ماده 53 قانون اجرای احکام مدنی: تفاوت میان نسخهها
Hossein dk (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hossein dk (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
* [[نظریه شماره 7/99/352 مورخ 1399/04/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دستور فروش و عدول از آن]] | * [[نظریه شماره 7/99/352 مورخ 1399/04/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دستور فروش و عدول از آن]] | ||
* [[نظریه شماره 7/1401/1284 مورخ 1402/04/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تبدیل مال توقیف در راستای قانون اجرای احکام مدنی]] | * [[نظریه شماره 7/1401/1284 مورخ 1402/04/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تبدیل مال توقیف در راستای قانون اجرای احکام مدنی]] | ||
* نظریه شماره 1207/96/7 مورخ 1396/05/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه | * [[نظریه شماره 1207/96/7 مورخ 1396/05/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]] | ||
== مصادیق و نمونهها == | == مصادیق و نمونهها == |
نسخهٔ کنونی تا ۷ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۱۲
ماده ۵۳ قانون اجرای احکام مدنی: هر گاه مالی از محکومعلیه در قبال خواسته یا محکومبه توقیف شده باشد محکومعلیه میتواند یک بار تا قبل از شروع به عملیات راجع به فروش درخواست تبدیل مالی را که توقیف شدهاست به مال دیگری بنماید مشروط بر این که مالی که پیشنهاد میشود از حیث قیمت و سهولت فروش از مالی که قبلاً توقیف شدهاست کمتر نباشد. محکومله نیز میتواند یک بار تا قبل از شروع به عملیات راجع به فروش درخواست تبدیل مال توقیفشده را بنماید. در صورتی که محکومعلیه یا محکومله به تصمیم قسمت اجرا معترض باشند میتوانند به دادگاه صادرکننده اجراییه مراجعه نمایند. تصمیم دادگاه در این مورد قطعی است.
مواد مرتبط
- ماده ۱۲۴ قانون آیین دادرسی مدنی
- ماده ۱۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی
- ماده ۵۲۴ قانون آیین دادرسی مدنی
- ماده ۲۴ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی
توضیح واژگان
محکومعلیه: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجۀ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، ملزم به اجرای موضوع حکم خواهد بود.[۱]
محکومله: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجۀ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، درصدد رسیدن به موضوع حکم خواهد بود.[۲] قسمت اجرا: منظور دایرهٔ اجرای دادگاه است که در حال حاضر به عنوان واحد اجرای احکام حوزه قضایی در معیت دادگاه انجام وظیفه مینماید.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
توقیف مال محکومعلیه، معمولاً با معرفی و تقاضای محکومله صورت میگیرد. لیکن این امکان نیز وجود دارد که خود محکومعلیه مالی را برای فروش معرفی کند. از آن جایی که بین زمان توقیف مال و فروش آن فاصلهٔ زمانی وجود دارد، این امکان برای محکومعلیه وجود دارد که درجهٔ نیاز خود را به مال توقیف شده و دیگر اموالی که دارد بسنجد یا عوامل دیگری باعث شود که تصمیم بگیرد مال دیگری از دارایی او در معرض فروش گذاشته شود نه مالی که در توقیف است.[۴] پس از پذیرش درخواست تبدیل مال توقیف شده و قبل از اعمال آن، لازم است مراتب تقاضای تبدیل، به طرف مقابل ابلاغ گردد تا در صورت لزوم، امکان اعتراض برای مخاطب ابلاغ وجود داشته باشد.[۵]
شایان ذکر است همانگونه که خواهان در انتخاب و معرفی اموال خوانده برای بازداشت علیالقاعده مجاز است، در انتخاب مالی که میخواهد به عوض مال بازداشت شده معرفی کند نیز با رعایت شرایط عمومی آزاد است.[۶] همچنین نکتهٔ دیگری که در مورد این ماده مطرح میشود این است که اعمال حق هر یک از طرفین مانع از اجرای حق دیگری نخواهد شد، لذا، چه بسا بر اثر تقاضای تبدیل هر یک از طرفین، دو بار این تبدیل صورت گیرد.[۷]
نکات توضیحی
بدیهی است که مال معرفی شده توسط «محکومله» به عنوان جایگزین، نباید جزء اموالی باشد که توقیف آن ممنوع است؛ مثلاً اموالی که مشمول مقررات ماده ۵۲۴ قانون آیین دادرسی مدنی میباشد، قابل توقیف نیستند.[۸]
همچنین لازم به ذکر است که اگر مالی که «محکومعلیه» جهت تبدیل و جایگزینی به جای مال قبلی معرفی میکند، جزء مستثنیات دین باشد، در صورتی که مربوط به خود محکومعلیه باشد، اشکالی به نظر نمیرسد. لیکن چنانچه محکومعلیه خانهٔ مسکونی خود را که سر پناه فرزندانش میباشد، جهت تبدیل و جایگزینی به جای مال دیگری معرفی نماید و دارای هر دو شرط (سهل الفروشی و نداشتن ارزشی کمتر از مال قبلی) باشد، توقیف آن با مانع قانونی یعنی مستثنیات دین مواجه است. چراکه به حکم قانونگذار، این حق متعلق به فرزندان محکومعلیه است که بدون رضایت آنان نمیتوان توقیف کرد.[۹]
رویههای قضایی
- رأی شمارهٔ ۴۴۲ مورخ ۱۳۰۸/۰۶/۲۴ دادگاه عالی انتظامی قضات، بیان میدارد: «تبدیل توقیف اموال به ضامن بدون احضار اطراف دعوا تخلف است».[۱۰]
- همچنین در نظریهٔ شمارهٔ ۷/۱۷۹۶ مورخ ۱۳۸۰/۰۸/۰۵ اداره حقوقی قوه قضاییه چنین تصریح شدهاست که: «قبول درخواست محکومعلیه مبنی بر جایگزین نمودن مال دیگری به جای مال توقیف شده و توقیف مالی که در ثانی معرفی میشود، به عهدهٔ دادگاه است نه با دایرهٔ اجرای احکام».[۱۱]
- نظریه شماره 7/99/352 مورخ 1399/04/11 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره دستور فروش و عدول از آن
- نظریه شماره 7/1401/1284 مورخ 1402/04/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تبدیل مال توقیف در راستای قانون اجرای احکام مدنی
- نظریه شماره 1207/96/7 مورخ 1396/05/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
مصادیق و نمونهها
چنانچه حق کسب و پیشهٔ محکومعلیه یا عین ملک او توقیف شده باشد و نامبرده اتومبیل خود را به عنوان جایگزین حق کسب و پیشه یا پلاک ثبتی معرفی کند، دایرهٔ اجرا مجاز است که نسبت به توقیف مال مورد معرفی اقدام و از مال توقیف شده رفع توقیف کند.[۱]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ علی مهاجری. آیین قضاوت مدنی در محاکم ایران. چاپ 5. فکرسازان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2289656
- ↑ ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843312
- ↑ علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4074064
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (اجرای احکام مدنی). چاپ 5. پایدار، 1378. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1219852
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1238052
- ↑ عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (دوره پیشرفته). چاپ 18. دراک، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1342024
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1238060
- ↑ ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843940
- ↑ ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843952
- ↑ منصور اباذری فومشی. قانون اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 3. خرسندی، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4525256
- ↑ علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1238076