ماده ۳۳۹ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (added Category:رفرنس using HotCat)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
پس از ارجاع پرونده نمي توان آن را از شعبه مرجوعٌ اليه ، اخذ و به شعبه ديگر مگر به تجويز قانون ارجاع داد.
'''ماده ۳۳۹ قانون آیین دادرسی کیفری:''' پس از ارجاع پرونده نمی‌توان آن را از شعبه مرجوعٌ الیه، اخذ و به شعبه دیگر مگر به تجویز قانون ارجاع داد.
تبصره 1 ماده 339: رعايت مفاد اين ماده در مورد شعب بازپرسي ، دادگاه تجديدنظر استان و شعب ديوان عالي كشور نيز الزامي است .
 
تبصره 2 ماده 339: تخلف از مقررات اين ماده ، موجب محكوميت انتظامي تا درجه چهار است .
تبصره ۱ - رعایت مفاد این ماده در مورد شعب [[بازپرس|بازپرسی]]، [[دادگاه تجدیدنظر|دادگاه تجدیدنظر استان]] و شعب [[دیوان عالی کشور]] نیز الزامی است.
 
تبصره ۲ - تخلف از مقررات این ماده، موجب [[محکومیت انتظامی]] تا درجه چهار است.
* {{زیتونی|[[ماده ۳۳۸ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۳۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری|مشاهده ماده بعدی]]}}


== پیشینه ==
== پیشینه ==
سابقاً ماده 262 قانون آیین دادرسی کیفری در این خصوص وضع شده بود.515828
سابقاً [[ماده ۲۶۲ قانون آیین دادرسی کیفری]] در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=515828|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
بر اساس ماده فوق عده ای چنین استدلال کرده اند که شرط جواز ارجاع پرونده ها فوریت است. اما این فوریت را باید منحصر به مواردی دانست که در قانون به آن ها تصریح شده است.482600
بر اساس ماده فوق، عده ای چنین استدلال کرده‌اند که شرط جواز ارجاع پرونده‌ها فوریت است، اما این فوریت را باید منحصر به مواردی دانست که در قانون به آن‌ها تصریح شده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=482600|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>
 
عده ای ممنوعیت مقرر در متن ماده فوق را در راستای تأمین استقلال قضات می‌دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4699876|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>


عده ای ممنوعیت مقرر در متن ماده فوق را در راستای تأمین استقلال قضات می دانند.4699876
== رویه‌های قضایی ==
به موجب [[نظریه مشورتی]] ۷/۱۰۳۳۸–۱۳۸۱/۱۲/۳ هیچ مستندی در راستای اخذ پرونده یا پرونده‌های بلاتصدی و ارجاع آن به شعب دیگر دادگاه وجود ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=500328|صفحه=|نام۱=معاونت تدوین تنقیح|انتشار قوانین|مقررات ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=11}}</ref>


== رویه قضایی ==
همچنین بر اساس نظریه ۷/۵۵۵۰–۱۳۸۴/۸/۸ بعد از ارجاع پرونده نمی‌توان آن را شعبه مرجوع الیه اخذ و به شعبه دیگر فرستاد مگر در مواردی که قانون تجویز نموده باشد؛ لذا در فرض استعلام اگر چه اقدام رئیس دادگستری در فرض فقدان جهت قانونی صحیح نیست، اما در صورت ارجاع پرونده به شعبه دیگر، این شعبه مکلف به رسیدگی بوده و حق استنکاف ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=500360|صفحه=|نام۱=معاونت تدوین تنقیح|انتشار قوانین|مقررات ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=11}}</ref>
به موجب نظریه مشورتی 7/10338-1381/12/3 هیچ مستندی در راستای اخذ پرونده یا پرونده های بلاتصدی و ارجاع آن به شعب دیگر دادگاه وجود ندارد.500328


همچنین بر اساس نظریه 7/5550-1384/8/8 بعد از ارجاع پرونده نمی توان ان را شعبه مرجوع علیه اخذ و به شعبه دیگر فرستاد مگر در مواردی که قانون تجویز نموده باشد. لذا در فرض استعلام اگرچه اقدام رییس دادگستری در فرض فقدان جهت قانونی صحیح نیست، اما در صورت ارجاع پرنده به شعبه دیگر، این شعبه مکلف به رسیدی بوده و حق استنکاف ندارد.500360
== منابع ==
{{پانویس}}
{{مواد قانون آیین دادرسی کیفری}}


[[رده:رفرنس]]
[[رده:مواد قانون آیین دادرسی کیفری]]
[[رده:دادگاه‌های کیفری، رسیدگی و صدور رای]]
[[رده:رسیدگی در دادگاه‌های کیفری]]
[[رده:کیفیت شروع به رسیدگی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۲:۰۰

ماده ۳۳۹ قانون آیین دادرسی کیفری: پس از ارجاع پرونده نمی‌توان آن را از شعبه مرجوعٌ الیه، اخذ و به شعبه دیگر مگر به تجویز قانون ارجاع داد.

تبصره ۱ - رعایت مفاد این ماده در مورد شعب بازپرسی، دادگاه تجدیدنظر استان و شعب دیوان عالی کشور نیز الزامی است.

تبصره ۲ - تخلف از مقررات این ماده، موجب محکومیت انتظامی تا درجه چهار است.

پیشینه

سابقاً ماده ۲۶۲ قانون آیین دادرسی کیفری در این خصوص وضع شده بود.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

بر اساس ماده فوق، عده ای چنین استدلال کرده‌اند که شرط جواز ارجاع پرونده‌ها فوریت است، اما این فوریت را باید منحصر به مواردی دانست که در قانون به آن‌ها تصریح شده‌است.[۲]

عده ای ممنوعیت مقرر در متن ماده فوق را در راستای تأمین استقلال قضات می‌دانند.[۳]

رویه‌های قضایی

به موجب نظریه مشورتی ۷/۱۰۳۳۸–۱۳۸۱/۱۲/۳ هیچ مستندی در راستای اخذ پرونده یا پرونده‌های بلاتصدی و ارجاع آن به شعب دیگر دادگاه وجود ندارد.[۴]

همچنین بر اساس نظریه ۷/۵۵۵۰–۱۳۸۴/۸/۸ بعد از ارجاع پرونده نمی‌توان آن را شعبه مرجوع الیه اخذ و به شعبه دیگر فرستاد مگر در مواردی که قانون تجویز نموده باشد؛ لذا در فرض استعلام اگر چه اقدام رئیس دادگستری در فرض فقدان جهت قانونی صحیح نیست، اما در صورت ارجاع پرونده به شعبه دیگر، این شعبه مکلف به رسیدگی بوده و حق استنکاف ندارد.[۵]

منابع

  1. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد دوم). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 515828
  2. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 482600
  3. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4699876
  4. مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 500328
  5. مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 500360