ماده 94 قانون اجرای احکام مدنی
ماده ۹۴ قانون اجرای احکام مدنی: هرگاه شخص ثالث از تأدیه وجه نقد یا طلب حال که نزد او توقیف شده امتناع نماید به میزان وجه مزبور از دارایی او توقیف خواهد شد.
مواد مرتبط
توضیح واژگان
شخص ثالث: در قانون اجرای احکام مدنی، هر شخص حقوقی یا حقیقی غیر از طرفین اجرائیه شخص ثالث محسوب میشود.[۱]
نکات تفسیری دکترین ماده 94 قانون اجرای احکام مدنی
در خصوص مادهٔ فوق نکات ذیل حائز اهمیت است:
اولاً، باید توجه داشت که در ماده ۹۳ قانون اجرای احکام مدنی، ضمانت اجرای امتناع ثالث از تسلیم عین مال توقیف شده به دادورز بیان شده بود، لیکن در مادهٔ مذکور ضمانت اجرای امتناع ثالث از تأدیه وجه نقد یا طلب حال، مدنظر است.[۲]
ثانیاً، منظور از امتناع ثالث، امتناع وی از دستور مدیر اجراست اعم از این که دستور مذکور متضمن تسلیم عین یا تأدیه وجه به دایرهٔ اجرا یا به محکومله باشد.[۳]
نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 94 قانون اجرای احکام مدنی
محتوای مندرج در این قسمت توسط هوش مصنوعی تولید شده است. |
- بحث از توقیف اموال شخص ثالث در فرآیند اجرای احکام مدنی.
- موضوع امتناع شخص ثالث از پرداخت وجه نقد یا طلب حال.
- امکان توقیف دارایی شخص ثالث به میزان وجه یا طلب توقیف شده.
- تعهدات شخص ثالث در اجرای احکام و عواقب عدم انجام تعهدات.
رویه های قضایی
- بر اساس نظریهٔ مشورتی شماره ۷/۷۱۳ مورخ ۱۳۶۲/۰۲/۱۱، هر گاه اموال محکومعلیه نزد شخص ثالث قبلاً توسط یک مقام ذیصلاح قضایی توقیف شده باشد، توقیف مجدد آن به وسیلهٔ مقام دیگر و جلوگیری از اجرای حکم اول صحیح نمیباشد.[۴]
- نظریه شماره 7/99/126 مورخ 1399/02/22 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان توقیف اموال شخص ثالث توسط اجرای احکام مدنی در فرض حال بودن طلب
- نظریه شماره 1049/96/7 مورخ 1396/05/08 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
انتقادات
در مورد ماده فوق، این نظر مطرح شدهاست که: «قانونگذار میتوانست این ماده را در صدر مادهٔ ۹۳ همین قانون ادغام کند و ماده جداگانهای تدوین و تصویب نکند، چرا که تفاوت ماده ۹۴ با صدر ماده ۹۳ بسیار اندک بوده و قانونگذار میتوانست این دو ماده را با اندکی دقت در یک ماده تدوین و تصویب نماید».[۵]
همچنین در خصوص انشا قسمت اخیر ماده چنین گفته شدهاست که عبارت «... به میزان وجه یا طلب مزبور…» مناسبتر به نظر میرسد. چراکه علیرغم آن که طلب، بیشتر برای مطالبات نقدی به کار میرود، لیکن در مادهٔ مذکور باید در معنای «تعهد کلی» تفسیر گردد.[۶]
منابع
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (اجرای احکام مدنی). چاپ 5. پایدار، 1378. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1219656
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1238844
- ↑ نادر مردانی و محمد قهرمان. اجرای احکام مدنی و احکام و اسناد لازم الاجرای خارجی در ایران. چاپ 1. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2153472
- ↑ احمد زارعی. پاسخ به 266 پرسش قضایی کاربردی (دربارهٔ امور حسبی، اجرای احکام، خانواده، اجاره و تملک آپارتمانها). چاپ 2. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3124580
- ↑ منصور اباذری فومشی. قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 3. خرسندی، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4530480
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1238864