ماده 55 قانون اجرای احکام مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 55 قانون اجرای احکام مدنی''': در مورد مالی که وثیقه بوده یا در مقابل مطالباتی توقیف شده باشد محکوم‌له می‌تواند تمام دیون و خسارات قانونی را با حقوق دولت‌حسب مورد در صندوق ثبت یا دادگستری تودیع نموده تقاضای توقیف مال و استیفای حقوق خود را از آن بنماید در این صورت وثیقه و توقیف‌های‌ سابق فک و مال بابت طلب او و مجموع وجوه تودیع شده بلافاصله توقیف می‌شود.
'''ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی''': در مورد [[مال|مالی]] که [[وثیقه]] بوده یا در مقابل مطالباتی [[توقیف کردن|توقیف]] شده باشد [[محکوم‌له]] می‌تواند تمام [[دین|دیون]] و [[خسارت|خسارات]] قانونی را با حقوق دولت حسب مورد در [[صندوق ثبت]] یا [[صندوق دادگستری|دادگستری]] [[تودیع]] نموده تقاضای توقیف مال و [[استیفا|استیفای]] حقوق خود را از آن بنماید در این صورت وثیقه و توقیف‌های سابق فک و مال بابت [[طلب]] او و مجموع [[وجه|وجوه]] تودیع شده بلافاصله توقیف می‌شود.
{{مواد قانون اجرای احکام مدنی}}
 
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۲۶۷ قانون مدنی]]
 
== توضیح واژگان ==
[[محکوم‌له]]: شخصی است [[شخص حقیقی|حقیقی]] یا [[شخص حقوقی|حقوقی]] که در نتیجهٔ [[حکم]] [[دادگاه]] با تکیه بر قدرت [[قانون]]، درصدد رسیدن به [[موضوع حکم]] خواهد بود.
 
== مطالعات تطبیقی ==
در ماده 1346 قانون مدنی جدید فرانسه درخصوص [[قائم مقامی]] به حکم [[قانون]] چنین بیان شده است که برای کسی ایجاد می شود که با داشتن [[منفعت|نفع]] مشروع، [[دین]] متعلق به شخصی که مسئول نهایی تمام یا بخشی از آن دین است را ادا می نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی فرانسه|ترجمه=|جلد=|سال=1401|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6713584|صفحه=|نام۱=سیامک|نام خانوادگی۱=پاکباز|چاپ=1}}</ref>
 
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
مادهٔ مذکور در مقام بیان این نکته است که اگر محکوم‌له حاضر باشد مبلغی را که مال [[محکوم‌علیه]] قبلاً در برابر آن توقیف شده‌است، تودیع نماید می‌تواند از اجرا بخواهد آن مال را در برابر [[محکوم به|محکوم‌به]] اجرایی و مبالغی که پرداخته توقیف نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (اجرای احکام مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1378|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1219832|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=5}}</ref> به عبارت دیگر می‌توان گفت جهت اعمال [[ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی]]، شرایط ذیل لازم است:
 
الف) پرداخت مبلغی معادل مبلغ [[سند رهنی]] به صندوق ثبت و اگر مال در قبال محکوم‌به توقیف شده باشد، پرداخت همین مبلغ به صندوق دادگستری.
 
ب) پرداخت خسارات قانونی و تعهدات مالی به مدیون به شرح سند رهنی یا [[حکم]] [[دادگاه]].
 
ج) پرداخت حقوق دولت اعم از [[هزینه اجرا|هزینه‌های اجرائی]] ثبتی یا [[نیم عشر اجرایی]] مربوط به اجرای احکام.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1238088|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
 
شایان ذکر است که استفاده از حکم مقرر در این ماده، زمانی مقرون به صرفه است که مال مورد نظر در قبال مبلغی کمتر از محکوم‌به استحقاقی محکوم‌له در [[رهن]] یا وثیقه یا [[توقیف کردن|توقیف]] باشد و الا به نفع محکوم‌له نخواهد بود بدهی‌های مربوط به رهن یا وثیقه را پرداخت و مال را از حالت بازداشت خارج و مجدداً به نفع خود توقیف کند. به عبارت دیگر، استفاده از [[ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی]]، برای وضعیتی مناسب است که ارزش ملک حداقل معادل مجموع بدهی قبلی مدیون و بدهی فعلی او باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4119600|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=7}}</ref>
 
