ماده 174 قانون اجرای احکام مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۲۳ توسط فاطمه امیدی (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۱۷۴ قانون اجرای احکام مدنی: مدیر دفتر دادگاه عین تقاضا و پیوست‌های آن را به دادگاه می‌فرستد و دادگاه در جلسه اداری فوق‌العاده با بررسی تقاضا و مدارک ضمیمه آن قرار قبول تقاضا و لازم‌الاجراء بودن حکم را صادر و دستور اجراء می‌دهد یا با ذکر علل و جهات رد تقاضا را اعلام می‌نماید.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

جلسه اداری: منظور از جلسهٔ اداری، جلسه‌ای است که بدون احضار و برای امر غیرترافعی، برای اتخاذ تصمیم اداری تشکیل می‌شود.[۱] همچنین، اینطور بیان شده‌است که: «جلسهٔ اداری، همان جلسهٔ فوق‌العاده است».[۲] لیکن این نظر نیز مطرح شده‌است که: «جلسهٔ اداری، جلسه‌ای است که دادگاه برای گرفتن یک تصمیم اداری تشکیل می‌دهد، نه قضایی»؛ چنانچه تصمیم قضایی را تصمیمی ماهوی تلقی کنیم، تعریف اخیر قابل دفاع به نظر می‌رسد.[۳]

جلسه فوق‌العاده: مقصود از جلسه فوق‌العاده، جلسه‌ای است که بدون تعیین وقت قبلی برگزار می‌شود.[۴] وقت فوق‌العاده را می‌توان

حکم: در صورتی که رأی دادگاه راجع به ماهیت دعوا بوده و قاطع باشد حکم نامیده می‌شود.[۵]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

باید توجه داشت که دستور اجرای حکم از جانب دادگاه، غیر از قرار قبولی تقاضا و لازم‌الاجرای شناختن حکم است.[۶] منظور از قرار قبول تقاضا و لازم‌الاجرا بودن حکم، در حقیقت همان شناسایی حکم خارجی است.[۷] به عبارت دیگر، دستور اجرای حکم، محتاج قرار قبولی قبلی است.[۶]

بررسی درخواست مذکور، بدون انجام هرگونه تشریفات، اخطار یا ابلاغ حضور طرفین در جلسهٔ فوق‌العاده صورت می‌پذیرد. در نتیجه، رسیدگی در این مرحله، غیرترافعی خواهد بود.[۸]

همچنین، لازم است ذکر شود که چنانچه دادگاه با بررسی مدارک و اسناد ضمیمهٔ حکم خارجی، همهٔ شرایط قانونی را احراز ننماید، اقدام به صدور قرار رد تقاضای اجرائیه را صادر می‌نماید.[۹] چنانچه تصمیم دادگاه مبنی بر رد تقاضا باشد، دو حالت مطرح می‌شود:

الف) اگر علت رد تقاضا، مبتنی بر جهات ماهوی باشد؛ راه طرح مجدد تقاضا برای همیشه مسدود می‌گردد.

ب) اگر علت رد تقاضا، مبتنی بر مسائل شکلی باشد؛ چنین به نظر می‌رسد که در صورت رفع موانع شکلی، طرح مجدد تقاضا امکان‌پذیر است.[۱۰][۱۱]

انتقادات

در خصوص ماده ۱۷۴ قانون اجرای احکام مدنی، چنین بیان شده‌است که: «بهتر بود در مورد مادهٔ مورد بحث، به جای عبارت «لازم‌الاجرا بودن» عبارت «قابل اجرا بودن» استعمال می‌شد».[۱۲]

منابع

  1. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1241548
  2. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1240812
  3. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1562272
  4. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4664768
  5. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 573440
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (اجرای احکام مدنی). چاپ 5. پایدار، 1378.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1220312
  7. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1563008
  8. نادر مردانی و محمد قهرمان. اجرای احکام مدنی و احکام و اسناد لازم الاجرای خارجی در ایران. چاپ 1. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2155724
  9. منصور اباذری فومشی. قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 3. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4537324
  10. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1241560
  11. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1563016
  12. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1241556