ماده ۴۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۵۹ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۴۳۵ قانون آیین دادرسی کیفری: دادگاه تجدیدنظر استان و دیوان عالی کشور فقط نسبت به آنچه مورد تجدیدنظر خواهی یا فرجام خواهی واقع و نسبت به آن رأی صادر شده‌است، رسیدگی می‌کند.

مواد مرتبط

فلسفه و مبانی نظری

ماده فوق، بیانگر بخشی از محدودیت‌های رسیدگی در مرحله تجدید نظر است،[۱]در واقع با درخواست رسیدگی در مرحله تجدید نظر، علاوه بر تعلیق اجرای رأی بدوی، تمام اجزا و عناصر حکمی و موضوعی رأی اولیه به مرحله تجدید نظر منتقل می‌شود.[۲] این اثر انتقالی محدود به هر آن چیزی است که در مرحله بدوی مورد حکم قرار گرفته باشد، از همین روی طرح شکایات جدید در مرحله تجدید نظر مسموع نیست،[۳] این امر منافاتی با وظیفه مرجع تجدید نظر مبنی بر بازنگری مجدد در حکم بدوی ندارد، چرا که قضاوت مجدد را می‌توان محدود به همان امری دانست که در مرحله بدوی مطرح شده‌است،[۴]البته تجدید نظر خواه این حق را دارد که دامنه اثر انتقالی را کاهش داده و از بخشی از شکایت خود صرف نظر کند،[۵] لذا از آنچه هم که در مرحله بدوی مورد حکم قرار گرفته‌است، دادگاه تجدید نظر فقط حق رسیدگی به موردی را دارد که نسبت به آن اعتراض شده‌است.[۶]

نکات تفسیری دکترین ماده 435 قانون آیین دادرسی کیفری

بر اساس ماده فوق، دادگاه تجدید نظر فقط حق بازنگری در آن بخشی از رأی دادگاه بدوی را دارد که مورد اعتراض متقاضی بوده باشد، البته این اقدام را بر اساس ماده پیشین، نباید محدود به جهتی نمود که متقاضی به آن استناد کرده‌است.[۷]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 435 قانون آیین دادرسی کیفری

  1. دادگاه تجدیدنظر استان و دیوان عالی کشور محدوده‌ رسیدگی‌شان تنها به مواردی است که مورد تجدیدنظرخواهی یا فرجام‌خواهی قرار گرفته‌اند.
  2. رسیدگی این محاکم تنها به بخش‌هایی از پرونده است که نسبت به آنها رأی صادر شده است.
  3. درخواست تجدیدنظر یا فرجام باید به‌طور مشخص بیان شود تا مورد رسیدگی قرار گیرد.
  4. محاکم بالاتر نمی‌توانند به بخش‌هایی از پرونده که درخواست تجدیدنظر یا فرجام در مورد آن ارائه نشده است، ورود کنند.

رویه های قضایی

مصادیق و نمونه ها

چنانچه متهمی در مرحله بدوی به جرم جعل محکوم شود، در فرض طرح استفاده از سند مجعول علیه وی در مرحله تجدید نظر، امکان رسیدگی به این ادعا وجود نداشته و در فرض صدور حکمی در این خصوص، این حکم باطل است.[۱۰]

منابع

  1. نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1929388
  2. امیرحسین رضایی نژاد. آیین دادرسی مدنی شیوه‌های عادی شکایت از آرا (پژوهش و واخواهی). چاپ 1. اندیشگران، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3495436
  3. بهروز جوانمرد. فرایند دادرسی کیفری (جلد دوم) (از صلاحیت و مراجع رسیدگی تا مرحله دادرسی و اجرای احکام). چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3279324
  4. بهروز جوانمرد. فرایند دادرسی کیفری (جلد دوم) (از صلاحیت و مراجع رسیدگی تا مرحله دادرسی و اجرای احکام). چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3279288
  5. بهروز جوانمرد. فرایند دادرسی کیفری (جلد دوم) (از صلاحیت و مراجع رسیدگی تا مرحله دادرسی و اجرای احکام). چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3279348
  6. بهروز جوانمرد. فرایند دادرسی کیفری (جلد دوم) (از صلاحیت و مراجع رسیدگی تا مرحله دادرسی و اجرای احکام). چاپ 1. جنگل، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3279332
  7. علی خالقی. نکته‌ها در قانون آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. موسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4711012
  8. مجموعه آرای قضایی دادگاه‌های تجدیدنظر استان تهران (کیفری) بهمن 1391. چاپ 1. مرکز مطبوعات و انتشارات قوه قضائیه، 1393.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5336180
  9. سیدمهدی حجتی. قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب در نظم حقوق کنونی. چاپ 1. کتاب آوا، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3146420
  10. عباس زراعت. بطلان در آیین دادرسی کیفری. چاپ 1. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2276452