ماده 90 قانون اجرای احکام مدنی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده 90 قانون اجرای احکام مدنی: در موردی که شخص ثالث دین خود را به اقساط یا اجور و عوائدی را به تدریج به محکوم‌علیه می‌پردازد و محکوم‌له تقاضای استیفاء‌ محکوم‌به را از آن بنماید دادورز (‌مامور اجرا) به شخص ثالث اخطار می‌کند که اقساط یا عوائد و اجور مقرر را به قسمت اجرا تسلیم نماید.

مواد مرتبط

ماده 91 قانون اجرای احکام مدنی

توضیح واژگان

شخص ثالث: در قانون اجرای احکام مدنی، هر شخص حقوقی یا حقیقی غیر از طرفین اجرائیه شخص ثالث محسوب می‌شود. [۱]

دین: مال کلی ثابت در ذمه یک فرد، به نفع افراد دیگر را که به یکی از اسباب صحیح پدید می آید، دین می‌گویند.[۲]

محکوم‌علیه: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجۀ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، ملزم به اجرای موضوع حکم خواهد بود.[۳]

محکوم‌له: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجۀ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، درصدد رسیدن به موضوع حکم خواهد بود.[۴]

دادورز یا مأمور اجرا: کسی است که عملیات اجرایی توسط مدیر اجرا به وی محول می‌شود تا زیر نظر مدیر در جهت اجرای حکم قطعی دادگاه اقدام نماید.[۵]

عوائد: عوائد جمع عاید و عائده است و منظور آنچه است که به دست می‌آید.[۶]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

شایان ذکر است که چنانچه ثالث با وجود ابلاغ واقعی، بدون توجه به مادۀ فوق، اقدام به پرداخت اقساط به محکوم‌علیه نماید؛ چنین پرداختی در برابر مأمور اجرا قابلیت استناد ندارد و دادورز می‌تواند حقوق توقیف شده را مطالبه نماید.[۷]

نکات توضیحی

در خصوص اخطار دادورز به شخص ثالث باید گفت که هدف از این اخطار، اطلاع شخص ثالث است و تفاوتی میان ابلاغ قانونی و واقعی وجود ندارد. همچنین لازم به ذکر است که چنانچه شخص ثالث ادعا کند که اطلاعی در این مورد نداشته است، چنین ادعایی مسموع و قابل رسیدگی است.[۸]

مصادیق و نمونه‌ها

ممکن است مالکی ملک خود را به موجب عقد حق انتفاع، در اختیار منتفع قرار داده باشد و در مقابل، منتفع متعهد شده باشد مابازائی را به تدریج پرداخت کند؛ این حالت یکی از مصادیق عوائد مذکور در مادۀ مورد بحث این است.[۹]

مثال دیگر آن که، هر گاه شخص ثالث مستأجر محکوم‌علیه باشد و در قرارداد اجاره مقرر شده باشد اجاره‌بهای ملک مورد اجاره در تاریخ معینی از هر ماه به محکوم‌علیه پرداخت شود؛ در صورت تقاضای محکوم‌له، مطابق مادۀ فوق عمل خواهد شد.[۱۰]

منابع

  1. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (اجرای احکام مدنی). چاپ 5. پایدار، 1378.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1219656
  2. منصور اباذری فومشی. ترمینولوژی حقوق نوین (جلد دوم). چاپ 1. کیان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6568804
  3. ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843316
  4. ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843312
  5. منصور اباذری فومشی. قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 3. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4507460
  6. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1560388
  7. نادر مردانی و محمد قهرمان. اجرای احکام مدنی و احکام و اسناد لازم الاجرای خارجی در ایران. چاپ 1. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2154892
  8. سیدابوذر علوی و محمدرضا طاهری فرد. حقوق اصحاب دعوا و شخص ثالث در مزایده اجرای احکام مدنی. چاپ 2. نگاه بینه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2124704
  9. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1238724
  10. منصور اباذری فومشی. قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 3. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4530356