ماده ۱۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزدن لینک به رویه قضایی)
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۱۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی''': مستأجر، مباشر، خادم، کارگر و به‌طور کلی اشخاصی که ملکی را از طرف دیگری متصرف می‌باشند می‌توانند به قائم مقامی مالک برابر مقررات بالا شکایت کنند.
'''ماده ۱۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی''': مستأجر، مباشر، خادم، کارگر و به‌طور کلی اشخاصی که ملکی را از طرف دیگری متصرف می‌باشند می‌توانند به قائم مقامی مالک برابر مقررات بالا شکایت کنند.
*{{زیتونی|[[ماده ۱۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۱۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۱۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۱۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
 
== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
خادم: یعنی نوکر، کلفت، باغبان، منشی، مباشر و متصدی امور کسی. به بیان دیگر خادم کسی است که به فرمان مخدوم عمل کرده و اجرت دریافت می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=329656|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
خادم: یعنی نوکر، کلفت، باغبان، منشی، مباشر و متصدی امور کسی. به بیان دیگر خادم کسی است که به فرمان مخدوم عمل کرده و اجرت دریافت می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=329656|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
خط ۱۱: خط ۱۲:
در مواد دیگر بحث دعاوی تصرف از واژه دعوا استفاده شده‌است ولی در این ماده از کلمه شکایت استفاده شده‌است و نباید چنین پنداشت که دعوای تصرف نیازمند تقدیم دادخواست نمی‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=556984|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref>
در مواد دیگر بحث دعاوی تصرف از واژه دعوا استفاده شده‌است ولی در این ماده از کلمه شکایت استفاده شده‌است و نباید چنین پنداشت که دعوای تصرف نیازمند تقدیم دادخواست نمی‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=556984|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=3}}</ref>


به نظر می‌رسد کلیه کسانی که در مالی تصرف دارند و به نفع خود از آن استفاده می‌کنند متصرف شناخته می‌شوند مانند زارع، صاحب حق انتفاع، مستأجر و .. و می‌توانند در دادگاه اقامه دعوا کنند. و از طرف دیگر کسانی که تصرف آنان صرفاً برای استفاده دیگری و حفاظت از آن مال می‌باشد نیز متصرف شناخته می‌شوند و امکان اقامه دعوا دارند مانند ولی، قیم، وکیل، خادم، سرایدار و .. ، این اشخاص اگرچه عنصرمادی تصرف را در اختیار دارند و فاقد عنصر معنوی تصرف اند ولی وقتی که تصرف آن‌ها منحصراً از نظر نظم عمومی ناشی از آن مورد توجه واقع می‌شود، قصد استفاده از مال به نفع خود یا دیگری برای تحقق عنصر معنوی کافی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی و بازرگانی دادگاه های عمومی و انقلاب (جلد اول-دوم-سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جهاد دانشگاهی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2264348|صفحه=|نام۱=سیدمحسن|نام خانوادگی۱=صدرزاده افشار|چاپ=11}}</ref>
به نظر می‌رسد کلیه کسانی که در مالی تصرف دارند و به نفع خود از آن استفاده می‌کنند متصرف شناخته می‌شوند مانند زارع، صاحب حق انتفاع، مستأجر و .. و می‌توانند در دادگاه اقامه دعوا کنند. و از طرف دیگر کسانی که تصرف آنان صرفاً برای استفاده دیگری و حفاظت از آن مال می‌باشد نیز متصرف شناخته می‌شوند و امکان اقامه دعوا دارند مانند ولی، قیم، وکیل، خادم، سرایدار و .. ، این اشخاص اگرچه عنصرمادی تصرف را در اختیار دارند و فاقد عنصر معنوی تصرف اند ولی وقتی که تصرف آن‌ها منحصراً از نظر نظم عمومی ناشی از آن مورد توجه واقع می‌شود، قصد استفاده از مال به نفع خود یا دیگری برای تحقق عنصر معنوی کافی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی و بازرگانی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (جلد اول-دوم-سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جهاد دانشگاهی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2264348|صفحه=|نام۱=سیدمحسن|نام خانوادگی۱=صدرزاده افشار|چاپ=11}}</ref>


بنابراین با اینکه در این ماده طرح دعوا از جانب اشخاص مذکور به قائم مقامی مالک مورد قبول واقع شده‌است اما از آنجایی که در این دعاوی به موضوع مالکیت رسیدگی نمی‌شود و مالک بودن خواهان شرط نیست از این رو با توجه به مفاد ماده ۱۶۱ ق.ا.د. م به نظر می‌رسد اشخاص یاد شده در این ماده راساً به استناد تصرف و استفاده خود می‌توانند دعوای تصرف طرح نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نگاهی به آیین دادرسی مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=رادنواندیش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5320084|صفحه=|نام۱=یوسف|نام خانوادگی۱=نوبخت|چاپ=1}}</ref> و طرح دعوی به عنوان اصیل بهتر می‌باشد، چرا که به عنوان مثال حق مستأجر برای تصرف حقی مستقل می‌باشد و در صورتی که دعوایی به قائم مقامی مالک مطرح کند با استرداد دعوا توسط مالک دعوی مختومه می‌شود!<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1248984|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
بنابراین با اینکه در این ماده طرح دعوا از جانب اشخاص مذکور به قائم مقامی مالک مورد قبول واقع شده‌است اما از آنجایی که در این دعاوی به موضوع مالکیت رسیدگی نمی‌شود و مالک بودن خواهان شرط نیست از این رو با توجه به مفاد ماده ۱۶۱ ق.ا.د. م به نظر می‌رسد اشخاص یاد شده در این ماده راساً به استناد تصرف و استفاده خود می‌توانند دعوای تصرف طرح نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نگاهی به آیین دادرسی مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=رادنواندیش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5320084|صفحه=|نام۱=یوسف|نام خانوادگی۱=نوبخت|چاپ=1}}</ref> و طرح دعوی به عنوان اصیل بهتر می‌باشد، چرا که به عنوان مثال حق مستأجر برای تصرف حقی مستقل می‌باشد و در صورتی که دعوایی به قائم مقامی مالک مطرح کند با استرداد دعوا توسط مالک دعوی مختومه می‌شود!<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1248984|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
خط ۱۹: خط ۲۰:


