ماده ۲۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۲۰ قانون داوری تجاری بین‌المللی]]
* [[ماده ۲۰ قانون داوری تجاری بین‌المللی]]
 
* [[ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی]]
== توضیح واژگان ==
* [[ماده ۲۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی]]  
[[استشهاد]]: استشهاد در لغت مصدر باب استفعال از ریشه «شهد» به معنای حضور طلبی، گواهی‌خواهی می‌باشد و در [[فقه]] به درخواست [[قاضی]] یا هر [[ذی نفع|ذینفع]] دیگری در [[دعوا]] از طریق قاضی برای حضور [[شاهد|گواه]] آگاه در نزد قاضی و ابراز مایعلم خود را استشهاد گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4055496|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref>
* [[ماده ۲۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی]]  
* [[ماده ۲۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی]]  


== پیشینه ==
== پیشینه ==
خط ۱۵: خط ۱۶:
در خصوص این ماده، نکات زیر حائز اهمیت است:
در خصوص این ماده، نکات زیر حائز اهمیت است:


# این ماده بیانگر «[[استشهاد]]» است. استشهاد در لغت مصدر باب استفعال از ریشه «شهد» به معنای حضور طلبی، گواهی‌خواهی می‌باشد و در [[فقه]] به درخواست [[قاضی]] یا هر [[ذی نفع|ذینفع]] دیگری در [[دعوا]] از طریق قاضی برای حضور [[شاهد|گواه]] آگاه در نزد قاضی و ابراز مایعلم خود را استشهاد گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دانشنامه حقوق خصوصی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=محراب فکر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4055496|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انصاری|نام۲=محمدعلی|نام خانوادگی۲=طاهری|چاپ=2}}</ref>
# مطابق [[ماده ۲۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی|مواد ۲۳۲]] و [[ماده ۲۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی|۲۴۲]] و [[ماده ۲۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی|۲۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی]] اصل بر استماع گواهی در دادگاه می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تشریفات دادرسی مدنی در آرای دیوانعالی کشور (رسیدگی به دلایل و احکام راجع به آنها)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1865036|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref>
# مطابق [[ماده ۲۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی|مواد ۲۳۲]] و [[ماده ۲۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی|۲۴۲]] و [[ماده ۲۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی|۲۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی]] اصل بر استماع گواهی در دادگاه می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تشریفات دادرسی مدنی در آرای دیوانعالی کشور (رسیدگی به دلایل و احکام راجع به آنها)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1865036|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref>
# صرف درخواست استناد کننده به گواهی مبنی بر احضار گواهان، دادگاه را مکلف به ارسال اخطاریه نمی‌کند و این امر منوط به موافقت دادگاه خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=572288|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>
# صرف درخواست استناد کننده به گواهی مبنی بر احضار گواهان، دادگاه را مکلف به ارسال اخطاریه نمی‌کند و این امر منوط به موافقت دادگاه خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=572288|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>

نسخهٔ ‏۱۳ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۰

ماده ۲۴۲ قانون آیین دادرسی مدنی: دادگاه می‌تواند به درخواست یکی از اصحاب دعوا همچنین در صورتی که مقتضی بداند گواهان را احضار نماید. در ابلاغ احضاریه، مقرراتی که برای ابلاغ اوراق قضایی تعیین شده رعایت می‌گردد و باید حداقل یک هفته قبل از تشکیل دادگاه به گواه یا گواهان ابلاغ شود.

مواد مرتبط

پیشینه

مفاد این ماده در قانون آیین دادرسی مدنی سال ۱۲۹۰ مشابهی ندارد، اما مفاد این ماده در ذیل مواد ۴۰۷ و ۴۰۸ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب ۱۳۱۸ قانون بیان شده بود.[۱][۲]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

در خصوص این ماده، نکات زیر حائز اهمیت است:

  1. این ماده بیانگر «استشهاد» است. استشهاد در لغت مصدر باب استفعال از ریشه «شهد» به معنای حضور طلبی، گواهی‌خواهی می‌باشد و در فقه به درخواست قاضی یا هر ذینفع دیگری در دعوا از طریق قاضی برای حضور گواه آگاه در نزد قاضی و ابراز مایعلم خود را استشهاد گویند.[۳]
  2. مطابق مواد ۲۳۲ و ۲۴۲ و ۲۴۳ قانون آیین دادرسی مدنی اصل بر استماع گواهی در دادگاه می‌باشد.[۴]
  3. صرف درخواست استناد کننده به گواهی مبنی بر احضار گواهان، دادگاه را مکلف به ارسال اخطاریه نمی‌کند و این امر منوط به موافقت دادگاه خواهد بود.[۵]
  4. مطابق این ماده مقرراتی که در مورد ابلاغ اوراق قضایی رعایت می‌گردد (مقررات فصل سوم در باب دوم قانون آیین دادرسی مدنی) باید برای ابلاغ احضاریه مورد توجه قرار گیرد.[۶][۷]
  5. در ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی فاصله بین ابلاغ وقت به اصحاب دعوی و جلسه دادرسی باید حداقل ۵ روز باشد اما این تاریخ مطابق این ماده برای ابلاغ اخطاریه به گواه حداقل هفت روز می‌باشد.[۸]

مطالعات فقهی

شهادت شخص متبرع (شخصی که بدون درخواست قاضی داوطلب شهادت است) پذیرفته نیست خواه قبل از اقامه دعوا باشد یا بعد از آن، چه اینکه علاقه زیاد او نسبت به ادای شهادت، در موضع تهمت است ولی این امر موجب رد شاهد نمی‌شود و از این جهت اگر بعداً، شهادت دیگر دهد استماع می‌شود.[۹]

رویه‌های قضایی

مقالات مرتبط

منابع

  1. علی رفیعی. روند نمای تقنینی قانون آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. فکرسازان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2798016
  2. عباس زراعت. محشای قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوق ایران. چاپ 3. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 558512
  3. مسعود انصاری و محمدعلی طاهری. دانشنامه حقوق خصوصی (جلد اول). چاپ 2. محراب فکر، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4055496
  4. یداله بازگیر. تشریفات دادرسی مدنی در آرای دیوانعالی کشور (رسیدگی به دلایل و احکام راجع به آنها). چاپ 1. فردوسی، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1865036
  5. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 572288
  6. علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 458692
  7. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 572296
  8. علی مهاجری. مبسوط در آیین دادرسی مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 458704
  9. اسداله لطفی. ترجمه مباحث حقوقی شرح لمعه. چاپ 4. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2167196