ماده ۴۷۵ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخهها
(اضافه کردن نظریه مشورتی) |
|||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
* [[نظریه شماره 1005/95/7 مورخ 1395/05/02 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]] | * [[نظریه شماره 1005/95/7 مورخ 1395/05/02 اداره کل حقوقی قوه قضاییه]] | ||
* [[نظریه شماره 7/1400/245 مورخ 1400/09/09 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عطف به ماسبق نشدن مجازات ارتشا و فوت محکومعلیه پس از اعاده دادرسی]] | * [[نظریه شماره 7/1400/245 مورخ 1400/09/09 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عطف به ماسبق نشدن مجازات ارتشا و فوت محکومعلیه پس از اعاده دادرسی]] | ||
* [[نظریه شماره 7/99/1134 مورخ 1399/08/25 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره لزوم ابلاغ آراء دادگاه های کیفری به دادستان]] | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۵۷
ماده ۴۷۵ قانون آیین دادرسی کیفری: اشخاص زیر حق درخواست اعاده دادرسی دارند:
الف - محکومٌ علیه یا وکیل یا نماینده قانونی او و در صورت فوت یا غیبت محکومٌ علیه، همسر و وراث قانونی و وصی او
ب - دادستان کل کشور
اصول و مواد مرتبط
پیشینه
سابقاً ماده ۲۷۳ قانون آیین دادرسی کیفری (مصوب ۱۳۷۸)، در این خصوص وضع شده بود.[۱]
فلسفه و مبانی نظری ماده
در طول تاریخ، همواره اعاده دادرسیهایی پذیرفته شدهاست که از سوی طرفین دعوی باشد و هیچ شخص ثالثی حق درخواست اعاده دادرسی را ندارد،[۲] از طرف دیگر با توجه به نقش دادستان در اجرای عدالت، مقنن به دادستان کل کشور نیز حق اعاده دادرسی دادهاست،[۳] این فرد میتواند همزمان با خود محکوم علیه درخواست اعاده دادرسی بدهد؛ زیرا ممکن است اهداف این دو از اعاده دادرسی متفاوت باشد.[۴]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
این ماده در وهله نخست نشانگر حق هر محکوم در اعتراض به احکام قطعی دادگاهها است، اعم از اینکه این احکام به موقع اجرا گذاشته شده باشند یا خیر،[۵] البته در فرض غیبت متهمی که فاقد همسر است، عده ای معتقدند حق اعاده دادرسی به وراث منتقل نشده و کسی حق اعاده دادرسی در این شرایط را ندارد.[۶]
اما حق اعتراض به حکم برائت متهم در فرض قطعیت آن و در قالب اعاده دادرسی برای شاکی یا مدعی خصوصی پیشبینی نشدهاست.[۷]
نکات توضیحی
حضور در جلسات دادرسی دادگاه ثانوی و نیز نظارت بر حسن اجرای دادرسی را نیز از وظایف دادستان در این مرحله دانسته اند.[۸]
انتقادات
طرفداران مکاتب «خشونتگرا» پیشنهاد میکنند که اعاده دادرسی به ضرر محکومین نیز باید پذیرفته شود، البته این پیشنهاد تا کنون مورد قبول هیچ کشوری قرار نگرفتهاست.[۹]
رویه های قضایی
- نظریه شماره 1005/95/7 مورخ 1395/05/02 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- رای وحدت رویه شماره 825 مورخ 26/ 7/ 1401 ھیات عمومی دیوان عالی کشور
- نظریه شماره 1005/95/7 مورخ 1395/05/02 اداره کل حقوقی قوه قضاییه
- نظریه شماره 7/1400/245 مورخ 1400/09/09 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره عطف به ماسبق نشدن مجازات ارتشا و فوت محکومعلیه پس از اعاده دادرسی
- نظریه شماره 7/99/1134 مورخ 1399/08/25 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره لزوم ابلاغ آراء دادگاه های کیفری به دادستان
منابع
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد دوم). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 516140
- ↑ فریدون نهرینی. آیین اثبات و دادرسی (مجموعه مقالات). چاپ 1. گنج دانش، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4492872
- ↑ فریدون نهرینی. آیین اثبات و دادرسی (مجموعه مقالات). چاپ 1. گنج دانش، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4496856
- ↑ بابک پورقهرمانی گلتپه. طرق فوقالعاده اعتراض بر احکام کیفری. چاپ 4. خرسندی، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3167312
- ↑ رجب گلدوست جویباری. آیین دادرسی کیفری منطبق با ق.آ.د. ک جدید مصوب 1392. چاپ 2. جنگل، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4955620
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد دوم). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 516152
- ↑ علی خالقی. نکتهها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1393. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4722092
- ↑ محمدصالح نقره کار. دادستان در ترازوی حقوق بشر و شهروندی. چاپ 1. جنگل، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3669012
- ↑ محمود آخوندی اصل. آیین دادرسی کیفری (جلد چهارم). چاپ 2. سازمان چاپ و انتشارات، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2084868