=2}}</ref>
 
همچنین، نظریهٔ مشورتی شمارهٔ ۷/۶۳۵۶ مورخ ۱۳۷۵/۱۰/۱۳ ادارهٔ کل حقوقی دادگستری، بیان می‌دارد: «با توجه به مواد [[ماده ۴۱ قانون اجرای احکام مدنی|۴۱]]، [[ماده ۳۸ قانون اجرای احکام مدنی|۳۸]]، [[ماده ۴۲ قانون اجرای احکام مدنی|۴۲]] و بند (۳) [[ماده ۴۵ قانون اجرای احکام مدنی]] و توجه به ماده ۳۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی ([[ماده ۱۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی|ماده ۱۶۴ قانون]] فعلی) وجود مستحدثات در محل اجرای حکم قطعی لازم‌الاجرا [[خلع ید]] مانع اجرای حکم صادره نمی‌باشد هر چند تعلق مستحدثات به [[محکوم‌علیه]] محرز باشد».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در آیینه نمودار|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2437444|صفحه=|نام۱=قاسم|نام خانوادگی۱=افسران|نام۲=فاطمه|نام خانوادگی۲=آهنگری|چاپ=2}}</ref>
 
== انتقادات ==
در خصوص عبارت «... ترتیب مقرر در این قانون …» این نظر مطرح شده‌است که عبارت مذکور، جامع نیست. چراکه دادورز در مرحلهٔ اجرای حکم، علاوه بر مقررات قانون اجرای احکام مدنی، لازم است قوانین دیگری مانند [[قانون راجع به منع توقیف اموال منقول و غیرمنقول متعلق به شهرداری‌ها]] مصوب ۱۳۶۱، [[قانون نحوهٔ پرداخت محکوم‌به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی]] مصوب ۱۳۶۵، [[قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی|قانون نحوهٔ اجرای محکومیت‌های مالی]] مصوب ۱۳۷۳ و … را نیز رعایت نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1237048|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:قانون اجرای احکام مدنی]]
{{مواد قانون اجرای احکام مدنی}}
[[رده:اجرای اجباری حکم دادگاه]]
[[رده:اجرای اجباری حکم دادگاه]]
[[رده:عدم اجرای اختیاری حکم دادگاه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۴۵

ماده ۴۱ قانون اجرای احکام مدنی: هر گاه محکوم‌علیه طوعاً حکم دادگاه را اجرا ننماید دادورز (مأمور اجرا) به ترتیب مقرر در این قانون اقدام به اجرای حکم می‌کند.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

محکوم‌علیه: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجۀ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، ملزم به اجرای موضوع حکم خواهد بود.[۱]

دادورز یا مأمور اجرا: کارمند دولت را که عهده‌دار عملی کردن مفاد و مندرجات اجرائیه دادگاه یا اداره ثبت اسناد و املاک کشور است در اصطلاح، مأمور اجرا گویند.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

مادهٔ مذکور اولاً، نوعی اتمام حجت با محکوم‌علیه است؛ تحت این عنوان که چنانچه حکم دادگاه را از روی اراده اجرا نکند، با اقدامات قهریه اجرایی روبرو خواهد شد. ثانیاً، نوعی مجوز برای مأمور اجرا است که اگر محکوم‌علیه به وظیفهٔ خود عمل نکند، مأمور مذکور اجازه دارد اقدامات خود را شروع کند.[۳] همچنین، لازم به ذکر است که اجرای حکم زمانی آغاز می‌شود که مهلت ده روزهٔ مذکور در ماده ۳۴ قانون اجرای احکام مدنی، منقضی گردد. چراکه از این تاریخ است که امتناع از اجرای حکم توسط محکوم‌علیه ثابت می‌شود.[۴]

نکات توضیحی

در اجرای حکم اجباری بر خلاف اجرای حکم اختیاری، برای اجرا نیاز به رعایت تشریفات است که با تحقق و رعایت آن امکان اجرای حکم میسر می‌شود.[۵]

رویه‌های قضایی

نظریهٔ شمارهٔ ۷/۹۵۰ مورخ ۱۳۶۷/۰۳/۳۰ ادارهٔ حقوقی دادگستری، بیان می‌دارد: «اگر محکوم‌به فقط تمکین باشد و زن حاضر به اجرای حکم نگردد، جز عدم استحقاق مشارالیها به نفقه و کسوه اثر دیگری بر حکم الزام به تمکین مترتب نیست».[۶]

همچنین، نظریهٔ مشورتی شمارهٔ ۷/۶۳۵۶ مورخ ۱۳۷۵/۱۰/۱۳ ادارهٔ کل حقوقی دادگستری، بیان می‌دارد: «با توجه به مواد ۴۱، ۳۸، ۴۲ و بند (۳) ماده ۴۵ قانون اجرای احکام مدنی و توجه به ماده ۳۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی (ماده ۱۶۴ قانون فعلی) وجود مستحدثات در محل اجرای حکم قطعی لازم‌الاجرا خلع ید مانع اجرای حکم صادره نمی‌باشد هر چند تعلق مستحدثات به محکوم‌علیه محرز باشد».[۷]

انتقادات

در خصوص عبارت «... ترتیب مقرر در این قانون …» این نظر مطرح شده‌است که عبارت مذکور، جامع نیست. چراکه دادورز در مرحلهٔ اجرای حکم، علاوه بر مقررات قانون اجرای احکام مدنی، لازم است قوانین دیگری مانند قانون راجع به منع توقیف اموال منقول و غیرمنقول متعلق به شهرداری‌ها مصوب ۱۳۶۱، قانون نحوهٔ پرداخت محکوم‌به دولت و عدم تأمین و توقیف اموال دولتی مصوب ۱۳۶۵، قانون نحوهٔ اجرای محکومیت‌های مالی مصوب ۱۳۷۳ و … را نیز رعایت نماید.[۸]

منابع

  1. ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843316
  2. بهرام بهرامی. اجرای احکام مدنی. چاپ 3. نگاه بینه، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1466368
  3. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4092724
  4. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1237036
  5. منصور اباذری فومشی. قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 3. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4507160
  6. سیدمحمدرضا حسینی. قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی. چاپ 2. نگاه بینه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2039620
  7. قاسم افسران و فاطمه آهنگری. اجرای احکام مدنی در آیینه نمودار. چاپ 2. نگاه بینه، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2437444
  8. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1237048