ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
در دعاوی بازرگانی و دعاوی راجع به اموال منقول که از عقود و قراردادها ناشی شده باشد، خواهان می‌تواند به دادگاهی رجوع کند که عقد یا قرارداد در حوزه آن واقع شده‌است یا تعهد می‌بایست در آنجا انجام شود.
در دعاوی بازرگانی و دعاوی راجع به اموال منقول که از عقود و قراردادها ناشی شده باشد، خواهان می‌تواند به دادگاهی رجوع کند که عقد یا قرارداد در حوزه آن واقع شده‌است یا تعهد می‌بایست در آنجا انجام شود.
*{{زیتونی|[[ماده ۱ قانون آیین دادرسی مدنی)|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۱۲ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۳ قانون آیین دادرسی مدنی)|مشاهده ماده بعدی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
دعاوی بازرگانی: هر دعوی که منشأ مستقیم آن کارهای تجاری باشد دعوای بازرگانی و تجاری نام دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ایراد به عنوان دفاع خوانده در دادرسی مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2551568|صفحه=|نام۱=سیدحمیدرضا|نام خانوادگی۱=طباطبایی|چاپ=1}}</ref>
دعاوی بازرگانی: هر دعوی که منشأ مستقیم آن کارهای تجاری باشد دعوای بازرگانی و تجاری نام دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ایراد به عنوان دفاع خوانده در دادرسی مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2551568|صفحه=|نام۱=سیدحمیدرضا|نام خانوادگی۱=طباطبایی|چاپ=1}}</ref>

نسخهٔ ‏۲۴ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۶:۱۰

در دعاوی بازرگانی و دعاوی راجع به اموال منقول که از عقود و قراردادها ناشی شده باشد، خواهان می‌تواند به دادگاهی رجوع کند که عقد یا قرارداد در حوزه آن واقع شده‌است یا تعهد می‌بایست در آنجا انجام شود.

توضیح واژگان

دعاوی بازرگانی: هر دعوی که منشأ مستقیم آن کارهای تجاری باشد دعوای بازرگانی و تجاری نام دارد.[۱]

پیشینه

تمییز دعاوی تجاری و دعاوی عادی زمانی دارای فایده عملی می‌باشد که برای دعاوی تجاری به علت اهمیت سرعت در اعمال تجاری آیین دادرسی ویژه اختصاری (مانند فرانسه) برای دعاوی تجاری در نظر گرفته شده باشد که با توجه به حذف نظام دادرسی اختصاری در قانون جدید آیین دادرسی مدنی مورخ ۱۳۷۹ از این نظر تفاوتی میان دعوای تجاری و عادی نیست.[۲]

در قراردادهای بازرگانی، ممکن است عامل به جای تاجر در محلی دیگر اقدام به عقد قرارداد کند حال برای تشخیص محل وقوع عقد باید ببینیم ایا عامل اختیار تام داشته یا عقد قرارداد نیازمند تأیید مرکز تجارت خانه می‌باشد، در فرض اول محل امضا قرارداد توسط عامل محل وقوع عقد و در فرض دوم مرکز اصلی تجارتخانه (محلی که قرارداد به تصویب می‌رسد) محل وقوع عقد است.[۳]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

در دعاوی که راجع به منقول ناشی از قرارداد یا راجع دعاوی تجاری باشد، هریک از دادگاه محل انعقاد قرارداد یا دادگاه محل ایفای تعهد دادگاه صلاحیت دار محلی خواهد بود،[۴] مراجعه به دادگاه محل انعقاد عقد یا قرارداد جهت طرح دعوی یکی از اختیاراتی است که ماده ۱۳ برای خواهان قائل شده‌است.[۵] دعاوی مالی ناشی از نکاح نیز مشمول ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی مدنی هستند به عنوان مثال دعوای مطالبه مهریه در هر یک از دادگاه‌های محل اقامت زوج، محل انعقاد عقد نکاح و محل انجام تعهد زوج مبنی بر کارسازی مهریه قابلیت طرح دارد.[۶]

حق انتفاع از اموال منقول – حق وثیقه بر اموال منقول – حق مخترع نسبت به اختراع خود – حق مؤلف نسبت به آنچه تألیف نموده، و حق شرکاء در شرکتهای تجارتی خواه شرکت تضامنی باشند یا نسبی یا سهامی یا تولید و مصرف، جزاموال غیرمنقول دانسته شده‌اند. البته دین و تعهدی که موضوع آن غیرمنقول باشد هم چون کسی که تعهد نموده باشد ده هزار متر مربع زمین مزروعی در ناحیه معینی به دیگری انتقال دهد به عنوان منقول دانسته شده (دکتر امامی) که به نظر می‌رسد چنین نباشد و دعوای ناشی از این تعهد دعوای مربوط به مال غیرمنقول باشد .(دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی)[۷]

د ر تجارت الکترونیک محل استقرار سرور یا ارائه خدمات فروش در کشورهای مختلف از طریق شبکه، نمی‌تواند معیاری برای تعیین اقامتگاه باشد چراکه سرور شبکه تنها مجرای ارتباطی و ارائه اطلاعات همچون تلفن یا فاکس است و مرکز استقرار شرکت اقامتگاه می‌باشد.[۸]

