ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری:بازپرس در صورت صدور قرار منع، موقوفی یا ترک تعقیب باید دربارهٔ استرداد یا معدوم کردن اشیاء و اموال مکشوفه که دلیل یا وسیله ارتکاب جرم بوده، از جرم تحصیل شده، حین ارتکاب استعمال شده یا برای استعمال اختصاص داده شدهاست، تعیین تکلیف کند. در مورد ضبط این اموال یا اشیاء دادگاه تکلیف آنها را تعیین میکند. بازپرس مکلف است مادام که پرونده نزد او جریان دارد به تقاضای ذینفع و با رعایت شرایط زیر، دستور رد اموال و اشیای مذکور را صادر کند: الف - وجود تمام یا قسمتی از آن اشیاء و اموال در بازپرسی یا دادرسی لازم نباشد. ب - اشیاء و اموال بلامعارض باشد. پ ـ از اشیاء و اموالی نباشد که باید ضبط یا معدوم شود.
تبصره ۱ ماده ۱۴۸: در تمام امور کیفری، دادگاه نیز باید ضمن صدور رأی، نسبت به استرداد، ضبط یا معدوم کردن اشیاء و اموال موضوع این ماده تعیین تکلیف کند.
تبصره ۲ ماده ۱۴۸: متضرر از تصمیم بازپرس یا دادگاه در مورد اشیاء و اموال موضوع این ماده، میتواند طبق مقررات اعتراض کند، هر چند قرار بازپرس یا حکم دادگاه نسبت به امر کیفری قابل اعتراض نباشد. در این مورد، مرجع رسیدگی به اعتراض نسبت به تصمیم بازپرس، دادگاه و نسبت به تصمیم دادگاه، دادگاه تجدیدنظر استان است.
توضیح واژگان
برای ضبط دو معنی آوردهاند:
۱- توقیف موقت مال بدون سلب حق مالکیت
۲- توقیف دائم و تصرف در مال با سلب حق مالکیت.[۱]
ضبط به معنی نگهداری از چیزی به سختی نیز میباشد.[۲]
همچنین مقصود از «اموال مکشوفه» اموال کشف شده در جریان تحقیقات مقدماتی است و این کشف شدن دلالت یافت شدن و در اختیار مقامات قضایی قرار گرفتن است.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
برخی تصریح نمودهاند که فقط آلات و ادوات ارتکاب جرم را نباید مشمول اموالی دانست که در جریان کشف جرم بدست میآید. بلکه اموال مسروقه و نیز اشیایی که به واسطه ارتکاب جرم بدست آمدهاند و نیز هر مالی که در جریان تحقیقات توقیف شدهاست نیز باید تعیین تکلیف شود.[۴]همچنین عده ای معتقدند هر شخص ذینفعی میتواند از دادسرا یا دادگاه در خواست استرداد مال خود را نموده و در فرض این قرار، متضرر احق اعتراض بدان را دارد.[۵] در خصوص لزوم تسلیم دادخواست برای استرداد اموال مورد بحث در ماده فوق، عده ای معتقدند هر جا قانونگذار دادگاه را مکلف به رد مال نیز کرده باشد، نیازی به تقدیم دادخواست نیست. اما در غیر این صورت، با توجه به ماهیت حقوقی این امر استرداد اموال، متضرر از جرم مکلف به تقدیم دادخواست میباشد.[۶]
ماده فوق را فقط ناظر به رد عین مال به مالک دانستهاند و پرداخت مثل یا قیمت را مشمول ان ندانستهاند.[۷]
رویههای قضایی
به موجب رای شماره ۵۰۹–۱۳۶۷/۳/۴ در جرم اختلاس رد مل به هر میزانی باشد جزای نقدی یا مجازات نبوده و در صلاحیت دادگاه بی تأثیر است.[۸]
همچنین به موجب نظریه ۷/۷۸۰–۱۳۸۲/۸/۲۴ توقیف اموال حاصل از جرم در جریان تحقیقات مقدماتی فاقد منع قانونی است. همچنین عدم قید قرار مجرمیت در ردیف قرارهای منع تعقیب و موقوفی تعقیب، دلیل برای امتناع از صدور دستور توقیف اموال حاصل از جرم نمیباشد.[۹] از سوی دیگر بر اساس نظریه ۷/۷۷۴۷–۱۳۷۹/۹/۱۷ توقیف اتومبیلی که با آن رانندگی بدون پروانه انجام شدهاست، فاقد مجوز قانونی است.[۱۰]
به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشستهای قضایی، اگر مال موضوع جرم خیانت در امانت در جریان تحقیقات مقدماتی، کشف و توقیف شود، دادگاه با احراز مجرمیت متهم و صدور حکم محکومیت، حکم به استرداد مال صادر میکند. در غیر این صورت استرداد عین یا مثل یا قیمت مال مستلزم تقدیم دادخواست است.[۱۱]
مصادیق و نمونهها
در خصوص اموال حاصل از جرم کلاهبرداری عده ای معتقدند اگر عین اموال موجود باشد، دادسرا میتواند آن را به صاحبش مسترد کند. امام وجوه حاصل از فروش اموال موضوع جرم را نمیتوان پیش از صدور حکم دادگاه به صاحب اموال تسلیم کرد.[۱۲]
مواد مرتبط
ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی[۱۳]
منابع
- ↑ نشریه دادرسی شماره 52 مهر و آبان 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1891660
- ↑ نشریه دادرسی شماره 52 مهر و آبان 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1891652
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4680980
- ↑ سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری). چاپ 4. پایدار، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 890796
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483680
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483700
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4681004
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483684
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 493288
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 493280
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی مسائل قانون مجازات اسلامی (جلد دوم). جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1662928
- ↑ محمدجعفر حبیب زاده. تحلیل جرایم کلاهبرداری و خیانت در امانت در حقوق کیفری ایران. چاپ 2. دادگستر، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2020436
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4680880