ماده ۱۸۱ قانون آیین دادرسی کیفری
ماده ۱۸۱ قانون آیین دادرسی کیفری: جلب متهم به موجب برگه جلب به عمل میآید. مضمون برگه جلب که حاوی مشخصات متهم و علت جلب است باید توسط بازپرس امضاء و به متهم ابلاغ شود.
توضیح واژگان
«برگ جلب» ورقه ای چاپی[۱]و رسمی است که محتوای آن شامل احضار فردی است که نام او در ورقه جلب ذکر شدهاست تا برای رسیدگی به موضوعی معین نزد مقام صادر کننده برگ جلب حضور یابد.[۲] همچنین برگ جلب را دستور کتبی دادرس خطاب به قوای عمومی برای حاضر کردن متهم یا شاهد یا مطلع نزد قاضی نیز تعریف کردهاند.[۳]
مقصود از ابلاغ در ماده فوق، ابلاغ واقعی است.[۴]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
برای جلب متهم لازم است برگ جلب به او ابلاغ گردد تا وی از صحت صدور آن اطمینان حاصل کند.[۵]دستور جلب را در واقع میتوان دستور دستگیری متهم احضار شده دانست که توسط مأمور ضابط اجرا میگردد. مفاد برگ جلب را همان مفاد احضاریه دانستهاند با این تفاوت که باید در یک برگ تنظیم و به مجلوب تفهیم گردد.[۶]بر اساس ماده فوق، برخلاف برگ احضار که نتیجه عدم حضور قید میشود، در برگ جلب قید چنین امری بی مفهوم است.[۷] ورقه جلب باید به امضاء بازپرس دستور دهنده برسد.[۸]بجز جلب سیار، ابلاغ برگ جلب باید توسط مأمور جلب صورت گرفته و یک نسخه از برگ جلب به متهم تسلیم شده و رسید اخذ شود.[۹] عده ای معتقدند اگرچه احضار متهمی که در حوزه ای دیگر است امکانپذیر است، اما جلب او ممکن نبوده و نیازمند اعطاء نیابت قضایی است.[۱۰]
مطالعات فقهی
اصولاً در فقه، نص صریحی در خصوص مقررات شکلی مربوط به تعقیب، جلب یا تحقیق از متهم به جز موارد مربوط به ادله اثبات جرم وجود ندارد.[۱۱]
رویههای قضایی
به موجب نظریه مشورتی ۷/۸۴۹۳–۱۳۷۵/۱۲/۲۸، جلب سیار جلبی است که متهم در هر مکانی یافت شود، جلب گردد و پس از جلب نیز توسط مأمورین نیروی انتظامی مادام که نزد دادگاه حاضر شود، تحت نظر قرار گیرد.[۱۲]
همچنین به موجب نظریه مشورتی ۷/۸۹۷۵–۱۳۸۱/۱۰۸، قاضی فقط در حوزه قضایی خود میتواند مبادرت به اعمال قضایی ورزد.[۱۳]
علاوه بر این به موجب نظر کمیسیون در یکی از نشستهای قضایی، امکان جلب فرد زندانی به دلیل فقدان اختیار وی در آزادی وجود ندارد.[۱۴]
منابع
- ↑ عباس ایمانی. فرهنگ اصطلاحات حقوق کیفری. چاپ 2. نامه هستی، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1308340
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 109932
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد پنجم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 346180
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483908
- ↑ علی خالقی. آیین دادرسی کیفری. چاپ 13. موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1285296
- ↑ رجب گلدوست جویباری. کلیات آیین دادرسی کیفری. چاپ 7. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1739744
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483892
- ↑ محمود آخوندی اصل. آیین دادرسی کیفری (جلد دوم) (سازمان و صلاحیت مراجع کیفری). چاپ 12. سازمان چاپ و انتشارات، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2760356
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483896
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483916
- ↑ رجب گلدوست جویباری. کلیات آیین دادرسی کیفری. چاپ 7. جنگل، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1737844
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 493700
- ↑ مجموعه قوانین و مقررات آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 11. معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 493716
- ↑ مجموعه نشستهای قضایی مسائل آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 1. جنگل، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1767732