ماده ۲۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۲۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی''': در کلیه دعاوی مالی و سایر حقوق الناس از قبیل نکاح، طلاق، رجوع در طلاق، نسب، وکالت و وصیت که فاقد دلائل و مدارک معتبر دیگر باشد سوگند شرعی به شرح مواد آتی می‌تواند ملاک و مستند صدور حکم دادگاه قرار گیرد.
'''ماده ۲۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی''': در کلیه [[دعوای مالی|دعاوی مالی]] و سایر [[حق الناس|حقوق الناس]] از قبیل [[نکاح]]، [[طلاق]]، رجوع در طلاق، [[نسب]]، [[وکالت]] و [[وصیت]] که فاقد [[دلیل|دلائل]] و [[مدرک|مدارک]] معتبر دیگر باشد [[سوگند شرعی]] به شرح مواد آتی می‌تواند ملاک و مستند صدور [[حکم]] [[دادگاه]] قرار گیرد.
* {{زیتونی|[[ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۷۲ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۷۲ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}  
 
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۱۳۲۶ قانون مدنی]]


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
دعوای مالی: هر دعوایی که خواسته آن اولا و بذات یا به‌طور مستقیم مطالبه و تحصیل مال باشد آن را دعوای مالی گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته‌های ادله اثبات|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2451476|صفحه=|نام۱=بهرام|نام خانوادگی۱=بهرامی|چاپ=2}}</ref>
[[دعوای مالی]]: هر [[دعوا|دعوایی]] که [[خواسته]] آن اولاً و بذات یا به‌طور مستقیم [[مطالبه]] و [[تحصیل]] [[مال]] باشد آن را دعوای مالی گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته‌های ادله اثبات|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=نگاه بینه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2451476|صفحه=|نام۱=بهرام|نام خانوادگی۱=بهرامی|چاپ=2}}</ref>


دعوای غیر مالی: هر دعوایی که موضوع آن مال نباشد ولو اینکه مع الواسطه منتهی به مال گردد، آن را غیر مالی گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=استرداد اموال از درخواست تا مصداق|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2663100|صفحه=|نام۱=مسعود|نام خانوادگی۱=انوشه پور|نام۲=مهدی|نام خانوادگی۲=شریفی|چاپ=2}}</ref>
== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
برای پذیرش [[درخواست]] [[سوگند]] شرایط زیر لازم است:


قسم جزء بینه: اگر عده شهود برای شهادت کافی نباشد، قسم مدعی را قسم جزءبینه می‌گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی، شماره 48، بهمن و اسفند 1383|ترجمه=|جلد=|سال=1383|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1917136|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
۱) [[دعوا]] مستند به [[دلیل]] و [[مدرک]] معتبر نباشد.


== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
۲) موضوع دعوا از اموری باشد که می‌توان سوگند واقع شود، به صراحت این ماده کلیه [[دعوای مالی|دعاوی مالی]] و سایر حقوق الناس می‌توانند موضوع سوگند واقع شوند.
برای پذیرش درخواست سوگند شرط لازم است :۱) دعوا مستند به دلیل و مدرک معتبر نباشد ۲) موضوع دعوا از اموری باشد که می‌توان سوگند واقع شود، به صراحت این ماده کلیه دعاوی مادی و سایر حقوق الناس می‌توانند موضوع سوگند واقع شوند ۳) درخواست سوگند از کسی باشد که موضوع مورد ادعا منتسب به اوست (زیرا نمی‌توان کسی را ملزم نمود تا بر امری که سوگند یاد نماید که از طرف او انجام نشده‌است. ۴) شخصی که قرار است سوگند یاد کند باید شخصی باشد که اقرارش نافذ باشد لذا باید بالغ و غاقل و قاصد و مختار باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مقدمه علم حقوق (کلیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1578036|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=محمدرضا|نام خانوادگی۲=معین|چاپ=1}}</ref>


در دعاوی مستند به سوگند، اصولاً اتیان سوگند به عهده خوانده‌است، مگر مواردی که خواهان اجرای سوگند می‌نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی عمومی (جلد دوم) (با تکیه بر دفاع خوانده)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5132324|صفحه=|نام۱=عبدالمجید|نام خانوادگی۱=مرتضوی|چاپ=}}</ref>
۳) درخواست سوگند از کسی باشد که موضوع مورد [[ادعا]] منتسب به اوست (زیرا نمی‌توان کسی را ملزم نمود تا بر امری که سوگند یاد نماید که از طرف او انجام نشده‌است.  


