ماده 45 قانون اجرای احکام مدنی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۴۵ قانون اجرای احکام مدنی: هر گاه در محلی که باید خلع ید شود اموالی از محکوم‌علیه یا شخص دیگری باشد و صاحب مال از بردن آن خودداری کند یا به او دسترسی نباشد دادورز (مأمور اجرا) صورت تفصیلی اموال مذکور را تهیه و به ترتیب زیر عمل می‌کند:

  1. اسناد و اوراق بهادار و جواهر و وجه نقد به صندوق دادگستری یا یکی از بانک‌ها سپرده می‌شود.
  2. اموال ضایع شدنی و اشیایی که بهای آن‌ها متناسب با هزینه نگاهداری نباشد به فروش رسیده و حاصل فروش پس از کسر هزینه‌های مربوط به صندوق دادگستری سپرده می‌شود تا به صاحب آن مسترد گردد.
  3. در مورد سایر اموال دادورز (مأمور اجرا) آن‌ها را در همان محل یا محل مناسب دیگری محفوظ نگاه‌داشته یا به حافظ سپرده و رسید دریافت می‌دارد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

دادورز یا مأمور اجرا: کسی است که عملیات اجرایی توسط مدیر اجرا به وی محول می‌شود تا زیر نظر مدیر در جهت اجرای حکم قطعی دادگاه اقدام نماید.[۱] محکوم‌علیه: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجهٔ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، ملزم به اجرای موضوع حکم خواهد بود.[۲] حافظ: اموال منقول را نمی‌شود با تنظیم صورت‌مجلس، تعیین قیمت و اعلام توقیف، رها ساخت. بلکه لازم است شخصی مسئولیت آن‌ها را به عهده بگیرد. چنین شخصی در اجرای احکام به «حافظ» تعبیر شده‌است.[۳] همچنین، اینطور بیان شده‌است که در ماده ۷۸ قانون اجرای احکام مدنی، حافظ عبارت از شخصی مسئول است و مسئول، کسی است که خود را در برابر اموال دیگران پاسخگو و متعهد بداند.[۴]

نکات تفسیری دکترین ماده 45 قانون اجرای احکام مدنی

مادهٔ مذکور اموال شخص ثالث یا محکوم‌علیه در محل مورد خلع ید را به دو دستهٔ اموال ضایع شدنی و اموال ضایع نشدنی تقسیم می‌کند. اموال ضایع شدنی، سریع‌الفساد می‌باشند و اگر بهای آن‌ها متناسب با هزینهٔ نگهداری آن‌ها باشد، به فروش نمی‌رود؛ در غیر این صورت، چنین اموالی به فروش می‌رسند و حاصل فروش پس از کسر هزینه‌ها به صندوق دادگستری سپرده می‌شوند تا به صاحب آن‌ها مسترد گردد. همچنین، اموال ضایع نشدنی خود به دو دسته تقسیم می‌شوند: الف) اسناد و اوراق بهادار و ب) جواهرات و وجه نقد. اموال ضایع نشدنی باید به صندوق دادگستری یا یکی از بانک‌ها سپرده شود تا از آن‌ها نگهداری و مراقبت به عمل آید.[۵]

نکته‌دیگر آن که لازمهٔ استفاده از ملک موضوع خلع ید، برای نگهداری اموال محکوم‌علیه یا ثالث، موافقت محکوم‌له است، در غیر اینصورت چاره‌ای جز تهیهٔ محلی یه عنوان انبار و تحویل اموال با تعهد پرداخت هزینهٔ انبارداری به آن انبار توسط مأمور اجرا نیست. بدیهی است که هزینهٔ انبارداری از محل فروش اموال تأمین خواهد شد.[۶] در آخر، شایان ذکر است که هرچند که در این ماده تنها به خلع ید اشاره شده‌است، به نظر می‌رسد در هر مورد که باید از مالی انتزاع ید شود و اموال و اشیایی از محکوم‌علیه یا دیگران در محل باشد نیز، مقررات این ماده لازم‌الاجرا خواهد بود.[۷]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 45 قانون اجرای احکام مدنی

  1. در صورتی که در محلی که باید خلع ید شود، اموالی از محکوم‌علیه یا شخص دیگری وجود داشته باشد و صاحب مال از بردن آن خودداری کند یا به او دسترسی نباشد، اقداماتی توسط مأمور اجرا انجام می‌شود.
  2. اسناد، اوراق بهادار، جواهرات و وجه نقد به صندوق دادگستری یا یکی از بانک‌ها سپرده می‌شود.
  3. اموال ضایع شدنی و اشیایی که هزینه نگهداری بالایی نسبت به بهایشان دارند، فروخته می‌شوند و حاصل فروش به صندوق دادگستری سپرده می‌شود تا به صاحب آن بازگردانده شود.
  4. سایر اموال در همان محل یا محل مناسب دیگری نگهداری می‌شود یا به شخص مورد اطمینانی (حافظ) سپرده و رسید دریافت می‌شود.

رویه های قضایی

در پاسخ به این سؤال که: «چنانچه حکم خلع ید صادر شده ولی محکوم‌علیه قبلاً در محل مستحدثاتی ایجاد کرده باشد آیا وجود مستحدثات مذکور که متعلق به محکوم‌علیه است می‌تواند مانع اجرای حکم باشد؟» نظریهٔ مشورتی شمارهٔ ۷/۶۳۵۶ مورخ ۱۳۷۵/۱۰/۱۳ ادارهٔ کل حقوقی دادگستری، بیان می‌دارد: «با توجه به مواد ۴۱، ۳۸، ۴۲ و بند (۳) ماده ۴۵ قانون اجرای احکام مدنی و توجه به ماده ۳۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی (ماده ۱۶۴ قانون فعلی) وجود مستحدثات در محل اجرای حکم قطعی لازم‌الاجرا خلع ید مانع اجرای حکم صادره نمی‌باشد هر چند تعلق مستحدثات به محکوم‌علیه محرز باشد».[۸]

همچنین نظریهٔ مشورتی شمارهٔ ۷/۵۱۸۵ مورخ ۱۳۷۴/۰۸/۱۹ اداره حقوقی قوه قضاییه، بیان می‌دارد: «در صورت عدم موافقت محکوم‌علیه به دریافت بهای مصالح موجود در محل خلع ید شده، هر چند محکوم‌له با پرداخت بهای مصالح مایل به بقای مستحدثه باشد، بنای موجود قلع و قمع می‌شود».[۹]

مقالات مرتبط

بررسی امکان و چگونگی توقیف سرقفلی و حق کسب یا پیشه یا تجارت

منابع

  1. منصور اباذری فومشی. قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 3. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4507460
  2. ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843316
  3. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (اجرای احکام مدنی). چاپ 5. پایدار، 1378.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1219616
  4. ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1845524
  5. نادر مردانی و محمد قهرمان. اجرای احکام مدنی و احکام و اسناد لازم الاجرای خارجی در ایران. چاپ 1. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2155572
  6. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4096452
  7. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4096112
  8. سیدمحمدرضا حسینی. قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی. چاپ 2. نگاه بینه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2039640
  9. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1236872