== رویه قضایی ==
== رویه قضایی ==
* [[رای دادگاه درباره اثر پذیرش اجرای اصل حکم صادره از دادگاه خارجی بر اجرای مفاد کلی آن (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۵۱۹)]]
* [[رای دادگاه درباره اثر پذیرش اجرای اصل حکم صادره از دادگاه خارجی بر اجرای مفاد کلی آن (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۱۰۰۵۱۹)]]


== منابع: ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{مواد قانون آیین دادرسی مدنی}}
{{مواد قانون آیین دادرسی مدنی}}



نسخهٔ ‏۳۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۰

ماده ۱۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی: مستأجر، مباشر، خادم، کارگر و به‌طور کلی اشخاصی که ملکی را از طرف دیگری متصرف می‌باشند می‌توانند به قائم مقامی مالک برابر مقررات بالا شکایت کنند.

توضیح واژگان

خادم: یعنی نوکر، کلفت، باغبان، منشی، مباشر و متصدی امور کسی. به بیان دیگر خادم کسی است که به فرمان مخدوم عمل کرده و اجرت دریافت می‌کند.[۱]

پیشینه

از نظر ساوینی گسترش اقامه دعوای تصرف برای نگه دارنده مال غیر ممنوع می‌باشد و اراده مالکانه را برای دعوای تصرف ضروری می‌داند اما ایرینگ پیشنهاد می‌کند تا این حمایت را گسترش داده و به نگه دارنده مال برای غیر نیز اجازه طرح دعوای تصرف داده شود.[۲][۳] در حقوق فرانسه نیز می‌گویند: «در تصرف قصد نوعی، معتبر است نه قصد شخصی» بنابراین مستأجر نوعاً قصد تصرف مالکانه نمی‌کند بلکه قصد تصرف به حساب غیر می‌کند.[۴]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

در مواد دیگر بحث دعاوی تصرف از واژه دعوا استفاده شده‌است ولی در این ماده از کلمه شکایت استفاده شده‌است و نباید چنین پنداشت که دعوای تصرف نیازمند تقدیم دادخواست نمی‌باشد.[۵]

به نظر می‌رسد کلیه کسانی که در مالی تصرف دارند و به نفع خود از آن استفاده می‌کنند متصرف شناخته می‌شوند مانند زارع، صاحب حق انتفاع، مستأجر و .. و می‌توانند در دادگاه اقامه دعوا کنند. و از طرف دیگر کسانی که تصرف آنان صرفاً برای استفاده دیگری و حفاظت از آن مال می‌باشد نیز متصرف شناخته می‌شوند و امکان اقامه دعوا دارند مانند ولی، قیم، وکیل، خادم، سرایدار و .. ، این اشخاص اگرچه عنصرمادی تصرف را در اختیار دارند و فاقد عنصر معنوی تصرف اند ولی وقتی که تصرف آن‌ها منحصراً از نظر نظم عمومی ناشی از آن مورد توجه واقع می‌شود، قصد استفاده از مال به نفع خود یا دیگری برای تحقق عنصر معنوی کافی است.[۶]

بنابراین با اینکه در این ماده طرح دعوا از جانب اشخاص مذکور به قائم مقامی مالک مورد قبول واقع شده‌است اما از آنجایی که در این دعاوی به موضوع مالکیت رسیدگی نمی‌شود و مالک بودن خواهان شرط نیست از این رو با توجه به مفاد ماده ۱۶۱ ق.ا.د. م به نظر می‌رسد اشخاص یاد شده در این ماده راساً به استناد تصرف و استفاده خود می‌توانند دعوای تصرف طرح نمایند.[۷] و طرح دعوی به عنوان اصیل بهتر می‌باشد، چرا که به عنوان مثال حق مستأجر برای تصرف حقی مستقل می‌باشد و در صورتی که دعوایی به قائم مقامی مالک مطرح کند با استرداد دعوا توسط مالک دعوی مختومه می‌شود![۸]

انتقادات

عبارت «قائم مقامی» در این‌جا صحیح نمی‌باشد چرا که این افراد اصالتاً می‌توانند اقامه دعوا نمایند چون خودشان ذینفع بوده و در دعاوی تصرف نیز مالکیت نقشی ندارد بلکه بر اساس تصرف می‌باشد که متصرف نیز خود این اشخاص هستند.[۹]

رویه قضایی

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 329656
  2. رضا ولویون. اماره تصرف (قاعده ید). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1541768
  3. رضا ولویون. اماره تصرف (قاعده ید). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1541768
  4. رضا ولویون. اماره تصرف (قاعده ید). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1541776
  5. عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 556984
  6. سیدمحسن صدرزاده افشار. آیین دادرسی مدنی و بازرگانی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (جلد اول-دوم-سوم). چاپ 11. جهاد دانشگاهی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2264348
  7. یوسف نوبخت. نگاهی به آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. رادنواندیش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5320084
  8. علی عباس حیاتی. آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1248984
  9. عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 556988