ماده ۴۹۰ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخهها
زهرا شوکتی (بحث | مشارکتها) (افزودن لینک نظریه ویرایش شده در بخش رویه قضایی) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
* [[رای دادگاه درباره اعتبار شرط داوری مندرج در مبایعه نامه در فرض تنظیم مبایعه نامه دیگری (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۱۲۰۱۲۶۵)]] | * [[رای دادگاه درباره اعتبار شرط داوری مندرج در مبایعه نامه در فرض تنظیم مبایعه نامه دیگری (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۱۲۰۱۲۶۵)]] | ||
* [[نظریه شماره 7/1400/897 مورخ 1400/11/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تجدید جلسه به علت بیماری اصحاب دعوا]] | * [[نظریه شماره 7/1400/897 مورخ 1400/11/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تجدید جلسه به علت بیماری اصحاب دعوا]] | ||
* [[نظریه شماره 7/1402/281 مورخ 1402/05/09 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعمال ماده قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در آرای قطعی شده داوری]] | |||
== مقالات مرتبط: == | == مقالات مرتبط: == |
نسخهٔ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۴
ماده ۴۹۰ قانون آیین دادرسی مدنی: درمورد ماده فوق هریک از طرفین میتواند ظرف بیست روز بعد از ابلاغ رأی داور از دادگاهی که دعوا را ارجاع به داوری کرده یا دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به اصل دعوا را دارد، حکم به بطلان رأی داور را بخواهد در این صورت دادگاه مکلف است به درخواست رسیدگی کرده، هرگاه رأی از موارد مذکور در ماده فوق باشد حکم به بطلان آن دهد و تا رسیدگی به اصل دعوا و قطعی شدن حکم به بطلان، رأی داور متوقف میماند.
تبصره - مهلت یادشده در این ماده و ماده (۴۸۸) نسبت به اشخاصی که مقیم خارج از کشور میباشند دو ماه خواهدبود. شروع مهلتهای تعیین شده در این ماده و ماده (۴۸۸) برای اشخاصی که دارای عذر موجه به شرح مندرج در ماده (۳۰۶) این قانون و تبصره (۱) آن بودهاند پس از رفع عذر احتساب خواهد شد.
توضیح واژگان
داوری: داوری در لغت به معنای حکومت میان مردم و قضاوت آمدهاست و در اصطلاح میتوان آن را انصراف متخاصمین از مرجع قضایی به اعتبار نهاد توافقی برای رسیدگی به ماهیت دعوی تعریف نمود.[۱]
نکات توضیحی و تفسیری دکترین
استفاده از لغت «درخواست» در این ماده قرینه ای بر عدم لزوم رعایت تشریفات آیین دادرسی مدنی است و لذا این درخواست نیازمند هزینه ای نیز نمیباشد، این درخواست حسب مورد، به دادگاهی که اختلاف را به داوری ارجاع داده یا دادگاه صالح رسیدگی به اصل دعوی، ارائه خواهد شد.[۲][۳] پس از ارائه درخواست و طرح دعوای ابطال، این دعوی اثر تعلیقی ندارد.[۴] «رسیدگی دادگاه به رای داوری جهت صدور اجراییه شکلی است و دادگاه صرفاً وسیله ای برای ابلاغ و اجرای رای داور است و تا اعتراضی به صدور اجراییه نشود دادگاه موظف به رسیدگی نیست و رویه قضایی و نحوه عمل دادگاهها نیز به همین شکل است.»[۵]
مصادیق و نمونهها
- اگر اختلاف به تقاضای طرفین از دادگاه رسیدگی کننده (به عنوان مثال شعبه ۵) به داوری ارجاع شده باشد به همان دادگاه (در مثال ما شعبه ۵) تسلیم خواهد شد و اگر اختلاف طرفین بدون طرح در دادگاه به داوری ارجاع شده باشد به دادگاهی تسلیم خواهد شد که اگر طرفین به داوری مراجعه نمیکردند می بایست به آن دادگاه (بر طبق قواعد صلاحیت) مراجعه شود.[۶]
رویه قضایی
- نظریه شماره 7/1402/197 مورخ 1402/06/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره ابطال رای داور به جهت جعلیت قرارداد منشأ داوری
- رای دادگاه درباره اعتبار شرط داوری از جانب ولی (دادنامه شماره ۹۵۰۹۹۷۰۲۲۳۷۰۰۰۸۹)
- رای دادگاه درباره اعتبار شرط داوری مندرج در مبایعه نامه در فرض تنظیم مبایعه نامه دیگری (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۱۲۰۱۲۶۵)
- نظریه شماره 7/1400/897 مورخ 1400/11/30 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره تجدید جلسه به علت بیماری اصحاب دعوا
- نظریه شماره 7/1402/281 مورخ 1402/05/09 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعمال ماده قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی در آرای قطعی شده داوری
مقالات مرتبط:
منابع:
- ↑ مسعود انوشه پور و مهدی شریفی. استرداد اموال از درخواست تا مصداق. چاپ 2. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2664328
- ↑ عبداله خدابخشی. حقوق داوری و دعاوی مربوط به آن در رویه قضایی. چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4075364
- ↑ حسین کریمی و مهدی شریفی. آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. میزان، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4973968
- ↑ عبداله خدابخشی. حقوق داوری و دعاوی مربوط به آن در رویه قضایی. چاپ 1. شرکت سهامی انتشار، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4077152
- ↑ محمدهادی بختیاری فر. نقش دادگاه در داوری های ملی و فراملی. چاپ 1. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5282048
- ↑ حسین کریمی و مهدی شریفی. آیین دادرسی مدنی. چاپ 1. میزان، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4973968