ماده ۲۱۵ قانون آیین دادرسی کیفری

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۲۱۵ قانون آیین دادرسی کیفری: در صورتی که شاهد یا مطلع برای حضور خود درخواست هزینه ایاب و ذهاب کند یا مدعی ضرر و زیانی از حیث ترک شغل خود شود، بازپرس هزینه ایاب و ذهاب را طبق تعرفه ای که قوه قضائیه اعلام می‌کند و ضرر و زیان ناشی از ترک شغل را در صورت لزوم با استفاده از نظر کارشناس تعیین و شاکی را مکلف به تودیع آن در صندوق دادگستری می‌نماید. هرگاه شاکی، به تشخیص بازپرس توانایی پرداخت هزینه را نداشته یا احضار از طرف بازپرس باشد، هزینه‌های مذکور از محل اعتبارات مصوب قوه قضائیه پرداخت می‌شود. هرگاه در جرائم قابل گذشت، شاکی با وجود ملائت از پرداخت هزینه‌های مذکور در این ماده خودداری کند، استماع شهادت یا گواهی مطلعین معرفی شده از جانب وی به عمل نمی‌آید. اما در جرائم غیرقابل گذشت، هزینه‌های مذکور به دستور بازپرس از محل اعتبارات مصوب قوه قضائیه پرداخت می‌شود. هرگاه متهم متقاضی احضار شاهد یا مطلع باشد، هزینه‌های مذکور از محل اعتبارات مصوب قوه قضائیه پرداخت می‌شود.

نکات توضیحی

برای تضمین برخورداری متهم از حق احضار و سوال از شهود،در حقوق داخلی تدابیری مثل رفع موانع حضور شهود،با پرداخت ضرر و زیان آنها از بیت المال(در صورت عدم توانایی مالی متقاضی)پیش بینی شده است.ضمنا این تسهیلات اختصاص به متهم ندارد و شاکی هم میتواند از آنها استفاده کند.[۱]

پیشینه

سابقاً ماده ۱۶۰ قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب ۱۳۷۸) در این خصوص وضع شده بود.[۲]

فلسفه و مبانی نظری ماده

این ماده در خصوص وضع تدابیری در راستای حمایت از حقوق گواهان است،[۳]چرا که وجوب شهادت منوط به فقدان ضرر برای شاهد است.[۴]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

اگرچه به عقیده گروهی در بیشتر موارد شهود بدون مطالبه مبلغی از بابت ترک کار یا هزینه ایاب و ذهاب حاضر به حضور در مراجع تحقیق در زمان و موعد مقرر شده می‌باشند، اما چنانچه آن‌ها خواهان خسارات وارده به خویش از حیث ترک شغل یا ایاب و ذهاب نیز باشند، لازم است این هزینه‌ها به آنان پرداخت شود، در این صورت بازپرس راساً یا با توجه به نظر کارشناس، هزینه ایاب و ذهاب و نیز خسارات را معین می‌کند، همچنین از متقاضی احضار شاهد، مطالبه پرداخت این مبلغ به حساب صندوق دادگستری را می‌نماید، منتها اگر احضار به دستور مرجع قضایی بوده یا متقاضی احضار از پرداخت هزینه‌های مذکور ناتوان باشد، این مبالغ از بیت المال پرداخت می‌شود.[۵]عده ای معتقدند اگر یکی از طرفین دعوا خواهان احضار شاهد یا مطلع بوده و این شاهد مطالبه خسارت کند، در فرض استنکاف متقاضی از پرداخت مبلغ شهادت را باید از عداد دلایل وی خارج کرد. منتها در دعاوی عمومی با توجه به وظیفه دادستان در تعقیب دعاوی، لازم است در فرض توقف اثبات جرم به ادای شهادت، خسارت از بیت المال پرداخت گردد.[۶] گفتنی است شاهد حق اعتراض نسبت به خسارت تعیین شده از سوی دادگاه را نداشته و در فرض استنکاف جلب می‌گردد.[۷]

مطالعات فقهی

سوابق فقهی

برخی از فقها مشروط کردن ادای شهادت را بر اخذ اجرت برای شاهد در صورتی که وی متمکن باشد جایز نمی‌دانند، لکن مطالبه هزینه‌هایی نظیر هزینه سفر در فرض تحمیل شدن این هزینه‌ها به وی، به دلیل عدم وجوب تحمل این هزینه‌ها از سوی شاهد ولو بر فرض وجوب ادای شهادت جایز است.[۸]

منابع

  1. غلامحسین آماده. نقش رئیس قوه قضائیه در فرآیند کیفری ایران. چاپ 1. دادگستر، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2338924
  2. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484592
  3. مجله حقوقی دادگستری شماره 56-57 دوره جدید پاییز و زمستان 1385. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1706072
  4. عباس زراعت و حمیدرضا حاجی زاده. ادله اثبات دعوا. چاپ 2. قانون مدار، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1226236
  5. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری). چاپ 4. پایدار، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 891000
  6. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484580
  7. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484584
  8. عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1640628