سوگند قضایی قاطع دعوا سوگند بتی به معنای قطعی نامیده می‌شود و به‌طور مستقل مورد استفاده قرار می‌گیرد، توسل به قسم زمانی ممکن است که دعوی مدنی نزد حاکم به موجب اقرار یا شهادت یا علم قاضی بر مبنای اسناد یا امارات ثابت نشده باشد. در این صورت مدعی می‌تواند حکم به دعوی خود را که مورد انکار مدعی علیه است را منوط به سوگند وی نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دادگاه‌های عمومی و انقلاب)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1181532|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=1}}</ref>
۴) [[شخص حقیقی|شخصی]] که قرار است سوگند یاد کند باید شخصی باشد که [[اقرار|اقرارش]] نافذ باشد لذا باید [[بالغ]] و عاقل و قاصد و [[مختار]] باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مقدمه علم حقوق (کلیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1578036|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=محمدرضا|نام خانوادگی۲=معین|چاپ=1}}</ref>


سوگند تکمیلی منحصر به دعاوی مالی بوده و در دعاوی غیر مالی به استثنای دعاوی اعتباری مطابق ماده ۲۷۲ ق.ا.د. م سوگند قاطع دعوا استفاده خواهد شد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=573168|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>
شایان ذکر است در دعاوی مستند به سوگند، اصولاً اتیان سوگند به عهده [[خوانده|خوانده‌]] است، مگر مواردی که [[خواهان]] اجرای سوگند می‌نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی عمومی (جلد دوم) (با تکیه بر دفاع خوانده)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5132324|صفحه=|نام۱=عبدالمجید|نام خانوادگی۱=مرتضوی|چاپ=}}</ref> نکته‌ی دیگر آن که توسل به قسم زمانی ممکن است که [[دعوای مدنی]] نزد حاکم به موجب [[اقرار]] یا [[شهادت]] یا [[علم قاضی]] بر مبنای [[سند|اسناد]] یا [[اماره|امارات]] ثابت نشده باشد. در این صورت [[مدعی]] می‌تواند حکم به دعوی خود را که مورد انکار [[مدعی علیه]] است را منوط به [[سوگند]] وی نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دادگاه‌های عمومی و انقلاب)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=پایدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1181532|صفحه=|نام۱=سیدجلال الدین|نام خانوادگی۱=مدنی|چاپ=1}}</ref>


== سوابق و مستندات فقهی ==
== سوابق و مستندات فقهی ==

نسخهٔ ‏۱۶ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۷

ماده ۲۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی: در کلیه دعاوی مالی و سایر حقوق الناس از قبیل نکاح، طلاق، رجوع در طلاق، نسب، وکالت و وصیت که فاقد دلائل و مدارک معتبر دیگر باشد سوگند شرعی به شرح مواد آتی می‌تواند ملاک و مستند صدور حکم دادگاه قرار گیرد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

دعوای مالی: هر دعوایی که خواسته آن اولاً و بذات یا به‌طور مستقیم مطالبه و تحصیل مال باشد آن را دعوای مالی گویند.[۱]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

برای پذیرش درخواست سوگند شرایط زیر لازم است:

۱) دعوا مستند به دلیل و مدرک معتبر نباشد.

۲) موضوع دعوا از اموری باشد که می‌توان سوگند واقع شود، به صراحت این ماده کلیه دعاوی مالی و سایر حقوق الناس می‌توانند موضوع سوگند واقع شوند.

