ماده ۱۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخهها
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Abozarsh12 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''ماده ۱۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری''':مأمور جلب پس از ابلاغ [[برگه جلب]] ، متهم را دعوت مي كند كه با او نزد بازپرس حاضر شود . چنانچه متهم امتناع كند ، مأمور او را جلب و تحت الحفظ نزد بازپرس حاضر مي نمايد و در صورت نياز مي تواند از ساير مأموران كمك بخواهد . | '''ماده ۱۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری''':مأمور جلب پس از ابلاغ [[برگه جلب]] ، متهم را دعوت مي كند كه با او نزد بازپرس حاضر شود . چنانچه متهم امتناع كند ، مأمور او را جلب و تحت الحفظ نزد بازپرس حاضر مي نمايد و در صورت نياز مي تواند از ساير مأموران كمك بخواهد . | ||
*{{زیتونی|[[ماده | *{{زیتونی|[[ماده ۱۸۱ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده قبلی]]}} | ||
*{{زیتونی|[[ماده | *{{زیتونی|[[ماده ۱۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده بعدی]]}} | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
برگ جلب ورقه ای چاپی <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ اصطلاحات حقوق کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=نامه هستی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1308340|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=ایمانی|چاپ=2}}</ref> و رسمی است که محتوی آن شامل احضار فردی است که نام او در ورقه جلب ذکر شده است تا برای رسیدگی به موضوعی معین نزد مقام صادر کننده برگ جلب حضور یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=109932|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> همچنین برگ جلب را دستور کتبی دادرس خطاب به قوای عمومی برای حاضر کردن متهم یا شاهد یا مطلع نزد قاضی نیز تعریف کرده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=346180|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | برگ جلب ورقه ای چاپی <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ اصطلاحات حقوق کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=نامه هستی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1308340|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=ایمانی|چاپ=2}}</ref> و رسمی است که محتوی آن شامل احضار فردی است که نام او در ورقه جلب ذکر شده است تا برای رسیدگی به موضوعی معین نزد مقام صادر کننده برگ جلب حضور یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=109932|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> همچنین برگ جلب را دستور کتبی دادرس خطاب به قوای عمومی برای حاضر کردن متهم یا شاهد یا مطلع نزد قاضی نیز تعریف کرده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=346180|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> |
نسخهٔ ۲۸ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۴۹
ماده ۱۸۲ قانون آیین دادرسی کیفری:مأمور جلب پس از ابلاغ برگه جلب ، متهم را دعوت مي كند كه با او نزد بازپرس حاضر شود . چنانچه متهم امتناع كند ، مأمور او را جلب و تحت الحفظ نزد بازپرس حاضر مي نمايد و در صورت نياز مي تواند از ساير مأموران كمك بخواهد .
توضیح واژگان
برگ جلب ورقه ای چاپی [۱] و رسمی است که محتوی آن شامل احضار فردی است که نام او در ورقه جلب ذکر شده است تا برای رسیدگی به موضوعی معین نزد مقام صادر کننده برگ جلب حضور یابد.[۲] همچنین برگ جلب را دستور کتبی دادرس خطاب به قوای عمومی برای حاضر کردن متهم یا شاهد یا مطلع نزد قاضی نیز تعریف کرده اند.[۳]
مقصود از ابلاغ در ماده فوق، ابلاغ واقعی است.[۴]
پیشینه
سابقاً ماده 123 قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب 1378) در این خصوص وضع شده بود.[۵]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
لازم است برای جلب متهم، برگ جلب به او ابلاغ گردد تا از صحت این دستور مطلع شود.[۶]
در خصوص تکلیف ضابطین در حین جلب، عده ای به این نکات اشاره کرده اند:
1-داشتن برگ جلب
2-بی توجهی به تمایل یا عدم تمایل مجلوب به جلب
3-مبادرت به جلب در طول روز مگر در صورتی داشتن دستور جلب در شب
4-اقدام به جلب مطابق برگ جلب در فرض تقاضای جلب متهمی از سوی شاکی
5- تسلیم کردن فوری مجلوب نزد مقام قضایی متقاضی جلب[۷]
6- تحت نظر داشتن متهم حد اکثر تا 24 ساعت در فرض بیم تبانی یا فرار وی.[۸]
در این ماده ضمانت اجرای استنکاف مأمورینی که از آنان تقاضای استمداد شده است مشخص نشده لذا به اعتقاد گروهی صرفاً می توان چنین استنکافی را نوعی تخلف انتظامی تلقی نمود.[۹]
رویه قضایی
بر اساس نظریه مشورتی 7/1373-1379/3/26 توقیف، جلب و دستگیری متهمان زن باید توسط مأمورین زن صورت گیرد. مگر در موارد ضروری و عدم دسترسی به مأمورین زن. در این شرایط نیز رعایت موازین شرعی لازم است.[۱۰]
انتقادات
عده ای دادن اختیار بازداشت متهم به مأموران جلب را که حتی ممکن است فردی بجز ضابطین قوه قضاییه باشند، محل تأمل دانسته اند.[۱۱]
منابع
- ↑ عباس ایمانی. فرهنگ اصطلاحات حقوق کیفری. چاپ 2. نامه هستی، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1308340
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 109932
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 346180
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483908
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483960
- ↑ علی خالقی. آیین دادرسی کیفری. چاپ 13. موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1285296
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی کیفری(جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری). چاپ 4. پایدار، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 889868
- ↑ علی خالقی. آیین دادرسی کیفری. چاپ 13. موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1285312
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483928
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 493724
- ↑ مجله قضایی و حقوقی دادگستری شماره 30 بهار 1379. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1379. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 588068