عده ای معقتد به تئوری بین‌المللی کردن صلاحیت می‌باشند اما این مر به نظر غیرممکن می‌آید زیرا این امر بخشی است که تنها پس از معرفی سازمان ذی صلاح برای حل و فصل مسائل مبهم و خارج از اختیارات مرجع داوری یا میانجی گری، می‌توان آن را به عنوان ادعایی قابل قبول مطرح ساخت.[۹]

رویه قضایی

۱) نظریه مشورتی ادره کل حقوقی قوع قضاییه شماره ۱۹۴۹/۷ مورخ ۹/۳/۱۳۷۹: با عنایت به اینکه استحقاق زوجه در مطالبه مهریه از عقد نکاح ناشی می‌شود و مطالبه مهریه منقول، از جمله دعاوی مورد نظر قانون گذار در ماده ۱۳ قانون آیین دادرسی مدنی، مصوب ۱۳۷۹ به نظر می‌رسد، خواهان می‌تواند با استناد به قانون مذکور، دعوی مطالبه مهریه منقول را در دادگاه عمومی محل وقوع عقد نکاح اقامه نماید رای۹/۴–۲۸/۳/۱۳۵۹ وحدت رویه هیئت عمومی دیوانعالی کشور بند ج ماده ۱ آیین نامه اجرای مفاد اسناد رسمی نیز موید همین دریافت می‌باشد.[۱۰]

۲) طبق رای وحدت رویه شماره ۹–۲۶/۳/۵۹ دیوانعالی کشور در دعاوی بازرگانی و منقول ناشی از قرارداد، اصل کلی مراجعه به دادگاه محل اقامت خوانده همچنان پابرجاست.[۱۱]

مصادیق و نمونه‌ها

۱) حق انتفاع از اموال منقول – حق وثیقه بر اموال منقول – حق مخترع نسبت به اختراع خود – حق مؤلف نسبت به آنچه تألیف نموده، و حق شرکاء در شرکتهای تجارتی خواه شرکت تضامنی باشند یا نسبی یا سهامی یا تولید و مصرف، جزاموال غیرمنقول دانسته شده‌اند. البته دین و تعهدی که موضوع آن غیرمنقول باشد هم چون کسی که تعهد نموده باشد ده هزار متر مربع زمین مزروعی در ناحیه معینی به دیگری انتقال دهد به عنوان منقول دانسته شده (دکتر امامی) که به نظر می‌رسد چنین نباشد و دعوای ناشی از این تعهد دعوای مربوط به مال غیرمنقول باشد .(دکتر محمد جعفر جعفری لنگرودی)[۱۲]

۲) در تجارت الکترونیک محل استقرار سرور یا ارائه خدمات فروش در کشورهای مختلف از طریق شبکه، نمی‌تواند معیاری برای تعیین اقامتگاه باشد چراکه سرور شبکه تنها مجرای ارتباطی و ارائه اطلاعات همچون تلفن یا فاکس است و مرکز استقرار شرکت اقامتگاه می‌باشد.[۱۳]

۳) اگر شخصی که مقیم تهران است به موجب قراردادی که در مشهد منعقد شده، متعهد شود که یکصد تن گندم، در شیراز تحویل متعهدله بدهد و از انجام این تعهد خودداری نماید در این صورت متعهد له می‌تواند: الف) دردادگاه شهر مشهد که محل وقوع عقد است طرح دعوا نماید. ب) در دادگاه شیراز که محل اجرای تعهد است طرح دعوی کند. ج) طبق اصل و قاعده کلی در محل اقامت خوانده یعنی تهران طرح دعوا نماید.[۱۴]

۴) دعاوی راجع به اموال نیز دو قسم است: الف) مستقیم مانند دعوای مالکیت قطعه زمین یا خانه ب) غیرمستقیم مانند دعوای بطلان وصیت نامه ای که موضوع آن وصیت به مال غیرمنقولی باشد.[۱۵]

منابع:

  1. سیدحمیدرضا طباطبایی. ایراد به عنوان دفاع خوانده در دادرسی مدنی. چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2551568
  2. عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1637920
  3. احمد متین دفتری. آیین دادرسی مدنی و بازرگانی (جلد اول). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2353420
  4. یوسف نوبخت. نگاهی به آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. رادنواندیش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5203860
  5. علی مهاجری. شرح قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب (جلد اول). چاپ 2. گنج دانش، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1616844
  6. علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد اول). چاپ 1. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 461088
  7. علی مهاجری. شرح قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب (جلد اول). چاپ 2. گنج دانش، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1616792
  8. مصطفی السان. حقوق تجارت الکترونیکی. چاپ 1. سمت، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3711308
  9. مصطفی السان. حقوق تجارت الکترونیکی. چاپ 1. سمت، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3711228
  10. محمدرضا زمانی درمزاری. حقوق خانواده به زبان ساده (مهریه) راهنمای عملی و کاربردی نحوه مطالبه و وصول مهریه در محاکم دادگستری و مراجع ثبتی. چاپ 4. کلک سیمین، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3380720
  11. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 568096
  12. علی مهاجری. شرح قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب (جلد اول). چاپ 2. گنج دانش، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1616792
  13. مصطفی السان. حقوق تجارت الکترونیکی. چاپ 1. سمت، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3711308
  14. غلامرضا موحدیان. آیین دادرسی و اجرای احکام مدنی (ویژه کارآموزان قضایی). چاپ 1. فکرسازان، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3291284
  15. علی مهاجری. دعاوی مالی و غیرمالی در حقوق ایران و فرانسه. چاپ 2. فکرسازان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1626388