ماده 51 قانون اجرای احکام مدنی
ماده ۵۱ قانون اجرای احکام مدنی: از اموال محکومعلیه به میزانی توقیف میشود که معادل محکومبه و هزینههای اجرایی باشد ولی هر گاه مال معرفی شده ارزش بیشتری داشته و قابل تجزیه نباشد تمام آن توقیف خواهد شد در این صورت اگر مال غیرمنقول باشد مقدار مشاعی از آن که معادل محکومبه و هزینههای اجرایی باشد توقیف میگردد.
مواد مرتبط
توضیح واژگان
هزینههای اجرایی: هزینه عبارت است از مالی که برای بردن سود، مصرف میشود و هزینهی اجرا، عبارت است از کلیۀ مخارجی که محکومله برای جریان عملیات اجرائی و وصول به موضوع اجرائیه در حدود مقررات و به طور متعارف پرداخته است.[۱] هزینههای اجرایی شامل هزینۀ آگهی، کارشناس، ارزیاب، حافظ و حقالاجرا و سایر هزینههای ضروری برای اجرای حکم بر عهدۀ محکومعلیه میباشد.[۲] اجرت حمل و نقل، انبارداری و هزینۀ ثبت و دفتر اسناد رسمی نیز از جمله هزینههای اجرایی است.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
مادهٔ مذکور بیان میدارد که ممکن است مالی که برای توقیف معرفی میشود، غیرمنقول باشد. در اینصورت دو حالت قابل طرح است:
الف) مال غیرمنقولی که دارای سند مالکیت است، یعنی سابقهٔ ثبتی دارد که در این حالت، اگر ارزش مال بیش از محکومبه و هزینههای اجرای باشد، تنها آن تعداد سهم مشاعی که برای پوشش دادن محکومبه و هزینههای اجرایی لازم است، توقیف خواهد شد.
ب) مال غیرمنقولی که فاقد سند رسمی مالکیت است، یعنی سابقهٔ ثبتی ندارد که در این حالت، ماده ۱۰۱ قانون اجرای احکام مدنی تعیین تکلیف نمودهاست.[۴]
لازم به ذکر است که در عمل، توقیف حدود ده درصد بالاتر از محکومبه مجاز است. البته این افزایش توقیف صرفاً در زمان اجرای حکم است و در لحظه تأمین خواسته چنین تجویزی ملاحظه نمیشود.[۵]
نکات توضیحی
با توجه به ماده ۵۱ قانون آیین دادرسی مدنی، آنچه توقیف میگردد باید محکومبه و هزینههای اجرایی را پوشش دهد و چنانچه دادورز (مأمور اجرا) صرفاً به میزان محکومبه، مال محکومعلیه را توقیف نماید، مرتکب تخلف شدهاست.[۶] همچنین، اگر پس از ارزیابی مشخص شود که دادورز (مأمور اجرا) بیشتر از ارزش محکومبه و هزینههای اجرایی، مال توقیف نمودهاست، باید بلافاصله از مازاد رفع توقیف نماید تا مرتکب تخلفی نگردیده باشد.[۷]
رویههای قضایی
نظریهٔ مشورتی شمارهٔ ۷/۲۲۹۷ مورخ ۱۳۷۷/۰۶/۰۹ ادارهٔ حقوقی بیان میدارد: «توقیف دو دانگ مال مشاع سهم مدیون از اتومبیل در حدی که مانع نقل و انتقال سهم ایشان شود، منع قانونی ندارد. ولی توقیف اتومبیل در پارکینگ و جلوگیری از کار کردن آن به لحاظ برخورد با حقوق مالکانه ۴ دانگ مشاع دیگر جایز نیست».[۸]
همچنین، در نظریهٔ مشورتی شمارهٔ ۷/۵۱۶۵ مورخ ۱۳۵۹/۰۹/۲۵ اداره حقوقی قوه قضاییه چنین تصریح شدهاست: «هر گاه تعلق مال غیرمنقول، به محکومعلیه محرز باشد، توقیف آن در مقام اجرای حکم جایز است. هر چند که به ثبت نرسیده باشد».[۹]
- نظریه شماره 7/99/124 مورخ 1399/05/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره فروش سرقفلی به صورت مشاعی از طریق مزایده
- نظریه شماره 7/1401/968 مورخ 1401/09/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره معرفی ملک فاقد سابقه ثبتی به عنوان سهم الارث، جهت وصول محکومبه
- نظریه شماره 7/1400/554 مورخ 1400/06/15 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره نحوه توقیف عرصه و اعیان محکوم علیه به نفع محکوم له
- نظریه شماره 7/1401/1246 مورخ 1402/03/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره فروش سرقفلی مشاعی
- نظریه شماره 7/1401/1291 مورخ 1402/05/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره توقیف ملک مشاعی سرقفلی زوج جهت اخذ مهریه
- نظریه شماره 7/99/1001 مورخ 1399/07/23 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره توقیف و برداشت از حساب بانکی مولی علیهِ محکوم علیه از سوی محکوم له
- نظریه شماره 7/98/642 مورخ 1399/01/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم امکان توقیف اموال مدیران از سوی طلبکاران شرکت در فرض انحلال شرکت
مصادیق و نمونهها
مادهٔ مذکور بیان نمودهاست که توقیف اموال محکومعلیه باید معادل محکومبه و هزینههای اجرایی باشد. به عنوان مثال، اگر محکومیت محکومعلیه بیست میلیون ریال باشد، به دستور قاضی باید معادل بیست و یک میلیون ریال از اموال محکومعلیه توقیف شود.[۱۰]
حالت دیگری که در ماده به آن اشاره شده این است که مال منقول قابل تجزیه نباشد و ارزشی بیشتر از محکومبه و هزینههای اجرایی داشته باشد. به عنوان مثال، مورد توقیف یک دستگاه اتومبیل است که ارزش آن معادل ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال است در حالی که محکومبه و هزینههای اجرایی معادل ۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال است. در چنین حالتی دادورز (مأمور اجرا) مجبور به فروش اتومبیل مرقوم به مبلغ ۱۰۰۰۰۰۰۰۰ ریال است و پس از پرداخت ۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال محکومبه و هزینههای اجرایی، ۵۰۰۰۰۰۰۰ ریال مازاد که متعلق محکمعلیه میباشد، باید به وی مسترد گردد.[۱۱]
همچنین، بیان شدهاست که در مال غیرمنقول باید به میزان محکومبه و هزینه اجرای آن به صورت «مشاعی» توقیف گردد. برای مثال، از منزل مسکونی و تجاری یکصد میلیونی که محکومله پانزده میلیون طلب دارد، باید یک دانگ آن را به صورت مشاعی توقیف نمود و نه تمام ملک را.[۱۲]
منابع
- ↑ بهرام بهرامی. اجرای احکام مدنی. چاپ 3. نگاه بینه، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1466392
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. رویه قضایی. چاپ 15. پایدار، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1459612
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (اجرای احکام مدنی). چاپ 5. پایدار، 1378. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1220280
- ↑ علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4108128
- ↑ غلامرضا موحدیان. آیین دادرسی و اجرای احکام مدنی (ویژه کارآموزان قضایی). چاپ 1. فکرسازان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3934256
- ↑ ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843876
- ↑ ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1845900
- ↑ مجتبی جهانیان. تأمین خواسته و اجرای آن در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. جنگل، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5317592
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1237988
- ↑ علی مهاجری. آیین قضاوت مدنی در محاکم ایران. چاپ 5. فکرسازان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2289644
- ↑ ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1845908
- ↑ منصور اباذری فومشی. قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 3. خرسندی، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4525204