ماده ۲۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (added Category:جرح شاهد using HotCat)
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۲۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی''': صلاحیت گواه و موارد جرح وی برابر شرایط مندرج در بخش چهارم از کتاب دوم، در امور کیفری، این قانون می‌باشد.
'''ماده ۲۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی''': [[صلاحیت انحصاری|صلاحیت]] [[شاهد|گواه]] و موارد [[جرح]] وی برابر شرایط مندرج در بخش چهارم از کتاب دوم، در امور کیفری، این قانون می‌باشد.
*{{زیتونی|[[ماده ۱ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
*{{زیتونی|[[ماده ۳ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۲۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
== توضیح واژگان ==
 
جرح شاهد: ذکر نقص شاهد که موجب بی‌اعتباری گواهی او می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=117860|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
== مواد مرتبط ==


عدالت: از شرایط گواه می‌باشد و به معنای ترک جرایم بزرگ و اضرار نورزیدن بر جرایم کوچک است در علم حقوق هماهنگی انسان را با نظام جهان، عدالت گویند. در مفهوم فقهی عدالت قولی نفسانی است که باعث ملازمت تقوا و مروت می‌گردد و عدالت به ارتکاب گناه کبیره و مصر بودن بر گناهان صغیره زایل می‌شود<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های آیین دادرسی مدنی (بر اساس قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379)|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1866468|صفحه=|نام۱=قدرت اله|نام خانوادگی۱=واحدی|چاپ=1}}</ref>
* [[ماده ۱۳۱۴ قانون مدنی]]


طهارت مولد: شاهد باید طهارت مولد داشته باشد یعنی شاهد بایستی در اثر رابطه مشروع پدر و مادر متولد شده باشد .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کار بخش دادرسی کار ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2744640|صفحه=|نام۱=مجید|نام خانوادگی۱=لایقمند|چاپ=1}}</ref>
== توضیح واژگان ==
[[جرح|جرح شاهد]]: ذکر نقص شاهد که موجب بی‌اعتباری [[شهادت|گواهی]] او می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=117860|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
در ماده ۱۵۵ ق.ا.د. ک سال ۱۳۷۸ شرط صلاحیت شاهد را موارد ذیل بیان کرده‌است: ۱-بلوغ ۲- عقل ۳- ایمان ۴- طهارت مولد ۵- عدالت ۶- عدم وجود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی ۷- عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوا ۸- عدم اشتغال به تکدی و ولگردی<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=معاونت تدوین،تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=546392|صفحه=|نام۱=معاونت حقوقی|امور مجلس ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=8}}</ref>
شرط [[صلاحیت]] شاهد در [[ماده ۱۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸]]  شامل موارد ذیل است:
 
۱-[[بلوغ]]، ۲- [[عقل]]، ۳- ایمان، ۴- [[طهارت مولد در شهادت|طهارت مولد]]، ۵- [[عدالت#در شهادت|عدالت]]، ۶- عدم وجود انتفاع شخصی برای [[شاهد]] یا رفع [[ضرر]] از وی، ۷- عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و [[اصحاب دعوا|طرفین دعوا]] ۸- عدم اشتغال به تکدی و ولگردی.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=546392|صفحه=|نام۱=معاونت حقوقی|امور مجلس ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=8}}</ref>


== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی و تفسیری دکترین ==
در ماده ۱۵۵ ق.ا.د. ک سال ۱۳۷۸ شرط صلاحیت شاهد را موارد ذیل بیان کرده‌است: ۱-بلوغ ۲- عقل ۳- ایمان ۴- طهارت مولد ۵- عدالت ۶- عدم وجود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی ۷- عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوا ۸- عدم اشتغال به تکدی و ولگردی<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=معاونت تدوین،تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=546392|صفحه=|نام۱=معاونت حقوقی|امور مجلس ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=8}}</ref>
[[اهلیت]] برای ادای [[شهادت|گواهی]] با توجه به اعتبار [[ماده ۱۳۱۴ قانون مدنی]] در حال حاضر پانزده سال تمام شمسی می‌باشد که در این موضوع تفاوتی میان پسر و دختر نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1252148|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref> همچنین، شایان ذکر است که [[قانونگذار]] پیری و کهولت سن شاهد را از موانع شهادت نمی‌داند اما از آنجا که [[اراده]] و هوشیاری کامل گواه می‌باشد لذا در صورتی که پیری موجب فقدان اراده یا هوشیاری شود از موانع شهادت خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=قانون مدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1225700|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|چاپ=2}}</ref> وجود شرایط [[قرابت نسبی]] و رابطه خادم و مخدومی بین [[شاهد|گواه]] و یکی از [[اصحاب دعوا|طرفین]] نیز، مانع قبول [[شهادت]] نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=572176|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref> نکته‌ی دیگر آن که شرایط شاهد در زمان ادای شهادت معتبر است نه در زمان تحمل شهادت و بنابراین چنانچه افرادی در زمان حضور در واقعه فاقد شرایط باشند و در زمان ادا واجد آن گردند، شهادت آنان پذیرفته می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد سوم) بخش قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2177060|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
 
اهلیت برای ادای گواهی با توجه به اعتبار ماده ۱۳۱۴ ق. م در حال حاضر پانزده سال تمام شمسی می‌باشد که در این موضوع تفاوتی میان پسر و دختر نیست<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1252148|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
 
وجود شرایط قرابت نسبی و رابطه خادم و مخدومی بین گواه و یکی از طرفین مانع قبول شهادت نیست<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=572176|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref> البته نظر مخالف هم طرفدارانی دارد چرا که خادم و مخدوم را می‌توان به نوعی منتفع از احوالات طرف درخواست کننده شهادت دانست. (خود نوشت)
 
از شرایط دیگر شاهد اختیار می‌باشد لذا هرگونه اجبار به شهادت مسموع نیست این امر در اصل ۳۸ قانون اساسی نیز مقرر شده‌است و چنین شهادتی را فاقد ارزش و اعتبار می‌داند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق بین الملل خصوصی (تابعیت، اقامتگاه، وضعیت بیگانگان، تعارض قوانین و تعارض صلاحیت دادگاه ها)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=161748|صفحه=|نام۱=سیدمحسن|نام خانوادگی۱=شیخ الاسلامی|چاپ=1}}</ref>
 
علاوه بر شرایط شاهد که در بالا ذکر شد شرایط گواهی نیز عبارتند از :۱- قطع و یقین در گواهی ۲- مطابقت موضوع گواهی با موضوع ادعا ۳- اتخاذ مفاد گواهی گواهان<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1252168|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>


قانونگذار پیری و کهولت سن شاهد را از موانع شهادت نمی‌داند اما از آنجا که اراده و هوشیاری کامل گواه می‌باشد لذا در صورتی که پیری موجب فقدان اراده یا هوشیاری شود از موانع شهادت خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=قانون مدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1225700|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|چاپ=2}}</ref>
برخی از شرایط [[شهادت|گواهی]] عبارتند از:


== سوابق و مستندات فقهی ==
# [[قطع]] و [[قطع|یقین]] در گواهی،
در مفهوم فقهی عدالت قولی نفسانی است که باعث ملازمت تقوا و مروت می‌گردد و عدالت به ارتکاب گناه کبیره و مصر بودن بر گناهان صغیره زایل می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی ، شماره 76 ، مهر و آبان 1388|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1826468|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
# مطابقت موضوع گواهی با موضوع [[ادعا]]،
# اتخاذ مفاد گواهی گواهان.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1252168|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>


شهادت کودک غیر ممیز به اتفاق آراء بی‌ارزش است و به نظر مشهور فقهای امامیه شهادت ممیز نیز مادام که به حد رشد و بلوغ نرسیده ارزش ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد سوم) بخش قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2177016|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
== مطالعات فقهی ==
شهادت کودک [[صغیر غیرممیز|غیر ممیز]] به اتفاق آراء بی‌ارزش است و به نظر مشهور فقهای امامیه شهادت [[صغیر ممیز|ممیز]] نیز مادام که به حد [[رشد]] و [[بلوغ]] نرسیده ارزش ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد سوم) بخش قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2177016|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>


