ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخهها
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی''': درصورتی که نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد، دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد. | '''ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی''': درصورتی که نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد، دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد. | ||
*{{زیتونی|[[ماده | *{{زیتونی|[[ماده ۲۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | ||
*{{زیتونی|[[ماده | *{{زیتونی|[[ماده ۲۶۶ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | ||
==توضیح واژگان== | ==توضیح واژگان== | ||
نسخهٔ ۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۴
ماده ۲۶۵ قانون آیین دادرسی مدنی: درصورتی که نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی مطابقت نداشته باشد، دادگاه به آن ترتیب اثر نخواهد داد.
توضیح واژگان
کارشناسی: تحقیقی است که دادگاه، به منظور تمییز حق یا تمهید مقدمات آن به عهده شخص صلاحیت داری به نام کارشناس قرار میدهد و از او میخواهد که اطلاعات فنی و علمی یا حرفه ای لازم را که در دسترس دادگاه نیست در اختیار دادرس قرار دهد یا استنباط و اعتقاد خود را از قراین فنی و علمی بیان کند.[۱]
پیشینه
یکی از اصول حاکم بر دادرسی در نظام حقوقی کشورهای اروپای قاره ای و انگلستان اصل ارزیابی آزادانه دلیل است، مطابق این اصل دادگاه در ارزیابی ادبه آزادانه تصمیم میگیرد که این امر یکی از ویژگیهای تحولات ایجاد شده در دادرسی مدنی اتهامی است اما مطابق بند ۶ اصل شانزدهم دادگاه نمیتواند به شکلی توجیه نشدنی به منشأ و ماهیت ادله دعوا توجه نموده و آنها را ملاک تشخیص و تصمیمهای خود قرار دهد. در هر حال دادرسی مدنی امروزی اتهامی محض نبوده و قدرت ارزیابی ادله در اختیار طرفین و وکلای آنها باشد، و قاضی استثنائاً بتواند چنین کند. در حقوق ما نیز این اختیار برای دادرس شناسایی شدهاست.[۲]
شرط مخالف نبودن نظر کارشناس با اوضاع و احوال محقق و معلوم مورد کارشناسی، همان شرطی است که گاهی از آن به «معقول بودن» نظر کارشناسی یاد میشود و در حقوق کشورهای عربی، تحت همین عنوان، مطرح گردیدهاست.[۳]
نکات توضیحی و تفسیری دکترین
در صورتی که دادرس همواره مکلف به پیروی از نظر کارشناس باشد به نوعی صلاحیت قضاوت دادگاه با نمایندگی به کارشناس منتقل شدهاست که این امر خلاف اصول میباشد.[۴] در واقع کارشناس در تحقیقی که به او واگذار شدهاست نماینده دادگاه میباشد نه در اثر ناشی از تحقیق[۵]، لذا نظریه کارشناس در صورتی برای دادگاه الزامآور میباشد که با اوضاع و احوال مسلم و محقق موضوع نباشد، در غیر اینصورت دادرس میتواند با ذکر دلیل از نظریه کارشناس تبعیت نکند.[۶]
عده ای معتقدند که نظریه کارشناسی اماره قضایی بوده و با توجه به این ماده بهطور کلی به نظر قاضی بستگی دارد. [۷][۸]
مصادیق و نمونهها
منظور از واقعیتهای موجود پیرامون کارشناسی مانند وقتی است که تعیین اجاره بهای مغازه ای از کارشناس خواسته شده و کارشناس مبلغی را اعلام کرده، در حالی که مغازههای مجاور با همان شرایط و ویژگیها، به نصف یا دو برابر مبلغ اعلام شده توسط کارشناسی اجاره شدهاست. یا مثلاً در تعیین قیمت خسارت خودرو مبلغی اعلام شده که از قیمت خودرو بیشتر میباشد.[۹]
منابع:
- ↑ ناصر کاتوزیان. مجموعه مقالات گامی به سوی عدالت (جلد سوم) (حقوق خصوصی و اسلامی). چاپ 1. میزان، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1089016
- ↑ مجید غمامی و حسن محسنی. آیین دادرسی مدنی فراملی. چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2104496
- ↑ مهدی حسن زاده. بررسی فقهی-حقوقی کارشناسی و ارزش اثباتی آن. چاپ 1. دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1822376
- ↑ عبدالله شمس. آیین دادرسی مدنی (جلد سوم) (دوره پیشرفته). چاپ 18. دراک، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1340588
- ↑ علی عباس حیاتی. آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1253684
- ↑ قدرت اله واحدی. آیین دادرسی مدنی کتاب دوم. چاپ 4. میزان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3527616
- ↑ علی عباس حیاتی. شرح قانون آیین دادرسی مدنی. چاپ 2. سلسبیل، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 473348
- ↑ عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1642028
- ↑ مهدی حسن زاده. بررسی فقهی-حقوقی کارشناسی و ارزش اثباتی آن. چاپ 1. دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1822372