== رویه‌های قضایی ==
نظریهٔ شمارهٔ ۷/۱۵۱۳ مورخ ۱۳۷۷/۰۳/۰۷ [[اداره حقوقی دادگستری]]، بیان می‌دارد: «[[فک رهن]] اصولاً مستلزم پرداخت دیون و خسارات قانونی و حقوق دولت است و اجرای [[دادنامه]] نیز احتیاج به هزینه‌های دیگری دارد، [[درخواست]] محکومیت [[خوانده]] به پرداخت هزینه‌های مذکور ضمن صدور حکم وجاهت قانونی ندارد. النهایه محکوم‌له می‌تواند هزینه‌های مورد بحث را ضمن اجرای حکم محاسبه و از باقی‌مانده [[ثمن]] معامله کسر نماید و احتیاجی به تقدیم [[دادخواست]] جداگانه برای مطالبه آن‌ها ندارد».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2040036|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=2}}</ref>
 
همچنین، در نظریهٔ شمارهٔ ۷/۱۱۷۱۴ مورخ ۱۳۷۹/۱۲/۰۲ اداره حقوقی دادگستری تصریح شده‌است: «با استناد به مقررات [[ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی]] و با ایداع تمام دیون و خسارات قانونی و حقوق دولت در صندوق دادگستری یا ثبت می‌توان، تقاضای توقیف و فروش مال [[غیرمنقول]] را نمود و در این صورت فروش مال مورد توقیف با رعایت حقوق [[خواهان]] نفر اول منع قانونی ندارد».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در آیینه نمودار|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2407300|صفحه=|نام۱=قاسم|نام خانوادگی۱=افسران|نام۲=فاطمه|نام خانوادگی۲=آهنگری|چاپ=2}}</ref>
 
* [[نظریه شماره 7/1400/314 مورخ 1400/05/20 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره توقیف مالی که سابقه توقیف دارد]]
 
* [[نظریه شماره 7/99/1446 مورخ 1399/11/14 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره درخواست توقیف مازاد مال ضامن]]
* [[نظریه شماره 7/99/123 مورخ 1399/02/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان مزایده ملک مرهونه برای پرداخت مطالبات بانک]]
* [[نظریه شماره 7/99/128 مورخ 1399/04/21 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره معرفی مازاد مال توقیف شده]]
* [[نظریه شماره 7/99/1330 مورخ 1399/10/24 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عدم لزوم درخواست محکوم له برای تداوم عملیات اجرایی مال توقیف شده یا وثیقه]]
* [[نظریه شماره 7/1402/64 مورخ 1402/03/02 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صدور دستور فروش ملک مشاع در رهن]]
* [[نظریه شماره 1327/95/7 مورخ 1395/06/06 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
* [[نظریه شماره 1347/96/7 مورخ 1396/06/13 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]]
 
== مصادیق و نمونه‌ها ==
برای مثال، اگر بانک مالی را رهن گرفته و [[بدهی]] محکوم‌علیه در قبال آن قسطی است یا تأمین کننده مقدمی وجود دارد، به طلبکار اجازه داده شده که بدهی شخص اول را بدهد و خودش دست اول توقیف شود و عملیات اجرایی را نسبت به مال شروع کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی و اجرای احکام مدنی (ویژه کارآموزان قضایی)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3949852|صفحه=|نام۱=غلامرضا|نام خانوادگی۱=موحدیان|چاپ=1}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}{{مواد قانون اجرای احکام مدنی}}
 
[[رده:توقیف مال توقیف شده محکوم‌علیه]]
[[رده:صندوق ثبت]]
[[رده:صندوق دادگستری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۰

ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی: در مورد مالی که وثیقه بوده یا در مقابل مطالباتی توقیف شده باشد محکوم‌له می‌تواند تمام دیون و خسارات قانونی را با حقوق دولت حسب مورد در صندوق ثبت یا دادگستری تودیع نموده تقاضای توقیف مال و استیفای حقوق خود را از آن بنماید در این صورت وثیقه و توقیف‌های سابق فک و مال بابت طلب او و مجموع وجوه تودیع شده بلافاصله توقیف می‌شود.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

محکوم‌له: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجهٔ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، درصدد رسیدن به موضوع حکم خواهد بود.