شرایط شاهد در زمان ادای شهادت معتبر است نه در زمان تحمل شهادت و بنابراین چنانچه افرادی در زمان حضور در واقعه فاقد شرایط باشند و در زمان ادا واجد آن گردند شهادت آنان پذیرفته می شوددر این مسئله حنفیان با فقهای شیعه موافقند. اما نسبت به اعتبار استمرار شرایط تا زمان صدور حکم میان فقیهان شیعه اختلاف نظر است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه (جلد سوم) بخش قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2177060|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=4}}</ref>
== رویه‌های قضایی ==
* [[رای دادگاه درباره اثر اقامه دعوای اعسار از پرداخت محکومه به در اثبات مدیونیت و شرایط شهود معارض (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۰۲۰۱۷۷۵)]]


== منابع: ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{مواد قانون آیین دادرسی مدنی}}
{{مواد قانون آیین دادرسی مدنی}}


خط ۳۹: خط ۳۷:
[[رده:دادرسی نخستین]]
[[رده:دادرسی نخستین]]
[[رده:رسیدگی به دلایل]]
[[رده:رسیدگی به دلایل]]
[[رده:شهادت]]
[[رده:شرایط شاهد]]
[[رده:جرح شاهد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۵:۴۱

ماده ۲۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی: صلاحیت گواه و موارد جرح وی برابر شرایط مندرج در بخش چهارم از کتاب دوم، در امور کیفری، این قانون می‌باشد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

جرح شاهد: ذکر نقص شاهد که موجب بی‌اعتباری گواهی او می‌گردد.[۱]

پیشینه

شرط صلاحیت شاهد در ماده ۱۵۵ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۷۸ شامل موارد ذیل است:

۱-بلوغ، ۲- عقل، ۳- ایمان، ۴- طهارت مولد، ۵- عدالت، ۶- عدم وجود انتفاع شخصی برای شاهد یا رفع ضرر از وی، ۷- عدم وجود دشمنی دنیوی بین شاهد و طرفین دعوا ۸- عدم اشتغال به تکدی و ولگردی.[۲]

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

اهلیت برای ادای گواهی با توجه به اعتبار ماده ۱۳۱۴ قانون مدنی در حال حاضر پانزده سال تمام شمسی می‌باشد که در این موضوع تفاوتی میان پسر و دختر نیست.[۳] همچنین، شایان ذکر است که قانونگذار پیری و کهولت سن شاهد را از موانع شهادت نمی‌داند اما از آنجا که اراده و هوشیاری کامل گواه می‌باشد لذا در صورتی که پیری موجب فقدان اراده یا هوشیاری شود از موانع شهادت خواهد بود.[۴] وجود شرایط قرابت نسبی و رابطه خادم و مخدومی بین گواه و یکی از طرفین نیز، مانع قبول شهادت نیست.[۵] نکته‌ی دیگر آن که شرایط شاهد در زمان ادای شهادت معتبر است نه در زمان تحمل شهادت و بنابراین چنانچه افرادی در زمان حضور در واقعه فاقد شرایط باشند و در زمان ادا واجد آن گردند، شهادت آنان پذیرفته می‌شود.[۶]

برخی از شرایط گواهی عبارتند از:

  1. قطع و یقین در گواهی،
  2. مطابقت موضوع گواهی با موضوع ادعا،
  3. اتخاذ مفاد گواهی گواهان.[۷]

مطالعات فقهی

شهادت کودک غیر ممیز به اتفاق آراء بی‌ارزش است و به نظر مشهور فقهای امامیه شهادت ممیز نیز مادام که به حد رشد و بلوغ نرسیده ارزش ندارد.[۸]

رویه‌های قضایی

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 117860
  2. مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی مدنی (جلد اول). چاپ 8. معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 546392
  3. علی عباس حیاتی. آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1252148
  4. عباس زراعت و حمیدرضا حاجی زاده. ادله اثبات دعوا. چاپ 2. قانون مدار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1225700
  5. علی مهاجری. قانون آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. فکرسازان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 572176
  6. سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد سوم) بخش قضایی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2177060
  7. علی عباس حیاتی. آیین دادرسی مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1252168
  8. سیدمصطفی محقق داماد. قواعد فقه (جلد سوم) بخش قضایی. چاپ 4. مرکز نشر علوم اسلامی، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2177016