۳) درخواست سوگند از کسی باشد که موضوع مورد ادعا منتسب به اوست (زیرا نمی‌توان کسی را ملزم نمود تا بر امری که سوگند یاد نماید که از طرف او انجام نشده‌است.

۴) شخصی که قرار است سوگند یاد کند باید شخصی باشد که اقرارش نافذ باشد لذا باید بالغ و عاقل و قاصد و مختار باشد.[۲]

شایان ذکر است در دعاوی مستند به سوگند، اصولاً اتیان سوگند به عهده خوانده‌ است، مگر مواردی که خواهان اجرای سوگند می‌نماید.[۳] نکته‌ی دیگر آن که توسل به قسم زمانی ممکن است که دعوای مدنی نزد حاکم به موجب اقرار یا شهادت یا علم قاضی بر مبنای اسناد یا امارات ثابت نشده باشد. در این صورت مدعی می‌تواند حکم به دعوی خود را که مورد انکار مدعی علیه است را منوط به سوگند وی نماید.[۴]

سوابق و مستندات فقهی

اگر اختلاف مطلق و مطلقه در رجوع پس از انقضای عده باشد مرد باید ثابت کند که رجوع در عده محقق شده‌است و اگر نتوانست ثابت کند زن قسم می‌خورد که مرد رجوع نکرده‌است، البته در فرضی که رجوع با فعل نبوده و مرد ادعا می‌کند که با قول رجوع کرده‌است و زن این موضوع را می‌داند، در این صورت زن قسم می‌خورد که «به رجوع مرد آگاهی ندارد» البته ابوحنیفه می‌گوید قول زن بدوون سوگند نیز پذیرفته‌است.[۵]

مصادیق و نمونه‌ها

دعاوی مربوط به حجر، ثلث و حبس ذاتاً غیر مالی می‌باشند.[۶] و دعاوی که به ذات موضوع آن‌ها مال نمی‌باشد اما بالعرض مالی هم حاصل می‌شود نیز غیر مالی می‌باشند مانند اثبات نسب، زوجیت، و…[۷]

انکار زوجیت با قسم ممکن است، زیرا قاعده الیمین علی من انکر، در این مورد صادق می‌باشد و این ماده نیز سوگند شرعی را برای رد دعوای زوجیت کارامد دانسته‌است.[۸]

دادگاه‌ها در دعاوی خانواده ماننده طلاق ناشی از عسر و حرج برای اثبات عسر و حرج از سوگند استفاده نمی‌نمایند، با این که این امر نیز از ادله اثبات دعوا می‌باشد.[۹]

منابع

  1. بهرام بهرامی. بایسته‌های ادله اثبات. چاپ 2. نگاه بینه، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2451476
  2. عباس زراعت و محمدرضا معین. مقدمه علم حقوق (کلیات). چاپ 1. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1578036
  3. عبدالمجید مرتضوی. آیین دادرسی مدنی عمومی (جلد دوم) (با تکیه بر دفاع خوانده). جنگل، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5132324
  4. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی مدنی (جلد دوم) (دادگاه‌های عمومی و انقلاب). چاپ 1. پایدار، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1181532
  5. مصطفی جباری و حمید (ترجمه) مسجدسرایی. فقه تطبیقی با نگاهی به قانون مدنی (احوال شخصیه) (ترجمه و تبیین جلد دوم الفقه علی المذاهب الخمسه). چاپ 1. ققنوس، 1379.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1176732
  6. فرزانه سریر. مجموعه نکات طبقه‌بندی شده موضوعی آیین دادرسی مدنی 1241 نکته. چاپ 2. مجد، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1475896
  7. بهرام بهرامی. بایسته‌های ادله اثبات. چاپ 2. نگاه بینه، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2451476
  8. نشریه دادرسی شماره 47 آذر و دی 1383. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1919048
  9. سیدمهدی جلالی. اختیار زوجه در طلاق در حقوق ایران با مطالعه تطبیقی. چاپ 1. خرسندی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2774944