ماده 49 قانون اجرای احکام مدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(اضافه کردن نظریه مشورتی) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
در نظریهٔ شمارهٔ ۷/۵۲۲ مورخ ۱۳۷۱/۰۲/۰۵ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] چنین بیان شدهاست که: «تشخیص قابل توقیف بودن یا نبودن مال با [[دادگاه]] است».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1237204|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> | در نظریهٔ شمارهٔ ۷/۵۲۲ مورخ ۱۳۷۱/۰۲/۰۵ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] چنین بیان شدهاست که: «تشخیص قابل توقیف بودن یا نبودن مال با [[دادگاه]] است».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1237204|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> | ||
* [[نظریه شماره 7/99/1249 مورخ 1399/09/18 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره ادای محکوم به از اموال سازمان خصوصی سازی در فرض محکومیت شرکت تعاونی سهام عدالت]] | |||
== مقالات مرتبط == | == مقالات مرتبط == |
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۳۳
فصل دوم - توقیف اموال
مبحث اول - مقررات عمومی
ماده ۴۹ قانون اجرای احکام مدنی: در صورتی که محکومعلیه در موعدی که برای اجرای حکم مقرر است مدلول حکم را طوعاً اجرا ننماید یا قراری با محکومله برای اجرای حکم ندهد و مالی هم معرفی نکند یا مالی از او تأمین و توقیف نشده باشد محکومله میتواند درخواست کند که از اموال محکومعلیه معادل محکومبه توقیف گردد.
توضیح واژگان
محکومعلیه: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجهٔ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، ملزم به اجرای موضوع حکم خواهد بود.[۱]
موعد: موعد یا مهلت، زمانی است که دارای ابتدا و انتهای معین میباشد که طی آن، انجام عمل خاصی اعم از تکلیف یا حق یا عملی صرفاً داوطلبانه از شخص یا اشخاصی درخواست میگردد.[۲]
محکومله: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجهٔ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، درصدد رسیدن به موضوع حکم خواهد بود.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
شرایط زیر برای اعمال ماده ۴۹ قانون اجرای احکام مدنی، الزامی است:
الف) امتناع محکومعلیه از اجرای حکم در مهلت مقرر.
ب) عدم وجود توافقی میان محکومله و محکومعلیه در مورد اجرای حکم.
ج) عدم معرفی مالی از سوی محکومعلیه برای اجرای حکم.[۴]
محکومعلیه پس از ابلاغ اجرائیه موظف است ظرف ده روز مفاد اجرائیه را اجرا نماید. آنچه محکومعلیه برای اجرای حکم به واحد اجرای احکام معرفی مینماید باید مالیت و منفعت مشروع و عقلایی داشته و قابل اختصاص به شخص بوده و قابل داد و ستد باشد و آن مال متعلق حق دیگران قرار نگرفته باشد.[۵] بنابراین، عین مرهونه قابل توقیف نیست.[۶]
رویههای قضایی
نظریهٔ شمارهٔ ۷/۶۳۰۵ مورخ ۱۳۷۹/۰۷/۳۰ ادارهٔ حقوقی دادگستری، بیان میدارد: «با توجه به صراحت ماده ۴۹ قانون اجرای احکام مدنی، توقیف اموال محکومعلیه توسط اجرای احکام نیاز به درخواست محکومله دارد و اجرای احکام نمیتواند رأساً اموال محکومعلیه را توقیف نماید مگر این که محکومله قبلاً آن را درخواست کرده باشد».[۷]
در نظریهٔ شمارهٔ ۷/۵۲۲ مورخ ۱۳۷۱/۰۲/۰۵ اداره حقوقی قوه قضاییه چنین بیان شدهاست که: «تشخیص قابل توقیف بودن یا نبودن مال با دادگاه است».[۸]
مقالات مرتبط
- تبیین مفهوم اصل عدم تفویض قانون گذاری در پرتو اصل برتری قانون اساسی؛ نقدی بر رویۀ شورای نگهبان
- بررسی امکان و چگونگی توقیف سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت
منابع
- ↑ ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843316
- ↑ طبقهبندی مواعد قانونی. چاپ 1. قضا، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6651080
- ↑ ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843312
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1237148
- ↑ نادر مردانی و محمد قهرمان. اجرای احکام مدنی و احکام و اسناد لازم الاجرای خارجی در ایران. چاپ 1. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2153764
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1237160
- ↑ سیدمحمدرضا حسینی. قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی. چاپ 2. نگاه بینه، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2039956
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1237204