مطالعات تطبیقی

در ماده 1346 قانون مدنی جدید فرانسه درخصوص قائم مقامی به حکم قانون چنین بیان شده است که برای کسی ایجاد می شود که با داشتن نفع مشروع، دین متعلق به شخصی که مسئول نهایی تمام یا بخشی از آن دین است را ادا می نماید.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

مادهٔ مذکور در مقام بیان این نکته است که اگر محکوم‌له حاضر باشد مبلغی را که مال محکوم‌علیه قبلاً در برابر آن توقیف شده‌است، تودیع نماید می‌تواند از اجرا بخواهد آن مال را در برابر محکوم‌به اجرایی و مبالغی که پرداخته توقیف نمایند.[۲] به عبارت دیگر می‌توان گفت جهت اعمال ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی، شرایط ذیل لازم است:

الف) پرداخت مبلغی معادل مبلغ سند رهنی به صندوق ثبت و اگر مال در قبال محکوم‌به توقیف شده باشد، پرداخت همین مبلغ به صندوق دادگستری.

ب) پرداخت خسارات قانونی و تعهدات مالی به مدیون به شرح سند رهنی یا حکم دادگاه.

ج) پرداخت حقوق دولت اعم از هزینه‌های اجرائی ثبتی یا نیم عشر اجرایی مربوط به اجرای احکام.[۳]

شایان ذکر است که استفاده از حکم مقرر در این ماده، زمانی مقرون به صرفه است که مال مورد نظر در قبال مبلغی کمتر از محکوم‌به استحقاقی محکوم‌له در رهن یا وثیقه یا توقیف باشد و الا به نفع محکوم‌له نخواهد بود بدهی‌های مربوط به رهن یا وثیقه را پرداخت و مال را از حالت بازداشت خارج و مجدداً به نفع خود توقیف کند. به عبارت دیگر، استفاده از ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی، برای وضعیتی مناسب است که ارزش ملک حداقل معادل مجموع بدهی قبلی مدیون و بدهی فعلی او باشد.[۴]

رویه‌های قضایی

نظریهٔ شمارهٔ ۷/۱۵۱۳ مورخ ۱۳۷۷/۰۳/۰۷ اداره حقوقی دادگستری، بیان می‌دارد: «فک رهن اصولاً مستلزم پرداخت دیون و خسارات قانونی و حقوق دولت است و اجرای دادنامه نیز احتیاج به هزینه‌های دیگری دارد، درخواست محکومیت خوانده به پرداخت هزینه‌های مذکور ضمن صدور حکم وجاهت قانونی ندارد. النهایه محکوم‌له می‌تواند هزینه‌های مورد بحث را ضمن اجرای حکم محاسبه و از باقی‌مانده ثمن معامله کسر نماید و احتیاجی به تقدیم دادخواست جداگانه برای مطالبه آن‌ها ندارد».[۵]

همچنین، در نظریهٔ شمارهٔ ۷/۱۱۷۱۴ مورخ ۱۳۷۹/۱۲/۰۲ اداره حقوقی دادگستری تصریح شده‌است: «با استناد به مقررات ماده ۵۵ قانون اجرای احکام مدنی و با ایداع تمام دیون و خسارات قانونی و حقوق دولت در صندوق دادگستری یا ثبت می‌توان، تقاضای توقیف و فروش مال غیرمنقول را نمود و در این صورت فروش مال مورد توقیف با رعایت حقوق خواهان نفر اول منع قانونی ندارد».[۶]

مصادیق و نمونه‌ها

برای مثال، اگر بانک مالی را رهن گرفته و بدهی محکوم‌علیه در قبال آن قسطی است یا تأمین کننده مقدمی وجود دارد، به طلبکار اجازه داده شده که بدهی شخص اول را بدهد و خودش دست اول توقیف شود و عملیات اجرایی را نسبت به مال شروع کند.[۷]

منابع

  1. سیامک پاکباز. شرح قانون مدنی فرانسه. چاپ 1. میزان، 1401.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6713584
  2. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (اجرای احکام مدنی). چاپ 5. پایدار، 1378.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1219832
  3. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1238088
  4. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول). چاپ 7. فکرسازان، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4119600
  5. سیدمحمدرضا حسینی. قانون اجرای احکام مدنی در رویه قضایی. چاپ 2. نگاه بینه، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2040036
  6. قاسم افسران و فاطمه آهنگری. اجرای احکام مدنی در آیینه نمودار. چاپ 2. نگاه بینه، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2407300
  7. غلامرضا موحدیان. آیین دادرسی و اجرای احکام مدنی (ویژه کارآموزان قضایی). چاپ 1. فکرسازان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3949852